بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

چهارشنبه 1 آذر آبان ماه 1391 ـ  21 نوامبر 2012

 

برابری زنان با مردان راه مبارزه با اسلام‏گرایان است

بهمن زاهدی

این نوشته را تقدیم به روح سرکش

و همیشه زندهء بانو نادره افشاری کرده‏ام

 

تاکنون چند بار در زندگی خود اشتباه کرده‌ایم! در زمان وقوع اشتباه با چه هدفی تن به اشتباه کردن خود و یا دیگران داده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟ در حین شکل گرفتن اشتباه، آیا آگاهی‌مان کم بوده و یا تجربه‌ای نداشته‌ایم و یا قدرت عمل ما محدود بوده است؟ آیا گذشت زمان و درک حقیقت توانسته‌اند ریشه‌های اشتباه بوقوع پیوسته‌ای را بخشکانند و یا اشتباهات بوقوع پیوسته را مانند غدهِ سرطانی با خودمان حمل می‌کنم و از وجودش، آگاه ناآگاهیم و می‌خواهیم هر چند زمانی دوباره اشتباهن همان اشتباه را تکرار کنیم، و یا اینکه تجددی در خود بوجود آورده‌ایم که جلوی تکرار اشتباهات گذشته‌مان را حداقل بگیرد.

هنوز اکثریت روشنفکران ایران خود را از اشتباه کردن مبرا می‌داند و در گذشته خود و با قهرمانان پوشالی خود زندگی می‌کنند. زمان حال و آینده را قربانی گذشته خود کرده‌اند و تُهی از " اندیشه نوین" شده‌اند. آنان هنوز قانون و دستور کشف حجاب زمان رضا شاه را غیر‏انسانی برای زنان آن زمان ایران می‌دانند. قانون بدون زور تجویز می‌کنند و مبارزه مسلحانه را برای آرامش درون خود با جنبش آزادی ‌خواهانه گرهِ‌کور می‌زنند.

از سال 1340 که زنان ایران حق رای دادن را بدست آوردند و در اجتماع آن زمان به برابری نسبی با مردان رسیدن، اسلام‏گرایان افراطی به کمک روشنفکران انقلابی شتافتند تا انقلاب ضد زن سال 1357 را با فریب دادن زنان ایران و به واسطه روشنفکران انقلابی به ثمر برسانند. روشنفکران آن زمان ایران نه آزاد بودند و نه آزادی ‌خواه بلکه فقط انقلابی (انقلابی اصیل هم نبوذند فتو‌کُپی بودن از کُپی) بودند. آنان درکی از جامعه ‌شناسی و سیاست داخلی و خارجی نداشتند، جهان را سیاه و سفید و دو بُعدی می‌دیدند. آنها سپر بلای اسلامگرایان شده بودند. روشنفکران ایران حتا از اهداف و انگیزه اسلام‏گرایان برای آینده ایران بی‏خبر بودند. زمانی که زنان ایران به دستور اسلام‏گرایان به زیر چادر و حجاب‏اسلامی اجباری فرو می‌رفتند، روشنفکران (چپگرایان) به آنان بصورت فرزندان انقلاب که انقلاب باید آنها را ببلعد می‌نگریستند. چپ ایران آزادی نسبی زنان را ناخودآگاه از آنان ربود و به اسلامگرایان فروخت. اما اسلامگرایان حق رای دادن زنان را نتوانسته و نمی‌توانند از آنان بگیرد. حق داشتن «حق رای» بدون در نظر گرفتن جنسیت در جامعه ایرانی نهادینه شده بود و هست.

شیشه عمر اسلام گرایان با برابری حقوقی زن و مرد خواهد شکست. ما زمانی می‌توانیم از حقوق بشر صحبت کنیم که لزوم برابری حقوق زن و مرد را نه تنها درک کرده باشیم بلکه در خود نهادینه و باور کنم. نیمی از مردم ایران حق "بشر بودن" را از انقلاب سال 57 به بعد از دست داده‌اند، وزنهء سنگین مبارزه در آنجاست، ولی روشنفکران چپ ایران به فکر تفسیر حقوق بشر برای مالکیت‌ خصوصی و فدرالیسم برای اقوام ایرانی افتاده‌اند و زنان ایران را بار دیگر فراموش و قربانی مماشات با رهبر جمهوری ‌اسلامی و اصلاح‌ طلبان گریخته از مرکز ولی با سرمایه مالی فراوان کرده است‌‌. آزادیخواهی را نمی‌توان در حوضهء ایدولوژی یا مسلک سیاسی به تعریف کشید و از آن استفاده ابزاری برای سیاست‌ورزی کرد. اولین گام برای رسیدن به آزادی اجتماعی و سیاسی در کشور حق برابری زن و مرد ایرانی ست.

نباید بار دیگر اشتباه کرد. آینده در پیش رو احتیاج به اندیشه و فدا‌کاری دارد نه تفسیر روزانه و کودکانه اعلامیه جهانی حقوق بشر برای سرگرمی نظرپردازان بازنده دیروز و سردرگم امروز که بدنبال کمک مالی اسرائیل و امریکا به نیروهای مسلح در کناره‌های مرز ایران چشم بسته‌اند و یا همزبانی با اصلاح‌طلبان جمهوری‌اسلامی که در لوس‌آنجلس امریکا محله‌ای را برای اقامتشان خریده‌اند و شعار مردم ایران را وارانه ارایه می‌کنند و هیچ‌کدام به برابری حقوق شهروندی زنان و مردان ایران باوری ندارند.

http://bahman.zahedi.com/index_0_0_0_0_137.html

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه