بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 2 بهمن ماه 1391 ـ  21 ژانويه 2012

 

تجزیهء ایران را جدی گرفته‌اند

گفتکو با کورش زعيم

گفتگوگر: محمدرضا یزدان پناه ـ سايت «روز»

m.yazdanpanah(at)roozonline.com

پيشگفتار: کورش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران، در گفت و گو با "روز" دربارهء آنچه "برنامه تجزیهء ایران" با نقش آفرینی برخی دولت های خارجی، رسانه های بین المللی و فعالان تجزیه طلب خواند، هشدار داد. این فعال سیاسی در واکنش به برگزاری کنفرانسی در قاهرهء مصر با حمایت معاون رئیس جمهور این کشور و با حضور تعدادی از گروه های تندروی سلفی و وهابی و افرادی که خواهان تجزیهء خوزستان از ایران هستند، از سکوت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی که همزمان با برگزاری این کنفرانس در مصر حضور داشت، به شدت انتقاد کرد.

 

پرسش: در هفتهء گذشته کنفرانسی در مصر و با حمایت تعدادی از نهادها و گروه های تندروی اسلامگرا و مقام های ارشد دولتی این کشور در حمایت از تجزیه مناطق عرب زبان ایران برگزار شد. تعدادی از ناظران، برگزاری چنین کنفرانسی در کشوری که از نمادهای بهار عربی به شمار می آید را نشانه ای از گسترش تلاش ها برای تجزیه ایران قلمداد کردند. ارزیابی شما از این وضعیت چیست؟

پاسخ: برنامهء تجزیهء ایران که از سال 2006 بطور جدی توسط نومحافظه کاران آمریکا و تندروان یهود در اسراییل مطرح شده (که البته انگلستان هم همیشه در این محفل بوده و هست) اکنون با ناتوان‌تر شدن اقتصادی ایران و انزوای جمهوری اسلامی، محاصرهء ایران توسط بزرگ‌ترین بسیج نیروهای نظامی در تاریخ بشریت و خریدهای خارق العاده تسلیحات مدرن توسط کشورهای همسایه، وارد مرحله جدیدی شده است. عربستان هم این دو سه ساله وارد معرکه شده و تا کنون حدود 480 میلیون دلار برای فراهم آوری زمینهء تجزیهء در ایران هزینه کرده است. دولت ترکیه که در زمان حکومت ارتشیان حدود 200 میلیون دلار برای فعالیت پان ترکیست‌ها بودجه تخصیص داده بود، اکنون کمتر هزینه می‌کند، ولی پول‌های کلانی توسط الهام علیف هزینه می شود. بخشی از این هزینه ها برای تأمین تسلیحات پنهان است، هم در شمال غرب و هم در جنوب غرب. افزایش چشمگیر تبلیغات ضد ایرانی، شدت گرفتن قوم گرایی توسط فعالان تجزیه طلب و برخی رسانه های جهانی و افزایش چشمگیر شوخی های توهین آمیز قومیتی برای تحریک عوام، شکل جدی تری بخود گرفته است. نخست سه جزیره در خطر است و سپس خوزستان برای از پای درآوردن جمهوری اسلامی با محروم کردنش از منابع نفتی.

 

پرسش: برپا کنندهء اصلی کنفرانس قاهره، معاون رئیس جمهور مصر بود اما دولت این کشور درباره آن سکوت کرده است. آیا می توان عدم حمایت دولت مصر از این کنفرانس را پذیرفت؟

پاسخ: نه، نمی توان پذیرفت. اگر حسنی مبارک بود که اصلن اجازه نمی داد این کنفرانس در قاهره تشکیل شود، ولی محمد مرسی با همگام شدن ظاهری با عربستان و قطر و امارات می خواهد موقعیت لرزان خودش را در مصر تقویت کند و اخوان المسلمین را به عنوان یک تکیه گاه در جهان عرب معرفی نماید. هرچند که بلندپروازی های مرکزیت اخوان المسلمین با تشکیل سلول های عملیاتی در عربستان و امارات و قطر برای تغییر حکومت به حکومت اخوان، این دولت ها را بسیار خشمگین کرده است.

 

پرسش: کنفرانس قاهره دقیقاً همزمان با سفر وزیر امور خارجه ایران به مصر برگزار شد اما برابر گزارش های رسمی آقای صالحی هیچ اعتراضی به چنین مسئله ای نداشته اند. دلیل این سکوت چیست؟

پاسخ: اگر وزیر خارجه با سیاستی می داشتیم، یا اگر یک ذره رگ میهن پرستی و غرور ملی می داشت، یا اگر دستکم برای نظام حکومتی خودش احترام قایل بود؛ یا به مصر نمی رفت و یا با برگزار شدن کنفرانس در قاهره، مصر را با اعتراض ترک می کرد. ولی برای این آقایان همه جا "بلاد اسلام" است، چه ایران باشد چه نباشد. من مطمئن هستم که آقای صالحی با دست خالی و جیبی پر از تحقیر و توهین برگشته است.

 

پرسش: بحث تجزیه ایران را که در ماه های اخیر هم توسط برخی گروه های قومی و هم توسط شخصیت های بانفوذ و نهادهای نزدیک به دولت های خارجی دنبال می شود را تا چه اندازه جدی می دانید؟

پاسخ: این بحث بطور جدی از سال 1996 به شکل جدیدش خاورمیانه نوین مطرح بوده، ولی از سال 2006، به عنوان یکی از اهرم های فشار برای خرد کردن قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی وارد مرحلهء اجرایی شده است. مسئله بسیار جدی است، زیرا دو کشور قدرتمند غربی و سه کشور ثروتمند عرب و دو کشور مدعی همسایه با کمک جاسوسان و عوامل خود در داخل کشور که برخی در مقام های موثر شاغل هستند دنبال می شود.

 

پرسش: آیا حفظ تمامیت ارضی کشور آنگونه که بعضاً عنوان می شود در برابر اصول حقوق بشر، مفهوم حق تعیین سرنوشت و به طور مشخص حقوق اقوام ایرانی قرار دارد؟

پاسخ: حقوق بشر یعنی همهء مردم در درون مرزهای سیاسی یک کشور باید از حقوق برابر و بدون هرگونه تبعیض برخوردار باشند. معنای تعیین سرنوشت خود همین است که همهء مردم از راه انتخابات آزاد در تصمیم گیری ادارهء کشور مشارکت داشته باشند و هیچ شهروندی را برتری بر دیگری نباشد. حقوق بشر معنایش این نیست که اعضای یک خانواده خانهء خودشان را خراب کنند و هر کدام یک تکه آن را مالک شود. این کار را فقط بیگانگان می توانند برنامه ریزی کنند.

 

پرسش: به جز نظام حاکم، آیا مجموعهء شخصیت ها و گروه های منتقد یا مخالف وضع موجود در داخل و خارج از کشور، می توانند نقشی در کاهش تهدید تجزیه ایران بر عهده داشته باشند؟

پاسخ: اگر خطر تجزیه درونی و به علت ستمگری حکومت مرکزی باشد، همهء فعالان سیاسی و مدنی و حقوق بشری می توانستند برای رفع محرومیت ها تلاش کنند. وقتی خطر انحصاراً توطئهء بیگانگان باشد، آنگاه برنامه ریزی و اجرای یک سیاست خارجی خردمندانه و قدرتمندانه می تواند کارساز باشد. راه موثری که این چند ساله برای ایجاد نفاق و دشمنی در میان مردم ما بکار برده اند، دروغ پردازی و تحریف و وارونه نشان دادن واقعیات فرهنگی و تاریخی کشور با ساختن فیلم های توهین آمیز علیه ایران، برنامه های رادیویی و تلویزیونی و مقاله هایی در نشریه های پرشمارگان غرب و حتا در کشور خودمان، تحریک مردم برخی استان ها به خودداری از کاربرد زبان رسمی و مشترک کشور با هدف جداسازی مردم از راه زبان (پروژه ختنه)، انتشار گسترده و پیوسته توهین ها و شوخی های زشت قومی برای ایجاد کینه و اقدامات دیگر است. اپوزیسیون کشور چه داخل و چه خارج باید با تقبیح اینگونه ترفندها و رسوا کردن آنها، با ادبیاتی مستند، خردمندانه و غیرتهاجمی با اینگونه توطئه ها رویارویی کنند. رسوا کردن مستندانه و مؤدبانه موثرتر از تندخویی و ناسزاگویی است. ما هرچه می گوییم و ادعا می کنیم باید تا حدی قابل اثبات و باورکردن باشد. ولی در شرایط کنونی، افزون بر این اقدامات، باید تحولاتی عمده و بسیار سریع در سیاست خارجی نابخردانه کنونی رخ دهد. در غیر این صورت، ادامهء انزوا و بی اعتمادی نسبت به جمهوری اسلامی اقدامات و توطئه های تجزیه طلبانه را مشروعیت خواهد بخشید و تسریع خواهد کرد. وقتی سد شکست هیچ چیز نخواهد توانست جلوی یک سیل خانمان برانداز را بگیرد.

 

پرسش: برخی منتقدان می گویند حکومت کنونی اراده و توانایی لازم را برای دفاع از تمامیت ارضی ایران ندارد یا لااقل این اراده را به نمایش نمی گذارد. شما چنین اراده ای را مشاهده می کنید؟

پاسخ: سیاست ها و عملکرد حکومت کنونی آنقدر ضد و نقیض، ناکارآمد و ضد منافع ملی است که من روزنه ای از خرد در آنها نمی بینم. حکومت کنونی برای حفظ تمامیت ارضی فقط متکی به نیروی نظامی است. به باور من در رویارویی با شرایطی که می تواند تمامیت ارضی کشور را تهدید کند، نیروی نظامی آخرین ابزار با کمترین تاثیر است. اگر بدنهء نیروهای نظامی در پشتیبانی از هسته های عملیاتی تجزیه طلب که بی تردید با برنامه ریزی و لجستیک بیگانگان خواهند بود از هم بپاشد، همان سیل است که به آن اشاره کرده ام.

 

پرسش: در سال های اخیر گزارش های بسیاری از توهین و برخوردهای تند با شهروندان ایرانی در فرودگاه ها و خاک کشورهای دیگر یا رفتار خلاف عرف دیپلماتیک با مقام های سیاسی جمهوری اسلامی در خارج از ایران گزارش شده است. از دید شما چه دلایلی به شکل گیری این وضعیت منجر شده است؟

پاسخ: این وضعیت از سال 1360 آغاز شد و همچنان بطور تصاعدی رو به افزایش بوده است. شهروندان ایرانی که پیشتر از بالاترین احترام برخوردار بودند، در سه دهه اخیر چوب شرایط انزوا، توهین و تحقیر نسبت به جمهوری اسلامی را می خورند.

 

پرسش: موارد بدرفتاری و اهانت به ایرانیان در سراسر جهان به خصوص در فرودگاه ها و حتی سفارت خانه های خارجی مستقر در تهران به طور مرتب تکرار می شود. چرا حکومت ایران واکنشی به این مسائل نشان نمی دهد؟

پاسخ: واکنش جمهوری اسلامی تاثیری که ندارد هیچ، به دشمنان فرصت می دهد که بیشتر توهین و تحقیر خود را ابراز کنند. هیچ کدام از شخصیت ها و نهادهای جمهوری اسلامی نسبت به تغییر نام خلیج پارس، و تبلیغات و فیلم ها و برنامه تلویزیونی و مقاله ها و کتاب هایی که با پشتیبانی گروه های خاصی که طرح ایجاد نفاق قومی و تجزیه ایران را دارند، علیه فرهنگ و تاریخ ایران تولید شده است، واکنشی نشان نداده اند. این نشانه اهمیت دادن آنها به ایران است.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-c7bc3f35b4.html

 

 

نظر خوانندگان

شهرام فریدونی: تحلیل وقایع کار بسیار خوب و البته لازمی است، اما متاسفانه میزان تحلیل گران در این 34 سال اخیر،  نسبت به کسانی که در خصوص وقایع عملی و فعلی در خور انجام می دهند بصورتی وحشتناک زیاد شده است. متاسفانه و بخاطر فرهنگ متداول و جاری که اعلامیه های کلیشه ای را با حرکتهای شایسته یکی میداند، لازم به بیان این نکته می بینم که اشارهء راقم در اینجا بهیچ وجه به صدور بیانه های معمول و اطلاعیه های کلیشه ای نیست که من بر این باورم که اکثریت ملت شریف ایران سال هاست این بیانیه ها را نمیخوانند. لذا، در ارتباط با سخنان جناب کورش زعیم، سوال کلیدی اینجاست که آیا کار جبهه ملی به همینجا ختم میشود که بعضاً یکی از اعضای برجسته اش تحلیل های «خوب و جانانه و صحیح» صادر کند؟ جناب زعیم، امیدوارم که نوشتهء اینجانب و سوال بنده را توهینی برای خودتان تلقی نفرمایید، اما از دید راقم، آنها که باید بدانند، می دانند که وضعیت کشور بکدام سمت و سو میرود، آنها هم که نمی دانستند، با این سخنان سرکار یقیناً مطلع شده اند، حال سوال اساسی این است که جبههء ملی قرار است در قبال این وقایع چکار بکند؟ ملت شریف ایران بی صبرانه منتظر شنیدن استراتژی و برنامهء منظم شما و جبهه ملی در این خصوص می باشد. جاوید ایران و برقرار باد دمکراسی.

 

بابک ایرانی: با تاسف بسیار با نظر خواننده قبلی موافقم. فقط بلدیم حرف بزنیم!! حرفهای قشنگ ولی دریغ از عمل! هنوز اپوزسیون نتوانسته حول یک هدف مشترک متحد شود و این باعث شرمندگی است. بله همه می دانند که خطر تجزیه جدی است ولی وقتی نخبگان ما نمی توانند متحد شوند از بقیه چه انتظار می توان داشت. در ضمن این ایران که 34 سال است دارد ویران میشود بود و نبودش چه فرقی برای ما خواهد داشت؟ شاید استان های جدا شده لااقل یک زندگی راحتی داشته باشند و بتوانند پیشرفت کنند. خودخواه نباشیم و به منافع ملی بنگریم! اگر یک سوم مردم بعد از تجزیه زندگی خوبی خواهند داشت چرا باید آنها را از این شانس محروم کنیم و بخواهیم که با ما (با مایی که بی عرضه هستیم) بمانند و بسوزند.

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه