سال دوم ـ
شماره 532 ـ
جمعه 1 خرداد
1388 ـ
22 ماه مه
2009
|
===================
عکس و مکث
===================
(آرشيو)
|
بايکوت نمايش اقتدار ملت است
آنچه اين روزها، در جريان انتخابات رياست جمهوری حکومت اسلامی
تجربه می کنيم تأکيد ديگری است بر صحت اين مدعا که بايکوت پديده
ای سياسی، چند بعدی، و بسيار اثرگذار است؛ بخصوص در جوامعی که
راه های بيان عقايد و مطرح ساختن نارضايتی ها را مسدود ساخته و،
بموازات آن، می کوشند تا، بنا بر مصالح رژيم، نمايشی از انتخابات
بپا سازند. در اينگونه جوامع، بايکوت، در عين بی خطر بودن و به
خشونت نگرائيدن، حکم موتور حرکت دهندهء ماشين مبارزات سياسی را
بازی می کند... |
=====================================================
آیا
امام را دیدهای؟
دربارهء
مکاتبهء مهدی کروبی
و حسین شریعتمداری
هادی خرسندی
به گمانم که قصد
کروبی / هست تحقیر و زیر پا روبی //
ظاهرآً دیدن امام عزیز / میکند غوره را شبانه مویز // گر ندیده
امام را شخصی / بدتر از این نباشدش نقصی! // در پی این سؤال
ناموسی! /
(بدتر از اتهام
جاسوسی!)؛ // داد پاسخ مدیر کیهانی: / "چند دفعه!، شما نمیدانی؟"
/ "بنده رفتم امام را دیدم" / "دست او را سه بار بوسیدم" // "طبری
را که بنده یکماهه" / "راست انداختم به «کژراهه»" // "داد آقا به
من شرفیابی" / "رفتم آنجا به شوق و بیتابی"… |
=====================================================
فیلسوف
و شیخ
تصور من این بود که آقای دکتر عبدالکریم سروش، معلم و فیلسوف
سرشناس حکومت اسلامی، به عنوان یک فیلسوف روشنفکر، از انگشت شمار
فیلسوفان مسلمان منادی آزادی، و تلاشگر طرد و نفی خشونت و حذف
است...
آقای سروش طی دو سه هفتهء اخیر اما در دو فقره از کردارشان نشان
دادند که برای قضاوت در بارهء تفکر ایشان تعجیل نکو نیست. اين دو
فقره حکایت از این دارند که آقای سروش حتی با آموزش های فلسفی خود
فاصله گرفته،
و ندایی غیر دموکراتیک،
خشن و حذف کننده سر داده است.
===================================================== |
ويدئوی سخنان عبدالکريم سروش دربارهء
انقلاب فرهنگی
در سال 1359
|
=====================================================
کاش
بهروز هم پاسپورت امریکایی داشت
کیانوش سنجری
دوستی
به طعنه می گفت کاش بهروز جاوید تهرانی هم پاسپورت امریکایی داشت
تا رسانه ها برایش جنجال به راه می انداختند، گزارشگران بدون مرز
برایش اعتصاب غذا برپا می کرد و رئیس جمهور از قوهء قضاییه درخواست
می کرد تا حقوق اش رعایت شود، من در پاسخ گفتم کاش لااقل بهروز
زندانی غیرخودی محسوب نمی شد تا یک وکیلی چیزی پیدا می شد و می رفت
به او کمک می کرد تا شاید می توانست پس از 4 سال برای چند روزی هم
که شده، مانند بسیاری از زندانیان سیاسی به مرخصی بیاید؛ آخر این
جوان الان نه – ده سالی شده که در زندان جا مانده است و کسی به
دادش نمی رسد و وزارت اطلاعات و مخصوصا بازجویی به نام "شیخان"
دارد مستقیما روی پرونده وی اثر منفی می گذارد! |
=====================
کوتاه و گويا
=====================
من هم هالهء نور را ديدهام
ـ باید از امام خمینی و شهید مطهری عبور کنیم!
حجتالاسلام رهدار،
نمایندهء حامیان احمدینژاد
به
گزارش خبرنگار «آینده» به نقل از داروگ، چهارشنبه گذشته در دانشگاه
صنعتی سهند تبریز مناظرهای با آقای رهدار، استاد موسسه امام
خمینی(ره) به نمایندگی از حامیان آقای احمدینژاد و به دعوت بسیج
دانشجویی برگزار گردید. در این جلسه 3 ساعته، حجتالاسلام رهدار در
پاسخ به سوالی که پرسیده شده بود: «مردم ما به رهبري امام خميني و
با اسلام مطهري و شريعتي انقلاب كردند، پس چرا الان اسلام مصباح و
جنتي را به خوردِشان ميدهند؟»، گفت: «من معتقدم که باید از امام و
شهيد مطهری گذر کنیم. ما همانطوری که از مدرس گذر کردیم و به امام
رسیدیم، باید از امام گذر کنیم و با منطق امام به کسی برسیم که
همهء امام را دارد به اضافه ده! شهید مطهری هم به رغم تمام
بزرگیاش، فرزند زمان خویش است. ما از مطهري رد شديم و حتماً رد
ميشويم، ترديد نكنيد لكن با مطهري و از جنس مباني مطهري. ما در
حال حاضر در حوزه دهها مطهری داریم، چرا گل نميكنند؟! الان
ببينيد گردن من روحاني چقدر كار گذاشتيد. ده برابر شهید مطهری گردن
من كار گذاشتيد!» وي افزود: «آقای مصباح با خشونت و اسلحه نیامده،
مسئله اینجاست که شما هر وقت، یک فکری نو را مطرح میکنید، اضطراب
ایجاد میکند.» وی سپس با توهین به باقرخان (سالار ملی) و با بیان
این که براساس يك سند تاريخي وی یک لات قمارباز بوده و سر جلسه
قمار هم كشته شده، نتیجه اعتراضی حاصل از این بیان را فکر نو خویش
دانست و ادامه داد: «پس شما هر جا فکر نویی ببرید، خونین میشود.
آقای مصباح قبل از این که فیلسوف باشد، یک شخصیت عرفانی است. لکن
فکر آقای مصباح نو است و لازمه این فکر بر هم زدن است.» در ادامهء
مراسم از حجتالاسلام رهدار در خصوص هاله نور سوال شد. آقاي رهدار
گفت: «اتفاقاً من هم هاله نور را ديدهام.» و بعد ادامه داد: «كور
شوند، آنهایی که هاله نور را نمیبینند! (اعتراض دانشجویان)...مگر
اعتقاد ما این نیست که امام زمان ما قائم است و نه غایب و با عرضه
است و به کمک ما میآید؟» ایشان ادامه دادند: «فرض کنید که هاله
نور آقای احمدینژاد از بیخ دروغ بوده، تقوای سیاسی شما کجا رفته؟
و حتی یک بار هم نگفتید که امام زمانی هست ولی آقای احمدینژاد
برای خودش دکان درست میکند. چه کسی گفته نباید از ارتباط با امام
زمان حرف زد؟ عقل من آن هاله نور را دیده و میبیند.»
(آرشيو)
|