بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

ارديبهشت   1388 ـ مه  2009

همسر سید علی اقا

ن.خ. صاحب سخن

آن روزهائی که سیدعلی آقا هنوز تا جایگاه نمرودی یک خراسان فاصله داشت و همه زندگیش در دو تا اتاق و یک فولکس خلاصه می‌ شد. خانم خجسته همسرش گاه هفته‌ها به تهران می‌آمد سراغ دوست و آشنا ... را می‌گرفت تا با پادرمیانی نزد دکتر اقبال و علم و تولیت و امام جمعه دکتر سید حسن امامی، شفاعت او را نزد مقامات امنیتی بکنند و سید را از تبعیدگاه و گاه زندان نجات دهند.

خانم خجسته در میان دوست و آشنا به عنوان بانوئی سرفراز و عاشق همسرش که سختی را به جان می ‌خرد تا مردش را از گرفتاری رها کند، معروف بود. بانوئی روشن اندیش و بسیار متجدد بود که علی‌رغم داشتن حجاب سنتی یعنی چادر، از تیره خانم زهره صادقی همسر خاتمی و عفت مرعشی هاشمی رفسنجانی بود و هیچ نوع شباهت ظاهری و باطنی به مثلا همسر جنتی که پنج قرانی گوشه لب می ‌گذاشت تا صدایش را نامحرم از پشت در نشنود نداشت.

امروز سیدعلی آقا برکرسی خلافت نشسته است و در تاریخ ایران هرگز رهبری و سلطانی به اندازه او اختیارات و سلطه نداشته است. اما دیگر خبری از خانم خجسته نیست. و همانطور که همسرش محاصره در جمع مشتی سیاهکار دغلباز مداح فاسد است، او نیز مجبور به هم‌نشینی با مخدره‌هائی شده که یا مثل خانم ماهروزاده همسر حداد عادل، به دنبال حشمت و جاه و مال، مدرسه غیرانتفاعی فرهنگ راه می ‌اندازند و یا چون همسر اصغر حجازی شبها کابوس سرهای بریده شده را می ‌بینند.

خانم خجسته که در زمان «طاغوت» با هیچ بی ‌احترامی روبرو نشده بود و هر جا می‌رفت حتی در دفتر مرحوم تیمسار بهرامی مدیرکل ساواک خراسان با احترام با او رفتار می‌ کردند، در زمان سلطنت شوهرش، حتی قادر نبود جهت رهائی زنی که ده سال همنشین و همراه او بود و اگر چه شوهرش به نام نامی ولی فقیه سینه و گلوی نویسندگان آزاداندیش و مبارزان ملی را درید و شکست، اما او مظهر پاکدامنی و تقوا بود، به سلطان فقیه توصیه‌ ای بکند. منظورم خانم فهیمه درّی همسر سعید امامی است که لابد خانم خجسته، فیلم شکنجه او را توسط یکی از ذوب شدگان در ولایت همسرش یعنی جواد آزاده، دیده است. همان فیلمی که روز بعد کروبی را به جنون کشاند. خانم خجسته روزی که شنید زهرا کاظمی را دادستان محبوب شوهرش یعنی سعید مرتضوی همراه با سه چهار گوریل حفاظت اطلاعات اوین و قوه قضائیه در نیمه‌شب شکنجه کرده‌ اند و دکتر شهرام اعظم آثار تجاوز به او را با یک شیئی سخت معاینه کرده است، چه واکنشی نشان داده بود و به حضرت آقا در دل شب آن لحظه که فقط خدا شاهد آن دو بود چه گفته بود؟

نمی‌توانم باور کنم که خانم خجسته نیز مثل برادر و همسرش، دل و دین به قدرت و ثروت و مقام باخته باشد. حداقل آرزو می‌کنم او نیز مثل همسر سعید مرتضوی، مراتب بیزاری و نفرت خود را از همسری که در دگردیسی قدرت به موجودی متفاوت از آن سید پاکدل و آزاده ‌ای تبدیل شده است که روز ازدواج یک جلد کلام‌الله مجید و 14 سکه پهلوی (به برکت چهارده معصوم) مهرش کرده بود و هنگامی که پدرشوهرش مرحوم میرزا جواد تبریزی آن مرد زاهد و عارف، خطبه عقد را خوانده بود، سر به زیر افکنده و گونه‌هایش از خجالت سرخ شده بود.

طی این چند سال با زنانی روبرو شده ‌ایم که هر یک کوهی بوده ‌اند و چشمه‌ای روشن از پاکدامنی و عشق، زنانی چنان همسران پوینده و مختاری، میرعلائی و سعیدی سیرجانی، زنانی چون سیمین بانوی بزرگ سرزمین شعر، حقوقدانانی مبارز از تیره شیرین عبادی و مهرانگیز کار، زنانی چون معصومه گنجی و هما زرافشان، و یا مثل همسر طبرزدی و الهه امیرانتظام، و مادر پیمان پیران و مادرانی که پاره‌های دل خود را چون باطبی‌ها و افشاری‌ها و محمدی‌ها و سنجری‌ها و... پشت میله‌های زندان دیدند و شرح شکنجه آنها را از این و آن شنیدند و چون مادر حسنک وزیر، در خفا گریستند و ذره‌ ای ضعف در برابر دشمن نشان ندادند.

نه فقط در برابر اکبر گنجی و ناصرزرافشان و همه آنها که پرچم آزادی و مردمسالاری را با از جان و جوانی و راحت خود گذشتن در اهتزاز نگاه داشته‌ اند، بلکه در برابر همسران و مادران آنها سر فرود می ‌آورم. هزار سال پس از بر دار کردن حسنک وزیر هنوز هم وقتی حکایت مادر او را در تاریخ بیهقی می ‌خوانیم از جان و دل به آن بزرگ بانو درود می ‌فرستیم. هزار سال بعد نیز میلیونها انسان با خواندن شرح این ایام به احترام معصومه شفیعی و هما زرافشان و دیگر بانوان دلاور و سربلند وطنمان، از جای بر می‌خیزند. آن روز هیچکس خانم خجسته و همسر حداد عادل و زن علی فلاحیان را به یاد نخواهد داشت.

http://www.leden.blogfa.com/post-267.aspx

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه