بازگشت به خانه | فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان | پيوند به آرشيو مطالب مربوط به تشکلات سياسی آدرس اين صفحه با فيلترشکن: https://newsecul.ipower.com/2009/06/18.Thursday/061809-Nehzat-Moghavemat-Bayaniye.htm |
خرداد 1388 ـ جون 2009 |
کودتا راه خروج نظام از بن بست نیست
نهضت مقاومت ملی ایران
اگرچه پیروزی محمود احمدی نژاد در دوران اول ریاست جمهوری او نیز با تقلب های وسیعی همراه بود، ولی صرفنظر از اعتراض کاندیدا ها ی رقیب که مدت زیادی هم طول نکشید، پروندهء تخلفات انتخاباتی بسرعت بسته شد و سران نظام توانستند کاندیدای خود را را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند. در آن زمان، بدلیل عمکرد محمد خاتمی و عدم قاطعیت او در مقابله با خونخوارترین جناح نظام ـ جناح ذوب شده در ولایت فقیه ـ حالت انفعالی بر جامعه و بخصوص بر جوانان عارض گردیده بود و مردمی که محمد خاتمی را به امید نهادن مرهمی بر زخم های عمیق جامعه بمقام ریاست جمهوری رسانده بودند، ناامید از هر گونه امکان تغيیر در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، در برابر این تقلبات آشکار، مقاومتی نشان ندادند.
اما، عملکرد چهار ساله ی محمود احمدی نژاد عرصه ی زندگی را بر مردم عادی چنان تنگ نمود که فعالان اجتماعی و سیاسی مجبور گردیدند برای خروج از بن بست چاره جویی نموده، مبارزه علیه نظام را در چار چوب قالب های ممکن، یعنی با بوجود آوردن سازمان های مدنی و صنفی، دنبال کنند.
در مرحله ی بر گذاری انتخابات، این نیروها و تجمعات که توانسته بودند افرادی را در درون خود گردآورند و در چار چوب کارزارهای جمع امضا (زنان)، مطالبات دستمزدی و رفاهی (کارگران و معلمان)، صنفی و حق طلبانه ،(دانشجویان ) سازمان دهند، این بار شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را منوط به مطالباتی نمودند که که به شکل خواست های محدود اما معین و تنظیم شده خطاب به کاندیدا ها مطرح کردند.
شورای نگهبان رژیم، برای جلوگیری از این حرکت تدریجی، این بار فقط صلاحیت کسانی را تصویب نمود که سوابق طولانی کار در چارچوب نظام اسلامی را دارا بودند و در سرسپردگی آنان به ولی فقیه و التزامشان به حفظ نظام جمهوری اسلامی کوچکترین شکی وجود نداشت. اما انتشار علنی مطالبات مردم و بحث های زیادی که این خواست ها در سطح جامعه بدنبال داشت باعث شد که دو کاندیدای "اصلاح طلب" هر روز خواست جدیدی از میان آنها را بعنوان برنامه های حکومت خود اعلام نمایند.
در چنین شرایطی، سازمان های سیاسی ملی چنان که می بایست، و بر اساس باور هایی که علت وجودی آنهاست، و بنا به وظیفه ی تاریخی خود بعنوان نیروهای عاقبت اندیش و حافظ اصل حاکمیت ملی، بمردم هشدار می دادند که نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن فی نفسه به معنای نفی حاکمیت ملی، و در ذات و وجود خود ناقض اساسی ترین حقوق مرم است، و مشروعیت خود را نه بر پایه ی رأی و اراده ی ملت، بلکه علی رغم آن و به مثابه امری تفویض شده از طرف خداوند به فردی مذهبی بنام «ولی فقیه» می داند، و تا زمانی که اصل حاکمیت ملی (که متقابلاً نافی ذات جمهوری اسلامی است) مورد قبول قدرت حاکم قرار نگیرد، و تا ولی مطلقه فقیه همچنان حاکمیت را ـ که از آن ِ ملت است ـ بخود اختصاص داده است، هرگونه تغیر اساسی در امور کشور غیر ممکن است.
اما، البته قابل پیش بینی بود که نفرت مردم از ولی فقیه و احمدی نژاد و این آرزوی سرکوفته، و پندار شیرین ناشی از آن، که پس از بر کناری احمدی نژاد نوبت به خود «ولی فقیه» برسد، بسیاری را، چنانکه خواست نظام بی آبرو در جهان بود، به پای صندوق های رأی بکشاند.
توجه به همین واقعیت نیز موجب گردید که، قبل از بر گذاری انتخابات، نیروهای وفادار به رأس نظام مردم را به طور علنی به عواقب سخت عدم انتخاب کاندیدای نظام تهدید کنند و، چنانکه بعداً معلوم شد، در خفا یک کودتای سیاسی ـ نظامی علیه آراء احتمالی و اراده ی مردم را تدارک ببینند.
اما، این تهدید ها موُثر واقع نشد و مردم به تنگ آمده از نظام اختناق و «سیاست» های احمدی نژاد، با همه ی علم باینکه انتخاب کس دیگری غیر از احمدی نژاد به تنهایی مشکل اساسی را حل نمی کند، با مشاهده ی وعده های کاندیداهای دیگر به قبول بخشی از مطالبات آنان، برآن شدند که بار دیگر، و این بار بصورتی وسیعتر از پیش، در انتخابات شر کت نمایند.
این شر کت وسیع و خلاف انتظار مردم باعث گردید که « ولی فقیه»، بر اساس پیش بینی چنین احتمالی، با زیر پا گذاشتن تمام موازین و مقررات ناظر بر انتخابات، پیش از رسمیت یافتن نتایج شمارش آراء و تأیید قانونی آن از طرف ارگان ذیصلاح برای این امر، یعنی شورا نگهبان، با یک پیشدستی شتابان اما همراه با نقض علنی قوانین نظامی که باید حافظ و ضامن نهادهای آن باشد (عیناً مانند کودتاهای شاه؛ چه، او نیز در حالی که ضامن و حافظ قانون اساسی بود، بجای حفاظت از قانون اساسی، آن را نقض می کرد) انتخاب احمدی نژاد را پیش از موعد قانونی اعلام نموده با لحنی که مخصوص اوست نفی این موضع گیری را بعنوان تخطی از مقررات امنیتی مورد تهدید قرار دهد؛ بدنبال همین امر بود که بر طبق طرح پیش بینی شده، احمدی نژاد نیز به نوبه ی خود «پیروزی» اش را با جمع کردن ذخیره های گوش بفرمان برای اینگونه فرصت ها جشن گرفت.
بدین ترتیب، این دو، نه منتظر تایید انتخابات از طرف شورای نگهبان ماندند و نه خود را مقید به دادن ریز رأی های داده شده به کاندیدا ها دانستند و کوشیدند تا به روال گذشته هر چه سریعتر ختم انتخابات را اعلام کرده، مردم را بخانه هایشان بفر ستند.
اما، مردمی که این بار به شدیدترین وجهی خود را مورد تحقیر دیده بودند، دیگر حاضر نبودند میدان را بدون هیچ مقاومتی خالی نمایند. و اکنون سه روز است که تقریباً همه ی اقشار مردم، بخصوص جوانان غیور و پرشور کشور، رو در روی نیرو های تا دندان مسلح ضد «شورش» رژیم و مزدوران دیگر و اوباش موسوم به «لباس شخصی» قدرت نامشروع حاکم ایستاده اند؛ مقاومتی که سبب شده که مساله تقلب در انتخابات و شیوه ی نظام در برخورد به رأی مردم و تظاهرات مسالمت آمیز آنان بصورت یک معضل بزرگ ملی و حتی یک مسئله یبین المللی در آید.
رژیم جمهوری اسلامی اگر چه توانسته است با قطع وسایل ارتباط جمعی الکترونیکی در داخل کشور، در مخابرات مردم، ستاد های مختلف هماهنگی، و در پخش خبر این حوادث ِ همیشه خلاف انتظار برای دیکتاتور ها، اختلالی در داخل و خارج بوجود آورد، اما، نه در متوقف ساختن دینامیک درونی آن توفبقی یافته، نه در کاستن از دامنه ی انعکاس و اثرات آن در زمینه ی بین المللی که انتخابات ایران و پی آمد های آن را به صورت خبر اول و بحث اصلی روز در وسایل ارتباط جمعی جهان و مراکز مهم تصمیم گیری در امور بین المللی در آورده است؛ تا جایی که شمار کشور هایی که رسماً اعلام می نمایند که نتیجه ی اعلام شده ی انتخابات ایران را به رسمیت نمی شناسند یا دست کم محل تردید می دانند، روز بروز افزایش می یابد.
در چنین وضعی، میرحسین موسوی، کروبی و خاتمی، به مثابه سه تن از سران جناحی که جز به بهای قبول کودتا و نتایح آن که حذف کامل یکی از دو نیمه ی اصلی دستگاه قدرت، به سرکردگی رفسنچانی، بشمار می رود، و نجات آینده و تتمه حثییت و حیات سیاسی خود، و تحت فشار شدید جامعه، چاره ای جز شرکت در درگیری مردم با نیمه ی دیگر نظام در مقابل خود ندارند. آنان، حتی علی رغم تمایل درونی خود هم که باشد، ناچارند با تکیه بر نیروی در حال بسیج و خود انگیخته ی مردم، فعالین اجتماعی و سازمان های سیاسی، نیروهای دموکراتیک جامعه و آن بخش از روحانیتی که دیگر مایل نیست مشتی افراد بی هویت بنام آنان حکومت نمایند و با تکیه بر اعتقادات مذهبی مردم ثروت مملکت را چپاول نموده، خرافات را رواج دهند، از شکستی مهلک در این مخاصمه ی حیاتی، احتراز کنند.
اما درک معنای عمیق این موقعیت و ضربه ی کاری وارد شده بر آبرو، مشروعیت، و سرانجام، اقتدار نظام، در نتیجه ی حوادث جاری، با نیرو های اصیل، متشکل و با سابقه ی ملی است، و بر آنان است که با بهره گیری خردمندانه از تکان عظیمی که در طی این حوادث، ارکان نظام را به لرزه افکنده، تدابیر مقتضی و مناسب برای ایجاد نیروی ملی جانشین، بمنظور فراهم کردن شرایط عملی عبور مسالمت آمیز از نظام جمهوری اسلامی به نظامی مبتنی و متکی بر رأی و اراده ی مردم که خواست اصلی و نهایی ملت ایران است را در دستور کار خود قرار دهند.
در این لحظات تاریخی و استثنائی، نهضت مقاومت ملی ایران خود را در این حرکت ملی با تمام موجودیت و بر اساس ذات و هویت خود شریک می داند و همزمان با دعوت نیروهای اصیل و متشکل ملی به نهایت توجه به وظیفه ی تاریخی خطیر و مشترک بالا، ضمناً از همه ی ایرانیان، در هر کجا که هستند، می خواهد که از خواست های بحق مردم، چه در جهت به عقب راندن عوامل کودتا و چه در روشنگری در جهت خواست بنیادی و نهایی ملت، که رهایی از بند رقیت تحقیر آمیز ولایت فقیه است، پشنیبانی نموده و به شخص «ولی فقیه» هشدار می دهد که با عبرت از سرنوشت دیگر خودکامگان تاریخ دور و نزدیک جهان، که همواره پس از سرنگونی ننگین و رقت بار، به معنای قدرت ملت پی برده اند، از اعمال خشونت نسبت به افواج میلیونی و مصمم ملتی که بصورت مسالمت آمیز خواستار احقاق حق خویشند پیش تر از سقوط به پرتگاه موعود و محتوم خودکامگان، و احتراز از سرنوشت مصادیق «صـُـمّ، بـُکمُ، عـُمیُ ٌ فـَهـُم لایـَقـِلعون ( آنان لال و کر و کورند و به عقل در نمی یابند؛ بقره، 166) صرف نظر کند و به جستجوی تدبیری برای تسلیم حق حاکمیت مردم به مردم بیاندیشد .هرچند به قول شیخ اجل، سعدی:
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل زنگ
بر سیه دل چه سود خواندن ِ وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ !
ایران هر گز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
26 خرداد 1388
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |