|
||||
آرشيو موضوعی ===============
|
تاريخ: 17 فروردين 1386 ـ 6 آوريل 2007
برنامه و اساسنامه حزب مردم بلوچستان
مصوب کنگره 6
آپریل 2007
وجود حکومتهای مستبد و خودسر طی قرون متمادی در فلات ایران سبب گسترش جهل و عقب ماندگی عمیق اجتماعی،فرهنگی و سیاسی بوده است . در تداوم این روند استبداد داخلی و استعمار خارجی مشترکا در بلوچستان دخیل بوده و پیوسته در خفه کردن هر ندای آزادی خواهانه ملت بلوچ به شدت عمل کرده و در سر کوب مردم این خطه که جز خواهان رفع ستم ملی مرتکب هیچ گناهی دیگر نشده اند به هر جنایتی دست یازیده اند.
هجوم و حملات مکرر حکومتهای وقت ایران همواره در بلوچستان با کشتار، غارت و سرکوب همراه بوده است. سرکوبی که در نتیجه آن هزاران نفر کشته و صدها هزار نفر دیگر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود و مهاجرت به دیار دیگر شده اند . در این کشت و کشتار و مهاجرت زمامدارانی با القاب و عناوین مختلف از سوی بیگانگان و عوامل داخلی آنان دست داشته اند . این سیاست هم اکنون به شکلی دیگر یعنی محو هویت و ملیت بلوچ از طریق انتقال، اشتغال و اسکان افراد غیر بلوچ در بلوچستان ادامه دارد . از طریق تقسیمات عمدی نا عادلانه جغرافیایی قسمت های وسیعی از خاک بلوچستان واگذار به مناطق همجوار شده است . این سیاست چه در زمان حکومت پهلوی ها و چه در جمهوری اسلامی پیوسته ادامه داشته و دارد . هر دو رژیم با اعزام غیر بومیان به بلوچستان و سپردن مشاغل کلیدی به آنها عملا با مردم بلوچ بسان شهروند درجه چندم و به سرزمین بلوچستان همچون مستعمره می نگریسته اند. حکومت آخوندها با تکیه بر اصل ولایت مطلقه فقیه و گسترش دیکتاتوری لجام گسیخته در همه زمینه ها عرصه را بر مردم ایران تنگ کرده و با سلب حق حاکمیت ملی ملت های ساکن ایران امکان هر گونه رشدی را از آنان گرفته اند . ادامه این وضع و اجحافاتی که بر ملت بلوچ روا داشته می شود در تضاد کامل با روحیه آزادمنشی مردم بلوچستان می باشد و به همین دلیل بلوچ ها برای به دست آوردن حقوق ملی و انسانی و به دست گرفتن سر نوشت خود به دست خویش پیوسته با زورگویان و مستبدان در مصاف بوده اند. آثار شوم سیاست های شوونیستی حکومتهای مرکزی در زمینه های مختلف بر بلوچ و بلوچستان کاملا مشهود است . مهمترین این اجحافات در مقوله های زیر به اختصار بیان می شوند.
1- اقتصادی
بلوچستان در طی قرون متمادی واحدی مشترک بوده است. تقسیم آن به بلوچستان غربی (ایران) ، بلوچستان شرقی (پاکستان) ، و بلوچستان شمالی (افغانستان) سبب رکود مبادله بازرگانی سنتی در مجموعه جغرافیایی بلوچستان شده که فقر بیش از پیش مردم این سامان را موحب گردیده است. در عوض دولت های حاکم بازار اقتصاد بلوچستان را در انحصار خود گرقته اند. حاکمان غاصب تامین منا فع خویش را در مصرفی بودن جامعه بلوچستان می بینندتا با فروش کالاهای خویش و تداوم این سیاست که ابزاری برای سرکوب است از رشد تولیدی و صنعتی بلوچستان جلو گیری می نمایند. حکومت آخوندها برای حفظ و تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی خود و کنترل بیشتر منطقه، چابهار شهر بندری بلوچستان را منطقه آزاد تجاری اعلام نموده است. مردم بلوچستان عموما و ساکنین چابهار خصوصا از داشتن امتیاز تجاری محرومند زیرا که امکانات اقتصادی، تجاری، اجتماعی و اداری منطقه آزاد عموما به افراد غیر بلوچ و غیر بومی واگذار می شود و حتی کارکنان عادی طرح ها از مناطق دیگر ایران تامین می گردند. عدم توجه به رشد تولیدات کشاورزی در بلوچستان و بر اثر نبود امکانات و حمایت دولت و ادامه کشت سنتی، میزان تولیدات کشاورزی را در پایین ترین حد خود نگهداشته است. واگذاری زمین های حاصلخیز بلوچستان به غیر بومیان و اسکان آنها در منطقه به دلیل سیاست بلوچ ستیزی جمهوری اسلامی و اجرای طرح در اقلیت قرار دادن بلوچها در سرزمین مادریشان می باشد.
2- اجتماعی ـ سیاسی
ایران کشوری چند ملیتی با مذاهب گونا گون است. طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی مذهب رسمی کشور شیعه اثنی عشری است و رئیس جمهور باید شیعه باشد. پیروان مذاهب دیگر از رئیس جمهور شدن محرومند. اصل ولایت فقیه که اساس حکومت شیعی جمهوری اسلامی است، دیکتاتوری تحت نام ولی فقیه را بر سرنوشت مردم تحمیل کرده است. قوانینی که توسط مجلس تصویب می شوند و از غربال شورای نگهبان می گذرند نباید در تضاد با فقه شیعه باشند. قانون اساسی مصوبه فقهای شیعه عملا آپارتاید مذهبی را در ایران جنبه رسمیت داده است. مقامات ارشد دولتی در بلوچستان غیر بلوچ و غیر بومی هستند که فقط جهت پیشبرد سیاستهای شووینیستی، سرکوب و چپاول به بلوچستان اعزام گشته اند. تحصیلکرده های بلوچ به خاطر تبعیضات استخدامی غالبا به مشاغل پائین و کم درآمد گماشته می شوند و یا در یافتن کار مناسب دچار مشکل می گردند. پیشبرد این سیاست موجب بی کاری شدید در میان مردم بلوچستان شده است. زن بلوچ مورد ستم جنسی و طبقاتی است و از داشتن ارگانهای مدافع حقوق زنان محروم است. در زمینه کاری به خاطر تبعیضات جنسی از توانایی و نبوغ آنان استفاده نمی شود. سرشت زن ستیزی حکومت آخوند ها عملا نیمی از جمعیت ایران را از به کارگیری نیرو و توان واقعی خویش در امر پیشرفت جامعه محروم کرده است. این تبعیض در بلوچستان بیشتر از سایر نقاط ایران محسوس میشود.
3- آموزشی
ملت بلوچ مانند سایر ملت های تحت ستم ایران از آموزش به زبان مادری محروم است. آموزش به زبان غیر مادری در بلوچستان موجب کاهش سطح فراگیری کودکان بلوچ می شود. برای راه یابی جوانان بلوچ به دانشگاه ها موانع زیادی قرار داده اند. تعداد زیادی از آنهائی که به دانشگاه راه می یابند به دلیل تبعیضات و فشارهای اقتصادی مجبور به ترک تحصیل می شوند و یا اخراج می گردند. وجود این عوامل موجب کاهش کمی تحصیلکردهای دانشگاهی بلوچ شده است. نگاهی دقیق به ماهیت و آثار سیاست آموزشی رژیم در بلوچستان، تبلیغ و ترویج مذهب شیعه در مدارس به خوبی نشان می دهد که هدف شستشوی مغزی کودکان بلوچ از نظر مذهبی و گرایش به مذهب شیعه در میان آنها و در نهایت محو فرهنگ و خصلت های قومی و زدودن احساسات ملی در درون آنها است .
4- نقش نیروهای سرکوبگر
نیروهای نظامی و انتظامی همواره ابزار سرکوب ملتهای ایران در دست حکومتگران شووینیست بوده و هستند. این نیروها علاوه بر سرکوب در چپاول و قاچاق مواد مخدر و ایجاد اختلاف میان طوایف بلوچ عمل می کنند. ضرب المثل مشهور تفرقه بینداز و حکومت کن در مورد عملکردهای نیروهای انتظامی حکومت در بر خورد با مردم بلوچستان و خوش خدمتی به اربابان ستم مصداق پیدا می کند. این عوامل اجرائی سفاک هیچ ترحمی به جان، مال و حتی شرف مردم از خود نشان نمی دهند و در مورد اعمال ضد مردمی خود به هیچ کس پاسخگو نیستند. ماموریت عمده این نیروها سرکوب هر حرکت اعتراضی است. عملکرد حکام ستمگر در ادوار مختلف باعث تشدید خصومت ملی بین مردم بلوچستان و حکومتگرانی شده است که گاهی بنام شاهی مقتدر و اخیرا تحت نام مذهب بر اریکه قدرت تکیه زده اند. مشروعیت دادن به هویت یک ملت و تقویت حس شوینیستی در آنها از جانب حکام فاسد و ضد مردمی سبب تشدید تضاد میان آن ملت و سایر ملت ها که تحت ستم مضاعف قرار دارند شده است. برانگیختن حس برتری یک ملت بر سایر ملت ها، معمولا جهت حفظ قدرت از سوی تشنگان قدرت و دیکتاتورها صورت می گیرد. این برتری نگری و تنگ نظری متاسفانه حتی در میان برخی از روشنفکران، ادبا و سیاستمداران ملت حاکم نیز محسوس است، که بظاهر قضیه معتقد به حقوق برابر سایر ملت ها نیز هستند. شووینیسم فارس و رژیم های حاکم بر ایران چه در گذشته و حال هر حرکت ملی و حق طلبانه را تحت عنوان تجزیه طلبی سرکوب کرده و عملا فارسها را در مقابل سایر ملت ها قرار داده اند. حزب ما"حزب مردم بلوچستان" اعلام می دارد افراد و جریانهای مردمی ملت فارس که معتقد به حق حاکمیت ملیت های دیگر در ایران هستند را متحد خویش برای برقراری جمهوری فدرال دمکراتیک می داند و از همکاری و همیاری آنان در برآوردن این هدف استقبال می کند.
فصل دوم
1- اهداف اساسی حزب
1. دستیابی به حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت ملی مردم بلوچستان. 2. همکاری و همیاری بین ملتها در ایران بر اساس برابری ملی، احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز از طریق ایجاد جمهوری فدرال سکولار و دمکراتیک. 3. بر قراری نظامی لیبرال دمکراتیک که اساس آن بر پایه پلورالیسم سیاسی، سکولاریسم، رفاه اجتماعی، رفع تبعیض ملی، فرهنگی، مذهبی، جنسی و نژادی باشد. 4. کاربرد زبان بلوچی بعنوان زبان رسمی و ارتباطی بلوچستان. 5. تأمین آزادی بیان، قلم، اندیشه و آزادی تشکیلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنفی. 6. برقراری روابط مسالمت آمیز بر اساس احترام متقابل بین ملت های همجوار و سایر کشورها برمبنای مصوبات سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر. 7. احترام به مالکیت خصوصی و برقراری اقتصاد آزاد.
2- رابطه دولت فد رال و جمهوریهای ملی
روابط بین دولت فدرال و جمهوریهای فدرال بر اساس اصول زیر تعیین می شود.
1- حاکمیت ملی: صلاحیت ها و اختیارات اصلی در حیطه اختیارات جمهوریهای ملی است. قانون اساسی فدرال صلاحیتها و اختیارات دولت فدرال را مشخص می کند. دولت فدرال دارای صلاحیتهای انحصاری در اموری است که همه جمهوری ها ی ملی در اختیار آن قرار می دهند. صلاحیتها و اختیارات د ولت فدرال عبارتند از در دست داشتن "امور دفاعی"، "امورخارجه"، "سیا ستهای اقتصادی بین المللی و بین جمهوریها"، "ارتباطات و راه وترابری". جمهوریهای ملی سایر صلاحیت ها و اختیارات و تصمیم گیری در اموری که به دولت فدرال واگذار نشده اند را دارند. مجری قوانین وتصمیمات دولت فدرال در جمهوری ها کارمندان جمهوری ها می باشند.
2- دمکراسی: دمکراسی پارلمانی باید در سطوح مختلف تصمیم گیری در دولت فدرال و جمهوری های ملی وجود داشته باشد. تصمیم بایددر نزدیکترین ارگان با کسانی که متاثر میشوند گرفته شود. چنین تصمیم هایی باید حق تعیین سرنوشت مردم، آزادی و حقوق فردی تمام ساکنان کشور را تامین کند.
3- اصل مشارکت: جمهوریهای ملی در بالاترین نهاد های دولت فدرال، قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه صرفنظر از میزان جمعیت و یا وسعت جغرافیایی دارای سهم برابر و حقوق مساوی هستند.
4- تقسیم قدرت: قانون اساسی دولت فد رال و جمهوری های ملی باید مدون با قانون و تبصرهای مشخص برای تقسیم قدرت به شکل افقی، تفکیک قوای مقننه، اجرائی، قضائی و تقسیم عمودی قدرت بین دولت فدرال و دولتهای ایالتی باشد. این مانع تمرکز قدرت در دست یک دیکتاتور و یا اقلیت میشود.
5- خود مختاری مالی: برای تأمین خودمختاری مالی جمهوری ها صلاحیتهای اخذ مالیات بین دولت فدرال و جمهوریها طوری تقسیم شود که جمهوریهای ملی در اداره امور داخلی خود بتوانند تصمیم گیری کنند و مالیاتهای اخذ شده را در امور داخلی خود مصرف کنند. مازاد درآمد مالیاتی دولت فدرال برای تأمین رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی جمهوریهای ملی بر حسب نیاز تقسیم شود.
3- برنامه کار فعلی
1- تلاش برای بالا بردن سطح آگاهی و دانش مردم بلوچ جهت احقاق حقوق ملی و مبارزه برای از بین بردن بقایای سیستم و تفکر فئودالی در بلوچستان. 2- ارتباط گیری با احزاب و سازمانهای انساندوست جهانی و افشای سیاستهای شووینیستی نظام حاکم بر ایران در مورد ستمهایی که بر مردم بلوچستان روا داشته میشود. 3- برگزاری حرکتهای اعتراضی در زمان و شرایط مقتضی برعلیه سیاست های ضد مردمی و تبعیض آمیز رژیم در بلوچستان. 4- تلاش در جهت همکاری با نیروها و جریانهای ملی و مردمی بلوچستان. 5- همکاری با سایر ملتهای ایران برای برقراری جمهوری فدرال سکولار و دموکراتیک.
4- همکاری با احزا ب و سازمانهای دیگر
مبارزه برای دستیابی به حقوق ملی- اجتماعی مبارزه ای دشوار و سهمگین است. دسترسی به این حقوق زمانی میسر می شود که کلیه جریانهای و نیروهای ملی دمکرات و ملی لیبرال در تفاهم با یکدیگر اتحادی گسترده برای پیشبرد امر مبارزه ایجاد نمایند. برای رسیدن به این مهم توجه به نکات زیر از اهداف استراتژی حزب می باشد. 1- اتحاد وسیع نیروهای ملی- مردمی بلوچستان برای دستیابی به حاکمیت ملی مردم بلوچستان. 2- اتحاد وسیع نیروها و جریانهای مردمی ملتهای ایران برای ایجاد جمهوری فدرال سکولار و دموکراتیک.
فصل سوم
مواد برنامه با توجه با دیدگاه های فوق به اختصار به مواد برنامه در زمینه های گوناگون می پردازیم :
1- سیاست اقتصادی
منابع طبیعی بلوچستان باید در حاکمیت مردم بلوچستان باشد. این منابع باید در جهت رشد اقتصادی بلوچستان به کار گرفته شوند. هدف از سیاست اقتصادی بالا بردن سطح زندگی مردم،تأمین و رفاه اجتماعی است. هرگونه کاربرد از منابع و انرژی نباید به محیط زیست بلوچستان اثرات سوء و غیر قابل جبران بگذارد. سیاست اقتصادی حزب بر اساس نکات زیر تعیین می شود:
1- آزادی مالکیت خصوصی و بر قراری سیاست اقتصاد آزاد. 2- تلاش در جهت بالا بردن سطح تولید و صنعتی نمودن جامعه. 3- مهار آب رودخانه ها و دیگر منابع آبی جهت تأمین آب آشامیدنی و زراعی. 4- توسعه و مدرنیزه کردن شیلات و توجه به مشکلات ماهیگیران. 5- تو جه به دامداری و دادن امکانات به دامداران. 6- سرمایه گذاری در بخشهای مختلف صنعتی جهت رشد اقتصادی جامعه و ایجاد کار. 7- تصاعدی بودن مالیات بر درآمد و پایین نگه داشتن مالیاتهای غیر مستقیم بر روی کالاهای اساسی مورد نیار مردم. 8- پی ریزی بودجه توزیعی، جهت تضمین عدالت و توزیع عادلانه درآمدهای دولت برای تامین رفاه اجتماعی. 9- تأکید بر تصویب لوایح اقتصادی در مجلس قانونگذاری برای تسهیل سرمایه گذاری داخلی و خارجی در بلوچستان. 10-توسعه ارتباطات: راهها، جاده ها، بنادر، ایجاد اسکله و مدرنیزه کردن سیستم مخابرات. تبصره : با مشورت کارشناسان بر چگونگی تصاعدی بودن مالیاتها و هزینه های دولت میزانی مشخص می شود تا از ایجاد شرایط نامساعد برای سرمایه گذاری و رشد اقتصادی جلوگیری شود.
2- برنامه اجتماعی
هدف از برنامه اجتماعی تأمین رفاه عمومی و توجه خاص مبذول داشتن به طبقه کم درآمد است. برای رسیدن به این مهم توجه به نکات زیر را ضروری می دانیم:
1تأمین حد اقل رفاه اجتماعی و از بین بردن فقر اقتصادی. 2- کمک برای تأمین مسکن برای نیازمندان. 3- ایجاد بیمه های اجتماعی، بخصوص در موارد از کار افتادگی، باز نشستگی و بیکاری. 4- بر قراری امنیت جانی و مالی. 5- تلاش برای ریشه کن کردن اعتیاد.
3- برنامه بهداشتی
دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی از حقوق اولیه انسانها است. برای تأمین بهداشت در بلوچستان اقدامات زیر مورد نظر حزب است: 1- بالا بردن سطح بهداشت مردم از طریق آموزشهای بهداشتی. 2- گسترش مراکز بهداشتی و درمانی. 3- توجه به بهداشت مادر و کودک، ایجاد و گسترش زایشگاه ها و شیرخوارگاه ها. 4- ایجاد مراکز بهداشتی برای نگهداری سالخوردگان و معلولین. 5- تأمین بهداشت برای عموم.
4- برنامه فرهنگی
حفظ و تکامل ادبیات، موسیقی، هنر و فرهنگ مردم بلوچستان از طریق توجه به نکات زیر میسر است: 1- کاربرد زبان بلوچی بعنوان زبان رسمی، آموزشی و ارتباطی جمهوری بلوچستان. 2- ایجاد و تقویت نهادهای مستقل فرهنگی برای رشد زبانهای رایج در بلوچستان. 3- ایجاد موسساتی برای نگهداری میراث فرهنگی، تاریخی وملی بلوچستان. 4- کمک به هنرمندان و موسیقدانان بلوچستان جهت غنای موسیقی و هنر مردم بلوچستان. 5- آزادی مذهب و انجام مراسم مذهبی.
5- برنامه آموزشی
توجه به امر آموزش و پرورش نو جوانان و جوانان برای بالندگی جامعه ضروریست. برای پیشبرد امور آموزشی در بلوچستان موارد زیر مد نظر حزب است:
1- فراهم نمودن امکانات آموزشی، پرورشی و تفریحات سالم برای نو جوانان و جوانان. 2- دفاع از حق تاسیس اتحادیه ها و انجمن های دانشجویی و دانش آموزی. 3- تحصیل به زبان بلوچی از دوره ابتدایی تا سطح عالی است. در مناطقی که اکثریت مردم به زبانهای دیگری بجز بلوچی سخن می گویند، زبان اکثریت بعنوان زبان آموزشی آنها استفاده می شود. 4- آموزش زبانهای ارتباط بین المللی از سطح ابتدایی شروع میشود. 5- ریشه کن کردن بیسوادی. 6- ایجاد تأسیسات ورزشی و تربیتی با کیفیت خوب. 7- اجباری بودن تحصیلات تا پایان دوره اول متوسطه و رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره دوم متوسطه.
5- برابری حقوق زن و مرد
زنان بلوچ، از برابری حقوق اجتماعی و انسانی با مردان خویش محروم هستند. رشد، تکامل و برابری زمانی مفهوم پیدا می کند که زن و مرد در جامعه از حقوق برابر و مساوی بر خوردار باشند. عمده اهداف حزب در تحقق یافتن این حقوق عبارتند از: 1- برابری کامل حقوق زن و مرد در همه زمینه ها. 2- مبارزه با تفکر مرد سالاری. 3- حمایت از تشکلات زنان و یا هر تشکل دیگری که برای تحقق حقوق زنان مبارزه کند.
6- سیاست خارجی
تصمیم گیری در سیاست خارجی از مسئولیتهای دولت فدرال است که با توافق جمهوری های ملی در اختیار آن گذاشته می شود. این سیاست بر مبنای استقلال و عدم تعهد استوار است. دولت فدرال به اجرای امور زیر باید موظف و پای بند باشد: 1- احترام به منشور سازمان ملل متحد واعلامیه جهانی حقوق بشر. 2- دولت فدرال در انعقاد هر گونه قراردادی با جمهوری ها در امور سیاست خارجی که به سرنوشت و حاکمیت آنان ارتباط پیدا می کند، مشورت نموده و با توافق جمهوری ذینفع عمل نماید. 3- دولت فدرال با رعایت وحفظ حسن همجواری باید شرایطی فراهم آورد تا همکاری فرهنگی و آموزشی بین جمهوری بلوچستان با جوامع دیگر بلوچ در سایر کشورها میسرگردد. 4- حمایت از جنبشهای رهائی بخش و دمکراتیک ملتها.
بخش دوم
اساسنامه حزب مردم بلوچستان (بلوچستان ءِ اُستمانءِ گل)
ماده 1: نام و ماهیت حرب
1- نام حزب " حزب مردم بلوچستان " "بلوچستانءِ اُستمانءِ گل" می باشد. 2- حزب مردم بلوچستان حزبی است ملی–دمکراتیک که برای سازماندهی جهت دستیابی به حاکمیت ملی مردم بلوچستان مبارزه می کند.
ماده 2: اهداف بنیادی حزب
1- دستیابی به حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت ملی مردم بلوچستان. 2- همکاری و همیاری بین ملتها در ایران بر اساس ، برابر ملی، احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز از طریق ایجاد جمهوری فدرال سکولار و دمکراتیک. 3- بر قراری نظامی لیبرال دمکراتیک که اساس آن بر پایه پلورالیسم سیاسی، سکولاریسم، رفاه اجتماعی، رفع تبعیض ملی، فرهنگی، مذهبی، جنسی و نژادی باشد. 4- کاربرد زبان بلوچی بعنوان زبان رسمی و ارتباطی بلوچستان. 5- تأمین آزادی بیان، قلم، اندیشه و آزادی تشکلهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، صنفی و رعایت منشور حقوق بشر سازمان ملل. 6- لغو اعدام 7- برقراری روابط مسالمت آمیز بر اساس احترام متقابل بین ملتهای همجوار و سایر کشورها برمبنای مصوبات سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر. 8- احترام به مالکیت خصوصی و برقراری اقتصاد آزاد.
ماده 3: عضویت در حزب همه ساکنان بلوچستان غربی و هر بلوچی می تواند به عضویت حزب در آید، در صورتی که: 1- به برنامه و اساسنامه حزب اعتقاد داشته باشد و آن را تبلیغ و ترویج نماید. 2- به حق حاکمیت ملت بلوچ معتقد باشد. 3- به دمکراسی و رفع تبعیض از آحاد مردم بلوچستان ایمان داشته باشد. تبصره: ارتقاء در تشکیلات بر اساس فعالیت و شایستگی است و نه بر مبنای رابطه و جنسیت.
ماده 4: شرایط پذ یرش عضو 1- به سن 18 سالگی رسیده باشد. 2- عضو سازمان و یا حزب دیگرایرانی نباشد. 3- از طرف اکثریت اعضای یک تشکیلات حزبی تأیید شود. 4- شش ماه دوره آزمایشی را گذرانیده باشد.
ماده 5: وظایف اعضاء 1- مصوبات و تصمیم های حزب را محترم شمرده و به آنها عمل نماید. 2- برای حفظ وحدت سیاسی و تشکیلاتی حزب بکوشد. 3- اسرار حزب را حفظ نماید. 4- از دیسیپلین حزبی طبق اساسنامه پیروی کند. 5- برای بالا بردن دانش سیاسی واجتماعی خود بکوشد. 6- در یکی از ارگانهای حزب فعالیت نماید. 7- رابط حزب و مردم باشد و برنامه های حزب را در میان آنها تبلیغ کند. 8- در نشست های منظم حزبی فعالانه شرکت نماید. 9- حق عضویت بپردازد.
ماده 6: حقوق اعضاء 1 عضو حزب حق انتخاب شدن در هر یک از ارگانهای حزبی را دارد. 2- حق انتقاد از هر عضو و یا ارگانی را در جلسات حزبی دارد. 3- حق دارد از هر ارگانی به ارگان بالاتر شکایت کند. 4- حق دارد نظرات خود را علنا تبلیغ کند. 5- حق ارائه نظر و پیشنهادات به تمامی ارگانهای حزبی را دارد و یا می تواند از آنها سئوال کند.
ماده 7: فعالیتهای ممنوعه 1- عدم انجام مسئولیت. 2- رعایت نکردن به اساسنامه. 3- افشای اسرار سازمانی. 4- کار شکنی در پیشبرد اهداف حزب. 5- سوء استفاده از مسئولیت حزبی. 6- سرباز زدن از شرکت کردن در جلسات حزب و یا ارگانهای وابسته به آن.
ماده 8: مجازات عضو 1- توبیخ شفاهی. 2- توبیخ کتبی. 3- سلب مسئولیت. 4- تعلیق عضویت. 5- اخراج از حزب. تبصره: مجازات حزبی هر عضو با اکثریت آرا تعیین می شود. عضو اخراج و یا معلق شده می تواند از ارگان بالاتر تقاضای رسیدگی کند ومی تواند این تقاضا را به کنگره نیز ارائه دهد. طولانی ترین مدت زمان تعلیق یک سال می باشد
ماده 9: ساختار تشکیلاتی حزب. ساختار بنیادی حزب بر اساس سازماندهی دمکراتیک است و نحوه سازماندهی دمکراتیک به طرق زیر انجام می گیرد.
1- انتخاب ارگانهای رهبری و مسئولین حزب از بالا تا پائین به شیوه آزاد و دمکراتیک است. 2- مصوبات کنگره قبل از تصویب در ارگانهای حزبی به بحث گذاشته می شوند. وظیفه کمیته مرکزی جمع آوری نظریات و پیشنهادات ارگانهای پائین و ارائه به کنگره است. با توجه به پیشنهادات و تصمیمات ارگانهای حزبی سیاست آینده حزب تدوین می شود. 3- برای تقویت گفتمان سیاسی و دمکراسی درون حزبی، ارگانهای حزبی به اعضای حوزه خود و به ارگانهای بالاترگزارش میدهند. ارگانهای بالا موظف به گزارش دهی به حوزه پایین تر حزبی در مناطق خود هستند. 4- تصمیمات حزب در همه سطوح بر اساس رأی اکثریت اتخاذ می شود، به همین جهت عضو تابع تشکیلات حزبی و اقلیت تابع اکثریت هستند. تمامی اعضای حزب ملزم به رعایت نظم و دیسیپلین می باشند.
ماده 10: کنگرهء حزب کنگره عالیترین نهاد تصمیم گیری حزب است که هر چهار سال یکبار تشکیل می شود. کنگره با شرکت اعضای کمیته مرکزی، اعضای علی البدل،مشاوران ،نمایندگان ، سازمانها و کمیته های حزبی بر گذار می گردد. حضورنمایندگان سازمانها و کمیته های حزبی بنا به تشخیص کمیته مرکزی حزب و با مشورت با سازمانها و کمیته های مربوطه تعیین میشود. کنگره فوقالعاده: در صورتی کمیته مرکزی نتواند مسائل حزبی را حل کندخواهان بر گذاری کنگره فوق العاده می شود. کنگره فوق العاده الزامی برای پرداختن به وظایف کنگره عادی را ندارد و فقط جهت رسیدگی به موضوعات پیشنهادی تشکیل می شود.
ماده 11: اختیارات و وظایف کنگره 1- بحث و بر رسی گزارش کمیته مرکزی و تصویب آن. 2- تعیین خط مشی عمومی، سیاسی ، استراتژی و تاکتیکی حزب. 3- تصویب برنامه و اساسنامه حزب، تغییر و اصلاح آن در صورت لزوم. 4- انتخاب اعضای اصلی و علی البدل کمیته مرکزی. 5- درکنگره یا کنفرانس حزب اعضای کمیته مرکزی، اعضای علی البدل، مشاوران، نمایندگان سازمانها و کمیته های حزبی شرکت میکنند.
ماده 12: کنفرانس حزب کنفرانس حزب در صورتی تشکیل می شود که امکان بر گذاری کنگره نیست و کمیته مرکزی قادر به رفع و حل مسائل مطروحه نباشد. در چنین حالتی کنفرانس صلاحیتهای کنگره رادارد. شرکت اعضای اصلی،علی البدل، مشاوران کمیته مرکزی و نمایندگان سازمانها و کمیته های حزبی بر میزانی که کمیته مرکزی برای بر گزاری کنفرانس تعیین می کند شرکت می نمایند.
ماده 13: کمیته مرکزی 1- در فاصله میان دو کنگره کمیته مرکزی بعنوان عالی ترین ارگان حزبی اداره امور حزب را به عهده می گیرد. 2- وظایف و اختیارات کمیته مرکزی عبارتند از: - اجرای تصمیمات کنگره . - مسئولیت هماهنگی و ارتباط حزب با احزاب و سازمانهای د یگر. - انتخاب دبیر کل و هیئت د فتر اجرائی. - حسابرسی حزب و تعیین میزان حق عضویت. - تشکیل جلسه حد اقل هر دو سالی یکبار. - تدوین آئین نامه داخلی جهت هماهنگی فعالیتهای سازمانهای وابسته. - اعضای علی البدل، و مشاوران کمیته مرکزی در جلسات کمیته مرکزی تنها دارای رأی مشورتی هستند. 3- جلسلات کمیته مرکزی با شرکت دو سوم اعضای اصلی در شرایط عادی رسمیت می یابد. تصمیمات اتخاذ شده در جلسات کمیته مرکزی در صورتی قابل اجراست که بیش از نصف + یک اعضای اصلی حاضر در جلسه بدانها رأی موافق داده باشند.
تبصره – در صورت تشخیص کمیته مرکزی دو نفر از اعضای کمیته مرکزی به جای دبیرکل بعنوان سخنگویان حزب انتخاب شوند.
ماده 14: د فتر اجرائی دفتر اجرائی مسئول اجرای تصمیمات کمیته مرکزی در فاصله میان دو جلسه کمیته مرکزی است. جلسات دفتر اجرائی بر اساس ضرورت فعالیتهای حزبی تشکیل می شود تا گزارش فعالیتهای خود را به کمیته مرکزی ارائه دهد.
ماده 15: درآمد حزب 1- حق عضویت اعضاء. 2- عایدات بنیادها و موسسات حزبی. 3- کمک مالی اعضا، هواداران و دوستداران حزب. 4- سرمایه گذاری در پروژه های مختلف جهت بهبود وضعیت مالی حزب.
برگرفته از: http://www.balochpeople.org/farsi/constitution.htm
|
حزب مردم بلوچستان
|