پيوند به آرشيو آثار نويسنده در سکولاريسم نو
کنترل اینترنت، تصمیمی از بالا
گفتگو با شهرام رفیعزاده
گفتگوگر: نیکآهنگ کوثر
در هفتههای اخیر، گروه زیادی از وبلاگنویسان و کسانی که در فضای اینترنت نگاهی متفاوت و انتقادی نسبت به جمهوری اسلامی ایران را گسترش دادهاند، از سوی نهادهای امنیتی و قضایی تهدید شدهاند. آخرین تهدید در هفتهی گذشته از سوی محسنی اژهای، وزیر اطلاعات ایران مطرح شد که حاکی از کنترل پیامکهای موبایلی و یا اساماس هم بود. این تهدید البته با واکنش سریع بهمن کشاورز یکی از اعضای سرشناس کانون وکلای ایران روبهرو شد؛ که کنترل پیامک را معادل شنود تلفنی و ناقض قانون اساسی دانست. به همین مناسبت با شهرام رفیعزاده، روزنامهنگار و یکی از محکومین پروندهی وبلاگنویسان که در سایت روزآنلاین نیز مطلبی در همین باره نوشته گفت و گو کردهام. شهرام هماکنون ساکن کانادا است.ه
پرسش: آقای رفیعزاده در طول چند هفتهی گذشته شاهد این مسأله بودیم که نهادهای مختلف خودشان را متولی برخورد با مسألهی اینترنت و یا وبلاگنویسان و یا کسانی که پیامک میفرستند معرفی کردهاند. به نظر شما این نشاندهندهی اغتشاش است یا اینکه نهادهای امنیتی یا قضایی وظیفه را بین خودشان تقسیم کردهاند؟
پاسخ: البته نظری هست و تعدادی از دوستان بر همین عقیدهاند که این رقابتی بین نهادهای امنیتی و نظامی در داخل ایران است. ولی به نظر من، موازی کاری نیست بلکه یک همپوشانی است و نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی دربارهی آن تصمیم گرفتهاند. یعنی تصمیمی است که در سطوح بالا گرفته شده که اینترنت و تکنولوژیهای جدید ارتباطی را کنترل و مختل بکنند و بر همین اساس دیدیم که سپاه پاسداران خبرهایی منتشر و اعلام کردند که با کاربران اینترنت و سایتها برخورد کردهاند و باز هم ادامه خواهند داد. آقای اژهای، وزیر اطلاعات هم اعلام کرد که در حال رصد کردن هستیم و به صورت سنگین برخورد خواهیم کرد. نیروی انتظامی هم حدود سه ماه قبل اعلام کرد که دفتری برای برخورد با اینترنت و کاربران متخلف نظر نیروی انتظامی، تشکیل داده است. آقای مرتضوی، دادستان تهران هم در آذرماه اعلام کرد که دادسرای ویژهای برای اینترنت و اساماس به نام دادسرای ۳۱ تشکیل دادیم و در مجلس شورای اسلامی هم دو قانون تصویب شده که یکی، لایحهی جرایم اینترنتی بود که قبل از عید تصویب شد و دیگری هم ۲۵ فرودین تصویب شد و قانونی دیگر که وبلاگنویسان را در ردیف اراذل و اوباش و سارقان مسلح قرار میدهد و برای آنها مجازات اعدام و محاربه تعیین کرده در راه است.ه
پرسش: آیا ضریب نفوذ اینترنت در ایران این قدر زیاد است که دستگاه حاکم نسبت به وبلاگ نویسی و اینترنت و تکنولوژیهای جدید با نگرانی برخورد کند؟
پاسخ: بله، شما به نکتهی خیلی جالب اشاره کردید. میخواهم سوال شما را به این شکل در بیاورم که چرا اینها اینقدر در این زمینه اطلاع رسانی میکنند. چرا که قبلاً هم برخوردهایی داشتهاند. ولی در آن مواقع گاهی انکار یا پنهان میکردند. به نظر من دلیل آن ایجاد ترس و نگرانی در میان نخبگان است. یعنی تاکتیکی که جناح حاکم برای انتخابات انتخاب کرده، ایجاد وحشت در نخبگان و فقر برای تودههاست.
مثلاً بین مردم سیب زمینی توزیع بکنند یعنی اینکه مردم اینقدر فقیر شدهاند که حالا ممکن است با همان سیب زمینی هم نظرشان عوض شود. در مجموع جناح حاکم اینگونه فکر میکند. از طرفی میخواهد میان نخبگان وحشت ایجاد کند که اطلاعرسانی نکنند و انتقادات را از دولت احمدینژاد مطرح نکنند تا بتوانند دوباره این دولت را تداوم بدهند.ه
پرسش: با توجه به تجربهای که خودتان داشتهاید و به هر صورت جزو بازداشت شدگان و محکومین پروندهی وبلاگنویسی هم هستید. فکر میکنید دستگاههای امنیتی و قضایی فقط تهدید بکنند یا اینکه به سمت وبلاگنویسان هم هجوم بیاورند و برخورد شدیدتری را با آنها انجام بدهند؟
پاسخ: حتماً این کار را خواهند کرد. ولی به نظر من نمیتواند در برابر گسترش اینترنت در ایران مهار بکند و حتماً خبرهای بدی را در ماههای آینده هم در آستانهی انتخابات و هم پس از آن خواهیم شنید. ولی ضریب نفوذ اینترنت در ایران بالا رفته و در حال حاضر به گفتهی خودشان حدود بیست و یک میلیون نفر در ایران به اینترنت دسترسی دارند. حدود سی میلیون مشترک تلفن همراه در ایران وجود دارد که در آنها قابلیت اساماس و پیامهای تصویری وجود دارد. بنابراین این کارها را خواهند کرد. ولی نمیتواند در برابر میزان نفوذ موفق شود و باز شکست دیگری میخورد. نکتهای را هم اینجا خدمت شما عرض کنم و آن اینکه اینها همهی راهها را امتحان کردهاند، در راه فیلترینگ شکست خوردهاند. در برخورد با وبنگاران شکست خوردهاند. الان میخواهند با همهی اینها یک برخورد همه جانبه بکنند. و همهی نهادهایی که این امکان برای آنها وجود دارد وارد شدهاند. ولی فکر میکنم باز هم شکست میخورند. چون باید کلاً اینترنت را در ایران حذف کنند و به هیچکس سرویس ندهند که این اولاً مخالف امکاناتی است که دارد توزیع میشود و به خودشان آسیب میرساند. برای مثال، در مورد اساماس فقط روزانه حدود شصت تا شصت و پنج میلیون تومان سود میبرند که اگر آن را قطع کنند مخابرات که دومین وزارتخانهی پردرآمد بعد از وزارت نفت است، زمینگیر میشود. بنابراین در یک پارداوکس گیر کردهاند. مسألهای که وجود دارد این است که اینترنت برای بخشهای درون نظام مثل سپاه یا مرکز فیزیک نظری یا دیگر قسمتها درآمدزا بوده است. حالا چگونه ممکن است هم بخواهند از این درآمد استفاده بکنند و هم بخواهند آن را کنترل بکنند، دقیقاً همان پاردوکسی است که اشاره کردم. یعنی از یک طرف برای آنها درآمد مهم است و از طرف دیگر کنترل اهمیت دارد و این دو همدیگر را نفی میکنند. از طرف دیگر، افکار عمومی است، ما در عصر انفجار اطلاعات هستیم و ماهوارههای زیادی به زبان فارسی در ایران برنامه پخش میکنند. به نظر من آب در هاون کوبیدن است. اما این اطلاع رسانیها و این بحثهایی که الان مطرح میکنند همان چیزی است که آن را به دشمنان جمهوری اسلامی نسبت میدهند و آن همان جنگ روانی است. یعنی بیشتر میخواهند خانوادهها بترسند. یک جور محدودیتهای خود به خودی ایجاد میکنند و غیر از بحث فیلترینگ و برخوردهایی که از سوی حکومت با کاربران اینترنت میشود، میخواهند در خانوادهها و در بین پدران و مادران، یک جور نگرانی ایجاد کنند و نیروهای بازدارنده را در داخل خانوادهها سوق بدهند که به نظر میرسد شکست میخورند.ه
http://zamaaneh.com/analysis/2009/04/post_957.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fax: 509-352-9630 |