دو شنبه 3 آبان 1388 ـ 26 اکتبر 2009 |
جنبش اسلام سبز، ترفندى براى نجات لاشهء نظام اسلامى
بهروز آزاد
جنبش اسلام سبز نه شروع بحران و مشکلات نظام اسلامى بلکه معلول اين بحران است، بلکه ترفندی کاملاً اسلامى است براى نجات نظام اسلامى از ضربات مردمى که براى در هم کوبيدن حکومت اسلامى براه افتاده اند. مهره ها در اين روند کاره اى نيستند و کروبى و موسوى در داخل و خيل اسلاميست ها و مهره هاى قديم رژيم در خارج هم ابزارى براى کنترل اوضاع از دست رفته نداشته و سردرگم شده اند. آنچه مسلم و عيان است اينست که مشکل هر دو جناح مردم اند، مردمى که ديگر رژيم اسلامى را نميخواهند و فهميده اند که ميتوانند آن را بزير بکشند.
در 13 آبان هم، مثل ديگر مناسبت هاى مسخرهء اسلامى، اتفاقى نمي افتد، چون ماهيت جنبش اسلام سبز و جوهرش اين است که اين لاشهء مرده را زنده کرده و خونى تازه در رگ هاى مرده اش بدمد. اما به لشکر شکست خورده اسلام سبز بايد مثل دفعات قبل يادآورى کرد که شديداً نبايد قرص افسردگى يادشان برود. در نماز جمعه ها و مساجد و حجره ها و تکايا جمعتان مي کنند و شيره سرتان مي مالند و، به سياهى لشکر اسلام سبز، در جهت سياست هاى اسلام سياه مبدل شده و باز مثل هميشه افسرده و نااميد روانه خانه هايتان مي شويد. مردم ايران را از اسلام سبز و جنبش آن خيرى نيست، کليت نظام و ماشين سرکوب اسلامى را با تمام جناح هايش بايد هدف قرار داد. و در نتيجه، باز هم مثل دفعات قبل، اين حضور وقتى زير پرچم جناحى از رژيم است به نفع کليت آن تمام مي شود و چيزى به ما نمي ماسد
رهبران جنبش اسلام سبز، از جمله موسوى، روشن و آشکار گفته اند که اين تنها يک دعواى خانوادگى ست. جنگ بر سر قدرت جناح هاست، اسلام سبز بدتر از اسلام سياه است، اما چون قدرت دستش نيست مظلوم نمايى مي کند. موسوى خيلى وقت است که خود تکليف خود را با مردم و رژيم وشن کرده است: "جمهورى اسلامى، نه يک کلمه بيشتر و نه يک کلمه کمتر" . رهبران اسلام سبز خود زمانى قدرت داشتند، کشتند و بريدند، و بقدرت هم که برسند باز همين کار را مي کنند. همهء اين سناريوى مسخره، دقيقا مثل انتخابات مسخره شان، براى نجات نظام است نه نجات ما مردم ايران. اسم «گذاشتن پاى راست بجاى پاى چپ در مستراح» را اصلاحات گذاشته اند. گول اين قايم موشک بازى روز قدس و ١٣ آبان و نماز جمعه و مناسبت هاى اسلامى را نخوريد، بدون اين مناسبت ها هم مي توان رژيم را به چالش کشيد.
تقابل اسلام سبز و سياه، (يعنی، يکى جناح «حفظ حکومت با تشديد سرکوب»، و ديگرى جناح «تعديل حکومت و تلاش براى شکل دادن به يک جمهورى اسلامى دوم که پايه اش را روى يک ائتلاف سياسى وسيعتر قرار داده باشد»)، يک تقابل لاعلاج است. ممکن است اشخاص يا محافلى در اين ميان جا عوض کنند، يا کشمکش جناح ها براى دوره اى فروکش کند، اما اصل تقابل بر سر جاى خود خواهد ماند و دوباره حتى حادتر از قبل سر بر مي کشد.
از اول بايد راه خود را از اين شيادان اسلامى جدا کرد و مراسم مختلف آن را به اعتراض و مبارزه عليه "کليت" اين دستگاه اسلامى تبديل کرد. اينها همه از يک قماش اند، سر و ته يه کرباسند: ضد زن و ضد آزادى و ضد رفاه و شادى و... ماهيتشان همين است و 13 آبان هم قرار نيست تغييرى در اين ماهيت ارتجاعى و مذهبى آنها بدهد، چون ماهيت اسلام بطور کلى و سبز آن بطور مشخص اين است و مشکلى با نظام اسلامى ندارد. تازه اگر هم به نفع مردم ايران اتفاقى بيافتد در جهت آزادى و برابرى نيست. تا زماني که مردم راه خود را از جناح هاى رژيم اسلامى جدا نکنند اين رژيم ساقط نمي شود و اگر شدنی هم باشد تازه اين کار اسلام سبز نيست.
دعواى خانوادگى جناح سبز و سياه اسلامى تنها بر سر جنگ قدرت است. بحث بر سر تغيير در بالاست و کوچکترين ربطى به پايين ندارد. در بهترين حالت يک بوزينه سياه جايش را با يک عنتر سبز عوض مي کند، بدون کوچکترين تغييرى در ساختار سياسى، اجتماعى و اقتصادى جامعه. همان قانون اساسى متعفن، بسيج و سپاه و لباس شخصى، حجاب اجبارى و حمله به دانشگاه، بيحقوقى زن و کارگر، عدم آزادى فردى، بساط شلاق و زندان و اعدم و ... کماکان برقرار خواهد بود.
راه رسيدن به يک زندگى انسانى و يک دنياى شايستهء انسان آزاد، مرفه، امين، شاد و ... تنها و تنها از کانال سرنگونى اين شيادان اسلامى و حکومت شان ميگذرد. راه ميان برى در کار نيست. اينها نه اصلاح مي شوند و نه خود کنار مي روند، بايد کنارشان زد، و اين کار ماست.
http://www.facebook.com/reqs.php#/note.php?note_id=161494706683&ref=nf
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |