بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان   |   پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

آدرس اين صفحه با فيلترشکن:  https://newsecul.ipower.com/2009/06/17.Wednesday/061709-Jebhe-ye-Demcratic-Bayaniye.htm

خرداد   1388 ـ جون  2009 

بیانیه ی جبهه ی دموکراتیک ایران

پیرامون حوادث اخیر و در بیان نظرات مشخص تشکیلاتی

26 خرداد ماه 1388 خورشیدی

همان گونه که در اعلامیه های پیشین اعلام کرده بودیم ،تحت هیچ شرایطی نمی توان از رژیم ولایت فقیه و شورای نگهبانش انتظار داشت تا انتخاباتی دموکراتیک،عادلانه و سالم بر گزار کند. این انتخابات نیز نه دموکراتیک بود و نه عادلانه و نه سالم. یک انتخابات ،زمانی دموکراتیک است که نظارت استصوابی وجود نداشته باشد و کاندیداها از طرف مردم و احزاب تعیین و معرفی شوند و نه این که از سوی شورای نگهبان و حکومت. در نمایش انتخابات اخیر،به راحتی شورای نگهبان همه ی کاندیداها را قلع و قمع کرد و حتا پیش از ان به احزاب مستقل از حکومت اجازه نداد تا کاندیدا معرفی کنند. رژیم از جلسات خانگی اپوزسیون جلو گیری کرد چه رسد که اجازه ی فعالیت یا معرفی کاندیدا به ان ها بدهد.پس عدم دموکراتیک بودن هر نوع انتخابات در رژیم دینی زیر نظر ولایت فقیه بر همگان اشکار است و نیاز به توضیح بیشتر نمی باشد.

انتخابات عادلانه برگزار نشد زیرا که همه ی امکانات در اختیار کاندیدای مورد حمایت ولی فقیه بود. از ماه ها پیش از انتخابات،احمدی نژاد ملیارد ها درامد نفتی را در اختیار روستاییان و مردم محروم شهری تقسیم کرد و به ان ها وعده داد که در دور بعدی انتخابات این صدقه یا سهام عدالت در بین ان ها توزیع خواهد شد. از دیگر سو ،ساز مان های قدرتمندی چون سپاه و بسیج را نیز به خدمت گرفتند تا همراه با استانداری ها و فرمانداری ها و حتا شورا های شهر برای چاوز ایران رای جمع کنند. بنابراین پول نفت و قدرت تشکیلاتی احزاب پادگانی نیز به صورت کامل در اختیار کاندیدای مورد حمایت رهبر قرار گرفت و این موضوع از ابتدا اشکار بود. علاوه بر امکانات مذکور،سازمان قدرتمند صدا و سیما نیز به طور کامل در اختیار احمدی نژاد قرار می گیرد. این در حالی است که بودجه ی این نهاد ها دولتی است و مطابق قانون اساسی باید در اختیار عموم باشد و نه شخص ولی فقیه و نمایندگان و سازمان های تابعه.اما همه ی این حوادث در طول ۱۲ سال گذشته به صورت حاد اتفاق افتاد و هر کس اعتراض کرد، مورد سرکوب و هجوم قرار گرفت. در چنین شرایطی کاملا اشکار بود که هیچ کس نمی تواند با کاندیدای ولی فقیه رقابت عادلانه داشته باشد. اما کاندیدا های اصلاح طلب  پا به میدان گذاشتند و از همه ی مردم نیز دعوت کردند تا در این انتخابات شرکت کنند.متاسفانه این کاندیدا ها به لحاظ گذشته ی خود و شرایط سیاسی و اجتماعی از ضعف های اصولی برخوردار بودند و به همین دلیل، کاندیدای اقتدارگرایان با استفاده از اختیارات ویژه به گذشته ی ان ها هجوم بر د ،بدون این که ان ها اجازه داشته باشند اعلام کنند که گرفتاری اصلی ما از ناحیه ی ولی فقیه و نهاد های انتصابی هستند. برای این که اگر ان ها نیز در مقابل افشاگری های احمدی نژاد اجازه یا شجاعت ان را داشتند تا از فساد های سیاسی ومالی ناشی از اعمال قدرت فراقانون حرف بزنند در ان صورت معلوم می شد که اگر چه بخشی از افشاگری های احمدی نژاد درست است اما مهم تر از ان افشاگری مربوط به اعمال قدرت از سوی دیکتاتوری است که هنوز کسی امکان بر ملا کردن ان را ندارد. بنا براین نمی شود سنگ را بست و سگ را رها کرد. نمی شود یکی ازادانه به افشای بخشی از مفاسد حکومت بپردازد اما طرف دیگر نتواند فساد های مهم تر یا ریشه ی مفاسد  را بر ملا سازد.

 حال اگر به دو دلیل بالا که ناشی از اشکالات اساسی ساختاری در رژیم است ، استناد کنیم معلوم می شود که این انتخابات نه دموکراتیک است و نه عادلانه.یعنی حتا اگر حاکمیت نخواهد تقلب کند و مثلا کاندیدای او ۲۴ ملیون رای اورده باشد، این رای غیر قانونی و تقلبی است. اصلاح طلبان کمتر به این موضوع مهم استناد می کنند و بیشتر به ناسالم بودن انتخابات استناد می جویند که این اشتباه است. به راستی اگر در هر  ژیم دیگر نیز پول نفت و امکانات تبلیغی و احزاب پادگانی و سازمان های عمومی را در اختیار فردی قرار بدهید که زیر چتر امنیتی قدرت فراقانون اجازه داشته باشد که هر چه می خواهد در مقابل رقیب افشاگری کند اما رقیب را کت بسته در مقابل او قرار دهی و از او نیز بخواهی تا در این رقابت کاملا نابرابر به ابراز وجود بپردازد از پیش معلوم است که برنده ی این رقابت نابرابر کیست. مگر بدیل احمدی نژاد یعنی همین چاوز پوپولیست نبود که از قدرت و پول نفت بهره برد تا مردم را پای صندوق رای بکشاند و حکومت خود را تمدید کند. در همه ی حکومت های متکی بر پول نفت و پوپولیسم این قاعده بر قرار است. مگر باور کرده باشیم که زیر حکومت ولی فقیه و در نبود احزاب غیر دولتی نیز می توان به دموکراسی دست یافت!؟

احزاب،سازمان ها و شخصیت های اپوزسیون که حاضر نشدند در این نمایش قدرت ولی فقیه وارد بشوند و به اقدامات قانون شکنانه ی او مشروعیت بدهند، این واقعیات را در نظر داشته اند. از دو مساله ی بالا که بگذریم،بحث از عدم سلامت انتخابات مطرح می شود.مساله این است که رهبر با استفاده از پول نفت و امکانات بسیار وسیع دولتی و نظامی وبا حاکمیت بر قانون اساسی و استفاده از شورای نگهبان،اماده می شود تا در یک رقابت نابرابر ،رقیب دست بسته را به میدان بکشد و ضمن گرم کردن تنور انتخابات  و خریدن مشروعیت برای تداوم قدرت خود و با اطمینان از نتایج به اصطلاح انتخابات،مخالفین را منکوب کرده و به دنیا اعلام نماید که او قدرت بلامنازع است. در این نمایش حتا به مردم اجازه می دهد تا چند روز به رقص و پایکوبی بپردازند و به  ان ها احساس کاذب ازاد بودن دست بدهد. در نوشته های پیشین این مهم مورد توجه قرار گرفته بود که ممکن است ،اقای خامنه ای برای گرم شدن تنور انتخابات اجازه بدهد تا مردم یک ماه ازاد باشند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این جوانان تشنه ی ازادی، تصمیم نگیرند برای همیشه ازاد باشند.انچه در این انتخابات اتفاق افتاد کلکسیونی از این همه واقعیت تلخ و شیرین بود.

مردم را با تبلیغات پای صندوق هایی کشاندند که پیش از ان به نتیجه ی ان مطمئن بودند. ناظران و مجریان را از یک جناح انتخاب کرده و به هیچ کس اجازه ی نظارت ندادند. صندو ق ها را پرکردند و پس از ان ،دور از ناظران بی طرف به شمارش ان پرداختند. اعلام کردند که ۴۰ ملیون ادم در این نمایش شرکت کرده  اما ۲۴ ملیون به احمدی نژاد رای داد ه اند!عجب معجزه ای!۲۴ ملیون به کسی رای دادند که در ۴ سال گذشته جز گرانی و تورم و سرکوب و خرافه پرستی و درد و رنج، برای مردم چیزی به ارمغان نیاورده است!جالب این است که تا کنون هر گاه اکثریت ناراضی در انتخابات شرکت کرده بودند ، نتیجه ی ارا به نفع جناح منتقد رهبر و رژیم بود اما در این نمایش اخیر رای این اکثریت ناراضی را برای نماینده ی رهبر خواندند!پس ان گونه که انتظار می رفت، انتخابات نه عادلانه بود و نه دموکراتیک و نه سالم.حتا اگر رژیم تصمیم می گرفت به جای احمدی نژاد اجازه دهد تا میرحسین موسوی برنده ی این انتخابات باشد به دلیل غیر دموکراتیک بودن ساختار ولایی نمی بایست انتظار داشت تا اتفاق خاصی به نفع مردم بیفتد. اما به مصداق:عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" این بار معادله بر هم خورد. مردم و جوانانی که با احساس ان ها بازی شده بود و فقط ان ها را به میدان اورده بودند تا تنور انتخابات را داغ کرده  و با به راه انداختن مناظره های تلوزیونی شوک دهنده ، در پی ان بودند تا به ان ها وانمود کنند  که انتخابات ازاد است،  ان گاه که دیدند ان ها را مورد تحقیر قرار داده اند به اعتراض پرداختند. امروز قاعده ی گذشته از سوی مردم معترض در حال شکستن است. این بنای جدیدی است که ولی فقیه در مخیله ی خود نمی اورد.این نیروی جدید محاسبات را بر هم زد.

تا پیش از این که این نیروی جدید پا به میدان بگذارد ،حتا اصلاح طلبان مغموم  و حامیان ان ها نیز درمانده شده بودند. اما خوشبختانه مردم معادله را برهم زدند. اینک پس از ۳۰ سال بار دیگر مردم وارد کارزار شده و می خواهند به حساب بیایند. در این جاست که نقش نیرو های سیاسی اهمیت پیدا می کند. به واقع باید تجربه ی انقلاب ۵۷ برای همگان درس اموز باشد.درس اول را باید شخص خامنه ای و نیرو های تحت امر از سرنوشت شاه و ارتش و ساواک بیاموزند. نباید به سرکوب رو بیاورند. کشتار مردمی که با دست خالی به میدان امده اند چاره ی هیچ دردی نیست. اقای خامنه ای باید بپذیرد که مردم ایران از حکومت فردی و فراقانون به تنگ امده و خواهان یک حکومت ازاد و دموکراتیک هستند.جمهوریت با ولایت سازگاری ندارد. دین با سیاست جمع شدنی نیست.سرکوب راه حل نیست. این مردم خشمگین پیش از ان که علیه احودی نژاد باشند علیه شخص رهبر هستند. بنابراین باید از تاریخ درس بگیرند و راه حل سرکوب را کنار بگذارند. روز گذشته بیش از یک ملیون از همین مردمی که احمدی نژاد ان ها را خس و خاشاک نامید و رهبر خطاب به میر حسین از او خواست تا حساب خود را از ان ها جدا کند، به میدان ریختند و کشور چند روز است که در کام مبارزه و اعتراض فرو رفته است.خوشبختانه سپاه تا حدودی از خود خویشتن داری نشان داده است .اگر چه بخشی از نیرو های بسیجی و انتظامی با خشونت هر چه تمام تر با مردم برخورد کرده اند. اگر این سرکوب ادامه یابد ،در کام یک انقلاب خشونت امیز به جای انقلاب ارام کنونی فرو خواهیم رفت. پس بر شخص اقای خامنه ای و نیرو های تحت امر است که از سرنوشت شاه و نیرو های تحت امر او ، درس گرفته تا دیر نشده به خواست ملت تسلیم شوند.

اپوزسیون اما هوشیار باشد که همچون احزاب در انقلاب بهمن ۵۷ گرفتار افراط و تفریط نشود. در شرایط فعلی باید اگاهانه در میدان مبارزه حضور داشت. باید از مبارزات ملت و خواسته های قانونی ان ها دفاع کرد. برخی بسیار مایل هستند تا از میر حسین یک خمینی دیگر ساخته و اپوزسیون را مقهور ان سازند تا اجازه ی ابراز نظر پیدا نکند.برخی دیگر نیز شعار های اولترا انقلابی سر داده و به یک باره خواهان سرنگونی رژیم هستند. به باور ما نقش احزاب و شخصیت های اپوزسیون در وضعیت فعلی یک نقش تاریخی است. باید بر خواست اصولی مردم تاکید کرد و در عین حال این خواسته ها را مرحله بندی نمود. در وحله ی نخست، حمایت همه جانبه از ملت به پا خاسته یک امر عقلانی و دموکراتیک است. این همان چیزی است که همگان در ارزوی ان بودند. امروز میرحسین موسوی و کروبی هستند که خواست مرحله ای مردم به پاخاسته را نمایندگی می کنند و ما نیز  به صورت مشروط از ان ها حمایت می کنیم. در عین حال همان گونه که موسوی تاکید کرد ،ادامه ی مبارزه ی دموکراتیک با پرهیز از خشونت تا ابطال نتایج انتخابات به عنوان یک خواست مرحله ای مورد توجه ی همگان است.

اما این فقط یک مرحله از کار است. به باور ما باید از شرایط موجود استفاده کرد و خواهان نفی نظارت استصوابی و برگزاری یک انتخابات دموکراتیک،عادلانه و سالم بود.این مهم ممکن نمی شود مگر این که انتخابات از ابتدا تا پایان زیر نظر سازمان ملل متحد صورت بگیرد. اگر اپوزسیون به کمتر از این قانع شود بار دیگر گرفتار استبداد دینی از نوع مدرن ان خواهیم شد. سکولار دموکرات ها حق دارند در یک انتخابات دموکراتیک کاندیدای خود را برای رقابت، معرفی کنند و جبهه ی دموکراتیک ایران در این زمینه امادگی خود برای شرکت در انتخابات دموکراتیک را اعلام می کند. امروز بخشی از اصلاح طلب ها مایل هستند تا مردم و اپوزسیون هزینه ی مبارزات را پرداخته اما همچون دوران خمینی ان ها به صورت انحصاری نتیجه ی ان را درو کنند.

از دیگر سو می بایست در صحنه ی مبارزه مردم را کمک نمود. میرحسین موسوی و کروبی اعلام کرده اند که نتیجه ی انتخابات را نپذیرفته و ان را باطل می دانند. این موضع گیری بسیار درستی است اما برای رسیدن به ان می بایست مردم در صحنه باقی بمانند.تظاهرات مسالمت امیز حق مردم است. در کنار تظاهرات مسالمت امیز می بایست به اعتصابات کارساز نیز دامن زد. برای این کار می بایست مردم را دعوت به مبارزه کرد. بار دیگر لازم است تا جنبش های اجتماعی با طرح مطالبات خود وارد میدان بشوند.۱۸ تیر نزدیک است و مبارزین می توانند از همگان دعوت کنند تا در سراسر کشور و در چنین روزی به صورت ارام دست به تظاهرات ملیونی بزنند. واقعیت این است که بخش هایی از مردم که به احمدی نژاد رای داده اند هنوز بر این باور هستند که تظاهر کنندگان در مقابل ان ها هستند . اپوزسیون باید به مردم بگوید که مسئله ی ما مهم تر از این است. خواسته ی ما یک انتخابات ازاد و دموکراتیک است که اگر در ان انتخابات حتا احمدی نژاد هم رای اورد مورد احترام مخالفین است.این امر بر عهده ی اپوزسیون است تا مشخص کنند که مشکل ما فرد نیست ،بلکه بحث از ساختار غیر دموکراتیک است.

ما بر این باور هستیم که فرصت تاریخی به دست امده و این شرایط جدید حاصل مبارزات سه دهه ی گذشته ی همه ی ازادیخواهان است. اگر احزاب و شخصیت های اگاه به صورت مشخص به طرح نظرات خود نپردازند و مردم را کمک نکنند،ممکن است جنبش شکست خورده یا گرفتار پوپولیسم مدرن شود. پیشنهاد ما این است که در وضعیت فعلی ضمن حمایت همه جانبه از اعتراضات مردمی باید خواستار ابطال انتخابات همان گونه که موسوی و کروبی شده اند،بود . باید اعلام کرد که این انتخابات در سه مرحله معین غیر ازاد و تقلبی بوده و نه فقط در مرحله ی شمارش ارا. باید خواست تا زیر نظر سازمان ملل و با حذف نظارت استصوابی انتخاباتی ازاد صورت بگیرد. این خواست مرحله ای ماستزنده باد ازادی/برقرار باد دموکراسی/گسسته باد زنجیر استبداد.

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630