|
چهارشنبه 22 آذر آبان ماه 1391 ـ 12 دسامبر 2012 |
هفتم و هشتم دسامبر 2012
نمايندگان احزاب و سازمان های سياسی
شخصيت های سياسی مستقل
خانم ها و آقایان؛
به نمایندگی از طرف حزب دموکرات کردستان و کمیتهء خارج از کشور حزب همهء شما عزیزان را از صميم قلب خير مقدم می گویم. اﻣﯿﺪوارم ﮐﻪ در اﯾﻦ همایش بتوانیم در راه ﺗﺤﻘﻖ آرﻣﺎن های ﻫﻤﻪئ اﯾﺮاﻧﯿﺎن، راﻫﮑﺎرﻫﺎی دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮏ، مترقی، منطبق با خواست های مليت های ایران و تمام آحاد این کشور برای آینده ارائه دهیم.
دوستان گرامی
بر شما عزیزان پوشيده نيست که تحوﻻت بسياری در جهان و در منطقهء خاور ميانه روی داده و یا در حال رخ دادن است. در سطح جهانی دوران جنگ سرد به پایان رسيده و می رود تا دمکراسی در جهان گسترش یافته و فرهنگ دمکراسی در جوامع نهادینه گردد. اکنون، خوشبختانه، هر روز از شمار دیکتاتورها کاسته شده و حکومتهای استبدادی سرنگون می گردند و حقخواهی ملت ها، و دمکراسی و همچنين حقوق بشر روز بروز بيشتر به یک امر واقعی بدل گشته و دیگر قابل انکار نيست. دیگر دوران دیکتاتوری و زورگویی بسر آمده و هيچ نيرویی نمی تواند از طریق ترور، اعدام و سرکوب، ملت ها را در اسارت خویش نگهدارد. ﻫﺮﭼﻨﺪ جمهوری اسلامی با تمام گستردگی و با قساوت تمام کوشيد و معتقد بود که با اینگونه اقدامات حکومت خود را باثبات تر کرده و عمر خویش را طوﻻنی تر سازد، اما اکنون در وضعيتی قرار دارد که حتی دلسوزترین هواداران دیروزش به مخالفان سر سخت امروزش مبدل گشته و روز به روز از تعداد دوستان آن در سطح ایران، در سطح منطقه و در سطح بين المللی کاسته مي شود.
مسیر تغییر و تحولات بینالمللی و منطقهای به سویی است که دوستان جمهوری اسلامی به دو سه کشور در سطح جهان محدود شده اند، حتی جنبشیهای اسلامی که بر کمک های مالی جمهوری اسلامی تکيه داشتند، برای نمونه حماس در فلسطين، به این ڕژیم پشت کرده اند. یکی از دوستان آن دولت سوریه و حکومت بشار اسد است که جمهوری اسلامی می کوشد با تمام توان نظامی، اقتصادی، دیپلماتيک و مذهبی خویش اجازه ندهد این حکومت سرنگون شود. اما این حکومت نيز سرنگون خواهد شد و اطمينان داریم که اميد به سرنگونی و تغييرات در ایران پر رنگ تر گشته و عمر جمهوری اسلامیکوتاه خواهد شد. در خصوص معضل خود ساخته اش یعنی مسألهء انرژی هسته ای کماکان بر موضع خویش پافشاری کرده و روز بروز اعتبار بين المللی خود را بيش از پیش از دست می دهد و در آخرین گزارش سازمان انرژی اتمی مجدداً و این بار بيش از گذشته تحت فشار قرار گرفته است. رژیم در منطقه خود را درگير رقابتی ساخته است که بدليل ماهيتش قادر به انجام هيچگونه اقدامی که منجر به موفقيت آن گردد، نيست.
مهمتر از همهء اینها، در داخل کشور اگر توده های مردم بدليل خفقان و سر کوب شدید نمی توانند به خيابان ها بيایند، اما کاملاً محرز است که از این همه بدبختی و جنایت که رژیم به ارمغان آورده ناراضیاند. این حکومت نه تنها به لحاظ سياسی و اجتماعی، حتی از لحاظ اقتصادی نيز پاسخگو نيست. کاهش نرخ ریال ایران در مقابل ارزهای منطقه ای و خارجی و بحران گسترده و عميق اقتصادی ای که جامعهء ایران را در برگرفته است، همه و همه دست به دست یکدیگر داده اند تا ثابت کنند که جمهوری اسلامی نمي تواند پاسخگو باشد و باید دیر یا زود برود و یک حکومت دموکراتيک که در مقابل همهء خواسته های مليت های ایران باسخگو باشد جایگزین آن گردد.
دوستان
رژیم جمهوری اسلامی رفتنی است، ولی «آلترناتيو» آن چه سيستمی است؟ این باید دغدغهء همهء کسانی باشد که دل شان به اميد یک ایران دموکراتيک، آزاد، مترقی و جوابگو در مقابل خواستیهای همهء مليت های ایران و آحاد مردم ایران می تپد .
به نظر ما، تنها سيتمی مي تواند در «ایران دموکراتيک» پا بر جا و باثبات باشد که بر اساس واقعيت های جامعهء ایران بنا شده و در بر گيرندهء تمام خواست های مردم ایران باشد. واقعيت هم این است که ایران یک کشور کثيرالملله، با ادیان و مذاهب مختلف مي باشد و نظام آیندهء ایران نمي تواند این واقعيت ها را نادیده بگيرد؛ چنانچه رژیم های شاهنشاهی و جمهوری اسلامی نادیده گرفتند. دیگر با انکار ساختار متنوع ایران که از مليت ها و فرهنگ های گوناگون تشکيل شده است، نمي توان بر مشکلات کشوری به بزرگی ایران غالب شد. با نادیده گرفتن واقعیت متنوع ایران – رویه ای که در رژیم پادشاهی و جمهورء اسلامی متداول بوده ـ نمي توان به همزیستی مسالمت آمیز در آیندهء ایران اميدوار بود. پس، حتی آنهایی که هيچ اعتقادی به کثيرالملله بودن و متنوع بودن ایران ندارند و ميیخواهند در آیندهء ایران نقشی داشته باشند باید کوشش کنند که رضایت تمامی مکونات [انسان های] ایران را به دست بياورند. دیگر هيچ نيرویی نمي تواند تنها به خواست خودش یک کشور رنگارنگ مثل ایران را اداره کند. نيروها و افرادی که مي خواهند همانند رژیم شاهنشاهی و رژیم آخوندی خواست های مليتیهای ایران را نادیده بگيرند، چگونه مي خواهند یک ایران با ثبات، دموکراتيک، مترقی و بر مبنای منشور جهانی حقوق بشر بسازند؟ نيروهایی که از دموکراسی حرف مي زنند ولی با بهانه های مختلف مي خواهند واقعيت های ایران را نادیده بگيرند، چه نوع از دموکراسي را مي خواهند در ایران بنا نهند؟
دموکراسی در هر کشوری از ویژگي های خاص خودش بر خوردار است. به نظر ما، دمکراسی در کشور ایران از دروازهء حل مسالهء ملی می گذرد؛ و این حکم مي کند که احزاب، شخصيت ها و گروه های سياسی، قبل از هر چيز دیگر، باید در این خصوص به توافق برسند. دموکراسی را نمي توان تنها در حق رای دادن خلاصه کرد. دموکراسی یک منش و بستر سازی عمومی است که در آن تمام آحاد و گروه های یک کشور فرصت همسان داشته باشند تا بتوانند در همهء زمينه ها، به خواست های مشروع خود برسند. آیا تنها با یک انتخابات سراسری برای انتخاب حکومت مرکزی مي توان مشکلات سراسر ایران را حل کرد و یک سيستم دموکراتيک بنا نهاد؟ آنانکه به بهانهء تجزیه شدن ایران، یا از ترس تجزیه شدن ایران، مي خواهند مسئلهء مليت ها و دیگر تنوعات ایران را نادیده بگيرند سخت در اشتباه اند. در واقع همين نادیده گرفتن و انکار کردن بزرگترین خطر در راه یکپارچگی ایران خواهد بود .
خانمها و آقایان
مبارزه برای به دست گرفتن سرنوشت خویش، در فردای ایران حتی از احزاب هم عبور کرده و بدون تردید عمومی و خيابانی خواهد شد. در این رابطه پرسش این است که اگر در فردای ایران، و در صورت بر سر کار آمدن نيروهای تماميت خواه و منکر واقعيت های ایران، تجمعات ميليونی مليت های ایران به خيابان ها ریختند و حقوق خود را درخواست کردند و یا شروع به ممارسه [تمرين] حق تعيين سرنوشت خویش کردند، چطور با این خيزش برخورد خواهند کرد؟ آیا بمانند رژیم های پيشين یورش نظامی خواهند برد و مناطق مختلف ایران را به خاک و خون خواهند کشيد؟ خوب، در آن صورت چه فرقی با جمهوری اسلامی خواهند داشت و چگونه مي توانند از دموکراسی حرف بزنند؟
پس قدم اول، و اساسي ترین مستلزمات، بنا نهادن یک سيستم دموکراتيک منطبق با مکونات ایران، همانا قبول کردن کثيرالملله بودن و متنوع بودن ایران به لحاظ فرهنگی است. قبول کردن این واقعيت به ما کمک خواهد کرد تا یک سيستم دموکراتيک بر مبنای مشارکت تمام مکونات ایران مهندسی کنيم و راه ترقی، دموکراسی و اتحاد تمام مليت های ایران را هموار سازيم. این تنها راه حفظ یکپارچگی ایران است. مکانيزم عملی کردن این راهکار هم یک توافق همگانی است که از طرف احزاب، سازمان ها و شخصيت های برجسته و مبارز ایران بوقوع بپيوندد. در بارهء مسائل مهم دیگر، مثل حقوق شهروندی، آزادی فردی و حقوق زنان و آزادی گروه ها و احزاب، و دیگر مسائل از این قبيل، اتحاد نظر وجود دارد و فکر نمي کنيم مشکلی در راه توافق بر سر این مسائل وجود داشته باشد. اميدواريم در این همایش بتوانيم در رابطه با مسائل مورد اختلاف راهکارهای مثبتء ارائه دهيم.
دوستان
ما راه دیگری جز دیالوگ و کوشش در راه تفاهم با همدیگر و درک واقعيت ها نداریم. حزب دمکرات کردستان همواره راه دیالوگ و توافق را پيش گرفته و اعتقاد به روش های مسالمت آميز و دمکراتیک از سياست های دیرین و استراتژیک ما است و در راه توافق بين نيروهای دموکراتيک و آزادیخواه از هيچ کوششی دریغ نخواهيم کرد.
با اینحال و بعنوان ختم کلام می خواهيم توجه همهء شما عزیزان را به این نکته جلب کنيم که با همهء فواید و مزایای فراهم آوردن چارچوب های دیالوگ و گفتگوی میان مخالفان جمهوری اسلامی، نشست و همایش هائی از این قبیل تنها زمانی می تواند واقعاً پاسخگوی رسالت طبیعی و ضرورت شرایط کنونی باشد که به صورت عملی و کارا نتیجه بخش باشد. با تمام احساس سعادت و افتخاری که از حضور شما بزرگواران در اینجا داریم، غرض ما از برگزار کردن این نشست فقط بحث و گفتگو نیست، بلکه پایهریزی چهارچوب مشخصی برای نهادینهکردن دیالوگ و نتیجه دارکردن آن به لحاظ محتوی و راهکارهای همکاری می باشد. انتظار می رود در این راستا که نکات و مواردی چون سعی در ادامهء دیالوگ و گفتمان سازی موثر، تعمیق بحث ها و تعریف اساس و چهارچوب زمینه و پروژههای همکاری، و نهایتاً تلاش برای یافتن پاسخ مشترک به موضوعات طرح شده بعنوان دو محور اصلی نشست کنونی، را مد نظر قرار بدهیم.
هفتم دسامبر 2012
حزب دموکرات کردستان
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.