بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

چهارشنبه 15 آذر آبان ماه 1391 ـ  5 دسامبر 2012

 

تور جهانگردی اپوزیسیون ارتجاعی؛ از استکهلم تا پراگ

آذر ماجدی

اپوزیسیون راست و ارتجاعی رژیم اسلامی، شامل رژیم سابقی ها، شکنجه گران محقق شده رژیم اسلامی، توده ای ها و اکثریتی های همکار رژیم اسلامی و قلچماق های باند سیاهی قوم پرست، یکسالی است که در تکاپوی آلترناتیو سازی افتاده اند. خیزش توده ای در خاورمیانه، این اپوزیسیون و تروریسم دولتی به سرکردگی آمریکا را به صرافت دست و پا کردن یک نوع دولت در تبعید انداخته است. در استکهلم نیروهای کمونیست و چپ انقلابی آبرویشان را ریختند و اجلاسشان را به یک افتضاح بدل کردند. سازماندهندگان، از جمله شهریار آهی شاه پرست، به توجیه و دست و پا افتادند و قول دادند که از این ببعد شفاف تر عمل کنند. اسم خود را "اتحاد برای دموکراسی" گذاشته اند. از ماهیت تک تک شان می توان حدس زد که چه سرنوشت و چه آینده سیاهی را برای مردم و چه بساط لفت و لیسی را برای خویش دارند در سر می پرورانند.

پس از استکهلم در بروکسل جمع شدند و در تاریخ 17 و 18 نوامبر در شهر پراگ گرد آمدند. در گشت پراگ اختلافشان عیان شد. ظاهرا این جریان آنقدر دموکرات است که حتی بیانیه نهایی نشست را نه تنها در اختیار شرکت کنندگان نگذاشت، بلکه متن آنرا نیز به رای نگذاشته است. اینهم از تمرین دموکراسی "اتحاد برای دموکراسی". بدنبال این گشت و تفریح دو روزه در شهر زیبای پراگ و در هتل های 4-5 ستاره، نیروهای قوم پرست به بیانیه اعتراض کرده اند. 

اما موضوع اختلاف و اعتراض جریانات قومپرست به بیانیه صادره بر سر چه بود. (بغیر از قومپرستهای بلوچ که به حذف خود از پانل قومی - ملی اعتراض دارند) اختلاف قومپرست های کرد بر سر استراتژی "مسالمت آمیز" و جنگ طلبانه است. ظاهرا قومپرست ها چشم به آمریکا و ناتو برای حمله نظامی به ایران و تکرار سناریوی کردستان عراق بدنبال حمله به عراق و لیبی و سوریه در ایران دوخته اند؛ و سایرین خواهان مذاکره با رژیم اسلامی و "انتخابات آزاد" تحت این حکومت اند. یعنی اصلاح طلبان حکومتی و قومپرستهای طرفدار حمله نظامی ناتو در پایان کنفرانس، پس از آنکه تفریح و گردش شان تمام شد و با هم عکس دستجمعی گرفتند، در مقابل هم در دنیای ویرچوال صف آرایی کردند.

جواد خادم یکی از سازماندهندگان این تورهای های جهانگردی در مصاحبه با یورونیوز چنین گفته است:

“ببینید راه مذاکره یکی از این راههاست. فراموش نکنید ما بارها گفتیم که یک شرایط و خلل سیاسی ممکن است در ایران به خاطر فروپاشی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بوجود بیاید و بنابراین اپوزیسیون در خارج از کشور باید آماده چنین خلل سیاسی باشد. البته موضوع دیگری هم هست که شاید حکومت برسر عقل بیاید و متوجه شود که هشتاد میلیون را تا ابد نمی شود در زندان نگاهداشت و باید درها را باز کرده و مسیر را برای دمکراسی هموار کند. اگر آقای خامنه ای در شرایطی به این نتیجه رسیدند و قبول کنند که برای آینده ایران مسئله دمکراسی براساس و شرایط بین المللی خوب است، اپوزیسیون هم باید آمادگی این را داشته باشد که از یک موضع قوی با ایشان وارد مذاکره شود، البته یادآور شوم که اپوزیسیون تنها زمانی می تواند با حکومت وارد مذاکره شود که قوی باشد، در غیر این صورت حکومت با آنها وارد مذاکره نخواهد شد… . فراموش نکنیم که اپوزیسیون تنها انحلال گراها نیستند. اپوزیسیون تنها آنهایی نیستند که می خواهند آلترناتیوی بسازند و این جمهوری را جایگزین کنند. بسیاری از مردم ایران بر این باورند که اصلاحات راه بهتری است برای تغییر رژیم در ایران."

"اتحاد برای دموکراسی" جمعی از مرتجعین دست راستی کپک زده هستند که در این میان بدنبال آب و نانی برای خود می گردند. این گشت و گذارهای توریستی - سیاسی هم فال است و هم تماشا. هر چند ماه یکبار به یکی از شهرهای اروپا سفر می کنند و مجانی به تفریح و عیش و نوش می پردازند و ضمنا تلاشی مذبوحانه برای سری در سرها درآوردن نیز انجام می دهند. اینها ذره ای اعتبار و آبرو در میان مردم ندارند. کسی جدیشان نمی گیرد. در دوران سوسیال میدیا، در فیس بوک و سایت های اینترنتی با چاپ عکس رنگی خودی نشان می دهند، خود را در آب نمک می خوابانند تا شاید اگر دری به تخته خورد بتوانند کار آب و نان داری برای خود دست و پا کنند.

مردم ایران نه خواهان مذاکره با رژیم جنایتکار اسلامی اند، نه خواهان "انتخابات" تحت رژیم اسلامی و نه طرفدار حمله نظامی آمریکا و ناتو اند. مردم ایران هم از رژیم اسلامی بیزارند، هم از اصلاح طلبان حکومتی هم کیش آن و هم از مرتجعین لاشخوری که در انتظار حمله نظامی ناتو به ایران روز شماری می کنند. مردم خواهان یک جامعه آزاد، برابر و مرفه هستند. مردم یک دنیای بهتر می خواهند. از همین رو است که این اپوزیسیون دست ساز دلقک تاکنون هیچ بختی در میان مردم ایران نداشته است. مردم خوب می دانند که سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی تنها راه خلاصی از این بختک جنایت و سرکوب است. سازماندهی یک انقلاب اجتماعی و واژگونی نظام سرمایه داری بهمراه سرنگونی رژیم اسلامی و استقرار یک جمهوری سوسیالیستی تنها پاسخ انسانی، متمدن و کم مشقت رهایی بخش برای مردم است. این اپوزیسیون دست راستی را باید افشاء و منزوی کرد.*

28 نوامبر 2012

 

نظر خوانندگان

بهمن: بنده نمی دانم ازاستکهلم تا پراگ چه خبر بوده گرچه به خوبی میدانم که از مسکو تا برلین چه خبرها بوده. عکس اش را هم میدانم. رفقای خانم آذر در بازگشت به مسکو با منطق چماق تمامی آدم های سر راه را با خود هم فکر کردند،گر چه بعدها معلوم شد بین رفقای جدید منافقینی چون الکساندر دوبچک هم بوده اند. ایشان گروه هایی را "کپک زده" می خواند. البته من نمی دانم آنان کپک زده هستند یا کپک زده نیستند. در این باب باید گفت: الله اعلم. ولی می دانم که شخص این خانم، کپک زده ای تمام عیار است. نوشته هایش که بوی کهنگی می دهد. یکبار هم تصاویری از ایشان دیدم که در یک گورستان قدیمی در لندن به دنبال خوشبختی می گشت! البته تصاویر لرزان بود. نمی دانم ایراد از گیرندهء فکسنیء من بود یا اینکه تن کارل مارکس در گور داشت می لرزید. بله در همان گورستان. خلاصه اینکه، خانم آذر! ما ز بالاییم و پایین می رویم...

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه