طرح و نقش سيا در سناريوی آرگو در توزيع اسکار

ح- ک

در آخرين لحظات پخش جايزه به اصطلاح هنری اسکار که بيشتر ريشه های سياسی در آن هويدا است و دست های پنهان سيا در آن ديده میشود، جايزه بهترين کارگردانی وفيلم به فيلم آرگو داده شد. برخلاف مرسوم، خانم ميشل اوباما در تماس مستقيم ضمن سخنانی در باره هنر و هنرمندان پاکت مربوط به اعلام فيلم آرگو به عنوان برنده را در کاخ سفيد باز کرد در حالي که يکی از هنرپيشه های مشهور (جک نيکولسون) پاکت مشابهی در دست داشت.

لازم به ياد آوری است که ديروز سفير پيشين کانادا در باره نادرستی و بی ربط بودن فيلم با حقيقت اعتراض کرده بود.

دخالت خانم ميشل اوباما در اين هنگامه می تواند هشداری به رژيم اسلامی و مردم ايران باشد. اين هشدار میتواند به دنبال هشدار ها و تهديد ديگری که گويا در مذاکرات پنهانی و مستقيم آمريکا با نماينده های رژيم دربارهء جدا سازی خوزستان و ديگر استان های ايران انجام شده است که عکس العمل آن در گفتار مهدی طائب آشکار شده است، هشدار ديگری است به اين مفهوم که ما به هرکاری که میگوييم انجام می شود قادر هستيم تا رژيم را در موقعيت سياسی بسته وناگوار قرار دهد.

هرقدر هم ما به سرنگونی و ريشه کن شدن واز بين بردن رژيم ملايان علاقمند باشيم نمی توانيم جدایی ذره ای از خاک ايران را برآن خواسته ها ترجيح بدهيم.

گرچه از شواهد و خبرهایی که می رسد گويا اعليحضرت رضا شاه دوم بطور ملموسی از آن عدول کرده و کناره گيری می کنند، ولی عوامل دست نشانده ای همانند پيرزاده و نازی گلستان در پی اجرای آن هستند و مرتبا تاکيد میکنند ويا شوربختانه از طريق کسان ديگری طوری وانمود میشود که طرح و نظريه منشور شورای به اصطلاح ملی!!  از دفتر اعليحضرت ناشی شده است و هرگونه مسئوليت تجزيه و خطر را متوجه خاندان پهلوی (از جمله علياحضرت شهبانو، و همسر گرامی شهريار ايران) می کنند.

در اين برش از زمان، کسانی بی مسئوليت و مغرض و متعصب که مسايل جزیی غير مرتبط به موضوع تجزيه ايران را با پذيرش اين نکته که ايران از «قوم و قبيله» تشکيل شده و در مرز های ايران اين استان ها محروم هستند، در نامه به بی بی سی تاکيد و تکرار می کنند، در حالي که می دانيم و به روشنی و شفافی در جلوی چشمان ما است که کشور هایی همانند کانادا، استراليا، و در رأس همهء آنها آمريکا در برخی استان های خود به ويژه در استان هایی که سرخ پوستان (سرنشينان اصلی)، زندگی می کنند محروميت به حدی است که حتا آب آشاميدنی در اختيار نيست و خانه ها در نقاطی نزديک قطب شمال، يا در استان آلاسکا به قدری خراب و شکسته است که به هيچوجه امکان گرم کردن آنها وجود ندارد.

ايرانی اگر می خواهد از تماميت ارضی و حاکميت ملی واستقلال دفاع کند هرگز نمی تواند ونبايد به مسئله قوم و قبيله اشاره کند. ايران يک پارچه است و همه مردم اش جز «ايرانی» بودن لقب و عنوان ديگری ندارند. نبايد داشته باشند و نبايستی اين مورد را حتا تلويحاً پذيرفت. ايرانی به هر زبان محلی که سخن می گويد ايرانی است.

بنابراين جايزه اسکار که از کاخ سفيد به سازندگان فيلم آرگو داده می شود در حالي که می دانيم يکی از تهيه کننده های آن جورج کولونی است که در تجزيهء سودان نقش مهمی داشته است و با ساخت و بازی در فيلمی در بارهء رساندن تسليحات به سودان و سپس ظاهر شدن در نقش ناجی و ترتيب جدا سازی سودان به شمالی و جنوبی با کاخ سفيد و سيا همکاری داشته و پس از اجرای ماموريت اش در ملاقاتی با باراک حسين اوباما جزييات سری قضيه را گزارش کرده است از جمله تهيه کننده های فيلم آرگو می باشد.

در مقاله ای که در 24 مارچ 2012 به قلم پاول هريس از قول ناتانيل ريموند نوشته شده، وی اقرار میکند «من مسئول شمارش تانک هایی در روی زمين های سودان بودم که از روی عکس های فضایی که ماهواره ها تهيه میکردند و در اختيار جورج کولونی می گذاشم» وی اين اظهارات را در اتاق کنفرانسی که نقشه سودان با بزرگ نمایی منطقه نفت خيز جنوب سودان «کوردوفان» به ديوار نصب بود ابراز می دارد. روی نقشه با سنجاق و علامت های رنگی محل و وضعيت تانک ها و نفرات ارتش سودان مشخص شده بود. 

بنابراين جايزه ديشب که از کاخ سفيد به تهيه کننده و کارگردان فيلم «بن افلق» داده شد کاملاً دارای معنی سياسی است و پيام مهمی همراه دارد.

البته نبايستی اين مورد را به فال نيک گرفت که وقت رفتن رژيم اسلامی هم فرا رسيده... خير، تمام شواهد و نقطه چين ها در کنار هم و تماس های مستقيم و غير مستقيم که با انگليسی ها گرفته می شود می تواند شواهدی از تجزيه ايران باشد.

هوشياری مردم ايران در اتحاد و همبستگی کامل و دفاع از تماميت ارضی ايران و يکپارچگی و حتا اگر لازم شد پاسخ ندادن به پروپاگاندا های به اصطلاح سرنگونی رژيم که می تواند تجزيه را بدنبال داشته باشد جنبهء مهم و فوق العاده حياتی بخود مي گيرد.

شنيده می شود، اگر راوی سنی نبوده باشد، اعليحضرت رضا شاه دوم به طور تلويحی از شورای به اصطلاح ملی و منشور خطرناک آن فاصله گرفته اند ولی عواملی دست نشانده همانند پيرزاده و نازيلا گلستان (گلستانه)، به همراه برخی جدایی طلبان کرد، و آذری و خوزستانی... همچنان به اين طبل می کوبند. شوربختانه در برخی برنامه ها و گفتگو ها تلويحاً مطالبی می آيد که ريشه منشور و ريشه شورای به اصطلاح ملی! را شخص اعليحضرت معرفی می کند، که از نظر تاريخی می تواند عواقب ناگواری در بر داشته باشد. ترجيح دارد و شايسته است دفتر علياحضرت شهبانو و دفتر اعليحضرت اقدام حقوقی لازم مبذول بدارند.

لازم است هوشياری کامل و بيداری کامل رعايت شود تا از افتادن به تله های مشابهی مثل تجزيه سودان جلوگيری شده باشد.

نظر خوانندگان

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

بازگشت به خانه