بازگشت به خانه                    پيوند به نظر خوانندگان                     آرشيو  مقالات                  آرشيو صفحات اول                جستجو

جمعه 13 ارديبهشت ماه 1392 ـ  3 ماه مه 2013

آیا هاشمی برای «کنترل» خامنه‌ای می‌آید؟

بخش تحلیل سايت خودنویس

بررسی سخنان هاشمی رفسنجانی و نزدیکان او در سالیان اخیر می‌تواند نشان دهنده برنامه رئیس مجمع تشخیص مصلحت برای کنترل غولی باشد که خود ساخته است.

هاشمی رفسنجانی را «ستون نظام» و «استوانه نظام» نامیده‌اند. این اعتقاد وجود دارد که پایان دوران نظام با پایان دوران حضور هاشمی، هم‌زمان خواهد بود. شاید برخی، این را از سخنان آیت‌الله خمینی که گفته بود: «هاشمی زنده است تا انقلاب زنده است» وام گرفته باشند.

با این حال، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان کسی که در 34 سال گذشته، یکی از قدرت‌مندترین سران نظام بوده است، اینک در موقعیتی متفاوت است. آن‌هم بیشتر به خاطر موقعیت ویژه فرزندان و نوادگان و نزدیکان. فرزندش مهدی که او را نیروی پیش‌راننده سیاسی و مالی خانواده می‌دانند، به زودی محاکمه خواهد شد، فائزه هاشمی که اخیرا از زندان آزاد شده، به لندن رفته است و از گفتگو با رسانه‌ها پرهیز می‌کند، محسن که مدیرعامل مترو است و کاندیدای شورای شهر و البته هر لحظه ممکن است پرونده‌های مالی مترو از طرف یاران احمدی‌نژاد به بیرون درز کند. یاسر، تا کنون درگیر کار خویش بوده و «بیزنس‌من» جوان‌تر خانواده است و فاطمه، شاید خوشحال از اینکه هنوز پرونده‌ای برای ورود بدون حساب و کتاب «داروهای چمدانی» گشوده نشده است. پرونده‌های نواده‌ها و همسران آنها نیز هر از گاهی در رسانه‌های تندرو نزدیک به جبهه پایداری نمایان می‌شود.

با این حال، هاشمی رفسنجانی به عنوان کسی که مسوول به رهبری رساندن سید علی خامنه‌ای است و به واسطه این کار، میزان محدودیت‌هایش هم افزایش یافته، در موقعیت ویژه‌ای قرار گرفته است.نزدیکان هاشمی معتقدند که آیت‌الله خامنه‌ای عملا پس از 1376، تلاش کرده مغز متفکر نظام در موقعیتی ضعیف‌تر قرار گیرد. این نکته بارها از مهدی هاشمی نقل شده که «آقا [خامنه‌ای] از مطبوعات دوم خردادی برای زدن بابای ما استفاده کرده».

از سال 1381، مهدی هاشمی با نزدیک شدن به روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب تلاش کرد کفه را به نفع پدر خود بازگرداند. پرداخت‌های میلیونی به تعدادی از روزنامه‌نگاران برای ارائه چهره‌ای متفاوت از هاشمی رفسنجانی و تشکیل اتاق فکر و نیز بهره‌گیری غیر مستقیم از امکانات دانشگاه آزاد و سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت برای تامین برخی هزینه‌ها اما، بعدها بلای جان همکاران «امیرکبیر» خانواده شد.

با این حال، مهدی هاشمی از همان زمان پنهان نمی‌کرد که با تلاش برای بازگرداندن پدرش به ریاست جمهوری، به دنبال «کنترل» و «مهار» قدرت رهبری است. شاید، رقابت دیرینه مهدی هاشمی با مجتبی خامنه‌ای یکی از مجموعه عواملی باشد که به عمد یا به سهو، از چشمان ناظران سیاسی پنهان مانده است و بخشی از هزینه‌ای که برخی روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی پرداخته‌اند، به واسطه مهره شدن در این شطرنج سیاسی بوده است.

مهدی هاشمی در سال 1384 در گفتگو با روزنامه یو‌اس‌ تودی، گفت که اگر پدرش انتخاب شود، قانون اساسی را برای افزایش محدودیت‌های رهبری تغییر خواهد داد و رهبری عملا نقشی تشریفاتی مثل پادشاه انگلستان خواهد داشت.

مهدی هاشمی پس از خروجش از ایران، در گفتگوها و مکالمه‌های متعددی با افراد دیگر، تاکید کرده بود که اعضای خانواده هاشمی برای پیش راندن استراتژی به منظور «کنترل» رهبری، مسوولیت ‌های متفاوتی دارند. این فرد خانواده هاشمی‌ گفته است که «آنها» به این نتیجه رسیده‌اند که خامنه‌ای دیگر قابل «کنترل» نیست و از اینرو آنها چاره را در این دیده اند که در انتخابات ریاست جمهوری  سال 1388 میر حسین موسوی را جلو بیاندازند و از او حمایت کنند. شاید به این امید که خامنه‌ای را بتوان بار دیگر از این طریق تحت «کنترل» در آورد.

اما هاشمی رفسنجانی در طول هفته‌های اخیر، دیدارهای متعددی با کسانی داشته که می‌دانسته خواهان ورود او به مبارزات انتخاباتی هستند. این جلسات هماهنگ شده، محل طرح سخنانی بوده که انتشار همه این حرف‌ها در برخی محافل نمی‌توانسته به مذاق رهبری خوش بیاید. دو هفته پیش، هاشمی رفسنجانی در یکی از این دیدارها، با اشاره به نقش خود در بالا کشاندن آیت‌ الله خامنه‌ای در مراکز قدرت، گفته بود: «من آقای خامنه‌ای را از مشهد به تهران آوردم و با دوستان در شورای انقلاب صحبت کردم و به شورا بردم. بسیاری از دوستان با سابقه انقلاب، از این کار من گله کردند، اما من گفتم که حضور ایشان لازم است. مراحل بعد را هم که خود می‌دانید چگونه بوده. رابطه ما مثل دو برادر بوده اما مسائلی که در این سال‌ها پیش آمده، موجب شده که ایشان دیگر به من اعتماد نداشته باشد. اگر چه من برادرانه راه برون رفت کشور [از بحران] را گفته‌ام.»

هاشمی رفسنجانی همچنین در آن دیدار گفته بود که آمدن او در این شرایط به «صلاح» نیست. با این حال اخیر تاکید کرد که «من نگفتم نمی‌آیم». این بازی جدیدی است؛ از یک سو حرف‌هایی می‌زند که می‌تواند مورد توجه بخش‌هایی از جامعه است که از وضعیت موجود خسته شده‌اند و نگاه مثبتی به آیت‌الله خامنه‌ای ندارند، از سوی دیگر، نمی‌گوید که قطعا نمی‌آید و گمانه‌زنی‌ها را تا روز پایان ثبت نام در وزارت کشور زنده نگاه می‌دارد.اما سوال اینجا است که آیا نزدیکان رهبری در مقابل تاکتیک‌های بزرگ‌ترین تاکتیسین نظام، بیکار نشسته‌اند؟ و آیا ورود هاشمی به مباحث انتخاباتی کمکی به کشاندن رای دهنده‌های بیشتر به پای صندوق‌های رای عملا با منافع کلی نظام هماهنگ نیست؟با این همه، بخش‌های مختلف حاکمیت نگاه‌های متفاوتی دارند. تحمیل فشار بر روی خانواده هاشمی رفسنجانی از طریق محاکمه فرزند از آکسفورد بازگشته، و یا انتشار خبر دستگیری عوامل مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌تواند نشانه‌ای از تلاش حاکمیت برای «کنترل» هاشمی باشد.

ورای همهٔ این «آمدن‌ها» و «نیامدن‌ها» و «شل کن سفت کن» هایی‌ که مجمع تشخیص مصلحت نظام از دست کم شش ماه گذشته در پیش گرفته، رگه بسیار روشنی از استراتژی خاندان هاشمی - که پیش از این نیز به کرات در حرف‌های خصوصی و غیر خصوصی مهدی هاشمی‌ با خبرنگاران نمود بارزی دارد این است که: «رهبری جمهوری اسلامی از کنترل هاشمی‌ رفسنجانی خارج شده و باید بار دیگر "تحت کنترل" درآید.»

باید دید تلاش هاشمی رفسنجانی در هفته‌های آینده، منتهی به «کنترل» غول چراغ جادو که خود  آزاد کرده است خواهد شد، یا برعکس، غول او را دست بسته تحویل بچه غول‌ها خواهد داد.

11/ارديبهشت/1392

https://www.khodnevis.org/article/51276

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه