دربارهء استبداد و فرهنگ استبدادی
ما
بخش نخست: طرح چند پرسش
احمد سیف
آیا
فکر می کنید در جامعه و فرهنگ ما چيزی به نام «چماق»، همین طور
بیخودی، این نقش برجستهء تاریخی را ایفاء کرده است و می کند؟ ...
به نظر من، تنها تفاوتی که در ذهنیت های ما وجود دارد، و یا
موضوع اختلاف نظری که با هم داریم، اغلب بر سر «تراش» این چماق
است نه «خود» آن! برای این که فکر نکنید همین طور هوائی چیزی می
گویم، اشاره می کنم به آنهائی که در فرنگستان می ریزد و جلسه
دیگران را بهم می زنند و اين کار را دقیقاً به همان صورتی که
لباس شخصی ها و حزب الهی های داخل کشور این کار را می کنند؛ کار
آنها درست از همین «فرهنگ چماق دوست» ما متأثر است.
=========================================================
مهران
مدیری و روشنفکران
امیر احمدیآریان
ايراد
دقیقا از کسانی است که مدیری را در جبهه خود فرض میکردند،
او را به نوعی ستون پنجم خود میدانستند
که در صدا و سیما نفوذ کرده و از طریق خلاقیت بالا و قدرت
طنزپردازیاش،
وضعیت موجود را به نقد میکشد
و در برابر چشم
پنجاه
میلیون بیننده مسائلی را مطرح میکند
که دیگر برنامههای
تلویزیون خوابش را هم نمیبینند.
این توهمی که جامعه روشنفکری ایرانی درگیر آن شده بود، نمونهای
است گویا از قدرت ایدئولوژی، از این که ایدئولوژی چنان میتواند
چهرهء واقعیت را مخدوش کند که حتی کسانی که ادعای درک وضع موجود
را دارند فریب آن را میخورند.
=========================================================
پرسيده شده که چرا تاکنون جامعهء سیاسی غیر مذهبی موفق نگردیده
است آن حس اعتماد لازم را در بین جامعه شهروندی نسبت بخود جلب
کند و یا همهء بخش های اپوزیسیون را با یگدیگر هم پیمان کند؟..
آیا علل همه ی این شکست ها ودرهم ریختگی ها نا روشنی هدف های
سیاسی اپوزیسیون غیر مذهبی در بین افکار عمومی جامعه نیست؟ و یا
نه اينکه اساسا ً جامعه سیاسی عرفی فاقد آن مدنیت و فرهنگ تفاهم
است که بتواند در لحظات سرنوشت ساز که بنیادهای سیاسی، اقتصادی،
فرهنگی و اخلاقی درکشور در سراشیبی سقوط قرار گرفته اند به
تدبیری دوراندیشانه برای نجات ایران دست یابد؟
=========================================================
حجاب، چالشی همیشگی!؟
منیره کاظمی
متاسفانه در طی سالیان گذشته شاهد آن هم بوده ایم که در خارج
کشور اکثر ایرانیان آکادمیک حوزهء مطالعات زنان و علوم انسانی به
علت تحت تأثیر بودن فضاهای دانشگاهی از افکار پست مدرن و به
دنبال آن تئوری نسبیت فرهنگی، تحقیق و پژوهش درباره حجاب اجباری
را رها کرده و بار سنگین این قضیه تنها بر دوش اکتیویست ها برجای
مانده بود و این مورد دادن بهای لازم به معضل حجاب را با مشکلات
عدیده ای روبرو ساخت.
=========================================================