جمعه 17 مهر 1388 ـ 9 اکتبر 2009 |
حکومت سکولار در جامعه ای با تار و پود مذهبی؟
برگرفته از وبلاگ مرتضی نگاهی
چنین به نظر می آید که دوستان ما بر سر اینکه در ایران یک حکومت سکولار سر کار بیاید اختلافی ندارند، اما پرسش اینستک جامعه ای که در کلیت خود تار و پود آنرا مذهب تعریف میکند، چگونه می تواند یک حکومت غیر مذهبی را سرکار بیاورد یا اگر تحت شرایطی چنین دولتی سرکار آمد، آنرا تحمل کرده و در کار آن کارشکنی نکند.
یکی از استدلات اینان این است که دولت قبلی یک دولت سکولار بوده پس جامعه ایران می تواند دولت های سکولار را تحمل کند. آیا چنین بوده است؟ به بینید اصل اول و دوم قانون مشروطه را:
«اصل اول: مدهب رسمي ايران اسلام و طريقهء حقهء جعفريهء اثني عشريه است بايد پادشاه ايران دارا و مروج اين مذهب باشد.
«اصل دوم: مجلس مقدس شوراي ملي که به توجه و تاييد حضرت امام عصر، عجل الله فرجه، و بذل مرحمت اعليحضرت شاهنشاه اسلام، خلدالله سلطانه، و مراقبت حجج اسلاميه، کثرالله امثالهم، و عامه ملت ايران تاسيس شده است بايد در هيچ عصري از اعصار مواد قانونيه آن مخالفتي با قواعد مقدسهء اسلام و قوانين موضوعهء حضرت خيرالانام، صلي الله عليه و آله و سَلم، نداشته باشد و معين است که تشخيص مخالفت قوانين موضوعه با قواعد اسلاميه بر عهدهء علماي اعلام، ادام الله برکات وجودهم، بوده و هست؛ لهذا رسماً مقرر است در هر عصري از اعصار هياتي که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهاي متدينين که مطلع از مقتضيات زمان هم باشند، به اين طريق که علماي اعلام و حجج اسلام مرجع تقليد شيعه اسامي بيست نفر از علماء که داراي صفات مذکوره باشند معرفي به مجلس شوراي ملي بنمايند، پنج نفر از آنها را يا بيشتر به مقتضاي عصر اعضاي مجلس شوراي ملي بالاتفاق يا به حکم قرعه تعيين نموده به سمت عضويت بشناسند تا موادي که در مجلس عنوان مي شود به دقت مذاکره و غور رسي نموده هريک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشنه باشد طرح و رد نمايند که عنوان قانونيت پيدا نکند و رأي اين هيات علماء در اين باب مطاع و بتبع خواهد بود و اين ماده تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغيير پذير نخواهد بود».
خوب، حکومت پهلویان بعنوان یک حکومت دیکتاتوری و استبدادی شناخته می شود. الحق والانصاف اگر دولت های این دو پادشاه دیکتاتوری نبودند، فرقشان با حکومت دینی امروزه چه می توانست باشد؟ پس نا گفته پیداست که اگر شرایط دموکراتیک در این کشور مراعات شود و مردم نمایندگانشان را انتخاب کنند، آن نمایندگان چنین قوانینی خواهند نوشت؛ چنانکه در دورهء مشروطیت یا هفتاد سال بعد از آن در انقلاب اسلامی نوشتند.
بنا براین، ما نباید خود و دیگران را فریب دهیم و فکر کنیم که در شرایط امروزی، با بقدرت رسیدن آقای موسوی و یا کروبی ایران سکولاریزه خواهد شد. ما چنین بختی را برای مردم ایران پیش بینی نمی کنیم، زیرا هنوز روشنفکران و دانشگاهیان و احزاب لیبرال اسلامی (مانند نهضتیون) از علمای قم و مراجع تقلید ـ که اسوهء ارتجاع و خرافات هستند ـ دعوت می کنند که پا پیش بگذارند و مشروعیت را از دولت فعلی سلب کنند. اگر دولتی توسط فتوای آخوند سقوط کند، دولت جایگزینش هم باید توسط آخوند مشروعیت پیدا کند. هیچ دولت سکولاری توسط آخوند مشروعیت نخواهد گرفت، مگر اینکه باور کنیم آخوند معتقد شده است که قوانین الهی و شرع نبی دیگر اعتبار ندارند، آیا این خوشباوری نیست؟
یک آخوند در قم فتوا می دهد که می شود با زن غیر مسلمه مصافحه کرد (دست داد) ما دست ها را بهم می سابیم که عجب پیشرفتی کرده ایم! اگر این عقب ماندگی نیست، پس چیست که برای دست دادن با یک زن و در مورد مشخص در محل این استفتاء با یک دیپلمات زن یا زنی که در عرصهء عمومی حضور دارد، باید از شیخی، به صرف اینکه چند کتاب عربی خوانده است، اجازه بخواهیم؟ اگر آخوندها روی شانه ها و سر مردم نشسته اند، مائیم که چنین اجازه ای را به آنها داده ایم، مائیم که گفته ایم به آخوند نمی شود گفت بالای چشم عقاید و فتاوی ات ابروست، چون در آن صورت به دین و آئین و باورهای مردم توهین کرده ایم.
اگر این روشنفکری باشد، پس تا ابد تخته و بسته باد در دکان چنین روشنفکری ای! اگر آزادی و برادری (و خواهری) و برابری (زن و مرد و کافر و مسلمان) می خواهیم، بايد برویم کار روشنفکری کنیم و بدانیم که آن کار با “لولیتا ” خواندن در تهران حاصل نمی شود بلکه بیائید با “ولتر” شروع کنیم، و نپنداریم که اول آزادی بود بعد ولتر آمد، بلکه مقدمه آزادی وجود ولترها است!
شاد و سرمست باشید.
http://negahi.com/wordpress/?p=979
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |