|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
جمعه 3 خرداد ماه 1392 ـ 24 ماه مه 2013 |
این انتخابات آخرین فرصت برای نجات «کشور!» است...
گفتگو با: علی شکوری راد
گفتگوگر: روزنامهء بهار
پرسش: ارزیابی شما از حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری چیست؟
پاسخ: حقیقتا شگفتآور است. آقای هاشمی از هماکنون پدیده این انتخابات شده است. یک پدیده استثنایی با ویژگیهای خاص خودش. برخلاف پدیدهها که معمولاً ناشناختهاند و کشف میشوند، بهنظر میرسد خلق شگفتی از جانب مردم ایران اینبار به حدی است که با اقبال خود یک فرد سالخورده و کاملا شناختهشده را پدیده خود ساختهاند. البته باید گفت پدیده اصلی این انتخابات خود مردم هستند که با وجود همه تنگناها وقتی اراده میکنند و به سمتی متمایل میشوند که غیرمنتظرهترین رخداد را از دل امکانات محدود پدید میآورند. ما هرگز فکر نمیکردیم ثبتنام آقای هاشمی در ساعت پایانی مهلت ثبتنام چنین موجآفرین شود. پس از مدتها شادی و شعف در میان مردم فراگیر شد. درست مثل پیروزی تیمملی فوتبال ایران در برابر استرالیا در سال 76 که در دقایق آخر اتفاق افتاد. من این را تفضل الهی میدانم به ملت ایران. بهنظر میرسد، این اجابت دعاییست که یکی از مراجع معظم تقلید قم، دو هفته پیش با خط خود برای آقای خاتمی فرستاده بودند: «یا من اذا تضایقت الامور… . ای خدایی که هنگامی کارها به تنگنا برمیخورند دری برای رفع آن میگشایی که به وهم نمیآید، بر محمد و آل اش درود فرست و بگشای بر من دری خارج از چارچوب وهم در این تنگنای کارم، یا ارحم الراحمین.» ظاهراً خدا در این تگنا این در را باز کرده است.
پرسش: حضور هاشمی توانسته است در اردوگاه آشفته اصولگرایان سراسیمگی ایجاد کند؟ آیا این سراسیمگی میتواند درنهایت موجب وحدت اصولگرایان در مقابل هاشمی شود؟
پاسخ: بله، امکانش هست، ولی بعید است. شما میگویید اصولگرایان ولی من میپرسم کدام اصولگرا؟ اصولگرا اگر جستوجو کنیم، همان اصلاحطلبها هستند. احمدینژاد، طی این هشت سال به جناح راست عنوان اصولگرا داد ولی آنها را از اصل ریشهکن کرد. دیگر چه اصلی برای آنها باقیمانده است و به چه اصلی پایبند هستند که کسی بخواهد آنها را اصولگرا بنامد. جناح راست با اشتباه بزرگ دنباله روی از احمدینژاد و اعتماد به او هم دنیای خود را باخت و هم آخرت خود را از دست داد. رشتهای که اکنون برای نجات آنها آویخته است، هاشمی است. این فرصت برای آنها بهوجودآمده است که به آن چنگ بزنند و خود را نجات بدهند. این را نیروهای معتدلتر و با تجربهتر آنها خوب میفهمند، ولی شیپور رادیکالها به صدا در آمده تا مجال فکرکردن را از آنها بگیرند. آنها مدام بر طبلهایشان میکوبند و با تمام توان در شیپورهایشان میدمند تا هیمنه خود را از دست ندهند، بلکه بتوانند هوادارانشان را نگه دارند. بهنظر من این روش آنها جواب نخواهد گرفت و دیر یا زود شاهد هزیمت اردوگاه آنها خواهیم بود. روحانیت اصیل با هاشمی است. رزمندگان اصیل با هاشمی هستند. فرهنگیان، دانشگاهیان، کارگران و سایر اقشار، صنعت و بازار، زنان و جوانان، کارمندان و مدیران حتی اگر از نظر سیاسی راستگرا باشند، هاشمی را در کنار خود میبینند، نه در مقابل. اگر وحدت بخواهند حولمحور هاشمیشدنی است، نه در مقابل او. جریانی که نام خود را اصولگرا گذاشته و به دلیل نداشتن هیچ اصلی به سی شعبه تقسیم شده و سی نامزد برای انتخابات بیرون داده است که هیچیک دیگری را قبول ندارد، اگر دو روز هم زیر یک سقف جمع شوند، روز سوم سقف را روی سر خود خراب خواهند کرد.
پرسش: در مقابل هاشمی نقطه وفاق اصلاحطلبان قرار گرفته است؟ پیشبینی شما از اجماع حداکثری اصلاحطلبان روی گزینه هاشمی چیست؟
پاسخ: اصلاحطلبان اگرچه دوره سختی و فشارهای زیادی را از سر گذراندهاند، اما تجربههای خوبی را به دست آوردهاند و پختهتر از گذشته عمل میکنند. آنها وقتی به موانع سخت برخورد کردند مطالبات حداکثری را فرو گذاشته وخواستههای حداقلی را محور قرار دادهاند. حولمحور این مطالبات حداقلی است که هاشمی برای آنها محل اجماع حداکثری شده است. آنها که تا چند سال پیش منتقد هاشمی بودهاند وقتی احمدینژاد را دیدند و تجربه کردند، پی به ظرفیتهای آقای هاشمی برای ایجاد امنیت و رفاه برای کشور و ملت بردهاند و اکنون به او امید بستهاند. این عقلانیت و اعتدال آسان به دست نیامده است و اصلاحطلبان بخوبی قدر آن را میدانند و آن را به آسانی از دست نخواهند داد. فکر میکنم اجماع درباره هاشمی از اجماع درباره خاتمی و موسوی گستردهتر خواهد شد تا حدی که بتوان آن را نزدیک به یک اجماع ملی قلمداد کرد. من حقیقتا این احتمال را میدهم که تا روز انتخابات التهابات بخش رادیکال جناح مقابل فروکش کند و آنها نیز در خانههایشان آرام بگیرند و منتظر فردایی بهتر بشوند که خود و خانوادههایشان نیز از آن بینصیب نخواهند ماند. ما اصلاحطلبان باید توجه داشته باشیم که رفع نگرانی و جذب اصولگرایان مضطرب و ملتهب که انتخابات پیشرو را کابوس میبینند و آرامش دادن به آنها به صلاح نزدیکتر است تا دامنزدن به تقابل با آنها و تهدید آنها به حذف.
پرسش: بههرحال اصلاحطلبان در دورهای منتقد سیاستهای هاشمی بودهاند؛ هاشمی تغییر کرده یا اصلاحطلبان که امروز این دو به هم رسیدهاند؟
پاسخ: در حقیقت، روزگار و شرایط تغییر کرده است. تجربهها بیشتر و همانطور که گفتم مطالبات حداقلی شده است. ممکن است فکرها چندان عوض نشده باشد، ولی تحملها بیشتر و رویکردها و روشها تغییر کردهاند. هاشمی پس از دور ماندن از قدرت، استقلال یافت و بهخصوص در سالهای اخیر در کنار مردم قرار گرفت. رسانههای رسمی علیه او بهکار افتادند و برخی دستگاهها او را نیز مانند سایر مردم تحت فشار قرار دادند. فرزندان او نیز مانند سایر مردم به زندان رفتند. هاشمی فشارها را تحمل کرد ولی در کنار مردم ماند. هاشمی ۹۲ دیگر هاشمی ۸۴ نیست. اصلاحطلبان نیز در این مدت پی بردند که برای اصلاحات درونزا نیاز به یاری اشخاص قدرتمندی چون هاشمی دارند. سختی شرایط هاشمی و اصلاحطلبان را به هم نزدیک کرده است، اما این به معنی این نیست که هاشمی و اصلاحطلبان، به معنی خاص اصلاحطلب، یکی شدهاند. یک دست هاشمی در دست حاکمیت و دست دیگرش در دست اصلاحطلبان و مردم است. این مزیت هاشمی بر خاتمی در این برهه است؛ بنابراین نباید از هاشمی خواست که مانند خاتمی اصلاحطلب باشد و مثل او عمل کند. البته، اگر معنای عام اصلاحطلبی را منظور کنیم، نه تنها هاشمی بلکه بسیاری از نیروهای جناح راست نیز اصلاحطلب هستند.
پرسش: برخی نگرانیها در بین اصلاحطلبان درباره تکرار تجربه سال 1384 و شکست هاشمی در انتخابات در مقابل رقیب وجود دارد؟ تحلیل شما چیست؟
پاسخ: من چنین نگرانیای را در بین مردم و اصلاحطلبها سراغ ندارم. اجماع درباره هاشمی در بین اصلاحطلبها کامل است بلکه دامنهاش به داخل اردوگاه جناح راست نیز کشیده شده است. همه نامزدهای اصلاحطلب و میانه به نفع هاشمی کنار خواهند رفت، حتی کسانی مانند ولایتی، قالیباف و ابوترابی که پایگاه بعضا مشترک با هاشمی دارند، بعید است در صحنه رقابت باقی بمانند. شرایط به نحو غریبی برای پیروزی آقای هاشمی در همان مرحله اول فراهم است.
پرسش: به نظر شما، نیروهای اجتماعی اصلاحطلب اینبار به شکل حداکثری از هاشمی حمایت میکنند یا باز مثل سال84 منفعلانه عمل میکنند؟
پاسخ: تا چند ماه پیش بدنه اصلاحطلب جامعه تمایلی به شرکت در انتخابات نشان نمیداد و به همین دلیل، ما نیز تمایل به معرفی نامزد در انتخابات نداشتیم. کمکم گزارشهایی از جامعه و بهخصوص شهرستانها به ما رسید که مردم از این وضعیت خسته شدهاند و تمایل پیدا کردهاند که از فرصت انتخابات استفاده شود. این تمایل با طرح احتمال نامزدی خاتمی، در مرکز هم قوت گرفت و بهتدریج فراگیر شد. بنابراین آنچه اتفاق افتاد نه ناشی از تصمیم مرکزیت اصلاحطلبان، بلکه ناشی از فشار بدنه اصلاحطلبان بهخصوص در شهرستانها بود؛ بنابراین دلیلی ندارد که نگران عملکرد آنها باشیم. بدنه روشنفکری اصلاحطلبان اگرچه دیر با اجماع همراه شد، ولی خیلی خوب و محکم جلو آمده است. بسیاری از آنهایی هم که تمایل داشتند خاتمی بیاید حالا که هاشمی آمده است، راضیتر بهنظر میرسند، زیرا تحلیل میکنند که در شرایط امروز کشور دست هاشمی برای اصلاح بازتر و موانع پیش روی او کمتر از خاتمی خواهد بود.
پرسش: نامزدی هاشمی چقدر به بازگشت اصلاحطلبان به فضای سیاسی کشور و امکان گفتوگوی معطوف به سازگاری، کمک میکند؟
پاسخ: چند ماه پیش که به دیدار هاشمی رفته بودیم خیلی ما را ترغیب میکرد که باب گفتوگو با طرف مقابل را باز کنیم. ما هم اگرچه بیتمایل نبودهایم، ولی چندان پیگیری نکردیم. فکر میکنم هاشمی خواهد توانست به این فرآیند کمک کند. گفتوگو اصلیترین راه رفع مشکلات کشور است. معمولا کسی که در موضع قدرت است راحتتر میتواند در گفتوگو پیشدستی کند. ما تلاش خواهیم کرد در این مسیر قدم پیش بگذاریم.
پرسش: برخی تحلیلگران معتقدند آرای منفی هاشمی بالاست و با ثبتنام او این آراء به سبد رقبایش ریخته میشود. تحلیل شما چیست؟
پاسخ: آرای منفی هاشمی بالا بود، ولی حالا نیست. رفتار و گفتار هاشمی در چهار سال گذشته بسیاری از آرای منفی او را شسته و از بین برده است. هاشمی تا حد زیادی رنگ مردم به خود گرفته است. البته نمیگویم کامل، ولی وضع او اکنون به گونهای است که ما کاملا امیدواریم که در همان مرحله اول پیروز انتخابات باشد.
پاسخ: آقای عبدی در تحلیلی گفته هاشمی برای ماندن در انتخابات نیامده گرچه ممکن است ناچار به ماندن شود. تحلیل شما چیست؟ آیا هاشمی جدی وارد انتخابات شد و برای تاثیرگذاری آمده یا احتمال انصراف او وجود دارد؟
پاسخ: نه. آقای هاشمی نیامده که برود. چنین تصوری درباره هاشمی بیمعنی است. هاشمی تصمیم شجاعانهای گرفته و امید را در دل مردم زنده کرده است. دلیلی ندارد بخواهد انصراف بدهد. البته او برای جنگ و دعوا نیامده، برای کمک آمده است. خیلی هم جدی و پای کاراست. این را در ملاقاتی که چند روز پیش با او داشتیم، کاملا حس کردم. اگر چیزی جدی نباشد همان حرف آقای عبدی است.
پرسش: در این انتخابات با انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تقریبا میتوان گفت اصلاحطلبان تشکیلات سازمان یافته حزبی برای فعالیت انتخاباتی ندارند. چقدر این مسئله بر فعالیت جریانات اصلاحطلب در انتخابات تاثیرگذار است؟
پاسخ: مجاهدین انقلاب را نمیدانم، ولی جبهه مشارکت منحل نشده است. یک حرفی زدهاند، ولی نه محاکمهای انجام شده، نه حکمی ابلاغ شده است. جبهه مشارکت عملامنحل نشده است، فقط دفترش را بهطور غیرقانونی پلمب کردهاند. دفتر را میتوانند پلمب و تعطیل کنند ولی نمیتوانند دلهایی که به هم وصل، افکاری که به هم مرتبط و دستهایی که در دست هم هستند از هم جدا کنند. ما در حال حاضر مشکل تشکیلاتی نداریم. در همین چند روز، به دلیل انگیزه و همدلی بسیاری که وجود دارد ارکان ستاد هاشمی شکل گرفته و در بسیاری از استانها و شهرستانها پایه کار گذاشته شده است. تا آنجا که اطلاع دارم، آنها منتظر مرکز نماندهاند خودشان کارها را شروع کردهاند تا پس از آن با مرکز هماهنگ شوند. آقای هاشمی شناخته شده و امتحان پس داده است. نیازی به معرفی به مردم ندارد. گفتمان امروز او و برنامه کاریاش باید به مردم رسانده شود که بخش بزرگ آن از طریق برنامههای تلویزیونی انجام خواهد شد. فقط باید قدری برای مقابله با تخریبهای رقبای بیتقوا سازماندهی و کار شود.
پرسش: با توجه به عدم حضور اصلاحطلبان در ۴ سال گذشته آیا این روند به فاصله بین این جریان با مردم منجر شده است؟
پاسخ: نه. گفتمان اصلاحطلبی گفتمان غالب امروز جامعه است و اصلاحطلبان بیشترین پایگاه اجتماعی را در جامعه دارند. اصلاحطلبان اگرچه در سالهای اخیر تشکیلات و رسانه آزاد نداشتهاند، اما از ارتباط با مردم باز نماندهاند. افراد شاخص بهخصوص خاتمی و نیز موسوی و کروبی تا قبل از دوران حصر نقش رسانه را برای آنها ایفا کردهاند.
پاسخ: اصلاحطلبان چقدر میتوانند توان اجتماعی خود را پشت آقای هاشمی بسیج کنند؟
پاسخ: خیلی زیاد. زمینه این کار کاملا فراهم است. مردم خودشان مشتاق هستند و پای کار آمدهاند.
نقل از سايت جنبش راه سبز (جرس)
http://www.rahesabz.net/story/70277/
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.