بازگشت به خانه

چهارشنبه 31 فروردين 1390 ـ  20 آوريل 2011

 

چالشگری زنان علیه لابی گران رژیم

پریسا ساعد

هم سوگری و همکاری گرایش های گوناگون زنان بر اصول بنیادی مبارزه علیه تبعیض و حقوق ستیزی، گامی‌ است کلیدی به سمت همبستگی همگانی.

اگر بدنبال آزادی، تحقق حقوق شهروندی و رفع آپارتاید جنسی‌ هستیم، بنا بر تجارب تاریخی 32 سال گذشته، نمی توانیم در رویکرد به سویه‌های گوناگون ساختار پذیری و یا هم رای شدن با مذهبییون هوادار حکومت ولایی به این اهداف تحقق ببخشیم. مبارزه بر مبنای اصول ناهمسو و متناقض ماندگاری در گسستی است که جبهه متحد زنان و همبستگی فراگیر آنان را علیه استبداد مذهبی‌ غیرممکن می‌‌سازد. چالش‌های خستگی ناپذیر زنان هوادار رفرم نه تنها تاکنون تغییری تعیین کننده در جهت رفع آپارتاید جنسی‌ و حقوق ستیزی زنان بوجود نیاورده است که پرداخت هزینه‌های سنگین و هستی‌ سوز اعدام، زندان و شکنجه را نیز بهمراه داشته است. گزینش‌های سیاسی میان بد و بدتری نیز پرش از یک پرتگاه به پرتگاهی دیگر بوده است. در چنین شرایطی پافشاری و یا ماندگاری در خط باطل رفرم یعنی‌ جان زدن و وادادن به روانشناسی‌ عجز و چاره ناپذیری.

بدیهی است که ادامه همبالی و همدلی زنان ساختارگرا با خط رفرم در دادخواهی علیه استبداد مذهبی نماد دادخواهی حقیقی اکثریت زنان ایران نیست. جنیش دمکراسی خواه زنان ایران با هوشیاری و خردمداری می داند که تکرار چنین اشتباهی به مفهوم به انقیاد کشانیدن حقوق شهروندی و مطالبات دموکراتیک اوست. همچنین پیروی از ساختارگرایان معترض به دولت ترجمانی است در بستر ماندگاری در چارچوب نظام ولایی.

 

مانع بزرگ

سالهاست که تبلیغ و لابی گری خط رفرم در جهت اصلاح قوانین خشونت بار، بویژه قوانین زن ستیز، ترجیح بند گفتمان سیاسی کنشگرانی است که اگر چه ظاهراً با قوانین ولایی سر مخالفت دارند اما در اصل هنوز در قالب ذهنی‌ دوران انقلاب بسر میبرند و اپوزیسیون رژیم سابقند تا مخالفین جدی رژیم ولایی. در این میان ذکر این مهم ضروری است که بخشی از اپوزیسیون سیاسی در تبعید نیز که نه راهی‌ بدرون مرز داشتند و نه توانائی تشکل و اتحاد در برونمرز، با فروپاشی مکاتب ایده لوژیک، نوعی هویت گمشدگی سیاسی و سرخوردگی مضاعف را تجربه میکردند، فرایندی که انگیزه ارتباط با عناصر درون حکومتی را در ذهن این دسته بیش از پیش تقویت میکرد. به بیان دیگر هویّت باختگان دیروز علیرغم اختلافات نظری و ایده لوژیکی با پیوستن به اصلاح طلبان درون حکومتی و ساختارگرا، هویت و اعتباری تازه ای پیدا میکردند که هم مصلحت اندیشانه بود و هم عافیت اندیشانه. توجیه گری و لابی گری خردگریزانه اما منافع جویانه این دسته از هوداران اصلاحات است که در خارج از کشور بخصوص با ارتباطات گسترده‌ای که با منابع بین المللی، ارتباطی‌ و اطلاعاتی برقرار می کنند، همچنین با القای نظریه اصلاحات به عنوان تنها آلترناتیو رهاییبخش مانعی بزرگ در پدیداری گزینش‌ها و راهکارهای ثمربخش و اثرگذار گشته است. شناسایی روانشناسی نفوذی این لابیگران بعنوان عوامل بازدارنده امری تعیین کننده و راهگشا در اتخاذ استراتژی و مشی مبارزه بسمت رهایی از یوغ استبداد مذهبی است.

رفرم با حفظ ساختار ولایی نه اصولی است، نه عقلانی و نه قابل تحقق. این تفکر که از ترکیب دو مکتب فکری متضاد و نامتجانس میتوان به یک میانگین مطلوب رسید از اصل غیرمنطقی‌ و غیرعملی است.

زنان مبارز ایران پس از گذر از ارمون های پر هزینه تاریخی و عبور از شیوه ها و سویه های گوناگون مبارزاتی بویژه در سالهاِی اخیر، اینک ضرورت تغییر بسمت یک دگرگونی بنیادی را می طلبند، و نه ماندگاری در مطالبات حداقلی غیرقابل تحقق در خط بی حاصل رفرم را...

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=37152

 

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com