خانه  |   آرشيو

ماه مارس 2012

 

«نظر خوانندگان»

********************

جمعه 11 فروردين ـ 30 مارس 2012

جنگ نوين خدايان و نابهنگامی سیاست اوباما ـ اسماعيل نوری علا

http://www.newsecularism.com/2012/03/30.Friday/033012.Esmail-Nooriala-War-of-Gods%20-and-anachromism-of-Obamas-policies.htm

جنگ نوين خدايان و نابهنگامی سیاست اوباما ـ اسماعيل نوری علا

حمید سکولار:  سپاسگذار دکتر، بسیار آموزنده بود. من فکر می کنم عامل بسیار مهم توسعه انسانی در سطح توده های مردم در کشور ما به سطحی رسیده که هم سکولاریسم و هم دموکراسی به خوبی فهمیده و خریدار دارند. اما بعید میدانم کشور های اسلامی عربی هنوز بتوانند دورنمای دموکراسی را ببینند ، هدف اینها همچنان برداشتن حاکم هست و برای پس از آن بی برنامه اند. در حالیکه از تجربه حکومت اسلامی ، ما هر روز بیشتر یاد میگیریم که عدم بازتولید استبداد باید هدف ما باشد نه صرفا برداشتن حاکم مستبد. و این بدون پیوند سکولاریسم و دموکراسی ممکن نیست. پاینده باشید.

 

حسين: نوشتهء بسیار جالبی‌ بود، واقعاً لذت بردم، اما نکته‌ای برایم مطرح است: همان طور که اشاره شده تجربه حکومت دینی در ایران به سی سال زمان نیاز داشت تا به آنچه  که امروز اغلب (و نه همه) مردم رسیده اند برسیم، و این زمان بسیار بسیار طولانی‌ بوده ( در مورد من از شروع کودکی تا میان سالی‌ یعنی‌ مهمترین بخش زند‌گیم‌) و نکته اینجاست که شما راه حل را در پایان دادن به حکومت دینی و انتخاب حکومت سکولار می‌‌دانید که البته در فضای امروز ایران  و پس از تحمل سی سال خفت و سر سپردگی در برابر ملایان قابل طرح است، این راه حل در مورد بقیه کشور‌های منطقه به احتمال زیاد عملی‌ نخواهد بود، فقط به این نکته توجه کنید که هر زمان  (یا دست کم بخش قابل توجهی‌ از آن ملت) حاضر بودند در پاسخ به فتوای یک نفر هر کاری انجام داده و  آماده "شهید" شدن بودند طرح حکومت سکولار موفقیت آمیز نخواهد بود! به نظر من استراتژی فعلی‌ آمریکا در برابر حکومتهای منطقه در صورتی‌ که واقعا قادر به کنترل تندرو‌ها باشند همراه با زمینه سازی برای شروع دموکراسی میتواند به نتیجه بهتری برسد (در مقایسه با تشویق به برقراری حکومت سکولار).

حکومت سکولار میوه دلچسب فرزانگی یک ملت است که به سادگی‌ و با هر برایندی از جامعه به دست نمی‌آید، نیروهای متفاوت و گاه با جهت متضاد بارند حرکت یه جامعه را به سمت و سو‌ی نه مشخص هدایت میکنند، کنترل این نیروها کاریست بسیار مشکل که بخش مهمی‌ از آن را راهبران فکری جامعه، افرادی نزیر شما، میتوانند انجام دهند.

 

بنای کج «رفراندوم 12 فروردين 1385» ـ علی افشاری

http://www.newsecularism.com/2012/03/30.Friday/033012.Ali-Afshari-1358-Referandum.htm

پرتو نوری علا: آقای افشاری گرامی! از خواندن مقاله تان بسیار لذت بردم، اما این سئوال برایم مطرح است؛ اگر بنای جمهوری اسلامی، از آغاز به این وضوح کج گذاشته شد، چرا اصلاح طلبان هنوز با اصرار می خواهند خانه ای را که از پای بست ویران است اصلاح کنند؟ چرا آنان خواهان حفظ این نظام پر از فریب و ریا هستند؟
از پاسخ شما سپاسگزار خواهم شد. با احترام.

********************

جمعه 4 فروردين ـ 23 مارس 2012

دو افسانه‌ی‌‌ سیاسی ـ شيدان وثيق

http://www.newsecularism.com/2012/03/23.Friday/032312.Chidan-Vasigh-Two-political-myths.htm

پيروز: مقاله ای منفی بافانه تر و بدون محتواتر از این تا بحال در نشریه شما ندیده بودم. پس از +33 سال هنوز افرادی هستند که خود را روشنفکر و تحلیلگر هم میدانندولی بجای پوزش و اظهار ندامت از کردهشان با بحکومت رساندن آخوند، باز هم آب در آسیاب همین نظام میریزند. به یزدان که گر ما خرد داشتیم...

********************

جمعه 26 اسفند ـ 16 مارس 2012

همايشی لازم، اما بر اساس برهان خلف

http://www.newsecularism.com/2012/03/16.Friday/031612.Esmail-Nooriala-A-conference-with-reversed-demo.htm

جاوید آزادی: هر حکومتی در کشورهای دمکراتیک بر مبنای قانون اساسی آن کشور تشکیل می شود. حکومتی که پس از آزادی ایران تشکیل می شود بر مبنای قانون اساسی نوینی است که در مجلس موسسانی که نمایندگان آن منتخب اکثریت مردم ایران و طی یک انتخابات آزاد برگزیده شده اند تدوین می گردد.

برخلاف نظر شما (*) که حکومت آینده اول یک حکومت متمرکز است و بعد بصورت قطره چکانی عدم تمرکز را پی می گیرد، اگر امروز امر عدم تمرکز را نیروهای سیاسی اپوزیسیون بپذیرند طبعاً قانون اساسی نوین ایران ساختار حکومتی غیر متمرکز را در مواد این قانون پیش بینی می کند و از همان ابتدا حقوق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اقوام ایرانی در این قانون ملحوظ می شود و حکومت برآمده از این قانون هم از همان ابتدا یک حکومت غیر متمرکز خواهد بود.

در زمینهء بررسی اختلافات هم موضوع پیش روی ائتلاف و آشتی ملی در حد تریاک کشی یک همسر نیست که بتوان آن را به یک پزشک معرفی و در مورد اعتیادش درمانی را آغاز کرد. متأسفانه سازمان های قومی که خود خواسته خود را به ملیت ارتقا داده و خواستار حکومتی فدرال در آینده ایران هستند برای حل اختلاف و آشتی در همایش ها شرکت نمی کنند بلکه برای قبولاندن این نوع ساختار حکومتی به شرکت کنندگان در همایش هستند و هرجا با مخالفت عمومی مواجه می شوند همایش را ترک می کنند.

متاسفانه آقای نوری علا در بسیاری از این همایش ها که تاکنون تشکیل شده است بعلت دوری جستن از فعالیت های سیاسی و پرداختن به مباحث فرهنگی از روند دکترین ملت سازی اقوام ایرانی اطلاعات عینی و تجربی ندارند. مسئلهء ملت سازی از اقوام ایرانی به تدریج و با پشتیبانی مالی و کارشناسی برخی از کشورهای خارجی همسایه میهنمان و غربی ، به تدریج رشد یافته و سعی فراوان می شود که این دکترین را در سپهر سیاسی میهنمان جا بیاندازند و تا آنجا پیش رفته اند که این ملت ها ایرانی بودن خود را پذیرا نیستند.

قالب رنگین کمان سیاسی برای یک ائتلاف ملی را خارجی هائی که مایل به تحقق این ائتلاف نبودند پیش کشیده اند و همین قالب تاکنون ترمز بزرگی برای هرگونه ائتلاف بوده است.

ائتلاف باید ابتدا با متحدین طبیعی که حداقل اشتراکات را قبول دارند شکل بگیرد و نه سازمان هائی که علیرغم مسئله داشتن با آن اشتراکات به این ائتلاف دعوت می شوند و نیروهای خود را صرف جدل های بیهوده برای بکرسی نشاندن اهداف و اغراض خود دارند

در پایان باید این نکته را عنوان کنم که مشکل ائتلاف ملی فقط اقوام ملت شده نیستند بلکه خود خواهی ها و خود بزرگ بینی های بخشی از سازمان های سیاسی اپوزیسیون هم دراین زمینه نقش های بازدارندهء بزرگی را ایفا نموده است. مردم ایران و آزادیخواهانی که برای آزادی ایران مبارزه می کنند بدقت سوابق هریک از این سازمانها را زیر نظر دارند و میدانند کدام سازمان سیاسی مدعی آشتی ملی توانسته از زمان ظهور خود ائتلافی را با یک و یا چند سازمان سیاسی دیگر داشته باشد.

 

 (*) توضيح اسماعيل نوری علا: من اين نکته را ننوشته ام و اگر دوست ما مقاله را دوباره بخواند خواهد ديد که مشغول طرح نظرات آنانی بوده ام که منظورشان از عدم تمرکز همان تمرکز است.

 

********

خشایار رُخسانی: درود به آقای دکتر اسماعیل نوری علا و سپاس از نوشته شما.

یکم ) با آنکه من همداستان (موافق) با اداره-ی ایران برپایه-ی ساختار «پیمانگان (فدراسیون) استانی» هَستم، ولی برای اینکه ساختار سیاسی آینده-ی ایران بگونه-ی تاشتیک (قطعی) روشن شود، نیاز به یک همه پرسی آزاد است که همه-ی مردم ایران بتوانند با برخورداری از آسایش و امنیت، آزادانه در آن بهُماسند (شرکت کُنند). بانگر به این راستی که هم اکنون آن مردمی که باید ساختار سیاسی آینده-ی ایران را روشن کُنند، در درون ایران زندگی میکُنند، و از امکان رای دادن و روشن کردن ساختار سیاسی آینده-ی ایران بی بهره هَستند، هرگونه پیمانی هم که امروز میان اپوزیسیون برونمرزی و نمایندگان تیره های ایرانی بسته شود، نمی تواند از ارزش اجرایی برخوردار باشد. از اینرو باید به نمایندگان تیره های ایرانی که خواهان سامانه-ی پیمانگان اُستانی هَستند، از پیش واباند (فهماند) و پذیراند که اینگونه خُرسند بخشی ها (موافقت ها) تنها ارزش خوشامدگویی (تعارف) دارند، و ارزش راستین و ورسنگ (اعتبار) آنها به رای مردم ایران و در یک همه پرسی آزاد بستگی دارد.

دوم) با سپاسداری از وجود انقلاب رسانه ای همانند تارکده (اینترنت)، فیسبوک، تویتر، تلوزیون های ماهواره ای، و تارکده ای میتوان این هَمایش پیشنهادی شما را به کمک یکی از تلوزیونهای برونمرزی برای نمونه «تلوزیون پارس» انجام داد. به دینسان که پس از روشن کردن دستورنامه-ی این نشست، با فرستادن فراخوان برای همه-ی افرادِ آزاده و سرشناس سیاسی ایران در چهارگوشه-ی جهان، آنها را به هُماسش (شرکت) در این هَمایش فراخواند. پس از روشن کردن روز همایش، آنها که در آمریکا زندگی میکُنند میتوانند بودگی (حضور) زنده در برنامه تلوزیون پارس داشته باشند ولی آنها که در بیرون از آمریکا زندگی میکُنند، میتوانند به کُمکِ «وبکم» (webcam) گویانه و دوربین های رایانه ای، به این نشست بپیوندند. از راه پخش این برنامه به کمک تلوزیون های ماهواره ای و تارکده ای (اینترنتی) میتوان همگی ایرانیان درونمرزی و برونمرزی را زیر پوشش رسانه ای گرفت.

*******

معجزه غول چراغ جادو و حکایت ما ـ شهرام فريدونی

http://www.newsecularism.com/2012/03/16.Friday/031612.Shahram-Fereiduni-Aladdin-Lamp-and-or-story.htm

صمد مهماندست: تمثیلی که نویسنده به کار برده اندالبته رسا وگویای وضعیت امروز اصلاح طلبان وبسیاری از مردمیست که هنوز چشم انتظار لطف خدا هستند.اما خاطره ای دارم که شاید بتواند کمی از روحیه ی هپلی گونه ی برخی مردم را باز نماید وچنین است که در دورانی که دبیرستان می رفتم در دهه ی چهل مسیر بازگشتم از خیابانی بود که انتهای آن زمین بازی ول افتاده بود واکنون ساختمان شهربانمی فسااست .ما برای نزدیک شدن راه مان تاه بر از میان این زمین میگذشتیم . هرروز عصر شاهد معرکه ی مارگیری بودیم که بساطش را در گوشه ای از زمین گسترده وعده ای مردم بیکار ورهگذر گردش حلقه میزدند گاهی از روی کنجکاوی درنگی می کردیم تاببینیم چه میکند !هروروزمعرکه گیر به مردم قول میداد که امروز می خواهم این خدنگ مار خور را با این مار به جنگ هم بیاندازم وشما خواهید دید که چگونه مار را می بلعد وبا شگرد های خاصی چنان هیجان آفرینی می کرد که بزرگ وکوچک را در انتظاری کشنده فرو می برد وبا حقه های معرکه گیری درست سر بزنگاه که نفس های همه در سینه حبس شده بود ،ناگهان کاسه یا کلاه گدایی اش را بر دست می گرفت ومی گفت اول باید یک جوانمردی چراغ اول ما را روشن کند تا بعد من به قولم عمل کنم .سپس چنان با مایه گذاشتن از پیر وپیغمبر التماس کنان از مردم تلکه می کرد که اصلا یادشان می رفت که چه برنامه ای بنا بوده اجرا شود .خب تا اینجای ماجرا را همه ممکن است دیده باشند ولی دنباله ی ماجرا به اینجا می کشید که مارگیر نیرنگ باز از فرصت ی استفاده می کرد وبا آوردن بهانه ای بساطش را جمع می کرد و با قول اینکه فردا حتما مار را به جنگ خدنگ میفرستد ،مردم منتظر را هاج و واج رها کرده واز معرکه جیم میشد.ما که از همان آغاز کار باوری به حرف هاش نداشتیم اورا هو می کردیم که کلک پوله ،کلک پوله اما پر رویی معرکه گیر بیش از اینها بود که جا بزند !فردا دوباره وپس فردا وپسین فردا باز همان بساط وهمان فریب برپا بود ومردم ساده دل هم با امید واهی همچنان در انتظار جنگ خدنگ ومار بودند وشعار های ما هم هیچ تاثیری در واهمه ی ایشان نداشت .اگر گا هی از کسی که می دانستی بارها در روز های مختلف همچنان منتظر است تا مار وخدنگ به جنگ هم بروند می پرسیدی که چرا هر روز اینجایی وگول حرف های این شیاد را می خوری میگفتند خب شاید این کار را بکند !حالا حکایت این مردم است با عده ی بی شماری معرکه گیر شارلاتان که نظامی بر پا کرده اند که سال هاست مردم را سرکار گذاشته اند که می خواهیم بهشت را در همین زمین خدا برای شما بسازیم وبا اینکه پیشینه این فریب به 1400 سال برمی گردد و اوج آن 35 سال است وروز به روز جهنم نزدیک تر می شود اما این مار گیر ها کاری کرده اند که بسیاری را در توهم برده اند که شاید بشود.

********************

دوشنبه 22 اسفند ـ 12 مارس 2012

مکتوبات ـ حميدرضا رحيمی

http://www.newsecularism.com/2012/03/12.Monday/031212.Hamid-Reza-Rahimi-Maktubat.htm

مليحه معيريان: با سلام. آقاي رحيمي من از مطالب و نوشته ها ي شما بسيار لذت مي برم. از نظر من شما بهتري طنز نويس سياسي هستيد که تا بحال شناخته ام. اخيراً مقالات شما را براي يک عده مي فرستم. از جواب هايي که به سوالات و مشکلات(!) بسيار جالب و پيچيدهء هموطنان مومن و گرانقدر و فيلسوفان جديدالظهور می دهيد بيشتر از همهء مطالب لذت مي برم. من فقط از خودم متعجبم که چرا در عمر چهل سالهء قبل از انقلاب من ِ (مثلاً جامعه شناس) اين همه هموطنان فيلسوف و منورالفکر و باد هوايي را نمي شناختم. لعنت به دانشگاه تهران غرب زده! با آرزوي موفقيت براي شما. راکويل، مريلند.

******

محافظه کاری بزدلانه و هراس از جوهر دمکراسی ـ عطا جمالی

http://www.newsecularism.com/2012/03/12.Monday/031212.Ata-Jamali-Noorialas-federalism.htm

افشا: اگر در ایران حکومتی دمکراتیک و بر اساس ارزشهای حقوق بشری تشکیل شود وکشور هم بسمت خود کفایی علمی و اقتصادی یا اقتصاد تولیدی پیش برود فدرالیسمی که من پیشنهاد میکنم یک فدرالیسم فرهنگی و زبانی خواهد بود و نه فدرالیسم مبتنی بر خاک و خون که سبب جنگ و کشتار در مناطق چند قومی مثل شهرهایی از استان آذربایجان غربی و خراسان و تهران خواهد بود.در فدرالیسمی که من پیشنهاد میکنم هر کس قومیت و زبان خودش را انتخاب خواهد کرد و تمام اقوام و زبانهایشان در ایران رسمی خواهد بود .بر اساس نظر کارشناسان و تصویب قانون اگر تعدادی (مثلا پنجاه هزار تن)از هر قومیت یا زبانی در هر نقطه ای از ایران زندگی میکنند حق خواهند داشت بودجه دولت برای تاسیس مدارس ابتدایی بزبان قومی خودشان داشته باشد.تحصیل بزبان غیر قومی فارسی برای همه ایرانیان اجباری خواهد بود و هر ایرانی باید یک زبان قومی دیگری بزباان زبان قومی خود فراگیرد مثل آموزش عربی در حال فعلی یا در زمان شاه انجام میشد.برای هر ایرانی محدودیتی برای زندگی در هر نقطه ای از ایران بر قرار نخواهد شد.هر کس حق دارد هر قدر که میخواهد برای اعتلای زبان قومی و یا زبان فارسی از اموال خود خرج کند و هیچ کس نمی تواند وی را محدود کند.

********************

جمعه 19 اسفند ـ 9 مارس 2012

این نمایش هم تمام شد حالا چی؟ ـ الاهه بقراط

http://www.newsecularism.com/2012/03/09.Friday/030912.Elahe-Boghrat-What-after-the-election.htm

الف. سين: آنجه را که خانم بقراط در نظر نمی گيرند که وجه مشترک اپوزوسیون اصلاح طلب و انحلال طلب در بی برنامه گی است .در انتخابات تقلب می شود .در زندان ها شکنجه رایج است .فساد بیداد می کند... اینهارا همه می دانند. اما اگر همین فردا این حکومت سقوط کرد مخالفین حکومت چه برنامه ای دارند؟

********************

دوشنبه 15 اسفند ـ 5 مارس 2012

از خاتمی باید در حد خودش انتظار داشت، اما وای به ماله‌کشانش ـ نیک آهنگ کوثر

http://www.newsecularism.com/2012/03/05.Monday/030512.Nikahang-Kowsar-Don%27t-expect-too-much-of-him.htm

بابک: برخی نمی خواهند قبول کنند که خاتمی برای حفظ نظام تلاش کرده و میکند. هدف اصلاح طلبان نه سرنگونی نظام که اصلاح آن بوده و هست. من هم بر ایشان خرده نمیگیرم چون هر کس آزاد است کاری را که اعتقاد دارد انجام دهد. اما افرادی که دست به تفسیر می زنند و نمی خواهند این واقعیت را قبول کنند را نمی فهمم. هدفشان چیست؟ به هر حال خوشحالم که خاتمی یک بار دیگر خودش را نشان داد. برای من وقتی مرد که گفت "هر گونه سخن از تغییر قانون اساسی خیانت است به ایران".

********************

جمعه 12 اسفند ـ 2 مارس 2012

دربارهء جایزه اسكار ـ عباس گویا

http://www.newsecularism.com/2012/03/02.Friday/030212.Abbas-Gooya-About-Oscar.htm

پیمان: با اینکه بازی هنرپیشگان اين فیلم خیلی قشنگ بود اما هیچ سنخیتی با فیلم های دیگر اسکار نداشت و به نظر من اصلاً سلیقهء آمریکایی نبود و کاملاً واضح است که جایزه سفارشی بود. ما در ایران هر روز دعا می کنیم تا آمریکا حمله به ایران را آغاز کند. با این امت همیشه در صحنه حملهء نظامی باید آرزو باشد. یا اینکه ایران مثل سوریه شود. آخر نمی شود هم خر را داشت هم خرما را.

 

پريا: اگر اوج واقعی‌ و در بستر مردمی اتفاق بیفته هیچوقت به بیراهه نخواهد رفت ولی‌ من برای ایشان صبر و تحمل و شکیبایی و دیدگاهی‌ عمیق‌تر که بتوانند مثل سکاندار کشتی‌ ، کشتی‌ را از تلاطم امواج و طوفانهای مهیب نجات بدهند. در واقع بعد از گرفتن اسکار ،آقای اصغر فرهادی وارد مرحلهٔ جدیدتر و پیچیده‌‌تری شده‌اند که احتیاج به تعمق و تامل بیشتر هست .به هر حال وقایع قابل پیش بینی‌ نیست و هزار و یک فرضیه برای به ابتذال کشیدن این اوج فرا راهمان هست، اما اینکه ما در تقویت راه و اثر آقای فرهادی چقدر از خودمان مایه میگذاریم هم شرطی است که پرچم این اوج رو میتونه برای همیشه برافراشته و در راه صحیح قرار بده.

*********

فهرست دم افزون اشتراکات ـ اسماعيل نوری علا

http://www.newsecularism.com/2012/03/02.Friday/030212.Esmail-Nooriala-Ever-increasing%20-communalities.htm

صلح جو: قبل از هرچيز بسيار خوشحالم كه كشتي سكولارهاي سبز بعد از طي تلاطمي كوچك در درياي مشوش دوباره با صلابت تر از گذشته به راه خود ادامه ميدهد

اكنون كه اعتقاد دارين ليست اشتراكات بدين حد گسترده شده است آيا مي توان در آينده اي نزديك شاهد برگزاري اين كنگره ملي بود؟ يا هنوز چند حلقه از زنجير مفقود است؟

 *********

بابک: به امید آنکه روز دیگری را به جشن های ملی ایران زمین اضافه کنیم: روز برپایی کنگره ملی. مقالاتی که از همبستگی می گویند باعث دلگرمی می شوند. و به امید آنکه همهء نیروهای سکولار و دمکرات در کنار هم برای یک هدف که ایران است مبارزه کنند و منافع ملی را الویت اول خود قرار دهند.

********************

رفع وابستگی به نام استقلال‌ خواهی ـ کاظم علمداری

http://www.newsecularism.com/2012/03/02.Friday/030212.Kazem-alamdari-Independance-Part3.htm

مرجان: آفرین بر تحلیل های قوی و مستدل آقای دکتر علمداری گرامی. بسیار بسیار عالی بود. این 3 مقاله شما، دنیایی دیگر در برابرم گشود. آقای دکترعلمداری، از این که به جمع فعالان سیاسی پیوسته اید، بسیار خوشحالم. شما و امثال شما از گنجینه های ایران زمین هستید.از تمامی زحمات شما قدردانی می کنم و از سوی همفکرانم هم از شما سپاسگزارم. راهی شرافتمندانه تر از راهی که شما برگزیده اید وجود ندارد. همین ایده هاست که ایران را می سازد.

*********

افشا: من از شعار استقلال مردم در انقلاب بهمن این برداشت خود کفایی را داشتم این خود کفایی در رها شدن از صادرات تک محصول نفت بود.در تولید نیازهایمان بود.برای همین بود که دولت ملایان در اوایل خیلی بر روی صادرات غیر نفتی تبلیغ میکردند بعدا که عمل کردشان بد بود سر و صدایش را خواباندند

علت اصلی انقلاب اقتصاد کمپرادوری و وابسته و دلالی کشور که ایادی دربار را تغذیه میکرد و بضد منافع ملی ما عمل میکرد؛ بود ودر جوار آن عدم باور به ارزشهای حقوق بشری که خود توسط وابستگی اقتصادی پدید آمده بود و بجای ارزشهای حقوق بشری ارزشهای ناسیونالیستی کورش پرستی و آریا پرستی تقویت شد تا بجای عقلانیت مردم احساسات مردم را تقویت کنند و مردم را از شعور و عقلانیت تهی کنند زیرا اطلاعات داده شده توسط حکومت پهلوی در مورد نژاد بر تر آریا فقط دورغ و تبلیغات در مورد کورش هم یک دیکتاتور را بعنوان بنیان گذار حقوق بشر اعلام میکرد آن هم حقوق بشری که در عصر کورش ناشناخته بود ولی بنیان گزار حقوق بشر کورشی در خدمت دیکتاتوری آریا مهری بکار میرفت و تاثیری بر حقوق بشر در داخل کشور و یا سیاست دولت ایران نداشت فقط جذبه های تبلیغاتی بود و پس از انقلاب هم بعلت همان احساس گرایی و رفتار دور از عقلانیت احساسات ناسیونالیستی با احساسات مذهبی عوض شد و از ملت آریایی ایران یک امت اسلامی ساخت ولی اقتصاد کمپرادوری دلالی نه تنها عوض نشد و یک اقتصاد تولیدی هم نشد بلکه جنبه های دلالی در اقتصاد ایران تقویت بیشتری شد که این نشان میدهد ملایان همان خط وابستگی و ایران بر باد ده را و سرکوب طبقات پایین را بدتر از شاه از سر گرفته اند و در واقع نوکر وعامل همان ابرقدرتهایی است که شاه نوکریش را میکرد. این نوشته از هشت سال قبل است

هنوز هم این مسئله در ایران حل نشده است نخست اقتصاد دلالی بر اساس واردات

چرا اقتصاد دلالی و کمپرادور بر اساس واردات بر ضد دمکراسی و همراه با دیکتاتوری است:

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/3/1/610018224505.html

در ضمن به همراه اقتصاد دلالی بر اساس واردات تفکرات ضد ارزشهای حقوق بشری و ضد دمکراسی که نشی از دام غرب قلمداد کردن آنها بود منجر به تفکرات ایدئولوژیک دینی و غیر دینی شد که اینها نیز همسو با ایجاد دیکتاتوری است.بدون رسیدن بباورهای حقوق بشری و دمکراسی مرا از بند استبداد رهایی نیست

اهمیت ارزشهای حقوق بشری در ایران و در باورمندی مردم به این ارزشها برای شکست استبداد ایرانی اسلامی:

http://efsha.squarespace.com/blog/2011/7/2/774975790655.html

در این رابطه بنظرم شما خیلی از مطالب را نادیده گرفته اید.اما مقاله شما سویه های بسیاری از بنش ایرانیان زمان انقلاب را شرح می دهد و از این کوشش ها باید بیشتر باشد.

********************