|
کوتاه و گويا ماه مه 2013 |
********************
چهارشنبه 8 خرداد ماه 1391 ـ 29 ماه مه 2013
استفاده سپاهان پاسداران از روسپیها برای جمعآوری اطلاعات در ترکيه
روزنامه «حریت» ترکیه
به گزارش «روزنامه حریت» ترکیه، شماره جمعه بیستوچهارم ماه مه، ده زن ایرانی که از روسپیگری به عنوان پوششی برای نزدیک شدن به پرسنل پلیس، افسران و سربازان ارتش و کارمندان دولت استفاده میکردند، به اتهام جاسوسی، با حکم دیپورت به ایران مواجه شدند. آنان متهم هستند که از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ماموریت داشتند تا با استفاده از حربههای ازدواج موقت (متعه)، روسپیگری و سکس گروهی، به افرادی که دارای مشاغل کلیدی بودهاند، نزدیک شده و به اطلاعات محرمانه دست یابند. از برخی از این زنان، شماره تلفن اعضای سپاه پاسداران در ایران، شمارههای تماس، آدرس و عکسهای برهنه برخی از مشتریان آنها که متصدی مشاغل دولتی در ترکیه بودند و همچنین برخی اطلاعات محرمانه ضبط شد. گفتنی است که بعضی از متهمان اتهام جاسوسی را رد کردهاند، یکی از این زنان که از وی با نام «الوینا-آ» نام برده شده، گفت که به دلیل نیاز مالی و پرداخت دستمزد بالا تا شبی یکهزار لیر ترکیه (بیش از دو میلیون تومان کنونی) دست به تنفروشی میزده و مدارک ضبط شده از وی را به «صورت اتفاقی!» در اختیار داشته است. (منبع)
********************
دوشنبه 6 خرداد ماه 1391 ـ 27 ماه مه 2013
مردم دنیا منتظر هستند تا ما آنها را هدایت کنیم
سرلشکر فیروزآبادی
ایسنا: سرلشکر بسیجی دکتر سید حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم نخستین یادوارهء ملی سرداران و 22 هزار شهید استانهای گلستان، مازندران و گیلان گفت: «مردم کشورهای دنیا منتظر هستند تا ما آنها را هدایت کنیم و بیداری اسلامی را به پیروزی برسانیم. معنی بیداری اسلامی تظاهرات نیست بلکه بیداری اسلامی حقیقی نهضت اسلام خواهان جهان برای تحقق حکومت اسلامی در سراسر کشورهای اسلامی و حتی جهان است... استانهای مازندران، گلستان و گیلان در حملهء خلفا به ایران در مقابل لشکرشان مقاومت کردند و همین موجب شد تا این خلفا شکست بخورند. اینکه امروز لشکر 25 کربلای مازندران، تنها لشکر ویژه نام گرفته است و بالاتر از همهء لشکرها در کشور قرار دارد، به خاطر ویژگی همیشه در صحنه بودن آنها و دفاع از میهن بوده است. آنها پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل کمونیستها، مائویستها و شوروی پیشین ایستادند و بعد از آن نیز در غرب کشور حضور یافتند تا ضد انقلاب را سرکوب کنند. این مردم نخستین کسانی بودند که به جبهه رفتند و بیشترین شهید را تقدیم کردند، این به این معنی است که آنها بر صدام شوریدند. رسانه واقعی انبیا، ائمه، فقها، روحانیت و شهدا هستند آنها میتوانند راه را به جهان نشان دهند چراکه دنیای امروز تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است».
********************
جمعه 3 خرداد ماه 1391 ـ 24 ماه مه 2013
ما هیچ یک قهقه نزدیم!
«بینام» از ایران
وقتی به پدرم گفتم که هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شده است، گفت: دیگر عذاب وجدان نخواهیم داشت. اگر تأیید می شد چه رأی می دادیم و چه نمی دادیم عذاب وجدان داشتیم. برای بسیاری از ما رفسنجانی ادامه و آغاز تمام آن چیزهایی بود که هم اکنون گریبانمان را گرفته است، اما تلاش می کردیم به درکمان از شرایط وفادار بمانیم. با رد صلاحیت هاشمی بسیاری از ما احساس کرده ایم که باری از دوشمان برداشته شده است. اما هیچ کداممان نخندیدیم و در همین چند ساعت هزار سناریو برای سالهای بعد در ذهنمان مرور کرده ایم: که باز هم بمانیم. که چگونه بمانیم؟ که اصلن برویم. که برویم که چه و که و که و که …. در این چند ساعت غیر از آنان که دل و جیب در گرو حاکمیت دارند هیچ یک از ما نخندیدیم غیر از “روشنفکران پسله”..؛ روشنفکرانی که نه خود می دانند باید چه کنند نه دوست دارند قبول کنند که گاهی باید یا می توان پا بر سر شرافت داشته و نداشته گذاشت اما حاشا که این ناتوانی در تحلیل اوضاع را کسی جز خودشان درک کند. بهترین ژست برای آنان سکوت، سکوت و سکوت بود که مبادا دامن کبریایی شرافتشان لکه ای بردارد پاک نشدنی. نه اشتباه نکنید. با آنهایی که قصد نداشتند رأی دهند صحبت نمی کنم. درباره آنهایی صحبت می کنم که نه می توانستند رأی بدهند و نه می توانستند رأی ندادنشان را دلیلی بیاورند هر چند ساده و هر چند غریزی. با کسانی که سکوت کردند تا ببینند اوضاع چه می شود و این سکوت را ریاکارانه تصمیم شخصی نامیدند. ما هیچ یک قهقهه نزدیم چون قصد داشتیم که فضاهای بیشتری برای تنفس باز کنیم. حال که نشده است چه باک به زندگی دو زیست مان ادامه می دهیم. نیمی در واقعیت و سختی نیمی همچنان در افق هایی که در آینده خواهیم گشود با یا بی روشنفکران پسله…
********************
چهارشنبه 1 خرداد ماه 1391 ـ 22 ماه مه 2013
آزمايش اصلاح طلبان
گمنام گمناميان
«اصلاح طلبان» هیچگاه دنبال اصلاح و بهبود نبوده اند، اصلاحات از نظر آنها این است که بخشی از غنائم غارت ایران به آنها واگذار شود! مهم ترین جرم اصلاح طلبان، سوء استفادهء کثیف از نام اصلاح و بهبود است. براستی، کدام یک از اصلاح طلبان به اصلاح کردن رژیم اعتقاد دارد؟! این یک واقعیت است: اصلاح کردن این رژیم، زمانی ممکن می شود که نام اسلامی را از ته عنوان این رژیم برداشته شود و دین دیگر در آن نقشی نداشته باشد. کدام یک از این اصلاح طلبان، که هر کدام شش کیلو ریش دارند، حاضر هستند قبول کنند دین اسلام، از سیاست جدا شود و ملایان در ایران، قدرت نداشته باشند!؟ اصلاح طلبان، آفتاب پرست هستد؛ زمانی که می بینند کار بیخ پیدا کرده و رژیم در آستانهء سقوط است، با نام آزادگی و اصلاحات، به داخل می آیند و قبای اصلاح گری به تن می کنند. صد البته که این قبا، بر تن این افراد دغل، زار می زند. برای اینکه ببینیم یک اصلاح طلب، آیا واقعاً به دنبال دمکراسی و آزادی است، کافی است یکی از این سوالات زیر را از او بپرسید:1. نظر شما دربارهء جنایتکار بودن خمینی چیست؟! 2- آیا به نظر شما، باید همجنسگرایان را مجازات کرد؟! 3- سزای کسی که مثلاً مانند شاهین نجفی ترانه می خواند چیست؟! آیا موافق مجازات او هستید؟! 4- نظر شما دربارهء اسراییل و نابود کردن آن چیست؟! 5. آیا موافق هستید که بهایی ها، به صورت آزادنه ای دین خود را داشته باشند!؟ نکات یاد شده، نکاتی است که اصلاح طلبان در برابر شان مجبور می شوند نقاب دروغین را از چهره خود بردارند، و ذات واقعی خود را نشان دهند.
********************
دوشنبه 30 ارديبهشت ماه 1391 ـ 20 ماه مه 2013
خواستاری لغو نظارت استصوابی
و اجازهٔ کاندید شدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری!از جانب هیأت سیاسی اجرائی اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران
اطلاعيه: هيئت سیاسی اجرائی «اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران» در حالی که شورای نگهبان فرصت بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایران را تمدید کرده است، این فرایند غیر دمکراتیک در انتخابات ایران بار دیگر در کانون توجه ایرانیان و جهانیان قرار گرفته است. در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان با استفاده از این اهرم مخالفان و منتقدان حکومت را از شرکت در رقابت انتخاباتی با کاندیداهای مورد تأیید رهبری و جناح حاکم محروم کرده است. اصل وجود این فرایند در نظام انتخاباتی ایران سبب شده است که بسیاری از نیروهای توانمند سکولار و دمکرات با وقوف به حذف قطعی پا در میدان انتخابات نگذارند. در چند سال اخیر این دایره به قدری تنگ شده که برخی مقامات فعلی یا پیشین جمهوری اسلامی هم قربانی برخورد حذفی شورای نگهبان شده اند، تا حدی که امروز حتا افرادی چون مشایی یا هاشمی رفسنجانی نگران سرانجام این فرایند میباشند. علاوه بر این، خوانش خاص شورای نگهبان از عبارت “رجال سیاسی” در قانون اساسی جمهوری اسلامی منجر به حذف سیستماتیک زنان ایرانی از امکان رقابت برای کرسی ریاست جمهوری شده است و به این ترتیب نیمی از جمعییت ایران پیشاپیش از این حق مسلم هر ایرانی محروم شده اند. هر چند حاکمیت جمهوری اسلامی گاهی از تعدد کاندیداها برای توجیه فرایند تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان استفاده میکند، در دنیا مدلهای مختلفی برای محدود کردن تعداد کاندیداها به روشی دمکراتیک، سالم و عادلانه وجود دارد. اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران امیدوار است با تبدیل لغو نظارت استصوابی و اجازهٔ شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری به یک خواست گسترده عمومی و تحمیل آن به حاکمیت جمهوری اسلامی این نخستین گام در جهت برگزاری انتخابات آزاد و سالم در آیندهای نزدیک برداشته شود.
********************
چهارشنبه 25 ارديبهشت ماه 1391 ـ 15 ماه مه 2013
شادی حزب توده: « پیک خامنه ای در آخرین ساعات رسید!»
پیک نت 22 ادریبهشت 1392
شنبه ای انتخاباتی با حضور هاشمی رفسنجانی برای ثبت نام در دقیقه 90، به پایان رسید. بسیاری برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرده بودند و دیروز نیز ثبت نام کردند، اما تمام توجه و حساسیت ها بر محور آمدن و یا نیآمدن رفسنجانی دور می زد. با آنکه "مشائی" نیز دست در دست احمدی نژاد سرو کله اش در وزارت کشور پیدا شد، اما این حضور، به تائید همه خبرنگاران و عکاسان حاضر در وزارت کشور هرگز آن جلوه حضور هاشمی در وزارت کشور را نداشت. حضور هاشمی برای ثبت نام آنقدر با تاخیر و تقریبا نزدیک به آخرین ساعات ثبت نام انجام شد که بسیاری از خبرنگاران حاضر در وزارت کشور نسبت به این حضور نا امید شده بودند... ظاهراً علی خامنه ای از میان دو گزینه خاتمی و هاشمی، با ثبت نام هاشمی موافقت کرده است، اما این که شرایط و پیشنهادهای هاشمی را پذیرفته و نسبت به آنها اعلام تعهد کرده یا نه هنوز معلوم نیست... مهم ترین رویداد پس از ثبت نام هاشمی رفسنجانی، اعلام انصراف شماری از نامزدهای ثبت نام کرده در روزهای گذشته بود که در راس آنها آیت الله حسن روحانی قرار دارد و بدنبال وی محمد شریعتمداری، عارف و ... جدا از هر محاسبه ای که آنها روی مناسبات گذشته خود با هاشمی کرده باشند، مسئله می تواند چنین باشد که همگی فورا به یک نتیجه رسیده اند: کشتیبان را سیاستی دیگر آمده و هاشمی سوار بر این کشتی به میدان آمده است! بنابراین باید با او همآهنگ شد که در واقع همآهنگی با کشتیبانی است که با آمدن هاشمی موافقت کرده است! ◄
********************