دو شنبه 3 آبان 1388 ـ 26 اکتبر 2009 |
قطعنامهء کنفرانس اروپائی حزب مشروطهء ایران
کنفرانس جنبش سبز
جنبش سبز مردم ایران نخستین جنبش بزرگ مردمی سده بیست و یکم در جهان، و مانند جنبش مشروطه آغاز سده بیستم، پیامآور دگرگونی بنیادی جامعه، و نظام و فرهنگ سیاسی ایران است. تعهد همیشگی حزب مشروطه ایران به اندیشهها و آرمانهائی که اکنون در جنبشی خود جوش به نام جنبش سبز جلوهگر شده است، عامل اصلی در نام گزاری کنفرانس امسال حزب در شهر کاسل بود. 1388/ 2009 پانزدهمین سالگرد پایه گزاری رسمی حزب مشروطه ایران است و همزمانی خیزش مردمی در بهار امسال با سالگرد حزب برای ما به ویژه رویدادی فرخنده بود. ما، در کنار همه آزادیخواهان که نه تنها دمکراسی، بلکه دمکراسی لیبرال در چهارچوب اعلامیه جهانی حقوق بشر را میخواهیم همواره انتظار روزی را میکشیدیم که مردم ایران، نه بر گرد یک شعار یا یک شخص یا یک مقام بلکه در راستای گفتمانی فراگیر که در آن از خودی و غیر خودی و تبعیض نشانی نباشد همسو شوند؛ و اراده و خرد فردی و جمعی خود را به جای پرستش و فرمانبری بگذارند.
امروز میبینیم که آرزوی ما دارد برآورده میشود. سی سال تجربه مشترک میلیونها ایرانی در درون و بیرون و برخورد آراء از دو سوی مرزها، سی سال آشنائی نزدیک و دست اول با اندیشهها و نظامهای لیبرالدمکرات، پیشروترین لایههای اجتماعی ایران را در هر جا سرانجام وارد مدرنیته کرده است و این بزرگترین خوشبختی میهن ما در این روزهای سیاه تاریخ ایران است. خوشبختی بزرگ دیگر ما آن است که پیشروترین لایههای اجتماعی ایران به حد یک توده تعیین کننده رسیدهاند. گسترش و ابعاد این لایههای پیشرو چنان است که دیر یا زود رژیم دیکتاتوری ارتجاعی را سراپا دگرگون خواهد کرد و جایش را به یک حکومت مردمی برای ایران و به دست ایرانیان خواهد سپرد.
با همه
سرکوبگریها جنبش سبز توانسته است خود را نگه دارد، ولایتفقیه را بی اعتبار کند،
سراسر نظام جمهوریاسلامی را چنان به لرزه اندازد که دیگر به حال عادی بر نخواهد
گشت. جنبش سبز همچنین توانسته است دیوارهای میان درون و بیرون را بردارد و فضای
اجتماعات ایرانی را در هر جا سالمتر سازد به این معنی که از عوالم گذشتههای
خودشان کم یا بیش بیرون بیاورد. جنبش سبز همچنین به بهترین صورت، بیهودگی تلاش
برای جدائی انداختن میان ایرانیان زیر عنوان هویت طلبی ثابت کرد. در چهار ماهه
گذشته نشان داده شد که یک ملت ایران بیشتر نیست و تنها با دمکراسی لیبرال برای
ایران میتوان حقوق اقوام و مذاهب گوناگون این ملت را بر پایه اعلامیه جهانی
حقوقبشر و میثاقهای پیوست آن در حقوق افراد متعلق به اقلیتهای قومی و مذهبی
تامین کرد. بیرون بردن دین از قلمرو حکومت در عین بهرهگیری از نمادهای مذهبی برای
مبارزه با یک رژیم مذهبی به خودی خود دستاورد تاریخی جنبش سبز خواهد ماند. دیگر کسی
نمیتواند تردید داشته باشد که جامعه ایرانی عرفیگرا شده است ــ پدیدهای یگانه در
سراسر منطقهای که آسیای جنوبی و افریقای شمالی را با جمعیتهای بیشتر مسلمان در بر
میگیرد.
کنفرانس اروپائی کاسل، کنفرانس جنبش سبز، با اعلام پشتیبانی از جنبش مردمی ایران
نقش حزب را کمک به پیشبرد مبارزه و دفاع از پیام دمکراسیلیبرال جنبش میداند.
