بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

چهارشنبه 22 خرداد ماه 1392 ـ  12 ماه ژوئن 2013

سمینار شورای ملی ایران در تورنتو

نقل از نشريهء شهروند

یکشنبه دوم جون 2013 دومین نشست شورای ملی ایران به همت دکتر کاوه راد و زرین محی الدین از اعضای شورای ملی در هتل شرایتون خیابان کوئین در ساعت 4 بعدازظهر برگزار و در پنلی  با حضور شاهزاده رضا پهلوی، زرین محی الدین، رضا پیرزاده، نازیلا گلستان، و نیز محمدرضا حیدری و شاهین نژاد از طریق اسکایپ پی گرفته شد.

در ابتدا دکتر کاوه، راد از برگزارکنندگان این مراسم، ضمن خوش آمد گویی به شرکت کنندگان از جمله گفت:”امروز در شهر تورنتو برای اولین بار میزبان اعضای شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد می باشیم. شهر تورنتو و کشور کانادا برای جامعه ایرانی از ویژگی های خاصی برخوردار است.  تمرکز، تنوع و موفقیت های بسیار در این جامعه از ویژگی های بارز آن است. جامعه ایرانی به طور کل دارای تنوع عقاید و علایق در تمام صحنه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. جامعه ایرانی مقیم کانادا نیز از این قاعده مستثنا نیست. وجود این تنوع ها به همراه فضای ایجاد شده از طرف کشور کانادا امکان برقراری گفت وگوهایی از این دست را فراهم تر کرده است. با احترام به همین تنوع افکار و عقاید است که ما امروز در این جلسه گرد آمده ایم.”

از راست: رضا پهلوی، زرین محی الدین، رضا پیرزاده، نازیلا گلستان

سپس آقای رضا پیرزاده در مورد شکل گیری ایده ی شورای ملی توضیحاتی داد و گفت،  ایده شورای ملی برای انتخابات آزاد بعد از اتفاقاتی که چهار سال پیش  رخ داد و در پی آن حرکت های اعتراضی مردم همراه با شعار “رأی من کو؟” شکل گرفت و به این صورت مردم ایران پیام خود که درخواست برگزاری یک انتخابات آزاد، سالم و عادلانه را داشتند به سراسر جهان رساندند. در نتیجه، این ایده برای ما پیش آمد که نباید گذاشت این جنبش از بین برود و این درخواستِ کاملا مشروع مردم ایران بی جواب بماند. در این زمان بود که با پشتیبانی شاهزاده رضا پهلوی و دوستان دیگر که از طیف های مختلف هستند و در ارتباط دائمی با درون ایران، متنی به عنوان متن پیشنهادی یک حرکت ملی برای برگزاری انتخابات آزاد بخصوص از درون زندان های جمهوری اسلامی ایران از طریق زندانیان سیاسی به دست مان رسید، با این درخواست که حال که شما در خارج کشور هستید و آزادی بیان دارید، وظیفه دارید که بلندگوی ما و در اصل سخنگوی درخواست های مردم ایران باشید.

متن اولیه را با کنشگران سیاسی از طیف های مختلف چه چپ، چه راست، چه جمهوریخواه، چه مشروطه خواه و هر طیف دیگری مطرح کردیم که تا آن جایی که ممکن است افکار و خواسته های همه در این منشور حضور داشته باشد و بعد از ماه ها گفت و گو و جلسات مختلف در ماه سپتامبر 2012  این منشور پیشنهادی که در اصل 44امین نسخه اش بود، در وب سایت فراخوان ملی منتشر شد و همان طور که می دانید  بیش از 25 هزار نفر در داخل و خارج از ایران آن را امضا کردند. باعث خوشحالی و تعجب است که در بین امضاها از طیف های مختلف بود.

تصمیم بر این بود که این حرکت باید کاملا حرکت مردمی باشد، حرکت ملی باشد، از پائین به بالا شکل بگیرد،  و در این حرکت کسی، کسی را دعوت نمی کند، همه داوطلب هستند و باید در شفافیت کامل شکل بگیرد.

چند ماه بعد برای این که بتوانیم مجمع موسس شورای ملی را برگزار کنیم، خوب نیاز به امکاناتی بود که تصمیم بر این شد که از هموطنان عزیز کمک بگیریم. بر این اساس بود که مجمع موسس شورای ملی در 27 و 28 اپریل 2013 (7 و 8 اردیبهشت) در نشست دو روزه در پاریس برگزار شد و در اصل اساس نامه شورای ملی و منشور شورای ملی به تصویب رسید و سه نهاد شکل گرفت. شورای عالی، شورای ملی و دفتر سیاسی که شاهزاده رضا پهلوی به عنوان سخنگوی شورای ملی انتخاب شدند و در حقیقت پروسه برگزاری انتخابات آزاد  از آن روز شروع شد.

ـ هدف شورای ملی فقط و فقط رسیدن به شرایط لازم و کافی برای برگزاری انتخابات آزاد است.

ـ شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد یک پارلمان در تبعید نیست.

ـ شورای ملی ایران برای برگزاری انتخابات آزاد یک دولت در تبعید نیست.

شورای ملی تنها هدف سیاسی اش رسیدن به شرایط لازم و کافی  است که در آن شرایط ما ایرانیان  بتوانیم یک انتخابات آزاد  و سالم برای اولین بار در ایران داشته باشیم و با افتخار این را در تاریخ مان به ثبت برسانیم که سرنوشت خودمان را خودمان تعیین کنیم و اعضای شورای ملی قسم خورده اند که تا آن روز از پای ننشینند.

پس از آن زرین محی الدین طی سخنانی کوتاه تأکید کرد که مشخصا به عنوان یک زن در این سی و چند سال در حکومت جمهوری اسلامی نه تنها حقی بر حقوقش افزوده نشده، که بسیاری از حقوق نیز از او به عنوان یک زن سلب شده است. و اظهار امیدواری کرد که روزی در سایه تلاش و مبارزه زنان و مردان ایرانی در کنار هم، زنان ایرانی به حق انتخاب آزاد برسند و هیچ گونه نگرانی از سانسور و تبعیض نداشته باشند.

در ادامه، نازیلا گلستان در سخنانی چند گفت: بعد از این که مجمع عمومی شورای ملی برگزار شد، دبیرخانه شکل گرفت و دوستان زیادی تماس گرفتند که با شورا همکاری کنند. من سعی می کنم اطلاعات دوستان را به روز کنم. اخبار روز این است کمیسیون تکنولوژی شکل گرفت و دوستان در حال ساختن تارنما هستند. و کمیته های دیگر در حال شکل گیری اند. آن چه مهم است این است که همه ی هم میهنان با هر نوع اندیشه و سلیقه و اعتقادی شورای ملی را خانه ی خود بدانند و دست به دست هم بدهند تا روزی برسد که در کشور خودمان انتخابات به معنای واقعی آزاد برگزار کنیم، بدون آن که همدیگر را متهم کنیم که چرا چنین اندیشه و اعتقادی داریم و یا باورمان چیست. بدون برچسب زنی و انگشت اتهام نشان دادن به یکدیگر، کاری که جمهوری اسلامی در طول این سی و چند سال با ما کرد که در بین ما ایرانی ها اختلاف به وجود آورد و هر که را با انگ و برچسبی از دیگری جدا کرد. کاری که ما باید بکنیم این است که هر کسی با هر  نوع تخصص و دانش و علاقه ای که دارد در کمیسیون های گوناگون مثل کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون آشتی ملی، کمیسیون نافرمانی مدنی همکاری کنیم تا روزی برسد که در یک روند آزاد، انتخابات آزاد را در کشورمان برگزار کنیم.

در این جا قرار بود که آقای محمدرضا حیدری از طریق اسکایپ در پیوند با آشتی ملی صحبت کند که به دلیل نقص فنی به تأخیر افتاد، و آقای پیرزاده از این فرصت استفاده کرد و نکاتی چند را تأکید کرد و گفت:

ـ دوستان شورای ملی یک حزب سیاسی نیست.

ـ یک تفکر و ایدئولوژی خاص سیاسی ندارد.

ما همه اعتقاد به یک سری باورهای مشترک داریم. از جمله:

- جدایی نهاد دین از نهاد دولت

- احترام به اعلامیه جهانی حقوق بشر

- برابری کامل زن و مرد

شورای ملی یک حرکت مردمی و از پائین به بالاست. و انتخاب مسئولان دفتر سیاسی و یا شورا به این معنا نیست که دوستانی که در این چند ماه نتوانسته و یا مایل نبوده اند به شورا بپیوندند در بسته است و دیگر نمی توانند همکاری را شروع کنند. برعکس در اساسنامه شورای ملی کاملا واضح آمده که همگی به راحتی هر لحظه که اراده کنند می توانند به این مجمع بپیوندند و جا و فضای بسیار زیادی برای همکاری وجود دارد. هم در دفتر سیاسی و هم در شورای ملی چندین کرسی خالی باقی مانده و در کاملا باز است و شورا نیاز به همکاری کل ایرانیان در سراسر جهان دارد و هم اکنون در شهرهای مختلف کمیته های محلی در حال شکل گیری هستند که از طریق رسانه ها اخبار آنها به گوش مردم خواهد رسید. و در هر شهری مسئولان محلی باید با نهادهای مردمی و دولتی ارتباط بگیرند و فعالانه خواست مردم را به گوش نهادهای حقوق بشری و دولتی برسانند.

پس از آن خانم محی الدین توضیحی در مورد منشور91 و شورا داد و گفت، هم زمان با تشکیل شورای ملی، منشور 91 نوشته شد  که برخی دوستان تصور می کردند که این دو در رقابت با هم اند که چنین نیست، بلکه مکمل یک دیگرند. خوشبختانه چند تن از نویسندگان منشور 91 در جمع هستند که ازشان خواهش می کنیم خودشان در این مورد توضیحاتی بدهند.

مهرداد حریری در نشست شورای ملی ایران درباره منشور نود و یک توضیح داد

دکتر مهرداد حریری از سوی منشور 91 توضیح این مهم را به انجام رساند و گفت، منشور 91 و منشور شورای ملی در دو سطح مختلف هستند. منشور 91 رویکرد سیاسی ندارد و رویکردش اخلاقی ست و  نگاه می کند به مجموع ارزش هایی که ما در ایران آینده مان، در ایران دمکراتیک مان می خواهیم داشته باشیم و این که جامعه چه ویژگی هایی باید داشته باشد. در حالی که منشور شورای ملی سیاسی ست و بر اساس یک سری اصول سیاسی برای پیش بردن یک حرکت سیاسی خاص در یک مقطع خاص نوشته شده است، که نیروهای سیاسی مختلف حول آن بتوانند یک مسئله سیاسی را پیش ببرند. بنابراین این دو منشور کاملا متفاوت هستند، یکی بر اخلاق سیاسی تأکید می کند و دیگری بر کنش سیاسی خاص. اما این دو در تضاد با هم نیستند و می توانند مکمل یک دیگر باشند.

در ادامه ی جلسه، محمدرضا حیدری سخنگوی کمپین سفارت سبز و عضو دفتر سیاسی شورای ملی ایران که از راه دور در این نشست سخن می گفت در پیوند با عملکرد جمهوری اسلامی بعد از ماجرای انتخابات 1388 گفت: “پس از گذشت چهار سال از ماجرای انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 حکومت اسلامی کاملاً ملت ایران را در داخل کشور به گروگان گرفته و می خواهد با اقدامات سرکوبگرانه، و رعب و وحشت  و ایجاد یأس و ناامیدی در مردم، از برقراری دموکراسی در ایران جلوگیری کند.

همچنین با پیگیری برنامه های مشکوک هسته ای و جاه طلبانه کشور ما ایران را در آستانه ی یک جنگ دیگر قرار دهد.

لذا وظیفه تک تک ما ایرانیان در خارج از کشور، این است که به مردم داخل ایران امید داده و با حمایت و اتحاد خود در قالب شورای ملی ایران به کمک آنها آمده تا پتانسیل نهفته در مردم کشور که همانند آتش زیر خاکستر می باشد، دوباره زبانه کشد.

اصل اول مورد توجه ما در کمپین سفارت سبز در فراخوان شورای ملی، موضوع آشتی ملی ست تا بر اساس آن تمام نیروهای مخالف حکومت اسلامی را در داخل کشور به سوی فراخوان منشور شورای ملی حرکت دهیم و با ایجاد امنیت روحی،  آنها را در پروسه رهائی ملت ایران از حکومت استبدادی اسلامی همراه سازیم.

همچنین دول دموکراتیک دنیای امروز نیز می توانند با انجام تحریم سیاسی حکومت اسلامی همانگونه که دولت کانادا در این امر پیش قدم بوده، این امید را به ملت ایران بدهند که جامعه جهانی حاضر به مماشات با جمهوری اسلامی در خصوص مسائل مهمی چون نقض حقوق بشر و دموکراسی نخواهد بود.

آنها باید حکومت اسلامی را مانند حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی و رژیم یان اسمیت در  رودزیا با تحریم سیاسی، مجبور به گفت وگو با اپوزیسیون واقعی ملت ایران برای انجام انتخابات آزاد در چارچوب میثاق های بین المللی و سازمان ملل نمایند.

پس از آن شاهین نژاد از طریق اینترنت در پیوند با نافرمانی مدنی گفت که نافرمانی مدنی یکی از ابزارهای اصلی ملتهای دربند در پیکارشان با قدرتهای حاکم برای دستیابی به آزادی بوده است که برای نخستین بار با رهبری گاندی علیه استعمار بریتانیا به کار گرفته شد. سپس در دهه هشتاد میلادی در چکسلواکی پیشین و در سال های بعد، در کشورهای حوزه بالتیک علیه شوروی به کار گرفته شد و به پیروزی  این ملل انجامید. همچنین در جریان انقلاب های رنگی در گرجستان و اوکراین، کارایی نافرمانی مدنی به عنوان مبارزات به دور از خشونت و منتهی به پیروزی، به اثبات رسید.

در ایران نیز می توان از روش های پرشمار نافرمانی مدنی برای ناتوان سازی حکومت بهره گرفت. از تحریم انتخابات رژیم تا عدم شرکت در مراسم حکومتی مانند دهه فجر، پرداخت کمک های خیرخواهانه به نیازمندان به جای بنیادهای مالی رژیم مانند کمیته امداد امام، بیرون کشیدن سپرده های بهره گیر از صندوق های وابسته به ارگان های نظام، عدم استفاده از پرچم حکومتی جمهوری اسلامی، شعارنویسی بر روی اسکناس، نخریدن کالاهای وارداتی توسط سردمداران نظام و پشت کردن به هنرمندان و فعالان اجتماعی و فرهنگی پشتیبان نظام از جمله روش های کم هزینه نافرمانی مدنی است. طبیعتا با همراهی گسترده مردم، این روش ها در آینده با روش های موثرتری همچون اعتصابات، تحصن ها و تظاهرات تکمیل خواهند شد.

سپس پیام شورای ملی توسط سخنگوی این شورا شاهزاده رضا پهلوی خوانده شد.(متن کامل پیام در همین شماره ی شهروند چاپ شده است.)

و در آخر بعد از پرسش و پاسخ، با چرخاندن صندوق نمادین رأی از شرکت کنندگان خواسته شد چنان که مایلند بر روی تکه های کاغذی که پخش شده بود بنویسند رأی من: انتخابات آزاد، و نیز از دیگر ایرانیان در سراسر جهان خواسته شود که چنین کاری را بکنند و رأی شان را به سفارتخانه های کشورهای دمکراتیک در ایران و یا دفتر سازمان ملل بفرستند تا بدین وسیله  به تمام دنیا اطلاع رسانی کنند و بگویند ما حق رأی داریم و رأی می دهیم، ولی نه به صندوق های جمهوری اسلامی، چرا که این صندوق ها به خون جوانان و مردم ایران آلوده هستند.

گزارش تصویری این نشست را در لینک زیر می توانید ببینید:

http://www.youtube.com/watch?v=pAIsVBZKfTA&feature=youtu.be

عکس ها از شاهرخ بی نیاز

 

انتخاب با ماست؛ برای ما انتخاب کنند، یا ما برای خود انتخاب کنیم

 متن زیر پیام شورای ملی ایران است که  در نشست این شورا که روز یکشنبه 2 جون 2013 در تورنتو برگزار شد، توسط سخنگوی آن، شاهزاده رضا پهلوی، خوانده شد. گزارش این نشست را در شهروند همین شماره بخوانید.

 

هم میهنان،

سرزمین گسترده ایران با تنوع اقلیمی اش، با پانزده مرز آبی و خاکی، با ذخایر غنی زیرزمینی و معدنی، سرزمینی با جمعیت جوان و خلاق، یکی از مطلوب ترین شرایط جغرافیایی و انسانی را برای یک اقتصاد پویا و پایدار فراهم نموده است. ایران «موزه همیشه زنده دنیا» دارای تاریخ و فرهنگ دیرینه ای است که بازتاب این تمدن کهن در گوشه و کنار جهان به چشم می آید.

افسوس، بخش بسیار بزرگ این امکانات بی همتا در کشورمان، در رویارویی با بن بست های برآمده از نظام سیاسی جمهوری اسلامی، به هرز رفته و می رود.

سخنگوی شورا، شاهزاده رضا پهلوی، پیام شورای ملی ایران را خواند

جمهوری اسلامی با اعمال سیاست های اقتصادی ویرانگر، اختلاس های کلان و با سوء استفاده از ثروت های کشورمان برای تأمین رانت های حکومتی و برای تقویت ایدئولوژی تمامیت خواه ولایت فقیه، کشورمان را در منجلاب فقر و فلاکت و انزوای بین المللی فرو برده و مردم ایران را به جایی رسانده است که در شرایط دشوار معیشتی به سر می برند.

تحمل گرانی های کمرشکن، بیکاری، اعتیاد، فقر و فحشا و همه تنگناهای اقتصادی برای مردم ایران از آن روی دردناک است که کشور ما از امکاناتی بی بدیل برخوردار است.

در بخش تکنوکراتیک کشور، چهره هایی گاه صادقانه، از دولت «اصلاحات»  تا دولت «کودتا» برای بهبود سامانه ی اقتصادی کشور تلاش های زیادی انجام دادند که در شنزار جمهوری اسلامی فرو رفت و آنها با سقوط رویاهای خود دریافتند که ـ اقتصاد مافیایی ـ تنها الگویی است که نظام جمهوری اسلامی ارائه داده است. بر همگان روشن است که همزیستی جمهوری اسلامی و پیشرفت اقتصادی، جمع اضداد است و می بایست از این شرایط گذر کنیم.

تامین امکانات برابر در عرصه های آموزشی و بهداشتی برای هر ایرانی، نیازمند بازسازی این اقتصاد فروپاشیده است. برای آبادانی و اقتدار کشورمان و دستیابی به اقتصادی فرانفتی و پایدار می بایست ـ فضای اعتماد ـ به نیروهای خلاق از کارگران، سرمایه گذاران، صادرکنندگان، تکنوکرات ها، فرهنگیان و مخترعان کشورمان بازگردانده شود تا به فردای خود امیدوار باشند و زیر پرچم حکومت قانون به کشور بتوانند خدمت کنند.

مهم آن که اقتصاد ملی پویا و سالم نیازمند شرایط بین المللی مساعد است. ما می بایست به ـ جای ستیزه جویی ـ با دیگر کشورها به یکی از ـ ستون های استوار همگرایی منطقه ای ـ بدل شویم و در ـ راستای منافع ملی کشورمان ـ در سازمان های اقتصادی بین المللی نقشی فعال بر عهده بگیریم و برای دستیابی به بازارهای جهانی و برخورداری از سرمایه و تکنولوژی پیشرفته، بهترین روابط را با قطب های پویای اقتصادی برقرار نماییم.

 

ایجاد فضای اعتماد و رسیدن به اقتصادی پویا و پایدار مستلزم داشتن فضای سیاسی آزاد، سالم و عادلانه برای ایجاد بستر اندیشه های گوناگون سیاسی در چارچوب فعالیت آزاد احزاب مختلف است. امروز جامعه ایران در فقدان یک حکومت قانونمند و پایبند به اصول جهانشمول، کشور ما را به بن بست نهایی رسانده است.

در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی از آغاز حکمرانی خود در روند یک همه پرسی غیر سالم و ناعادلانه به رهبری آیت الله خمینی با حذف دیگر گزینه ها و به رأی گذاشتن تنها یک گزینه نوع نظام را تعیین نمود. انتخابات حکومت اسلامی سال ۱۳۵۸ توسط برگزارکنندکان آن نیز به شدت مورد انتقاد واقع شد و از ماه های آغازین ماهیت و مقبولیت این نظام نزد مردم به چالش کشیده شد.

بدین ترتیب از دل آرمان های دموکراتیک، یک دیکتاتوری دینی زاده شد که از آغاز حکمرانی خود، به نام انقلاب فرهنگی به پاکسازی و حذف اندیشه های مختلف از دانشگاه تا همه سطوح مختلف جامعه پرداخت و خشونتی هدفمند را علیه شهروندان ایران از جمله گروه های قومی، دینی، دگراندیش و به ویژه زنان سازماندهی کرد. بر همین اساس خشت اول جمهوری اسلامی با برگزاری یک رفراندوم نمایشی و فرمایشی که دستمایه پروژه سیاسی، ولی فقیه است، پایه ریزی شد.

بدینسان با تمرکز قدرت در دست یك نفر در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی حق حاکمیت از مردم سلب شده و رای یا «حكم حكومتی» رهبر، برای تمام اركان حكومت «فصل الخطاب» است.

پس از سرکوب شدید و بی سابقه اعتراض میلیون ها ایرانی نسبت به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در خردادماه 1388، جامعه ایران به این یقین و باور رسیده كه حکومت جمهوری اسلامی به هیچ وجه اصلاح پذیر نیست و تصور این كه می توان در چارچوب قانون اساسی این نظام «تحت نظارت استصوابی» شرایط برگزاری انتخابات آزاد را فراهم نمود، خیالی باطل است. در واقع بخش اعظم روند انتخاباتی در چارچوب این حکومت در تضاد با معیارهای اعلامیه جهانی حقوق بشر و عرف بین الملل مهندسی شده است.

اینک، نظر به شرایط اسفناک کشورمان و در شرایطی که خیل کنشگران سیاسی و مدافعان حقوق بشر از جمله اعضای کمیته دفاع از انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در حصر، زندان و یا تبعید بسر می برند و حاکمان جمهوری اسلامی امکان نظارت بر روند انتخاباتی را از آنها سلب نموده است، تنها راه برای پایان دادن به تبعیض، نابرابری و بی عدالتی برگزاری انتخاباتی آزاد است. گزینشی ملی برای تشکیل نهاد تدوین قانون اساسی نوین توسط نمایندگان مردم، سندی که این بار باید بر پایه اصول خدشه ناپذیر حقوق بشر و سکولاریسم تدوین و به مرحله اجرا درآید.

همچنین در این مرحله از گذار به سوی یک آینده روشن و امن، وظیفه اصلی چهره های مختلف سیاسی نهادینه کردن فرهنگ حزبی در چارچوب تشکل های گوناگون است.

آنچه از دوران مشروطیت تا به امروز از آن محروم ماندیم، ایجاد زیرساخت های لازم برای فعالیت احزاب مختلف در یک بستر سیاسی باز و آزاد و جلوگیری از تک حزبی شدن است. از مهمترین شرایط ایجاد مشارکت آحاد ملت ایران در انتخابات و تصمیم گیری برای سرنوشت خود این است که بستر اندیشه های گوناگون سیاسی در چارچوب فعالیت آزاد احزاب مختلف ایجاد شود. در این چارچوب، فضای سیاسی پیش نیاز پیدایش احزاب چپ و راست است که هر یک با شخصیت حقوقی و شناسنامه و مرام سیاسی خود بتواند در محیطی آزاد و شفاف بدون حذف هیچ جریان دیگری به فعالیت بپردازد.

 

هم میهنان،

امروز شورای ملی ایران این افتخار را دارد، در برابر مردم کشور کانادا از تقدس واژه انتخابات سخن بگوید که خود در تعیین سرنوشت خود آزادانه در فضای امن سیاسی در اداره امور مختلف کشورشان مشارکت گسترده می نمایند.

امروز، کشور کانادا از کشورهای پیشرو در مقابل حکومت مستبد جمهوری اسلامی ایران است که همه ارتباطات دیپلماتیک خود را برای دفاع از نقض مستمر حقوق بشر در میهن ما با جمهوری اسلامی قطع نموده است.

بر ما مردم ایران است که از این اقدام بشردوستانه مسئولان و سیاستمداران کشور کانادا که صدای مردم ایران را شنیدند، قدردانی نماییم و صدای اراده و رای خود را به گوش مقامات و مردمان این سرزمین صلح دوست برسانیم.

با توجه به تحولات جهانی نقش ما مردم ایران در این است که به جهانیان نشان دهیم که حکومت اسلامی در نزد ملت ایران مشروعیت ندارد.

 

هم میهنان،

از آنجایی که حکومت جمهوری اسلامی امضاکننده کنوانسیون ۱۵۴ شورای بین المجالس و متعهد به برگزاری انتخابات بر اساس معیارهای جهانشمول می باشد، شورای ملی ایران بیست و دوم اردیبهشت ماه گذشته، از شخص سید علی خامنه ای که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، در مقام رهبر این حکومت استبدادی، مسئول و تصمیم گیرنده نهایی اداره امور کشور می باشد، درخواست شد تا از عوامل و امکانات در اختیار خود استفاده نموده و در آخرین فرصتی که به او داده می شود، سه شرط مهم و بنیادین را به اجرا گذارد:

یکم: آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی در سراسر کشور

دوم: انحلال مراسم به اصطلاح انتخاباتِ دوره یازدهم ریاست جمهوری خرداد 1392

سوم: فراهم نمودن شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد و سالم به منظور تعیین سرنوشت کشور به دست ملت ایران، با پیروی از ماده 21 بیانیه جهانی حقوق بشر1و اعلامیه 154 نشست شورای بین المجالس (2)،  همراه با نظارت نهادهای جهانی بی طرف مانند سازمان ملل متحد.

از آنجایی که رهبر جمهوری اسلامی خواست ما را مانند سه دهه گذشته بی جواب گذاشته و از آنجایی که حاکمان جمهوری اسلامی حق بنیادی ما مردم ایران، یعنی حق انتخاب شدن و انتخاب کردن، کنش آزاد سیاسی و مشارکت در امور کشور را سلب نموده است، با حضور فراگیرمان در مسیر آشتی ملی از طریق اعمال نافرمانی های مدنی به دور از خشونت به جهانیان نشان می دهیم که صندوق های جمهوری اسلامی باطل است و هرگونه انتخاباتی در چارچوب این نظام ولایتی و فقاهتی می بایست منحل گردد.

شورای ملی ایران هفدهم تا بیست و چهارم خرداد را «هفته انتخابات آزاد» می نامد.

ما اراده و رأی راستین خود را بر روی کاغذ سفید چنین می نویسیم: «رای من: انتخابات آزاد» و به هر آن جا که می توانیمء به دفتر سازمان ملل متحد و سفارتخانه های کشورهای دمکراتیک همچون فرانسه، آلمان، بلژیک، سوئد، ژاپن،‌ استرالیا و غیره ارسال می نماییم تا جهان بداند که صندوق های دروغین ولایت فقیه یک فریب است و می بایست برای همیشه برچیده شود.

حکومت جمهوری اسلامی با اجرای نمایشی دیگر، به نام انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای محلی در انظار رسانه های بین المللی در کوشش است تا پایگاه های انتخاباتی را صف آرایی نماید و با نیرنگ به جهانیان نشان دهد که در نزد مردم ایران مقبولیت دارد و حکومت منتخب ملت ایران است.

روز 24 خرداد را به خاطر می سپاریم و به یاد جانباختگان راه آزادی و به حرمت واژه «انتخابات» که مرز حقوق هر شهروندی برای مشارکت در سرنوشت خود می باشد را ارج می نهیم، شاخه گلی بر مزار عزیزان از دست رفته می نهیم و یادشان را در خاطر تاریخ سرزمینمان جاوید و ابدی نگاه می داریم و عهد دوباره می بندیم تا آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، تا آزادی اندیشه، تا آزادی بیان، تا برقراری امنیت فردی و ملی تا بازسازی اقتصاد پویا و پایدار، تا ایرانی مرفه برای هر ایرانی مستحکم می ایستیم.

انتخاب با ماست: آیا برای ما انتخاب کنند و یا ما برای خود انتخاب کنیم!

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه