«کوتاه و گويا»
********************
چهارشنبه 10 آبان 1391 ـ 31 اکتبر 2012
از هورا کشیدن مردم به نفع شاه آتش گرفتم
خامنه ای
سروش جعفری: سایت بازتاب به نقل از آقای کفعمی یا کتاب شرح اسم که زندگینامه خامنهای است (منبع مشخص نیست) خاطرهای از آیتالله خامنهای در دوران شاه را نقل کرده است. در این خاطره گفته شده که آقای خامنهای در زمانی که در زاهدان بوده در کنار آقای کفعمی چنین مشاهداتی کرده و بر زبان آورده است: «ششم بهمن آن سال اولین سالگرد رفراندم لوایح ششگانه بود. مسئولان استان حوالههای نان در اختیار آقای کفعمی گذاشته بودند که بین فقرا تقسیم کند. من هم چون منزل آقای کفعمی بودم و فقرا هجوم آورده بودند که این حوالهها را بگیرند ... به آقای کفعمی کمک کردم در تقسیم سهمیه نان.» خامنهای در ادامه افزوده است: «قرار بود به هر نفر حواله یک کیلو نان داده شود. کم آمد. قرار شد به هر خانواده حواله یک کیلویی بدهند. من شناسنامهها را میگرفتم و اسم [صاحبش را] توی دفتر وارد میکردم. مهر میکردم... یک وقت میدیدی خانوادهای هفت هشت نفر هستند و من یک کیلو نان حواله میدهم. اینها به خاطر همین یک کیلو گاهی دو روز یا یک روز مینشستند توی حیاط منزل آقای کفعمی، توی هوای سرد.» سرانجام به نوشتهی بازتاب آقای خامنه ای «دل آزرده از این وضعیت، روز ششم بهمن در خیابانهای زاهدان دید که خودروهای دولتی، همین طبقه از مردم فقیر و محتاج را سوار کرده، برای شرکت در مراسم سالگرد رفراندم، هورا کشیدن به نفع شاه و کف زدن برای اقدامات او جابه جا می کنند.» خامنهای با دیدن چنین صحنههایی گفته است: «آتش گرفتم که چطور این مردم فقیر بیچاره را اینطور فریب میدهند. خیلی عجیب روی من اثر گذاشت.»
********************
دوشنبه 8 آبان 1391 ـ 29 اکتبر 2012
همسر ژنرال لبنانی ترور شده تسلیت سفیر ایران را نپذیرفت
سايت العربيه
همسر وسام الحسن، رئیس اطلاعات پلیس لبنان، از استقبال سفیر ایران در بیروت که برای تسلیت حضور یافته بود، خودداری کرد. روزنامه های لبنانی مخالف ایران و حزب الله روز شنبه 27 اکتبر تصویری منتشر کردند که در آن سفیر ایران را در کنار همسر وسام الحسن در مراسم عزاداری نشان می دهد. وسام الحسن رئیس اداره اطلاعات پلیس لبنان هفته گذشته بر اثر انفجاری در بیروت جان خود را از دست داد. گروه 14 مارس ، رژیم بشار اسد و حامیان آن را به دست داشتن در این حادثه متهم کردند. ظاهراً عکس منتشر شده گویای این است که همسر وسام الحسن ، کاملاً نسبت به حضور سفیر ایران بی اعتنا بوده است. سایت لبنان نیوز به نقل از یکی از اعضای گروه 14 مارس نوشته است: "حتی اگر پاهای وی را ببوسی از شما گذشت نخواهد کرد ." یکی لبنانی دیگر درباره حضور سفیر ایران در مراسم عزداری گفته است: "شرم آور است اینها آدم می کشند و در تشیع جنازه اش نیز شرکت می کنند."
********************
جمعه 28 مهر 1391 ـ 19 اکتبر 2012
شاهزاده رضا پهلوی! شما را به آن خدای بزرگ ما را بیشتراز این خوارو ذلیل نکنید
دعائی نوشتهء باونديان ـ از شورای شاهنشاهی ایران
خدایا، تو این ملت بینوا را از این کارهای ايشان که «نمی خواهم چیزی بشوم» نجات بخش. خدایا، تو ایشان را هدایت فرما تا بیشتراز این مردم را بی ایمان نکنند. خدایا تو اندکی قدرت و توانائی و ارادهء رضا شاه بزرگ را در او نورافکن بفرما. خدایا، تو برزگواری افراد دلسوزی را برسر راه او قرار ده تا ایران ویرانه نشود. خدایا، تو می دانی و قادری حکمت توانا کنی که او براه راست مسئولیت خویش باشد. خدایا، تو دانی ایران من و ما شاه می خواهد و شاه بی مسئولیت به درد مملکت نمی خورد. خدایا، تو بهتر از همه دانی و ناظری که شاهان با قدرت همیشه سرفراز تاریخ بودند. خدایا، تو آگاهی که او همیشه ترا نگهبان ایران می خواند، اما خودش از نگهبانی سلطنت بدور است. خدایا، تو در راهنمائی انسان های قلم زن نیکوکردار قلمی دلسوزانه بر او وارد کن. خدایا، تو هفت هزار و پانصد سال نگهبانی شاهنشاهی ایران کردی، این جایگاه را دریاب. خدایا، تو فکر این پادشاه عدول کرده از سوگند را باز سازی مجدد کن. خدایا، تو نباید به ملت ایران پشت کنی ظلم و بیداد را بر این ملت ایست روا کن. خدایا، تو را سوگند می دهم به شرافت هرآنچه که تو عزیز می داری شورای شاهنشاهی ایران را سرفراز تاریخ گردان تا پرچم کاوهء آهنگر در پرچم شیر و خورشید نشان ما نقش زرین بندد. خدایا، ترا سوگند می دهم که ایرانیان را راهنما شوی که شورای شاهنشاهی ایران تنها راه سربلندی و عظمت ایران است و آن شوراهای من درآوردی به درد ملت ایران نمی خورد. خدایا، من از تو می خواهم آن بانوی نامدار بی باک لیدر درونمرز (شورای شاهنشاهی ایران) را در این ماموریت بزرگ تاریخی که جانفشانه ایستاده است یاری فرمائی و اراده او را پیروز و جاودانه تاریخ ایران کهن گردانی. خدایا ، من و یارانم همه با هم می گوئیم آمین و می دانیم سرانجام تو شیرزن دلاور ایرانی ایرانی را در تداوم شاهنشاهی ایران پیروزمند خواهی کرد. با احترام، باوندیان، بیست وسوم مهرماه ٢٥٧١ شاهنشاهی ایران.
********************
چهارشنبه 26 مهر 1391 ـ 17 اکتبر 2012
چاوز برای ظهور امام زمان دعا میکند!
رایزن فرهنگی سابق ایران در آرژانتین
بنا بر نوشتهء سايت «العربيه»، محسن ربانی، رئیس موسسهء اندیشهء شرق و رایزن فرهنگی پیشین جمهوری اسلامی ایران در آرژانتين، ادعا کرده است که هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا، برای ظهور امام دوازدهم شیعیان، دعا می کند. این در حالی است که چاوز از جمله رهبران جهان به شمار می آید که همچنان کمونیست است. ربانی در این باره گفته است: "فرق چاوز با رهبران چپ قدیمی آمریکای لاتین این است که وی علاوه بر اینکه دارای روحیهء انقلابی و همچنین طرفدار جمهوری اسلامی ایران است ذاتاً مخالف دین و دین داری در عرصهء حکومت و دیپلماسی نیست. چاوز بارها اعلام کرده بود که من مسیحی هستم و دین را قبول دارم." هوگو چاوز همپیمان جمهوری اسلامی ایران است. در سال های اخیر و همزمان با به قدرت رسیدن محمود احمدی نژاد در ایران، روابط دو کشور بیش از پیش نزدیک شده است. رایزن فرهنگی سابق ایران در آرژانتین در ادامه گفت: «در خاطر دارم که چاوز همین اواخر در دیداری که با یکی از رهبران فلسطین داشت از امام زمان نام برده بود. همچنین وی بیان کرده بود که امیدوار است حضرت مسیح و حضرت مهدی به زودی زود برای نجات جهان بیایند و دنیا را به صلح و عدالت دعوت کنند.»
********************
جمعه 21 مهر 1391 ـ 12 اکتبر 2012
انشاء الله مردان نیز همانند بانوان دارای پوشش اسلامی شوند
غلامعلی حداد عادل
به گزارش مهر، غلامعلی حداد عادل نماینده مردم تهران در مجلس بعد از ظهر پنجشنبه در همایش دانشجو، فرهنگ و هویت در گرگان گفت: ملت ایران ملتی با فرهنگ و با هویت است و یکی از خصوصیات آن پایداری در طول تاریخ است. او با اشاره به اینکه در دنیا چند تمدن از آغاز تاریخ مکتوب بشر حفظ شده که ایران از جمله آن است، اظهار داشت: رمز پایداری و ماندگاری ملت ایران در هویت آن است، زیرا تهدیدی برای هر ملتی است. وی سپس با بیان اینکه بانوان جامعه اکنون دارای لباس مشخص و الگوی حجاب اسلامی هستند عنوان کرد: متاسفانه ما مردان هنوز از لباس های تقلیدی اروپایی استفاده می کنیم و انشاء الله مردان نیز همانند بانوان دارای پوشش اسلامی شوند. حداد عادل بیان داشت: ملت ایران همواره بزرگ است و باید عظمت ملت ایران به بدرستی تبیین شود. ملت ایران با انقلاب اسلامی اعتماد به نفس پیدا کرد و باید عظمت خود را حفظ کند.
********************
چهارشنبه 19 مهر 1391 ـ 10 اکتبر 2012
بیانیهء حزب مشروطهء ایران (لیبرال دمکرات)
در رابطه با ابتکار تشکیل «کنگرهء شورای ملی ایران»
از آنجا که، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، پایبند به استقرار نظام پادشاهی مشروطه در ایران است، و از آنجا که، این حزب دوش بدوش همه احزاب، سازمانها و شخصیتهای دمکرات و دگراندیش در مسیر همبستگی نیروهای مبارز و ملی از هیچگونه کوششی دریغ نکرده است، و از آنجا که، برای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) جای شادی و افتخار است که اندیشهها و باورهای پایهای منشور این حزب و بیانگذارش، شادروان داریوش همایون، کماکان الهام بخش نسل جوان ایران شده است، و از آنجا که، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در طول دو دهه دوران مبارزات افتخار آمیز خود در گذارهای گوناگون نشان داده است که همواره با هرکنش و جنبشی برای رهائی، سربلندی و تامین صلح و امنیت در ایران کوشا بوده و به استقلال، تمامیت ارضی و یگانگی ملت ایران، دمکراسی، و اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوسته به آن پایبند بوده است، اکنون نیز ابتکار تشکیل " کنگره شورای ملی ایران" را به فال نیک گرفته و آرزومند پیروزی آن در راه رهائی و سربلندی ایران میباشد. پاینده ایران. زنده باد ملت ایران.
نظر بهمن زاهدی، سردبير سايت حزب مشروطهء ايران
با اینکه من عضور شورای مرکزی حزب نیستم، ولی میتوانم نظر خود را بدهم و سعی بر این داشته باشم که پاسخی به سوالات شما داده باشم. یک بیانیه با اعلامیه فرق میکند. در اعلامیه تمامی مواضع و تصمیمهای سیاسی حزب نسبت به موضعی شفاف میشود. حزب، «تشکیل کُنگره شورای ملی ایران» را به فال نیک میگیرد، بدین معناست که حزب منشور پیشنهادی را تا زمانی که به تصویب نرسد مورد بررسی قرار نخواهد داد (منشور حزب محتوای والاتر از این منشور پیشنهادی دارد). زمانی که کُنگره شورای ملی ایران تشکیل شد و منشور نهایی و تصویب شدهای به بیرون داد. حزب میتواند بطور شفاف در مورد آن منشور موضعگیری کند. [در عين حال] ظرف چند هفته گذشته هیچگونه شفافسازی چه از لحاظ افراد تنظیم کننده منشور و چه اهداف آینده این شورا مشاهده نشده است. با شوراهای «امام زمانی» حزب نمیتواند همکاری کند، چون طرف مقابل نمیخواهد که مورد شناسایی و سنجش عموم قرار گیرد. تا زمانیکه افراد تشکیل دهنده (انتخاب شده) شورای ملی و اهداف آن شورا مشخص نشدهاند، حزب با این شورای موقت همکاری نخواهد کرد. شورای مرکزی حزب خوشبختانه همانگونه که نوشته بودم راه «همایونی» را انتخاب کرده و حزب در جلسه دوم آنان شرکت خواهد کرد. تا آن زمان با شورای موقت همکاری نخواهیم کرد و برعلیه آنان هم کاری نخواهیم کرد.
********************
جمعه 14 مهر 1391 ـ 5 اکتبر 2012
خبرآنلاین که این خبر را منتشر کرده و می نویسد حجت الاسلام قرائتی پیشنهاد کرد که: «دانشجویان پسری که امکان ازدواج ندارند اما تمایل دارند که ازدواج کنند، میتوانند با زنان بیوه جوانی که آمادگی دارند ازدواج کنند تا پس از اینکه تحصیلاتشان به پایان رسید بروند و ازدواج کنند.... ازدواج موقت تنها راه زنان بیوه است و جز ازدواج موقت، راه حلی نیست، منشا تهاجم فرهنگی در کشور ما از غریزه جنسی است.» از مهرداد درویش پور، جامعه شناس خواستم در مورد همین جمله تکان دهنده توضیح دهد که حق ارضای تمایلات جنسی را به پسران می دهد، دختران را نادیده می گیرد و حق آن زن بیوه ای را پایمال می کند که سال ها همبستر کسی می شود که ممکن است به وی دلبستگی پیدا کند اما ناچار است پس از ارضا کردن تمایلات پسر دانشجو و پس از این که او توانست ازدواج رسمی کند، از او جدا شود. مهرداد درویش پور می گوید این راه حل ها آنچنان بیمارگونه و ناهنجار است که انسان باور نمی کند در قرن بیست و یک با چنین پیشنهادهائی روبرو بشود. او این صیغه برای برخورداری از روابط جنسی را نوعی فحشای مشروع شده توصیف می کند. البته حجت الاسلام قرائتی فراتر می رود و با لحنی دلسوزانه می گوید : «در گذشته از سوی دادستان تهران اعلام شد پانصد هزار زن جوان بیوه در کشور وجود دارد، شاید اکنون تعداد این زنها به یک میلیون نفر رسیده باشد، در این زمینه این زنها چه راهکاری برای اینکه به گناه نیافتند، باید در پیش گیرند؟ آیا باید همه این افراد خودشان را حفظ کنند؟ یا اینکه باید گناه کنند و بسوزند و بسازند؟» حجت الاسلام قرائتی سپس می گوید : " خانم های دانشجو با لباسهای کرم و سبز کم رنگ به کلاسهای درس بروند. هیچ دانشجویی دختری نباید با لباس مشکی بر سر کلاس درس حاضر شود، چون : لباس مشکی برای خیابان است و رنگها در روح اثر دارند." و در مورد جدائی جنسیتی پیشنهاد می کند که "دختران و پسران باید در دانشگاه از هم جدا شوند، به عنوان نمونه آقایان صبحها و خانمها بعدازظهرها سر کلاس درس حاضر شوند." این سخنان درحالی زده می شود که مدير كل دفتر برنامه ريزي ازدواج و تعالي خانواده وزارت ورزش و جوانان، گفت: با وجود نقد برخي از افراد به ازدواجهاي دانشجويي، بررسی دفاتر ثبت اسناد و ثبت احوال نشان می دهد که ازحدود سال 80 تا اواخر سال 90، درصد پاييني از ازدواجهاي دانشجويي منجر به طلاق شده است مسعود اميني در گفتوگو با ايسنا، می افزاید : "ازدواج دانشجويي باعث افزايش ضريب امنيت زندگي دختر و پسر بويژه دختران شده است، چرا كه آنان بيشترين آسيب را از طلاق ميبينند." این مقام سپس در سخنانی شگفت بر انگیز می گوید : «به قوه قضائيه پيشنهاد كردهايم كه به سادگي اجازه طلاق به زوجين داده نشود، چرا كه در حال حاضر آستانه تحمل دختران و پسران كم شده است بنابراين بايد به آنان آموزشهاي لازم را بدهيم.»
********************
دوشنبه 10 مهر 1391 ـ 1 اکتبر 2012
سالانه 180 هزار نخبه ایران را ترک میکنند
همشهری جوان
مجله «همشهری جوان»، در گزارشی به نقل از صندوق بینالمللی پول، از خروج سالانه حدود 180 هزار نخبه از ایران خبر داد. بر اساس این گزارش، خروج این تعداد از نخبهها معادل خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از ایران است. مهمترین بخشهای این گزارش به این شرح است:
از مجموع 225 دانش آموز ایرانی که در سالهای 1372 تا 1386 در 53 المپیاد جهانی شرکت کردند بیش از 140 نفر، معادل 62.9 درصد آنها، هم اکنون در یکی از دانشگاههای مطرح دنیا در آمریکا و کانادا تحصیل میکنند. ه
در حال حاضر 69.2 درصد مدال آوران در المپیاد فیزیک، 76.7 درصد ریاضی، 50 درصد کامپیوتر و 50 درصد شیمی عضو دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برتر و تاثیر گذار دنیا هستند. ه
آمریکا حدود 10 هزار دانشجوی ایرانی، بیش از 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بالای 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالی را در خود جای داده است. ه
مطابق آماری که سال گذشته ارائه شده و حتماً تا امسال رشد چشمگیری داشته، حدود 10 هزار دانشجو در هند به سر میبرند و 10 هزار دانشجوی کارشناسی و 3500 دانشجوی تحصیلات تکمیلی ایرانی در مالزی شاغل به تحصیل هستند. ه
مطابق آماری که منتشر شده، 94 درصد از المپیادیهای رفته از ایران از فارغ التحصیلان دانشگاه شریف بودهاند و بیش از نیمی از آنها روانه آمریکا شدهاند. ه
طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال 87 روزانه دو نفر با مدرک دکترا، 15 نفر با مدرک کارشناسی ارشد، و صدها نفر با مدرک کارشناسی از کشور مهاجرت کردهاند. ه
بیشتر از 4.5 میلیارد دلار از سرمایههای ایران به صورت نیروی انسانی متخصص به آمریکا و شش میلیارد دلار دیگر به کشورهای اروپایی منتقل شده است. ه
مجموع این سرمایه برابر با یک ششم کل بودجه کشور در سال گذشته و برابر با بیش از 200 میلیون بشکه نفت است. ه
آماری که معاون امور اسناد هویتی سازمان ثبت احوال دربارهء ایرانیان خارج از کشور در اختیار رسانهها قرار داده، نشان میدهد که آمریکا، امارات متحده عربی، انگلیس، کانادا، آلمان، فرانسه و سوئد با میزبانی از سه میلیون و 495 هزار ایرانی، اصلیترین مقصد ایرانیان مهاجرند.ه
********************
بحران بانک ها، یا آغاز فروپاشی نظام؟
شهرام فریدونی
یکی از مهمترین نشانه های آغاز فروپاشی یک رژیم، عدم کفایت آن رژیم در زمینهء تامین امنیت جانی و مالی (بخوانید پولی) مردم کشوری است که بر آن حکم میراند.
تصور اینکه انسان یک روز از خواب بیدار بشود و بفهمد که حساب بانکی او و دارو ندار خانوده اش، که سالها برایش زحمت کشیده، خالی و یا مسدود شده است، و یا ارواق بها داری که او برای تضمین آینده اقتصادی خود و خانواده اش، خریداری کرده بی ارزش شده اند، مو را بر اندام هر انسان عاقلی راست میکند.
با توجه به سیر وحشتناک سعودی ارز و سقوط بدون کنترل ریال، و همچنین وضعیت طلا و روند سریع بسته شدن کارخانه ها و فقر و بیکاری و...، بنظر می رسد که رژیم موسوم به جمهوری اسلامی (ج.ا) و در راس آن آقای خامنه ای، با نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن تمام قواعد اقتصادی و اندرزهای اقتصاد دانان غیر وابسته، موفق شده اند که کشور ایران و نظام اقتصادی آن را به سمت همین کابوسی ببرند که مثالش در بالا آمد.
برای صحت این مدعا اشاره می کنم به خبرهایی که اینروزها بوفور در رسانه ها درج میشوند. خبر هایی که همگی حاکی از این اند که نفس بانکهای جمهوری اسلامی بشماره افتاده است و اینکه این بانکها به عناوین مختلف از پرداخت پول به مشتریان خود امتناع می کنند. برای نمونه توجه کنید به خبر اخیرسایت گویا نیوز.
گویا نیوز می نویسد: «برخی شعب بانک های کشور که در قالب سپرده های ارزی و اوراق مشارکت ارزی برای پروژه های نفتی، مبالغ هنگفتی ارز را از مردم با درصد سود هفت و هشت درصد جذب کرده اند، اکنون در برابر مراجعه مشتريان خود برای دريافت سود يا اصل سپرده ها، اظهار می کنند ارز داخل حساب های ارزی قابل پرداخت نبوده و تنها معادل ريالی آن به قيمت ۱۲۲۶ تومان قابل پرداخت است».
از دید اینجانب، هر ایرانی باید بدقت مراقب منافع شخصی خودش، خانواده اش و کشورش در مقابل این سیستم فاسد، غیر قابل اعتماد و ناکارآمد باشد و الیت جامعه نیز، با توجه به نشانه های بسیار قوی فروپاشی، باید از همین امروز در تدارک تهیه برنامه معقولی برای جمع کردن هرج و مرج اجتماعی، امنیتی و اقتصادیی که فروپاشی این نظام بهمراه خواهد داشت باشد، چرا که باید مطمئن باشیم که این رژیم، هر چه را در توبره خود بگذارد و ببرد، مشکلات و تبعات سیاستهای ضد ایرانی خودش را برای ما بجای خواهد گذارد. امری که بنوبه خود مسئولیت الیت جامعه را در این خصوص پررنگتر میکند. بزبان دیگر، الیتی که در شرایط کنونی ( حالا هر که میخواهد باشد)، بجای طرح و ارائه یک برنامه منظم برای آینده، همچنان اولویت خودش را بر روی اجرای شوهای تلویزیونی و تفاسیر کیلویی و بیهوده و افشاگری های خسته کننده و تکراری قرار بدهد، دستکمی از «روشنفکران» عوامزده وبغایت بیسواد و البته بی بصیرت سال سیاه 1357 نخواهد داشت.
********************