خودجوش بودن و سازمان نداشتن جنبش سبز در عین آنکه رشد نامحدود و پایداری آن را در
برابر فشارها و رخنهگریهای حکومت اسلامی امکان پذیر میسازد خطر انحراف و تکه
تکه شدن را نیز در خود دارد. اما تا هنگامی که روح جنبش، سبز بماند، به این معنی که
در پی رسیدن به بهترینها باشد، جنبش، هم میتواند آزادی عمل سران خود را در "راه
سبز امید" به وارد شدن در هر ائتلاف و دادن هر امتیاز تاکتیکی به منظور ادامه راه
تحمل کند و هم آزادی عمل حرکت اعتراضی مردم را به دادن شعارهائی که سیاستهای رژیم
را نفی و آرمانهای جنبش را ابراز میکنند. عمده آن است که جنبش از جریان اصلی
دمکراسی لیبرال بیرون نرود و فدای مصلحتجوئی یا بد تر از آن، فرصتطلبی نشود. در
پیکار دراز و دشواری که جامعه شهروندی ایران در پیش دارد ما در کنار مردم، و تنها
مردم، خواهیم ماند.
فوریترین خطری که میهن ما با آن روبروست روند بالا گیرنده تسلط مافیای سپاهی-امنیتی بر همه شئون کشور است که اگر ادامه یابد ایران را به چنگال یک رژیم صدامی و اعماق چاههای جمکرانی خواهد انداخت. ما این خطر را سه سال پیش در قطعنامه کنگره ششم حزب (آخن 2006) به این صورت پیش بینی کردیم:
«فاصلهء کنگرههای پنجم و ششم حزب همزمان با مرحله تازهای در تحول رژیم اسلامی شده است که بی اغراق میتوان گفت خطرناکترین دوران جمهوریاسلامی است... در این مرحله ... که از سال گذشته آغاز شده است ما با طرح گسترده و همه سویهای برای زیر و رو کردن جامعه ایرانی، چنانکه میشناسیم، روبروئیم. کوشش آگاهانهای در راه است که ایران را سراسر درقالب تنگ یک جهان بینی ارتجاعی بریزند و هر کانون مقاومتی را در هر جای جامعه از ریشه بکنند. گروه تازهای با ماموریت همیشگی کردن حکومت خود و بلندپروازیهای خطرناک تسلط منطقهای و فراتر از آن روی کار آمده است که هر نشانه سرزندگی جامعه ایرانی را تهدیدی برای موجودیتش میداند. انقلابی که روشنفکران و طبقه متوسط ایران به راه انداختند اکنون در یک چرخش کامل، با همه قدرتی که کشوری با توانائیهای ایران به هر حکومتی میدهد کمر به درهم شکستن طبقه متوسط و آنچه از جنبش روشنفکری بتوان گفت بسته است. مسئله در دگرگونی سیاستها و بدتر شدن وضع در اینجا و آنجا نیست. انقلاب دیگری در جریان است که نه تنها بر واپسماندهترین عناصر و لایههای اجتماعی تکیه دارد بلکه مصمم است همه جامعه را به سطح آنها پائین بیاورد. یک "طبقه جدید" تکنوکرات و نظامی با موافقت کامل خطرناکترین جناح "روحانیت" فرمانروا، میخواهد رسما مالک همه منابع دارائی اصلی کشور شود و با به خدمت گرفتن تکنیکهای دیکتاتوریهای توتالیتر مدرن، میهن ما را به قرون وسطای خرافات و تاریک اندیشی بر گرداند. اسلامی کردن جامعه با قدرت تمام در جریان است و بمب اتمی، نگهدارنده نهائی "نظم نوین"ی خواهد بود که این تازهترین شاگردان هیتلر خیال دارند بر ایران تحمیل کنند. سیاستهای خارجی رژیم پس از یک دوره عادی کردن روابط با خانواده بین المللی، بار دیگر پا به مرحله رویاروئی با بزرگترین قدرت جهانی و قدرت منطقهای گذاشته است و امنیت ملی و حتی یکپارچگی ایران را بطور جدی به خطر میاندازد».
آنچه امروز در حکومت اسلامی میگذرد از بدترین پیش بینیهای ما نیز خطرناکتر است و جلوگیری از آن نخستین اولویت هر نیروئی است که نخواهد ایران را در چنان سیاه چالهای ببیند.
در موضوع گفتگوهای امریکا و جمهوریاسلامی و مسئله تحریم اقتصادی رژیم در صورت ادامه برنامه تسلیحات اتمی، کنفرانس ضمن پشتیبانی از ادامه موفقیت آمیز مذاکرات جمهوریاسلامی و امریکا تاکید کرد که اگر سران رژیم اسلامی کار را به جائی برسانند که جز جنگ راهی نماند گزینه تحریم اقتصادی با همه آسیبی که به مردم وارد خواهد شد به مراتب ترجیح خواهد داشت. از نظر کنفرانس پیکار با جمهوریاسلامی و برقراری دمکراسی و حقوق بشر ارتباطی با روابط ایران و امریکا ندارد و مسئلهای مربوط به نیروهای آزادیخواه ایران است. پشتیبانی افکار عمومی جهان از پیکار آزادیخواهانه ملت ایران لازم است ولی هر تغییری در نظام سیاسی ایران به دست مردم خواهد بود.
کاسل 17-18 اکتبر 2009 / 25- 26 مهر 1338
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |