|
|
|
کوتاه و گويا ماه اگوست 2013 |
|
|
|
کوتاه و گويا ماه اگوست 2013 |
جمعه 8 شهريور ماه 1392 ـ 30 ماه اگوست 2013
معنای سکولار دموکراسی
امیرحسین آمویی
اگرچه می‌شود از کسانی که به رنسانسی در باورهای مذهبی رسیده‌اند برای ایجاد سکولار دموکراسی یاری طلبید اما اگر قرار باشد "اِسانس" افکار این عوامل یا افراد به بن‌مایۀ قوانین سکولار دموکراتیک راه یابد، آن وقت، در ایران، چیزی جز باززایی حکومت اسلامی از لونی دیگر و در زیر لباسی دیگر نخواهیم داشت! سکولار دموکراسی به انواع و اقسام الوان مذهبی و ایدلولوژیک می گوید در کار ادارۀ مملکت دخالت نکنید، زیرا جانبدارانه و ضد حقوق بشر عمل می کنید! بگذارید خیالتان را راحت کنم آقایان و یا شاید خانم ها: سکولار دموکراسی یعنی نوع حکومت "سکولار" و "دموکراتیک" که راه را بر "علم سیاست" و علم مملکت داری می گشاید، قانون اساسی دموکراتیک "علمی" و "عرفی" ایجاد می کند، قوانین "حقوق بشر" را مرعی می‌دارد و "سد محکمی" در برابر رخنۀ هر نوع تفکر ایدئولوژیک، از جمله تفکر مذهبی، از هر لونی که باشد، می‌گذارد تا اساس قانونی ادارۀ مملکت را آلوده و زهرناک نکند، دست مجریان و قضاتی را که بخواهند بر پایۀ احکام ایدئولوژیک یا مذهبی حکم کنند از قانون و ادارۀ امور کوتاه می کند و از اولیای امور می‌خواهد که تنها آن قانون سکولار دموکراتیک اجرا کنند. به همین دلیل است که سکولار دموکراسی ضمن دفاع از حقوق باورمندان به مذهب یا هر ایدئولوژی دیگر، هیچ بده بستانی با آنها ندارد و رمز حفظ حقوق آحاد مملکت نیز همین است. کاش ما ایرانیان دریابیم که ادارۀ مملکت را باید به دست افرادی سپرد که بر پایۀ علم سیاست به ادارۀ مملکت بر می‌خیزند و بر پایۀ علم نیز آن را اداره می‌کنند. و می دانیم که علم از ایدئولوژی به طور کامل جداست!
********************
سه شنبه 5 شهريور ماه 1392 ـ 27 ماه اگوست 2013
يك تست ساده هوش براى امثال من كم هوش
قطعهء وارده
اگر عشق به آخوند بيچاره تان نكرده،
اگر اعتياد به آوارگى و غريبستان ها هنوز بطور كامل ذهن و روح مبارك را تسخير نكرده،
اگر از هم پاشيدن و پراكنده شدن خانواده هاى ايرانى (قطعا خودتان را هم شامل ميشود) و پرتاب شدن از سر ناچارى هركدام بگوشه اى از دنيا، انديشناك تان مي كند،
اگر هنوز از اينكه لات ها و چاقو كش ها و فاطى كماندو ها به شما امر و نهى (آن هم از نوع سخيف نهى از منكر) كنند شرمگين و افسرده مي شويد،
اگر شرمنده ايد كه اداره اقتصاد مملكت تان به "خر" حواله شد و آخ نگفتيد،
اگر شرمنده ايد وقتى مي شنويد در سرزمين زمانى گهر بار ايران، قاضى اهريمنى طناب دار بگردن دختر شانزده ساله اى مي اندازد،
اگر قبول نداريد كه انسان بايد سنگسار شود،
اگر تجاوز جنسى بزندانيان دربند، توسط اهريمنان زندانبان خواب از چشم نازنين تان مي ربايد و آن را مايهء ننگ بشريت و ايرانى ميدانيد،
اگر حاكمان كنونى ايران را لايق حكومت بر ايران نمي دانيد،
اگر علامت خرچنگ قورباغه را شايسته پرچم ايران نمي دانيد،
اگر هنوز آنقدر به بدبختى خو نكرده ايد كه توان تركش را نداشته باشيد،
اگر هنوز انصاف و توان آن را در خود مي بينيد كه از "عشق ليلى" به "مجنون" بند نكنيد،
اگر قبول داريد كه "نه غزه نه لبنان، جانم فداى ايران"،
اگر زن را نصف مرد نمي دانيد،
اگر فى الواقع مى پنداريد كه "عيسى بدين خويش و موسى بدين خويش"،
اگر به عقلتان جور در نمي آيد كه دلار دانه اى هفت تومان بايد بشود دانه اى 4000 تومان،
اگر معتقديد انسان زاده نشده تا شهيد راه فلان آخوند و ملاى شهوتران شود تا ترتيب خاندان محترمش را بعد از او بدهند،
اگر دختران ايرانى را بالاتر از آن مي دانيد كه كالاى صادراتى به شيخ نشين ها باشند،
اگر زندگى در ستيز و جنگ و بحران 35 ساله را براى ايرانيان كافى مي دانيد،...
در اين امروز بی آينده، تخفيف دهيد و
بجاى تكرار بي حاصل سخنانى كه امروزه در ميان اولويت هاى اساسى زندگى ايرانى، حتى در ميان صدتاى اولى هم نيست،
بجاى فحش و فضاحت هاى "ملا شاد كن" بيكديگر،
دهن كجى كنيد به شيخ و ملا و چاقو كشان آنها و به اربابان شان، كه شما را بجان هم انداخته اند و خودتان هم حالي تان نيست، مگر آنكه خداى ناكرده، خداى ناكرده، و باز هم خداى ناكرده، كارتان يك گير مخفى داشته باشد!
مشكل امروز من و تو، ديگر نه شاه است و نه مصدق. آنان رفته اند. ديرزماني ست رفته اند و نوشتن تاريخ بى تعصب در موردشان حداقل بدست شما ميسر نيست.
لزومى هم ندارد كه قلم رنجه بفرمائيد؛ آن هم امروز.
واقعيت شرم آور كنونى آنكه شما، از خجالت اين كنفتى و مصيبتى كه به سر ايران آمده، باز مي زنيد به صحراى كربلا و اين روضهء بدتر از روضهء آخوند در اين ماه محرم بيست و هشت مردادى.
بجاى اين ذكر مصيبت ها
بياد آوريد كه
در همين ماه مرداد، شاپور بختيار ايران پرست و معتقد به مصدق با كارد نان برى سلاخى شد
و فريدون فرخزاد ايران پرست و شاه دوست نيز با چاقو تكه تكه شد
و كشندهء اين دو فرزند ايران، نشسته بر صدر است و خيال اش آسوده
كه تا اين «روضه خوانى» برقرار است، خيال اش لااقل از بابت اين جمع تخت است.
********************
جمعه 1 شهريور ماه 1392 ـ 23 ماه اگوست 2013
دو نکته دربارهء اخوان المسلمین مصر
1. شورای علمای شریعت در مصر، گروه اخوان المسلمین را با استناد به حدیثی از پیامبر مرتد دانست. این تصمیم را احمد کریمه، استاد فقه تطبیقی دانشگاه الازهر اعلام کرد. شورای علمای مصر با اشاره به حدیث پیامبر ص گفت: حدیث "من حمل علینا السلاح فلیس منا" از پیامبر به این معناست که چنین فردی از اسلام خارج خواهد شد و نه تنها از خروج‌کنندگان، بلکه حتی جزو مرتدان خواهد بود. احمد کریمه اظهار داشت: باید از دارایی اخوان‌المسلمین و اعضای آن برای جبران تخریب‌هایی که به بار آورده‌اند استفاده شود.
2. به گزارش شبکه تلویزیونی فرانس 24، "میرا داریدان"، پژوهشگر و نویسنده مصری تبار، گفت متاسفانه اخوان المسلمین آماده اند تا پای مرگ به مبارزات خود ادامه دهند. اعضای این گروه همواره فرهنگ شهادت پروری را ترویج کرده اند. هنگامی که با افرادی سر و کار دارید که آماده اند برای آرمان خود کشته شوند، چه کار می توانید بکنید؟.. مردم مصر بیش از پیش از اخوان المسلمین نفرت پیدا کرده اند و این بسیار خطرناک است. خطر اصلی برای مصر این است که غیر نظامیان نیز درگیر این مناقشه شوند... مصری ها عقیده دارند امید به دموکراسی در دستان افراد متعصب مذهبی نیست. آنان می گویند اخوان المسلمین در زمان حکومت خود شبانه روی درهای خانه های قبطی ها علامت گذاری می کرد و این تداعی کننده مسائل بسیار خطرناکی است.
********************
متهم به جنایت علیه بشریت در جایگاه وزارت
پس از معرفی مصطفی پورمحمدی به عنوان وزیر دادگستری دولت روحانی، بسیاری از زندانیان سیاسی پیشین، بازماندگان جان باختگان دهه 1360 و نیز جمعیت ها و گروه های مدافع حقوق بشر مانند سازمان دیده بان حقوق بشر خواستار تجدید نظر رئیس جمهوری اسلامی ایران در این برگماری شدند. علیرغم این اعتراضها، حسن روحانی شورمندانه از او دفاع کرد و مجلس شورای اسلامی به پورمحمدی رأی داد. برای مدافعان حقوق بشر و همه کسانی که می کوشند فاجعه کشتار زندانیان سیاسی در دهه 60 و به ویژه سال 1367 به فراموشی سپرده نشود، راهی جز اقدام مشترک برای پیگرد قضایی و تحریم سیاسی وزیر دادگستری جدید جمهوری اسلامی باقی نمانده است. ما از همه شاهدان جنایات پورمحمدی در دهه 1360، زندانیان سیاسی پیشین، خانواده های جان باختگان در کشتار 67، گروه ها و جمعیت های مدافع حقوق بشر، سازمانهای سیاسی آزادیخواه و دمکرات و همه کسانی که حاضر نیستند حضور نمادین چهره ای مانند پور محمدی در دولت ایران را بپذیرند دعوت می کنیم برای اعتراض به این دهن کجی آشکار به وجدان و شعور مردم ایران، دست به دست هم دهند و نزد ارگانهای بین المللی علیه وزیر دادگستری جمهوری اسلامی اقامه دعوا کنند. از آنجا که دادگاه بین المللی حقوق بشر معمولا بر اساس تقاضای دولتها فعال می شود، مراجعه مشترک و پربازتاب به دولتهای مختلف ضروری است. این دولتها تنها به اقدام مشترک و متحد واکنش نشان خواهند داد. ما به سهم خود آماده ایم امکانات رسانه ای خود را در اختیار کمپینی به منظور پیگرد قضایی و تحریم سیاسی وزیر دادگستری جمهوری اسلامی قرار دهیم.
********************
دوشنبه 28 مرداد ماه 1392 ـ 19 ماه اگوست 2013
حاج آقا یه سوال داریم!
مطلب وارده
حاج آقا! يه سئوال داريم: در کشوری که بنا بر ارقام رسمی، بيش از 30 ميليون فقير، 5 ميليون بيکار، 1.2 ميليون معتاد، 4 ميليون مصرف کنندهء مواد مخدر، 300 هزار زنِ تن فروش، 600 هزار کودکِ کارگر، يک و نيم ميليون محرومِ از تحصيل، 180 هزار نابغه ى فرارى، 450 هزار تصادف در سال، 40 هزار بيمارِ ايدزی، سن ِ بزهکاری زير 10 سال، سن فحشا 13 سال و سنِ اعتياد 12 سال است؛ در کشوری که براساس آمار منتشره از سوی سازمان پزشکی قانونی، در سال گذشته یک هزار و 93 نفر با سلاح سرد جان خود را از دست داده اند (که اگر اين ميزان را بر تعداد روزهای يک سال تقسيم کنيم، می شود حدود سه فقره قتل بوسيله چاقو در هر روز)؛ در کشوری که طبق آمار اعلام شده از سوی وزير دادگستری در همايش سراسری مسوولان قضايی، آمار ورودی زندان ها در سال 89 رقمی نزديک به 600 هزار نفر و به عبارتی در هر ساعت 70 نفر ورودی به زندا ن ها است؛ در کشوری که به دليل سقوط اخلاقی، همين الان با 75 ميليون جمعيت، 13 ميليون پرونده قضايی داريم که، معنایش اين است که همين الان يک سوم جمعیت کشور، سرگرم دعوای با يکديگرند! آيا اینها نشانه های بيماری این "جامعهء به اصطلاح اسلامی" نيست؟!
********************
جمعه 25 مرداد ماه 1392 ـ 16 ماه اگوست 2013
سعید حجاریان، کاتولیک تر از پاپ و در نقش یک پنبه زن!
تقی روزبه
خامنه ای در یکی ازسخنان اخیر خود خواهان توبه اصحاب فتنه، بخوانید "اصلاح طلبان و سبزها"، پیرامون اتهام تقلب در انتخابات سال88 شده بود. او گفته بود با این که در خلوت به آن اعتراف می کنند، اما چرا علناً آن را مطرح نمی سازند؟! اکنون، زمانی اندک پس از آن سخنان، سعید حجاریان در گفتگو با تسنیم، خبرگزاری نزدیک به سپاه، کاتولیک تر از پاپ نه فقط تقلب که اتهام تخلف را هم که حتی سردمداران رژیم خود به درجاتی وقوع آن را انکار نکرده اند، نیز رده کرده است! او هم چنین در طی دیداری با دانشجویان انجمن اسلامی خواهان رعایت اعتدال در مطالبات و پائین کشیدن فتیلهء انتظارات شده است. وقتی اصلاح طلبی در سال های پس از 76؛ در بورس بود، او در قامت یکی از مدافعان سرسخت آن و به عنوان یکی از تئوریسین هایش، مدافع فشار از پائین و چانه زنی در بالا و اعمال نوعی "حاکمیت دوگانه" بود. اما با افول اصلاح طلبی، زبان وی هم بتدریج الکن شده و اوج این الکنی پس از دستگیری وی در پی بحران و اعتراضات سال 88 بود که او در گفتگوئی سازمان یافته و تبلیغی توسط بازجویان امنیتی- اطلاعاتی درصدا و سیمای رژیم، از مواضع پیشین خود عدول کرده و لب به انتقاد از اصلاح طلبان گشود.(1) با تغییرآب و هوا و چرخش فصل و رواج گفتمان اعتدال- بخوانید گفتمان مورد حمایت رفسنجانی- در میان اهالی اصلاح طلب، بار دیگر او جان تازه ای گرفته و این بار در کسوت حمایت از اعتدال گرائی وارد میدان شده است و پیشاپیش و صریح تر از دیگر اصلاح طلبان - البته از در عقب- به تطهیر نظام و خامنه ای پرداخته است(2). من، در مطلبی تحت عنوان «پنج خدمت بزرگ اصلاح طلبان به نظامدر طی دو ماه اخیر»(3)، یکی از آن خدمات را پاک کردن خاطرهء تقلب و جنایت سال 88 دانستم. آن چه که سعید حجاریان انجام داده است تنها صراحت دادن به آن چیزی است که تحت عنوان گره زدن نوار سبز و بنفش به هم دیگر صورت گرفته است. با این همه آنچه که در حافظه تاریخی مردم در مورد پیرامون دزدیده شدن آراء خود حک شده است، چنان با نافرمانی ها و طغیان های اجتماعی ساختار شکن و با خون امثال نداها و سهراب ها و کهریزکی شدن ها آمیخته شده که بعید است پنبه زن هائی چون حجاریان و امثال او بتوانند پنبه اش را بزنند!
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/08/130811_me_hajarian.shtml
2- نگاه کنید به مقاله: حجاریان و بازخوانی "اعترافات" از منظری دیگر در لینک
http://taghi-roozbeh.blogspot.de/2009/10/blog-post_20.html
http://roozbe.wordpress.com/2013/07/29/panj-khedmat-bozorg
********************
دوشنبه 21 مرداد ماه 1392 ـ 12 ماه اگوست 2013
آنها که نامهء زندانيان به اوباما را امضائ نکردند
مريم معمارصادقی ـ مدير مؤسسهء آموزشی توانا
احترام من به زندانيان شجاع و پاينند اصولی همچون نسرين ستوده، مجيد توکلی، احمد زيدآبادی و حشمت طبرزدی يکشبه صد چندان شده است. آنها از پيوستن به گروه آشکارا ضد امريکائی و گستردهء حلقهء اصلاح طلبان خودداری کرده و نامهء سرزنش آميز خطاب به اوباما را که همهء مشکلات ايران را به گردن تحريم های اقتصادی می اندازد امضاء نکرده اند. ناراضيان بلوک شرق هم، بخصوص واسلاو هاول، کاملاً از خاطرات ناشی از اينگونه جنبش های «صلح طلبانه» نسبت به آزادی و صلح آگاه بودند... در نامهء اين "زندان" يک کلمه نيز در مورد زندانی شدن ناعادلانهء خودشان، شرايط داخل زندان ها، تعداد دم افزون اعدام ها، و سرکوب گسترده و سيستماتيک جامعهء مدنی و کل جامعه نيامده است. اگرچه ممکن است که آنها اعتقاد داشته باشند که کارشان راهی به صلح می برد اما کوری شان نسبت به اين بی عدالتی ها که خود از آن رنج می برند تنها عليه مبارزه برای آزادی عمل می کند؛ درست همانگونه که پشتيبانی از اميال خامنه ای برای دستيابی به بمب هسته ای تنها مانع صلح است.
********************
جمعه 18 مرداد ماه 1392 ـ 9 ماه اگوست 2013
فتوای آیت‌الله خامنه‌ای در باره همنشینی با بهائیان
اعلاميه حزب مشروطه ايران (ليبرال دموکرات)
درج
فتوای ولی فقیه و رهبر جمهوری‌اسلامی در رابطه با مجاز نبودن رفت و
آمد با باورمندان به آیین بهائیت بار دیگر ذات غیر انسانی و
فاشیستی رهبری را در معرض دید جهانیان قرار می‌دهد كه در قرن بیست
و یكم بخشی از شهروندان كشور را از اساسی‌ترین حقوق خود محروم و
رفت و آمد و معاشرت با آنان را برای اكثریت جامعه مجاز نمی‌داند.
این فتوای ولی‌فقیه و از آن مهمتر سكوت شرم‌آور مراجع تقلید شیعه
این حقیقت تلخ را به جامعه ایرانی نشان می‌دهد كه امید به اصلاح
نظام دینی از سوی مراجع و رهبران مذهبی در ایران امیدی واهی و
بی‌سرانجام بیشتر نیست و راه به جایی نخواهد برد. قوانین عقب
افتاده و رهبرانی عقب افتاده‌تر كه از قرن هفتم به این سوی را
نمی‌بینند در خور هدایت و رهبری جامعه‌ای كه تشنه جهانی شدن است و
قرنها از این قوانین و رهبران جلوتر حركت می‌كنند، نمی‌باشند. حزب
مشروطه ایران (لیبرال دمكرات) ضمن ابراز تاسف عمیق از این فتوای
غیر‌انسانی و ضد‌ملی ولی‌فقیه و سكوت شرم‌آور رهبران دینی مذهب
شیعه اطمینان دارد كه اكثر ایرانیان فتواهایی از این دست را
بی‌ارزش قلمداد خواهند كرد و با هموطنان بهایی خود همانند همه
باورمندان به مذاهب دیگر در ایران اهورایی ما كه از بی‌آزار‌ترین و
فرهیخته‌ترین و دوست داشتنی‌ترین اقشار ایرانند بی‌هیج تبعیض و
بی‌هیج تفاوتی رفتار خواهند كرد و شرم این فتوا را برای ولی‌فقیه و
باورمندان به او وا خواهند كذاشت و در عمل نشان خواهند داد كه
ایران و ایرانی بسی والاتر و بهتر از آنند كه شرم تبعیضهای
غیر‌انسانی بر علیه هموطنان خود را تحمل كنند.
********************
