بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

ارديبهشت   1388 ـ مه  2009

پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو

توطئه علیه جبهه ملی ایران و شخصیت های ارجمندش ناکام ماند!

کامبیز قائم مقام

از بدو تاریخ مبارزات مردم جهان، حمله از درون و یا گرگ در لباس میش شیوه ای بس متداول بوده است که شک نا اگاهی از طرف آنهایی که سم پاشی میکنند را به حداقل میرساند . حملات اخیر به جبهه ملی جزو حرکات اگاه امروزی است. عده ای گویا تازه کشف کرده اند که در تاریخ مبارزاتی ایران حکومت ملی دکتر مصدق استثناست، که با وجود کار شکنی داخل و استعمار خارجی توانست پایه گذار نهضتی شود که سر مشقی برای ملل استعمارزده جهان گردد.؛ نهضتی که از نظر فکری پس از بیش از پنجاه سال هنوز طرفداران آن بعنوان طلایه داران راه آزادی در جهت صبح پیروزی حرکت میکنند وعکس مصدق بعنوان پرچم ازادیخواهی و سکولاریسم  در تمام تظاهرات دانشجویی برافراشته است و الهام بخش مبارزات ملی است.  برای مخالفان، "خطر" پیروزی این آرمان مرگ آور است و باین دلیل مخالفان تاریخی این راه را در ابعاد گسترده ای بحرکت در اورده است. در این حهت به هزار ترفند روی آورده اند. یکروز تحت نام تحقیقات دوران طلایی نهضت ملی در دفاع از پنجاه سال دیکتاتوری پهلوی، مصدق را مسئول کودتا مینامند ونام کودتا را به انقلاب تبدیل میکنند، بخیال آنکه، شاید خیمه شب بازی سلطنت را دوباره در ایران حاکم سازند. روز دیگر شاه را ملی کننده صنعت نفت میخوانند و وجاهت دروغین برای او می سازند...

جالب اینجاست که باین ابعاد، جدا از این دسته علنی سلطنت طلب، کارشکنی و حمله به جبهه ملی توسط عوامل شاه پسند که گاهی شکل ملی بخود میگیرند نیز افزوده شده است. لغات کاسه داغتر از اش و یا دایه مهربانتر از مادر خوشبختانه در زبان فارسی موجود است که لازم نیست برای روشن شدن وضعیت این اقایان لغات جدیدی بفرهنگستان ایران اضافه کنیم اینبار داستان از انجا شروع میشود که در پی خبری در یکی از سایتها ی خارج یا داخل کشور خبر از اتحاد نیروهایی در داخل کشور میشود حتی هیـت رهبری هم تعیین میکنند که کار تمام است و همه نیروها متحد شده اند. در ضمن فراموش نشود که مسئله اتحاد نیروها جزو ارزوهای مبارزین و علاقمندان بآزادی  کشور میباشد و علل عملی نشدن آن دلائل زیادی دارد که مهمترین انها باین برمیگردد که حرکت با چه نیرویی و بر پایه چه اصولی باید باشد.مثلا آیا شما میتوانید با نیروهاِیی که نقش اساسی در شکست نهضت ملی داشته اند وارد اتحاد شوید؟ پرنسیب این اتحاد کجاست و مرز ان تا چه حدودی است؟ ایا با کودتا چیان که شرایط امروز جامعه ما فقط و فقط نتیجه جنایات انهاست میتوان به دمکراسی رسید؟ فکرمیکنم اشکال وحدت در اینجاست و در این معنی دور میزند.

بهر حال برگردیم باصل مطلب که پس از انتشار آن منشور "اتحاد"  شورای جبهه ملی ایران با اطلاعیه ای شرکت جبهه ملی ایران را در این اتحاد رد کرد و اعلام کرد که "ائتلاف بین افراد ازسازمانهای مختلف موضوعیت سیاسی ندارد وهمواره ائتلاف بین احزاب معمول بوده وسابقه داشته است آنهم دریک هدف مشخص ومدت معین...." و اعلام نمود اطلاعی از برگزاری این جلسه نداشته است و اصل اتحاد را بر مبنای تشکلها دانسته نه اتحاد افراد وجبهه ملی در ایران که  دارای تشکل سازمانیست و در صورت لزوم میتواند تصمیم مشخص اتخاذ کند این اطلاعیه مثل آبی که در خوابگه مورچگان ریخته شده است همه دست اندر کاران ماجرا را بهم ریخت وعده ای اظهار داشتند که جمهوری اسلامی در اعلان زود رس آن در سایت دست داشته است و بسردرگمی مسئله کمک نمودند طبق عادات گذشته افرادی هم در خارج از کشور و جالب اینجاست بنام جبهه ملی باین اطلاعیه اعتراض کردند افراد دیگری پا را فراتر گذارده و زحمت دیگران را کم کردند و شریف ترین رهبران جبهه ملی  را هم گرمابه ا ی خامنه ای و رفسنجانی اعلام نمودند و طبق معمول اقای نوریزاده که احتمالا فکر میکند دانتن ایران است و خود را نخود هرآشی مینماید سوار بر اسب سفید روبین هود به اظهار نظر پرداخت.

باید توجه داشته باشیم که اقای نوریزاده تحولات عجیب و غریبی داشته است که توضیح ان در حوصله این مقاله نیست گاهی خود را طرفدار نهضت ملی میداند و عکس ایشان در بعضی از سایت های جبهه ملی در خارج از کشور دیده می شده تا انجا که عده ای جبهه ملی شاه پسند از ایشان دعوت بعمل اورده بودند که که برای ارشاد جوانان جبهه ملی فعالیت کند جالب اینجاست گاهی خود را مسلمان میداند و صحبت از ازادی مذهب میکند و گاهی خود را مصدقی میداند و گاهی از وطن پرستی سپهبد زاهدی سخن می گوید. تحلیل آقای نوریزاده همان تحلیل سلطنت طلبان است (داریوش همایون) که مصدق در 28 مرداد پایه های مردمی خود را از دست داده بود و دیگر محبوبیت ملی نداشت و علت شکست او در 28 مرداد دور شدن مردم از ایشان بود ولی اقای نوریزاده هرگز کار را برای خودش مشکل نمیکند که توضیح بدهد وقتی در کانال یک از وطن پرستی سپهبد زاهدی صحبت  میکرد و از مردم ایران گله میکرد  که این مرد وطن پرست را مردم کودتاچی نام میبرند، علت آن چیست یا چرا اصراردر فراموش کردن 28 مرداد میکنند و سخنرانی میکنند که گذشته گذشته است؟ حتا میگویند من در 28 مرداد بچه بودم لذا زیاد نمیدانم ولی حتما در زمان کورش کبیر جوان رعنایی بوده اند که با قدرت از ان صحبت میکنند! ویا وقتی 28 مرداد را دوران دوری مردم از مصدق میدانند هرگز بما نگفته اند اگر چنین بود آنهمه کشتار و زندان آزادیخواهان برای چه بوده است؟ چرا مصدق نا محبوب را تا اخر عمر در قلعه احمد اباد زندان کردند حمله بدانشکاه و جریان شانزده آذر برای چه بود؟

هنوز تعجب من در این است که باز عده ای جبهه ملی شاه پسند بایشان دل بسته اند. ولی حرکت آخر اقای نوریزاده دنیای دیگریست اگر قرار باشد جایزه اسکار به ادمهایی که پشتک سیاسی میزنند بدهند ایشان میبایست اسکار بدست در برنامه های تلوزیونی خود ظاهر میشد در اخرین صحبت ایشان در رابطه با جبهه ملی حمله را به رئیس هیئت اجرائیه جبهه ملی  اینطور شرو.ع میکنند که این فرد به حج رفته است که سنگ به شیطان بیاندازد و با طنزی بسیار بی نمک اعتقادات ایشان را مورد سوال قرار داده گویی در  جامعه ما  مسلمان نه تنها موجود نیست بلکه باعث تعجب ایشان شده است. شنیده ام ایشان از خانواده روحانی هستند و در صحبت هایشان از برخی از روحانیون محترمی جدا از حاکمین روز تجلیل میکنند. آیا تنها گروهی از روحانیون در مراسم حج سنگ بشیطان میاندازند؟ یا تمام زائرین کعبه این مراسم را انجام میدهند؟ لذا حد اقل برای ایشان نباید حج رفتن عجیب و غریب باشد، قرار بود اعتقادات مذهبی امری خصوصی باشد به شما چه مربوط است که افراد چگونه اعتقادات مذهبی ای دارند؟ تازه از قدیم الایام مردم نذر مبکردند که مثلا به مشهد یا سایر شهرهای مذهبی بروند این جریان در اکثر خانوادهایمان مطرح بود حتی رهبران نهضت ملی از مصدق گرفته ببعد خود را مسلمان میدانستند حتی اعلیحظرت شما و مرد محبوب وطن پرست شما سپهبد زاهدی هم خود را مسمان میدانستند امام رضا محل عبادت ایشان بود در خاطراتشان آورده اند  که "دست" حضرت عباس هم ایشانرا از مرگ نجات داد. هنوز در تعجب هستم که چقدر اعتقادات مذهبی افراد که امری است خصوصی بشما مربوط است.

دوست عزیز اشکال ما مذهب نیست طمع برای قدرت است این در جستجوی قدرت فقط مختص ایران و اسلام نیست استالین مقدس نبود ولی همین کارها را میکرد هیتلر هم مقدس نبود ولی از همین شیوه استفاده می کرد. سؤال من از شما اینست که چطور شده که اینقدر جبهه ملی برای شما مهم شده است؟ از نظر شما این جبهه ملی رئیس هیات اجرائیه اش به حج میرود، با دوستان نزدیک شما اقای بهرامیان هم محبتی ندارند، علت 28 مرداد را هم نه تنها در کمبود محبوبیت مصدق نمی دانند بلکه کودتای ننگین شاه و بیگانگان می دانند به خاندان سلطنت مورد حمایت شما هم ارادتی ندارند در ضمن حرف شما و شاهزاده  را برای اتحاد همه با هم نپذیرفته اند، پس علت این همه دخالت شما در مسائل داخلی جبهه ملی چیست؟ اگر برای مطرح شدن است که این کهنه ترین راه است.

برای انهایی که هنوز معنی تشکیلات را نفهمیده اند که هرگونه تصمیم گیری آانهم تصمیم گیری به این مهمی یعنی اتحاد یا ائتلاف با گروهها و یا نمایندگان گروهها ویا بزعم ایشان افراد باید با توافق جمعی سازمان باشد یعنی بدنه تشکیلات باید مدافع ان باشد وگرنه آن اتحاد و یا ائتلاف فقط بدرد در کوزه آب میخورد. و نتیجه این عملکرد غیر تشکیلاتی است که مثل امروز واماندگانی از نام  جبهه ملی استفاده کرده و با تجربه ترین و مورد اعتماد ترین فرزندان جبهه ملی را همدستان رژیم بنامند و متآسفانه دراین گیرودار "دوستانی" که دنبال اینگونه " ائتلافها" هسنتد روی خود را بطرف دیکر نمایند. بالاخره حاصل کار آنچیزیستکه باسب تازی دشمنان میدان میدهد!

جبهه ملی ایران و مبارزین نهضت ملی ایران سالهاست که راهی طولانی را پیموده اند و هنوز راه طولانی ای در پیش دارند. مبارزین نهضت ملی ایران در گذشته هر زمان با توطئه ای ازسوی دشمنان ارتجاعی داخل و قدرت های استعماری در خارج از ایران روبرو بوده اند. مبارزه با دشمن داشتن بدون توطئه ها و نقشه چینی های دشمن علیه ما خیالی خام است. ما خود را برای هرگونه توطئه دشمنان باید آماده کنیم. دشمنان همواره با یک یونیفرم بجنگ ما نمیآیند و رنگ و لباسها و ماسکهایشان متفاوت است. ما باید با هوشیاری دشمنان را در هر لباس و ماسکی و توطئه ها درهر پوششی بشناسیم . هوشیاری در میارزه راز بقاء ما در مبارزه است.

******

نظر:

مهندس کامبیز قائم مقام، از دیر پا ترین پیروان مصدق بزرگ، در رابطه با توطئه علیه جبهه ملی ایران در این نوشتار کوشش داشته تا دست های پیدا و پنهان ضربه زدن به جبهه ملی ایران را در طی دهها مورد یاد آوری قرار دهد.

بر آگاهان پوشیده نیست که دستهای مرموزی همانند همه سالیان مبارزات نهضت مقاومت ملی ایران و شخصیتهای ملی در این اندیشه هستند که علاوه بر ایستایی این سازمان کهن سیاسی و کعبه اعمال آزادیخواهان ملت ایران شرایط را به گونه ای پدید آورند که جبهه ملی در این بزنگاه تاریخی که می تواند برای ملت ایران پیام آور راه رهایی از بیداد بیدادگران باشد به قهقرای دسیسه های وابستگان رود.

این نوشتار کامبیز قائم مقام با توجه به پیامدهای فتنه انگیز داخلی و خارجی در جبهه ملی ایران بسیار جای تامل داشته و به همه علاقمندان توصیه می شود که این نوشتار دلسوازنه ایشان را با دقت مطالعه نمایند.

کاش کمی به خود می آمدیم و پیش ازاین نیز هنگامی که اتهامات بی اساس به دیگر اعضای جبهه ملی ایران وارد می شد اینگونه به دفاع از شان اعضای آن می پرداختیم تا ملت ایران در این شرایط فاجعه بار شاهد آن نباشند که جبهه ملی که می توانست در این برهه نقش تاثیر گذاری در روند تحولات سیاسی ایران داشته باشد سرگرم دعواهای داخلی شود اگر چه این نیز به باور من ناشی از مشی دموکراتیک جبهه ملی ایران است اما بی گمان توطئه و تخریب هیچگاه جایگاهی در این سازمان نداشته و نداردو همانند همیشه دستهای آنان به زودی برای ملت ایران از آستین مراکز قدرت برون خواهد آمدهمانند همه سالیان پیش از که جبهه ملی ایران هر بار و ودر شرایط نا گوار دشمن خواسته با توانی دو چندان پا به عرصه مبارزات ضد استبدادی و ضد استعماری گذاشت.

اما بر ماست که به عنوان اعضای این سازمان با پدیدهای فتنه انگیزانه هوشیارانه رفتار نموده و در راستای خنثی نمودن آن گام برداریم نه اینکه چنان آشفته و پریشان گردیم که فضای ضربه زدن را خودمان برای دشمن فراهم آوریم. باید باور داشت که می توان با تکیه بر خرد و ایمان به راهی که گام در آن نهاده ایم می توانیم بر مشکلات غلبه نماییم.

پاینده ایران

با مهر

اشکان رضوی

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه