|
بازگشت به خانه پيوند به نظر خوانندگان آرشيو مقالات آرشيو صفحات اول جستجو |
چهارشنبه 4 ارديبهشت ماه 1392 ـ 24 آوريل 2013 |
تا کی زن می خواهد «وسیله» بماند؟!*
مهدی رضائی ـ تازيک
چند وقت پیش به نوشته کوتاهی از رمان نویسنده معروف عرب و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1988، نجیب محفوظ، برخوردم؛ نوشته ای که در آن نویسنده با زیبایی هر چه تمام تر نشان می دهد که زن در جامعهء عرب هنوز به "فردیت" و "فاعلیت" دست نیافته است؛ چرا که فاقد اراده است و این "دیگری" ست که خط قرمزها و محدویت ها را برای او تعیین می کند. زنان ما نیز راه بسیار طولانی برای رسیدن به"فردیت" و "فاعلیت" دارند.
از مارکس این جمله بسیار نقل شده است که "آزادی زن آزادی جامعه است!" و من شخصاً معتقدم که تا زمانی که زن به استقلال مالی نرسد همچنان "وسیله" خواهد ماند!
من هر چه بیشتر سنت های مرد سالارانه کمر شکن و غیر منطقی را که جامعهء مرد سالار ایران به من تحمیل کرده است در خودم می دیدم (و می بینم) بیشتر به فمینیسم گرایش پیدا می کردم (و می کنم)؛ فمینیسم به معنای جنبشی در راستای نهادینه کردن برابری زن و مرد و رفع تبعیض از زن! اما بر این مهم نیز واقفم که فقط زنان اند که می توانند تیشه بردارند و به جان ریشه های این جامعهء مرد سالار بیافتند. این برگردان بسیار کوتاه از نوشته بلند نجیب محفوظ را تقدیم می کنم به تمام زنان برابری طلب؛ بخصوص آنها که کمر به سوزاندن ریشه های مرد سالاری در ایران بسته اند!
***
امینه گفت:
- آی خدیجه، آی دخترم، گوش کن! تو خواهرت، عایشه، را سرزنش می کنی؛ چرا که فکر می کنی او تو را مسخره کرده است. تو عصبانی هستی، همیشه عصبانی هستی. آرام باش و برای پیامبر دعا کن.
- در حقیقت من می دانم که چه می گویم، آی مادر! من می خواهم از پدرم بپرسم که کدام یک از ما بهتر از دیگری ست؛ او که در خانه اش می ماند و یا او که به خانه های همسایه سر می زند و جلوی همسایه ها آواز می خواند؟
مادر گفت:
- جداً که به نظر پدرت در این مورد احتیاجی نیست. اما عایشه متأهل است و حرف آخر در مورد رفتار او متعلق به همسرش است. و مادامی که او به عایشه اجازهء دیدار همسایه را می دهد و می داند که او بین دوستان زن خودش آواز می خواند ـ دوستانی که او و صدایش را دوست دارند ـ دیگر چه چیزی مربوط به ما می شود؟ تو عصبانی هستی، آی خدیجه.
- اگر برایت جالب است که دخترت پیش همسایه ها آواز بخواند، آیا برایت این نیز جالب است که سیگار هم بکشد؟ مانند مردها؟ بله، الان تو را تعجب زده می بینم. واقعاً عایشه سیگار می کشد و من همسرش را دیدم که به او پاکت سیگار می دهد و به او می گوید "پاکت تو عزیزم". و من عایشه را دیدم در حالی که از سیگار کام می گرفت و دودش را از بینی اش بیرون می داد؛ از بینی اش، می فهمی؟ او دیگر سیگار کشیدن اش را مثل گذشته از من پنهان نمی کند بلکه مرا یک بار دعوت به کشیدن سیگار کرد؛ چرا که [به عقیدهء او] برای اعصاب آرامش بخش است. این عایشه است، حالا چه می گویی؟ و پدرم چه می گوید؟
هر دو در سکوت فرو می روند و امینه کمی آشفته به نظر می رسد، علی رغم این تصمیم می گیرد که دخترش را آرام کند و می گوید:
- کشیدن سیگار در رابطه با مردها یک عمل زشت است، پدرت هیچ گاه سیگار نکشید؛ اما پیرامون کشیدن سیگار و رابطه اش با زنان چه باید بگویم؟ اما ما چه می توانیم بگوئیم وقتی که همسر عایشه شخصی ست که او را اغفال کرده است و سیگار کشیدن را به اوآموخته است. اخلاق چیست، آی خدیجه؟ در واقع مرد او مالک اوست!
* تیتر این نوشته از نگارنده است و برگرفته از متن عربی نیست.
نظر خوانندگان
ژيلا: تا به حال به کاربرد کلمات و مفاهیم «زن گرفتن» دقت كرديد؟ زن گرفتن عبارتی ساده در محاورات ماست اما در این مفهوم به ظاهر ساده واقعیت هایی نهفته است چیزی را مالک شدن ، مانند هر شیء دیگری که می گیریم مانند لباس ، خانه و... با این تفاوت که هر شیء ای مانند زن ، جان ندارد ، تفکر ندارد ، احساس ندارد و ... . شیء برای انسان است ، برای او ایجاد شده ... پس آفرینش زن = برای مرد بودن و برای او ایجاد شدن! به رغم همه ادعاها و شعارها، هنوز هم جهت گیری زندگی در فرهنگ ما مردانه است. مسیر ازدواج هم عمدتا مردانه است. از مراسم خواستگاری گرفته تا نامزدی تا زندگی مشترک حتی اگر زن ها هم حضور داشته باشند بازهم جنبه های مردانه شاخص تر است. مرد باید گردش ببرد، . مرد باید امکانات زندگی را فراهم کند...مرد زن می گیرد و بنابراین حق انتخاب بیشتری دارد. هنور هم در جامعه ما در مشکلات اخلاقی و زناشویی انگشت اتهام بسوی زن است، زن بسیار بیشتر از مرد متضرر می شود و تحت شعاع قرار می گیرد. . اونچه مسلمه سناریویِ انتخاب كننده بودن ِ مردها و زن گرفتنشون به همین جا ختم نمیشه. متاسفانه این عبارت شدیدا القاء كننده روحیه مرد سالاریه كه غالبا در همه زوایای زندگی مشترك جهان سومي ها ریشه انداخته.مردها می توانند زن بگیرندو مثل یک سگ هار بخشی از شخصیتشان را هم از او بگیرند! می توانند زن بگیرند و به او فضای خودش را هم بدهند! مطمئنا این داد وستد آخری نتیجه بخش تر خواهد بود.
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.