|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
چهارشنبه 8 خرداد ماه 1392 ـ 29 ماه مه 2013 |
روندِ تحولات سیاسی در ایران و آرایش نیروهای سیاسی
کوروش اعتمادی
تا پیش از اعلام رسمی رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از کاندیداتوری دورِ یازدهم ریاست جمهوری، شاهد تغییر دیدگاهِ برخی از دستجات و شخصیت های سیاسی در جبهه «اپوزیسیون» نسبت به «رهبر» جمهوری اسلامی هستیم. گروه فاطمه حقیقت جو و موسوی خوئینی ها که تا حدودی نمایندگی «اصلاح طلبان» داخل کشور را بعهده دارند، در نشستِ اخیر خود با برخی از مقاماتِ وزارت امور خارجه آمریکا تلاش میورزند برای حل اختلافات مابین جمهوری اسلامی و دولت آمریکا، آمریکائیان را متقاعد سازند با «رهبر» جمهوری اسلامی، علی خامنه ای، وارد مذاکرهِ مستقیم شوند. فاطمه حقیقت جو و موسوی خوئینی ها که دیگر بازگشت «اصلاح طلبان» حکومتی به قدرت را موضوعی منتفی شده میدانند، از آمریکائیان میخواهند مستقیماً با «رهبر» جمهوری اسلامی تماس برقرار کنند و از راه گفتگوی مشترک با او، راه حلی برای برون رفت از بن بست اختلافات مابین دو دولت بیابند. این دو شخصیت «اصلاح طلبِ» هوادارِ حکومت همچنین از آمریکائیان میخواهند برای رفع هر گونه سوء تفاهم ما بین دو کشور، دولت آمریکا میبایست به «رهبر» جمهوری اسلامی قول دهد که در آینده او به سرنوشتی چون سرنوشت سرهنگ معمر قذافی دچار نخواهد شد. البتّه لازم است در اینجا این موضوع را هم یاد آور شوم، پیش از این در همین رابطه مطلبی را پیرامونِ همسازی بخشی از جمهوریخواهان «اصلاح طلب» خارج از حکومت و «اصلاح طلبان» هوادار حکومت؛ مبنی بر کنار آمدن با باند «رهبری» جهت برگزاری یک «انتخابات آزاد» تدوین کرده از جمله اینکه دکتر حسین گنج بخش و فاطمه حقیقت جو در گذشته در بسیاری از جُنگ های سیاسی خود تأکید داشته اند؛ خلع ید از ولی فقیه حکومت در شرایط کنونی موجب هرج و مرج، جنگ داخلی و تجزیه ایران خواهد شد. بعبارتی دیگر حسین گنج بخش و همچنین فاطمه حقیقت جو معتقدند؛ برکناری علی خامنه ای از قدرت در حال حاضر بسود آینده سیاسی ایران نیست چرا که خلاء «رهبری» و یا بزعم دیگر سرنگونی ولی فقیه حکومت منجر به جنگ داخلی واضمحلال ایران خواهد شد. در همین رابطه نیز شاهدِ گفتمان مشابه ای و تا حدودی جدید ما بین برخی گروه های جمهوریخواه لائیک هستیم که برکناری علی خامنه ای از قدرت را جایز ندانسته و سقوط او را مترداف با نابودی ایران قلمداد کرده. از این رو این دسته از جمهوریخواهان لائیک از «اصلاح طلبان» حکومتی میخواهند برای تداوم حضورشان در صحنه سیاست و یا تأثیرشان بر سیاست های کلان حکومت، با «رهبر» و سپاهیان او وارد یک گفتگو تفاهم آمیز شوند، در غیر اینصورت تا شش ماه دیگر آمریکائیان به ایران حمله خواهند کرد. این گفتمان جدید پیشتر از این جهت برای جمهوریخواهان لائیک اهمیت دارد که آنها هم مانند دیگر جریانات «اصلاح طلب» شانسی را در آیندهِ نزدیک برای جناح «اصلاح طلب» حکومتی تصور نمیکنند که به صحنه قدرت بازگردند.
در ادامه همین روند سیاسی، نیز مشاهده میکنیم دفتر سیاسی «شورای ملی» که اخیراً در پاریس تأسیس یافته است در نخستین اطلاعیه سیاسی خود علی خامنه ای را «رهبر» جمهوری اسلامی خطاب میکنند و رسماً از او میخواهند برای نجات کشور و برون رفت از بن بست سیاسی موجود، شرایط برگزاری یک «انتخابات آزاد» در کشور را فراهم آورد. منظور همان شعار «انتخابات آزاد»ی که در طی سالهای اخیر پاشنهء آشیل بسیاری از گروه ها و شخصیت های سیاسی خارج و داخل کشور محسوب میشود که زیرکانه جهت حفظ شرایط سیاسی حاکم بر ایران و کسب جواز ورود به صحنه سیاستِ داخل کشور مطرح است. اینکه به صراحت میگویم شعار «انتخابات آزاد» در اطلاعیه دفتر سیاسی «شورای ملی» در چارچوب همین جمهوری اسلامی مدّ نظر است، بدین خاطر است نویسندگان این اطلاعیه در هیچ جایی از این نوشتار اشاره ای بر انحلال نهادهای سیاسی، امنیتی و یا نظامی رژیم اسلامی بعنوان پیش شرط «انتخابات آزاد» نکرده اند. اصرار آنها فقط برگزاری یک «انتخابات آزادی» آنهم به همت و ابتکار «رهبر عالیقدر» جمهوری اسلامی و نه چیزی فراتر از آن.
روند تحولات سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی تا حدودی روشن است؛ باند «رهبر» و سپاه یکه تاز میدان شده اند و بتدریج جریانات مختلفِ «اصلاح طلب» از صحنه سیاست محو خواهند شد به همانگونه که هاشمی رفسنجانی آخرین امید «اصلاح طلبان» با خفت و خواری از گردونه قدرت به کنار گذاشته شد. روشن است در نتیجهء کوران این نمایش تراژیک میبایست برای ماندگار شدن به امامزاده دیگری دخیل بست. حذف هاشمی رفسنجانی از صحنه سیاست به معنای پایانِ حضور «اصلاح طلبی» در صحنهء رقابت سیاسی جمهوری اسلامی است. و در این وضعیت آچمز همهء دریافته اند اگر قرار است در صحنه باقی بمانند، میبایست اینبار مستقیم به سراغ «رهبر» و سپاهیان او رفت و ملتمسانه از آنها بخواهند کمی نسبت به دیگر گروه های منتقد حکومت در قالب «اپوزیسیون»، دوراندیش و از خود نرمش نشان دهند و برای مصون نگه داشتن ایران از خطر احتمالی حمله نظامی آمریکا، درهای سیاسی کشور را به روی آنها بُگشایند.
امّا درعرصهء همهء این واداده گی ها، فرصت طلبی ها و عافیت جویی ها، نیروهای سیاسی دیگری در درون جبهه اپوزیسیون وجود دارند که هرگز به دوراندیشی و یا خوش نیتی سران حکومت اسلامی باوری نداشته و آنها را عاملین اصلی ویرانی ایران میدانند. یقینا ً این نیروهای سیاسی از ویژگیهای معینی برخوردار میباشند که نه از جنس رژیم میباشند و نه از جنس مخالفین دروغین رژیم. منظور آن بخش از نیروهای سکولار دمکرات که در مقابل حاکمیت دینی جمهوری اسلامی و یا هر نوع سُلطه حکومتهای ایدئولوژیکی به جدّیت به مقابله برخاسته اند. بی شک اجتماعِ سکولار دمکراتهای ایران بر آنند که بر بستر منشور جهانی حقوق بشر، شرایط تحقق حاکمیت ملی در ایران را ممکن سازند. تأکید بر مفاد منشور جهانی حقوق بشر، منظور برپایی آن نظام حکومتی سکولار توأم با خواستهای انسانی و دمکراتیک، و نه عرفیگرایی از نوع اقتدارگرایانه آن که در مقاطعی از تاریخ، جوامع بشری را به نابودی سوق داده اند. سکولاریسم راه آشتی و سازش با هر نیروی اقتدارگرای دینی و ایدئولوژیکی را رد میکند و هدف اصلی سکولار دمکراتها در گام نخست تدوین قانون اساسی نظام حکومتی بر بستر منشور جهانی حقوق بشر میباشد که حقوق اجتماعی و سیاسی همهء گروه ها و شهروندان ایرانی در مقابل قانون را یکسان برمیشمارد. آنچه که پیش از هر چیز برای سکولار دمکراتها از اهمیت ویژه برخوردار است محتوی نظام و نه شکل ظاهر آن، چرا که نمای حکومت هر چه باشد تابع محتوی و قانون اساسی نظام است. شکل حکومت امری است ثانوی و محدوده فعالیت آن تابع قوانین اساسی کشور است.
27 ماه می 2013
منابع
1. https://www.facebook.com/photo.php
2. http://parsdailynews.org/htms/7738
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.