|
چهارشنبه 20 دی ماه 1391 ـ 9 ژانويه 2012 |
«استبرا»، به طریقهء نو اندیشانهء دینی
گفتیم نه بابا! مگر می شود؟! این ها را اپوزیسیونِ بی دینِ سکولارِ مخالفِ روشنفکریِ دینی سر زبان ها انداخته والّا آقای محسن کدیور را چه کار به استمناء مردم. یارو زن ندارد، پول ندارد برود زن صیغه کند، شهر نویی هم که نیست برود خاک تو سری کند، به زن و بچه ی مردم هم نمی خواهد تجاوز کند، می رود مثل بدبخت ها این کار را می کند، آن وقت یک نواندیش دینی در پاسخ به سوال:
"نظر شما در رابطه با خودارضایی چیست؟ آیا از گناهان کبیره است؟ آیا مواردی هست که مجاز باشد؟ با توجه به اینکه در کشور ما به علت مسائل شرعی، فرهنگی و اخلاقی روابط آزاد بین دختر و پسر وجود ندارد، اسلام چه راهکاری برای تخلیه انرژی جنسی در دوران جوانی و در شرایطی که امکان ازدواج وجود ندارد پیشنهاد می کند؟ و آیا انجام خودارضایی جهت تخلیه ی این انرژی صحیح است؟"
چنين فتوا می دهد:
"خودارضائی (استمناء) چه در مذکر چه در مونث حرام است.
بر اساس آیات ۵ تا ۷ سوره مومنون
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِکَ فَأُولَـٰئِکَ هُمُ الْعَادُونَ
و کسانى که پاکدامنند، مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آوردهاند، که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست. پس هر که فراتر از این جوید، آنان از حد درگذرندگانند.
این مضمون در آیات ۲۰ تا ۳۱ سوره معارج هم آمده است.
بر اساس آیات فوق غریزهی جنسی تنهادر ازدواج مجاز است ارضا شود، هر نوع ارضاع آن خارج از ازدواج تجاوز به حریم الهی و معصیت محسوب می شود.
فقها به استناد روایاتی از این قبیل خودارضائی را از گناهان کبیره شمرده اند. شیخ صدوق در خصال از امام صادق (ع) نقل کرده است: کسی که استمناء کند از جمله کسانی است که خداوند با آنان سخن نمی گوید و به نظر رحمت به ایشان نمی نگرد و پاکشان نگردانیده و برایشان عذاب دردناکی است. وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب ۲۸ از ابواب (النکاح المحرم و مایناسبه)، حدیث ۷
خودارضائی (استمناء) در هیچ حالتی مطلقا مجاز نیست.
تنها راه تخلیهی مجاز غریزه جنسی ازدواج است. اگر ازدواج دائم دشوار است ازدواج موقت تنها راه مشروع خواهد بود.
موفق باشید
محسن کدیور" (سایت محسن کدیور)
می گویند اسلام عزیز، فکر همه چیز را کرده همین است دیگر. از بول و غایط و وطی در دُبُر زن حائض و ور رفتن با دختر بچه ی شش ماهه گرفته تا همین استمناء و استبرا و غیره. گفتیم ما هم که فضول محله ایم یک نظری به سبک روشنفکری دینی در زمینه ی استبرا صادر کنیم بل که موجب بحث و گفت و گو شود:
طبق تعریف مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، استبرا عملی ست که بعد از بول انجام می گیرد:
"بول ادرارکردن است و استبرا عملي است که بعد از ادرار کردن براي خارج کردن باقي مانده ادرار از مجرا انجام مي شود."
اما نحوه ی انجام عمل استبرا به این صورت است که :
"استبراء عمل مستحبى است كه مردها بعد از بيرون آمدن بول انجام مىدهند، و آن داراى اقسامى است. و بهترين آنها اين است كه بعد از قطع شدن بول اگر مخرج غائط نجس شده اول آن را تطهير كنند، بعد سه دفعه با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشند، و بعد شست را روى آلت و انگشت پهلوى شست را زير آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنهگاه بكشند و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند." (وب سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)
البته این مرکز چون نواندیش دینی نیست، ما نو اندیشان دینی، همان طور که آقای کدیور نظریات مدرنی در باره ی استمناء ابراز کرده اند، راه مدرن تری برای استبرا ابراز می نماییم تا ان شاءالله جوانان بیشتری از سکولاریسم ببُرّند و به روشنفکری دینی بپیوندند و جنبش سبز را پیروز نمایند. به حول و قوه ی الهی:
نظر کارل پوپر در این مورد در جایی که به دیکتاتوری افلاطونی اشاره می کند مستتر است. طبق تفسیر و هرمنوتیک ما، از نظر این عالِم آزاد اندیش، عمل استبرا باید به صورت لیبرالیستی انجام شود. البته ابتدا باید دید استبرا موقع سرپا بولیدن (شاشیـ..) انجام می شود یا به حال نیمنشستهی نیمخیزِ نوکْانگشتی، که بول روی پاچه ی شلوار آدم نپاشد یا به صورت تمام نشسته ی فشرده، مثلا موقع انجام عمل غایط (مدفوع نمودن). حالا چون در این جا مجال تنگ است به همان نوع بول همگانی یعنی "ایستاده بولیدن" که آن هم در نواندیشی دینی حرام است ولی به خاطر ضرورت های روز، کنار خیابان ها و دیوار ها و زیرگذرها و لای شمشاد پارک ها انجام می شود و اکثریت به این نوع بولِ حرام عادت کرده اند اشاره می کنیم. طبق فلسفه ی تحلیلی، اهمیتی میان مخرج غائط و بیخ آلت وجود ندارد و در این جا تفاوت عظیمی میان فقه سنتی و فقه مدرن وجود دارد. اگزیستانس آلت به ما اختیار می دهد که شست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذاریم یا نگذاریم و سه یا چهار مرتبه تا ختنه گاه بکشیم یا نکشیم. این آزادی عملی ست که اسلام عزیز به ما داده و فقه سنتی و آقای مصباح و شاگردان مدرسه حقانی متاسفانه با تعصب روی سه و چهار، یا سر آلت و ختنه گاه اصرار می ورزند، که وظیفه نواندیشان دینی ست با این گونه تحجرها مبارزه نمایند. این که چقدر "بکشند" هم مسئله ی مهمی ست که باید مواظب باشیم آن قدر نکشیم تا بعد حالتی ایجاد شود که موجب حالت استمنا گردد و مثلا خدای نکرده خوش مان بیاید. بنابر تعریف هایدگر در کتاب "هستی و زمان"، بخشی از اگزیستانس جهان به همین "کشیدن" و "چگونه کشیدن" مربوط می شود که در هرمنوتیک جدید اسلامی طبق نظر سید جمال الدین اسد آبادی و فضل الرحمن بخشی از آن به کشیدن سر آلت باز می گردد و جهان بر این پایه می گردد. آموزه های جهان شمول دیگری نیز وجود دارد که در این وجیزه نمی گنجد و باید منتظر بمانیم منتقدان مدرن تر، مانند اکبر گنجی پاسخ این مدعا را بر اساس دیدگاه های زبان شناس نامی، نوآم چامسکی بدهند.
امیدواریم با این نوشته ی مختصر به عمل استبرای روشنفکران دینی گرامی کمک کرده باشیم.
http://my.gooya.com/permalink/4263.html
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.