کتاب «ترک های امروز»
فصل چهارم:
مهار اختلاف ها (1980 تا 2003)
قسمت دوم:
دولت تورگوت اوزال
نوشتۀ «آندرو مانگو»
ترجمهء اختصاصی برای سکولاريسم نو
در انتخابات ماه نوامبر 1983 حزب اوزال با به دست آوردن 211 کرسی مجلس اکثريت مطلق را نصيب خود کرد. در حالی که حزب ملی گرای دموکراسی که به وسيله ی ژنرال ها خلق شده بود تنها صاحب 71 کرسی شد. حزب عوام که به همان نسبت نهادی مصنوعی محسوب می شد نتوانست بيش از 117 کرسی به دست آورد. در انتخابات محلی سال بعد نيز اوزال توانست تعداد کرسی های حزب خود را با شکست دادن کانديداهای دموکرات های ملی گرای افزايش دهد و د ر پی آن اين حزب از صحنه سياست ترکيه غايب شد. بدينسان اوزال موفق شد که بخمش مرکزی راست سياست ترکیه را از آن خود کند. بخشی که سی سال بود اين کشور را گردانده بود.
اما در عين حال نشانه هايي از چالشی جديد نيز آشکار شده بود سليمان دمیرل با کمک يک نام جديد حزب قديمی خود را بازسازی کند. او اين حزب را راه راست خواند. نامی که نوعی طعم مذهبی داشت. و يادآور سوره ی آغازين قرآن بود آنجا که می گويد ما را به راه راست هدايت کن. با اين همه حزب او نمی توانست روی آرای مسلمانان متعصب حساب کند. چرا که نجم الدين اربکان رهبر اسلاميست ها نيز حزب قديم خود به نام حزب نجات ملی را با نام جديد حزب رفاه ديگرباره فعال کرده بود. در بخش چپ مرکزی سياست اردال اينونو عاقبت اجازه يافت که به عنوان رهبر حزب سوسيال دموکراسی در انتخابات محلی شرکت کرده و آرای متعلق به حزب عوام را از آن خود کند. اما او نيز در طيف چپ بی رقيب نبود و خانم اجويت که به جای شوهر ممنوع شده از فعاليت خود وارد کار سياسی شده بود به زودی به رهبری حزب دموکرات های چپ برگزيده شد.
بدينسان ژنرال ها که قصد داشتند تعداد نهادهای سياسی را کاهش دهند در پايان با تکثير اين نهادها روبرو شدند. دو حزب به آرای دست راستی ها و يک حزب به آرای دست چپی ها اعتراض کرد. اين احزاب به خاطر داشتن دستور کارهای بسيار مبهم شبيه هم بودند. و تفاوت های بين آن ها بيش از آن که عقيدتی باشد شخصی بود. و در واقع اين احزاب انجمن هايي حمايتی محسوب می شدند که رای دهندگان بر اساس پيوندهای خود و يا به امید به دست آوردن امتيازات شخصی به آن ها می پيوستند يا رای می دادند. در منتها اليه راست سياسی به زودی اسلاميست ها با رقيبی تازه روبرو شدند که به صورت يک حزب جديد پايگاه رهبر ملی گرای ترکیه يعنی آلپسلان ترکش بود. در عین حال منتها البه چپ سیاسی نیز از لحاظ انتخابات اهمیت خود را حفظ کرد.
به هر حال اين جبهه بندی های جدید مدتی وقت لازم داشتند تا جا بيفتند. اوزال در سال 1983 فرصت آن را به دست آورد که ديدگاه های خود را بر جامعه تحميل کند و او در استفاده از اين فرصت ترديد نکرد. برنامه ایجاد ثباتی که او در سال 1980 مطرح کرده بود پس از توقفی کوتاه با کمک صندوق چهانی پول بازده چشمگيری را عرضه داشت. در دوره ی اول چهارساله نخست وزيری اوزال سرعت رشد اقتصادی کشور ميانگين ساليانه ای به ميزان هفت در صد را به دست آورد. کوشش هایی که در راستای تشويق صادرات انجام گرفته بود نیز با موفقیت چشمگيری روبرو شد. و ارزش کالاهای صادراتی ترکیه از کمتر از سه بيليون دلار در 1980 به 10 بيليون دلار در 1987 بالغ شد. اختلاف منفی صادرات و وادرات در عین حالی که واردات کشور به تدريج از هشت به چهارده بيليون دلار رسيد کاهش نشان داد. اين گشودگی کشور رو به جهان خارج روحيه ای از نوآوری های اقتصادی را بوجود آورد که به سرعت به سراسر کشور گسترده شد. در شهرهای مختلف کارخانجاتی که کالای صادراتی توليد می کردند برپا شدند. و مردم رفته رفته از ببرهای آناتولی سخن می گفتند که می رفت تا رقیب ببرهای آسيای دور شود. درآمد از محل جهانگردی نيز به شدت افزايش يافت.
اوزال که می ديد ساختارهای زيربنایی ترکیه کهنه شده اند تمرکز فعالیت های خود را بر بخش انرژِی و ارتباطات گذاشت. به زودی مراکز توليد انرژِی برپا شدند و با گسترش خطوط تلفن همه ی روستاهای کشور صاحب تلفن و برق شدند. وضعيت ارتباطات طوری بود که تلفن کردن به راه های دور فقط از طريق گرفتن وقت قبلی ممکن بود. و اين وقت نيز به سه دسته تندر، فوری و عادی تقسیم می شد. و نوع تندر نیز ساعت ها وقت می طلبید تا وصل شود. سرمایه گذاری های دولت اوزال برای شرکت های بازرگانی و نهاد های اصلی امکان اتصال اتوماتيک راه دور و ارتباطات بين المللی را فراهم آورد. اوزال که می ديد بدنه کارمندان دولت چنان به وسيله ی روش ها و قوانين محدود کننده بسته است که نمی تواند نسبت به تغييرات سريع واکنش مناسب نشان دهد. دست به استخدام متخصصان خارجی زد. و به خصوص مشغول جذب ترک هایی شد که د ر دانشگاه های امريکا تحصيل کرده و يا در اين کشور صاحب تجربيات عملی د ر مورد مديريت شده بودند. در عين حال هر کجا که او فرصت نوسازی قوانين را پيدا نمی کرد آن ها را مورد بی اعتنايي قرار می داد . نقل شده که گفته است: حالا اگر من يک بار قانون اساسی را رعايت نکنم چه اتفاقی می افتد؟»
حتی دشمنان اوزال هم نمی توانستند منکر اين واقعيت شوند که او مردی روشن بين است اما اوزال این روش های جدید را شخصا اختراع نکرده بود و در واقع تجلیات ایدئولوژی جدیدی بود که در دهه 19980 در مغرب زمین و در رویارویی با ناکامی های مهندسی اجتماعی و اقتصادی بوجود آمده بودند. این ایدئولوژی به کسانی همچون مارگريت تاچز و رونالد ريگان تعلق داشت و بر اصولی همچون جامعه ی آزاد، تجارت آزاد، بازار آزاد، و عاقبت روند جهانی شدن تکیه داشت. البته اعمال این ایدئولوژی هزینه بردار بود و این هزینه برای ترکیه نسبت به کشورهای مغرب زمین بسی بيشتر می نمود. ممنوع کردن اعتصابات کارگری به وسیله ژنرال ها و سپس محدود کرد ن آن ها از طریق وضع قوانین جدید اوضاع دستمزد بگیرها را دچار وخامت کرده بود. ترکیه با وضعتی مواجه بود که در آن معلمین مدرسه برای تامین کسری درآمد خود در ساعات پس از تدریس به رانندگی تاکسی می پرداختند. اما این نوع مشاغل تنها راه تامین احتياجات نبود خود اوزال می گفت: «کارمندان ما خودشان بلدند که مشکلاتشان را چگونه رفع کنند» و مردم این سخن را حمل بر مجاز دانستن رشوه گیری به وسيله ی کارمندان دولت تلقی می کردند.
اما این تنها گروه محتاجان نبودند که یاد می گرفتند چگونه از خود مراقبت کنند اگرچه ترک ها نسبت به ملل دیگر در مورد ثروت اندوزی تفاوت چند انی ندارند اما در سنت ترکیه کوشش برای پول درآوردن چندان خوش آيند نیست. و شغل محبوب یک ترک محترم بیشتر عبارت بود از خدمت در ارتش و یا داشتن شغلی در دستگاه دولتی. و ا ین اوزال بود که به کار پول درآوردن نیز موقعیتی اجتماعی بخشید. در این مورد در گذشته کوشش هایی شده بود. شخص آتاتورک آرزومند آن بود که د ر میان ملت ترک ظهور تچار شرافتمند و موفق را شاهد باشد اما روند ظهور آن ها بسیار کند بود . در دهه 1950 عدنان مندرس به ترکیه ای می انديشيد که در هر محله اش يک آدم میليونر زندگی کند. اودوست داشت کشورش تبديل به يک «امریکای کوچک» شود. بی آن که هرگز آن کشور را دیده باشد. اما هنگامی که نسل سوسیالیست رمانتیک 1968 نماینده ایدلوژِی قالب شده این ایدئولوژی خشکید.
اما اوزال و دو برادرش در امریکا زندگی کرده بودند و نه تنها روحیه باز مردم آن را نسبت به فعالیت های تجاری می ستودند بلکه به تنوع مذاهبی که در این کشور بود به دیده احترام می نگریستند. گفته شده است که برادر او به نام کرکوت پس از این که مدتی را در دوران کارآموزی در میان مورمون های ایالت یوتان گذراند تبدیل به مسلمانی سخت جدی شد. اوزال از خود می پرسید که چرا نتوان در ترکیه بین تجارت و دینمداری ترکیبی بوجود آورد که هم به فرد و هم به جامعه فایده برساند. در ترکیه دو خانواده ی بزرگ تجارتی وجود داشتند یکی خانواده کوچ و یکی خانواده صابونچی. آن ها از دهه 1950 به بعد به تدریج از همین فورمول استفاده کرده بودند. آن ها از کار تجاری کوچکی آغاز کرده و سپس وارد تولید کارخانه ای شده و آنگاه در بخش های بازاریابی، بانک داری، جهانگردی و غیره فعال شده بودند. آن ها این کار را به صورتی کند و تدریجی انجام داده بودند اما هنگامی که اوزال به قدرت رسید کسی دیگر حوصله صبر و تانی نداشت. خود او تحسین گر کسانی بود که کارها را به سرعت به انجام می رساندند. عبارتی که از دوران اوزال به جای مانده آن است که «سر پیچ ها توقف نکنید» که معنای آن به سرعت پولدار شدن بود. یکی از ا ستادان دانشگاه گفته است من اوزال را به خاطر این که با هدف قرار دادن پول جامعه ترکیه را از اخلاق تهی کرد سرزنش می کنم.» و یکی از کارمندان عاليرتبه دولت گفته است: « وضعِت کنونی ترکیه جای تعجب ندارد در مغرب زمین سرمایه داری را اخلاق پروتستان نجات داده است بدون آن سرمایه داری چیزی جز حکومت مافیا نیست.»
ادامه دارد
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |