|
چهارشنبه 6 بهمن 1389 ـ 26 ژانويه 2011 |
پیشگویی اوضاع و احوال کنونی ایرانی در صد سال پیش
پيشگو: آخوند خراسانی
مطلب وارده
آخوند خراسانی یکی از اعاظم علمای تشیع و صاحب کتاب ارزشمند کفایه است که با تربیت 1200 عالم دینی که بسیاری از آنان به مقام مرجعیت هم رسیده اند از بزرگترین علمای حامی مشروطه بوده که توجه به نظرات حکومتی ایشان می تواند راه گشا مشکلات امروز جامعه ما باشد.
سال ها پیش زمانی که آخوند خراسانی با ایده ی تشکیل حکومت اسلامی مواجه شده بود، با آینده نگری و نبوغی که داشت از حیطه ی نظریه پردازی و تئوری پروری گامی فراتر نهاده بود و ضعفهای عملی تشکیل حکومت اسلامی را بر شمرده بود.او در پاسخ به درخواست مرحوم نایئنی مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی گفته بود که اگر حکومتی با پشتوانه ی دینی تشکیل شود آنگاه ما که
باید مهمترین مرکز مبارزه با فساد باشیم ، خود به مرکز فساد بدل خواهیم شد .به گفته ی مرحوم خراسانی ، علمای دین در هر جامعه ای باید در حکم نمکی باشند که از فاسد شدن مواد غذایی جلوگیری می کند.اگر نمک فاسد شد تکلیف چیست؟ در وصایای رسول(ص) به ابوذر آمده است" ای ابوذر، بدان که نمک داروی جلوگیری از فساد است و چون نمک فاسد شد برای آن دارویی نیست".پس نمک را نباید در معرض گندیدن و فاسد شدن در آوریم و به بهانه اصلاح امور مردم ، نباید خود را در شرایطی قرار دهیم که به دامن فساد بیفتیم.اگر هم تصور کنیم که عامه مردم به دلیل ارادت و اخلاص فراوان به ما، حتی اگر ما حاکم شویم ، ما را مسئول مفاسد نمی شمارند،چنین تصوری گر چه ممکن است برای اوایل امر درست باشد، اما به زودی ورق بر می گردد.آن وقت همان مردمی که فسادهای موجود در حکومت ما را حمل بر صحت می کردند یا به گردن دیگران می انداختند تا ما تبرئه شویم،همان مردم در مورد مفاسدی هم که ما مسئول حقیقی آن نیستیم، ما را مسئول می شناسند و حتی آنچه را در حکومت ما حقیقتا مفسده نیست، مفسده تلقی می کنند تا ما را محکوم کنند.علاوه بر این اگر ما به نام اسلام و شرع حکومت تشکیل دهیم و اگر مراجع و علمای دین،متعددی امور حکومتی شوند به معنای این است که ما سرنوشت اسلام و مرجعیت را به یک حکومت پیوند بزنیم و این بسیار خطرناک است چون هر حکومتی دیر یا زود به فساد می گراید و سقوط می کندو آنگاه حکومتی که به نام اسلام تشکیل شده و مراجع و علمای دین متصدی امور آن باشند،وقتی به فساد گرایید و سقوط کرد،این امر یعنی به فساد گراییدن و سقوط اسلام و مرجعیت و این بدترین پیامد ممکن است. آخوند خراسانی گفته بود که سیاست به معنای اداره امور مملکت،یک فن است و دوام سیاست و قوام رعیت در گرو آشنایی کامل با این فن است.آنگاه من فارغ از هر گونه تواضع و شکسته نفسی،بالصراحه می گویم که این فن را نمی دانم.در مورد آقایان دیگر هم یقین دارم که در این مورد از من ورزیده تر نیستند.بنابراین ما با نا آگاهی از دقایق و ظرایف سیاست،محال است بهتر از سیاست پیشگان غیر روحانی و حتی غیر متدین عمل کنیم.نمی توان گفت که چون ما آدم خوب و مومنی هستیم و در مبارزه با فلان حاکم موفق بودیم، پس در اداره امور مملکت هم موفق خواهیم بود.چنان که اگر من بگویم چون فلان کس آدم خوب و صالح و با تقوایی است و در جهاد فی سبیل الله پیش قدم بوده ، پس می تواند بدون تحصیل علوم دینی مرجع تقلید و مفتی بشود،شما به من می خندید حالا ما باید بپذیریم که نیاز به علم ، تنها در مورد نیاز مرجع تقلید به علم فقه و اصول نیست،بلکه هر حوزه و هر صحنه ای نیاز به علم خاص خودش را دارد.
آنچه کمال مطلوب ماست، تبعیت حکومت از دین است و در راه این هدف نیز حداکثر تلاش را می کنیم. ولی اگر برای حصول این مقصود، خودمان حکومت را در دست گیریم، در عالم عمل قضیه به عکس می شود و دین تابع حکومت می شود.زیرا وقتی رجال دین به حکومت رسند، حفظ دستگاهی که عنوان حکومت دینی بر آن نهاده اند، مهم ترین هدف و وظیفه و فریضه تلقی می شود و طبیعی است که برای وصول به این مهم ترین هدف، استفاده از هر وسیله ای مباح می شود و احکام الهی و ارزش های اسلامی و حتی بدیهی ترین معتقدات دینی و اصول عقلی و اخلاقی قربانی می شوند. آخوند خراسانی تاکید کرده بود که مردم، ما را نایبان امام زمان(عج) می دانند و وقتی که حکومتی بر پا کنیم و خود در راس تشکیلات حکومت قرار بگیریم، توقع دارند حکومت ما همانگونه باشد که حکومت آن بزرگوار خواهد بود،ما هم که نایب او هستیم، اگر در راس تشکیلات حکومت باشیم مردم انتظار دارند که در همه جا عدل و انصاف حاکم باشد و گرگ و میش از یک جوی آب بخورند، اگر این انتظار برآورده نشود، اعتقاد مردم نسبت به استقرار عدالت در عصر امام زمان(ع) و بلکه نسبت به ظهور و شخصیت آن بزرگوار متزلزل خواهد شد و این مدعا بدیهی است و نیازی به دلیل ندارد. همچنین در حال حاضر که دست ما از مناصب حکومتی و امتیازات آن کوتاه است،این همه اختلاف و کشمکش در میان ماست که حتی در بسیاری موارد،کار به تکفیر و تفسیق هم می کشد،آنگاه عامه مردم که می بینند پیشوایان دینی شان برای ربودن منصب های حکومتی و امتیازات دنیوی به جان هم افتاده اند،چه فکر ی کنند؟؟
سیاری از ما تصور نادرستی داریم و می پنداریم که چون چند کلمه فقه و اصول بلدیم؛ صلاحیت اشتغال به همه مشاغلی داریم که لازمه تصدی هر یک از آنها تسلط بر یک یا چند رشته از علوم قدیم یا جدید است و می توانیم جواب همه مسائلی را بدهیم، از خاتم مجتهدین و استاد قاطبه فقها شیخ اعظم (شیخ مرتضی انصلری) بیاموزیم که با همه تسلط بی نظیر خود بر علوم دینی، هرگاه پرسشی در باب مسائل حکمی (فلسفی) از او می کردند، می فرمود: من وزیر داخله اسلام هستم، این سئوال را از حاجی سبزواری بکنید که وزیر خارجه اسلام است.(مرحوم سبزواری از فلاسفه بزرگ بود).
دوربینی و آینده نگری مرحوم خراسانی تا بدانجا بود که حواشی حکومت اسلامی را نیز دیده بود و تاکید کرده بود که مشکل دیگری که رخ می دهد،مشکل حواشی و بستگان ماست که ما را احاطه کرده اندو با سوء استفاده از موقعیت و جایگاه ما هزار جور کار خلاف می کنند که هم آبروی ما و علمای دین بر باد می رود و هم عامه مردم با ملاحظه کاری های آنها ایمان و اعتقاد مذهبی شان سست می شود.او مواردی را مثال می آورد که برخی از فرزندان علما به پشتوانه ی شخصیت مذهبی پدر،به اعمال خلافی دست زده اند .حالا که مقام و منصب حکومتی و امتیازات آن در اختیار ما نیست اوضاع چنین است،اگر آن مناصب در اختیار ما باشد چه خواهد شد؟جز اینکه اطرافیان ما،ما را نردبان و پلی قرار می دهند برای دسترسی و دستیابی هر چه بیشتر به خواسته های دنیوی و آن هم از طریق نامشروع.ما و علمای دیگر وقتی از بیرون به تشکیلات حکومت نگاه می کنیم و به درون آن تشکیلات قدم نگذاشته ایم،فسادها و کاستی هایی را که در تشکیلات است به وضوح می بینیم و به راحتی با آنها مبارزه می کنیم.اما وقتی خود وارد تشکیلات شویم،فسادها و کاستی ها ی آن را به وضوح نمی توانیم ببینیم زیرا در آن هنگام ،تشکیلات منسوب به ماست و ما منسوب به آن هستیم و هر کسی همانطور که دیدن عیوب دیگران و عیوب تشکیلات دیگران – خصوصا اگر مخالفان او باشند- برایش آسان است،دیدن عیوب خود و تشکیلات خود و وابستگان خود برایش دشوار است.میان دلبستگی به یک شی و تشخیص معایب آن نسبت معکوس برقرار است و معمولا هر کس هر چه را بیشتر دوست دارد،کاستی ها و معایب آن را کمتر می بیند.آنگاه چون آدمی خود و تشکیلات منسوب به خود را سراسر خوبی و عین کمال و دور از هر گونه کاستی می بیند.همچنین وقتی که تشکیلات منسوب به ما شد ،از یک طرف مبارزه ما با فسادهایی که در آن است به صورت مبارزه ما با خودمان در می آید که چنین مبارزه ای برای ما بسیار دشوار است.از طرف دیگر به دلیل تقدسی که تشکیلات با انتساب به ما پیدا می کند، مبارزه دیگران با فسادهای موجود در آن ، مبارزه با علمای دین و بلکه با اصل دین تلقی می شود و دفاع چشم بسته از تشکیلات ،حتی با فسادهای آن وظیفه و تکلیف شرعی قلمداد می شود و در نتیجه ما که همیشه باید پیشروان مبارزه با فسادها و خصوصا فسادهای تشکیلات حکومتی باشیم ،تبدیل می شویم به قوی ترین عامل برای جلوگیری از مبارزه با فسادها و حتی دفاع از فسادها.
این ادعا که اگر حکومت در دست ما باشداوضاع اصلاح خواهد شد، فقط یک احتمال است و نه یک پیش بینی قطعی و یقینی. آنگاه در مقابل احتمال اصلاح اوضاع حکومت که احتماال مخالف آن نیز هست، خالی شدن حوزه و بر زمین ماندن مسئولیت های حوزه ای و در نتیجه ضربه خوردن به اسلام، یک امر قطعی است. قرن هاست که اسلام بدون اینکه حکومتی در دست روحانیون باشد پا برجا مانده است، نگذارید که حیثیت اسلام به واسطه ی دغدغه ی حکومت ما از بین برود.
شاید امروز این عبارات و پیش گویی ها چندان عمل صعب و دشواری نباشد اما مرحوم آخوند خراسانی سالها پیش این عبارات را بیان کرده بود.او مدتها پیش تر از اینکه از تریبونهای رسمی حکومت اسلامی شنیده شود که حفظ نظام از جان امام زمان هم مهم تر است این پیش گویی را کرده بود.او سالها پیش تر از اینکه کلیساهای خانگی در شهرهای قم و مشهد یافت شود این پیش گویی ها را کرده بود.او مدتها پیش تر از اینکه بحث آقازاده ها مطرح شود این هشدار را داده بود.مدتها پیش تر از اینکه بیوت مراجع تقلید شیعه مورد حمله قرار گیرد این پیش گویی ها را کرده بود.سالها قبل تر از این که فیلمی سینمایی در طعنه به روحانیت با استقبال مردم مواجه شود این هشدارها را داده بود.
شاید بی مورد نیست که سالهاست کتاب کفایه الاصول آخوند خراسانی از کتب مرجع در حوزه های علمیه به حساب می آید و جایگزینی در خور نمی یابد.آخوند خراسانی فرد نابغه ای بود.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|