بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

فصلی از کتاب در دست انتشار

« چهره های بزرگ جنبش زنان آمريکا »

از: شکوه ميرزادگی

پيوند به آرشيو

 

الينور روزولت، يک بانوی اول واقعی:

ما بايد کاری را انجام دهيم که نمی توانيم

 

«فرست ليدی» ها، يا بانوی اول ها، يا همسران رياست جمهوری ها، در همه جا و از جمله در آمريکا معمولا نقشی تشريفاتی داشته اند ـ مثل ملکه های اکثر کشورهای سلطنتی. يعنی بيشتر کارشان اين است که در کنار همسر خود در مراسم و تشريفات رسمی، مثل افتتاحيه ها، شرکت کنند. آنها خيلی هم که پيش بروند کارهای مربوط به خيریه را انجام می دهند.

یعنی، «بانوی اول» بودنشان ربطی به رفتارهای خودشان ندارد و صرفاً به دليل شغل همسرشان است. با اين حال در تاريخ  زنان معدودی هم بوده اند که از محدودهء همسر رئيس جمهور بيرون آمده و به طور مستقل در جريانات اجتماعی شرکت کرده و موثر بوده اند. يکی از اين زنان در آمريکا، خانم «الينور روزولت» (Eleanor Roosevelt) است که در همين ماه اکتبر ديده بر جهان گشوده است.

الينور تا پانزده سالگی آنقدر خجالتی و غمگين بود که همهء اطرافيانش فکر می کردند هرگز نتواند حتی تحصيلاتش را تمام کند. او در هشت سالگی مادرش را از دست داده بود و مسئوليت نگاهداری اش را مادر بزرگش بر عهده داشت. او پدرش را هم در ده سالگی از دست داد و کاملاً منزوی و گوشه گير شد.

اما، در پانزده سالگی، عضویت در يک مدرسهء خصوصی انگليسی به او اعتماد به نفس تازه ای داد و تغييرات شگرفی در زندگی او بوجود آورد. و در همین دوران مدرسه هم بود که با پسری خوش قيافه آشنا شد به نام فرانکلين که نسبتی هم با او داشتند. اين فرانکلين، که دختران و زن هايي هم در زندگی اش آمدند و رفتند، سال ها بعد با الينور ازدواج کرد و بالاخره هم، با تلاش های خستگی ناپذير الينور، به رياست جمهوری آمريکا رسید.

الينور، پس از ورود به کاخ سفيد نيز به طور مستقل در جريانات مربوط به حقوق بشر، تبعيض نژادی و مساله برابری حقوق زن ها در آمريکا فعال بود. این امر البته موجب شد که الينور هدف اصلی دشمنان سیاسی قرار گیرد. اما پشتکار و شکست ناپذیری، مهربانی و صمیمیت اش او را محبوب بسیاری از مردمان کرد

از روسای کشورهای مختلف گرفته تا سربازانی که در طول جنگ حهانی دوم در خارج از آمریکا جنگيده بودند، به دیدارشان می شتافتند. و چنان بود که او را بانوی اول جهان می خواندند.

این امر، در واقع، تحقق نکته ای بود که خود در 14 سالگی نوشته بود: «یک زن، هر چقدر هم که ساده باشد، اگر نشان حقیقت را بر چهره داشته باشد، همگان مجذوب او خواهند شد».

او، پس از مرگ پرزیدنت روزولت در سال 1945، به کلبه ای که در ملک خانوادگی خود در «هاید پارک» داشت بازگشت و سخنش با خبرنگاران این بود که: «قصه تمام شد.» اما یک سال نگذشت که بار دیگر آمریکا نیازمند او شد تا او، در نقش نماینده ی آمریکا در سازمان ملل متحد، خدمات نوین خود را آغاز کند و از آن پس، تا پايان عمر کاری خود، يعنی سال 1962 فعال باشد.

يکی از جمله های معروف او که من بسيار دوست دارم اين است

«ما بايد کاری را انجام دهيم که نمی توانيم انجام دهيم»

"We must do the things we cannot do."

 

www.shokoohmirzadegi.com

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630