بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

چهارشنبه 4 مرداد 1391 ـ  25 ماه ژوئيه 2012

 

خط قرمز و نقطهء سقوط ما ايرانيان تا کجاست؟

مهران سيرانی

در مورد دزدی ها، رشوه گیری ها، حیف و میل ها و سؤ استفاده‌های مالی سران رژیم اسلامی و وابستگان آنها طی‌ 33 سال گذشته بارها و بارها مطالب گوناگونی خوانده یا شنیده‌ایم. اما چند روز پیش خبری را در یکی‌ از جراید چاپ داخل کشور (کیهان) تهران ، خواندم که توجه مرا بخود جلب کرد. بهمین خاطرتصمیم گرفتم این خبر را همراه با متن کوتاهی با دیگر هموطنان در میان بگذارم. شاید این متن کوتاه بتواند تا اندازه ایی عمق فاجعه ایی را که در ایران ما میگذرد بیشتر در معرض دید قرار دهد.

در شرایطی که بیش از 70% ملت ایران در زیر خط فقر زندگی‌ میکنند، در شرایطی که صدها هزار کودک خیابانی به اجبار مدارس را ترک کرده و بخاطر امرار معاش به دست فروشی در خیابان ها روی آورده اند، در شرایطی که آگهی‌های فروش کلیه در و دیوار تمام کشور را در بر گرفته است، در شرایطی که والدین به اجبار دختران خرد سال خود را بخانه بخت میفرستند، در شرایطی که بخشی از زنان و مردان بخاطر فقر مجبور به تن‌ فروشی شده اند، در شرایطی که بخش عظیمی‌ از کارگران یا از کار بیکار شده اند و یا ماه‌ها حقوق حقّه خود را دریافت نکرده اند و در کلّ در شرایطی که بخش عظیمی‌ از ملت ایران از بر آورده کردن ابتدأییترین نیاز‌های انسانی‌ و بحق خود محروم شده است، رژیم اسلامی در میان تفرقه، سکوت و بی‌ عملی‌ تهوع آور همگی‌ ما ایرانیان، مبلغ بسیار هنگفتی را برای بودجه دفاعی کشور تعیین می‌کند.

اخیرا علاالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی‌ مجلس نهم طی‌ مصاحبه ای با روزنامه کیهان تهران (22 تیرماه) اعلام کرده است که جمهوری اسلامی مبلغ 3 هزار میلیارد دلار برای تقویت بنیه دفاعی کشور اختصاص داده است. این مبلغ رقمی‌ در حدود ده برابر بودجه کلّ سالانه کشور ایران می‌باشد. حال با یک محاسبه ساده و سر انگشتی ببینیم که در نبود رژیم اسلامی، یک چنین مبلغی تا چه اندازه می تواند مشکلات بخش عظیمی‌ از ملت ایران را حل کند.اگر این مبلغ را به تعداد جمعیت کشور ایران، یعنی‌ حدوداً 75 میلیون نفر، تقسیم کنیم، سهم هر نفر ایرانی‌ چهل هزار دلار می شود.

 سهم هر نفر ایرانی به دلار

 40,000 = 75,000,000 / 3,000,000,000,000

اگر این مبلغ را به ازای هر دلار آمریکا حدوداً 1800 تومان در نظر بگیریم، سهم هر نفر ایرانی‌ مبلغی در حدود 72 میلیون تومان میشود.

72,000,000 = 40,000 X 1800

 

هموطن عزیز:

این فقط یک نمونه از هزاران حیف و میل های مالی رژیم اسلامی است. سرمایه‌های مالی که با بکار گیری روش های مدرن رشد و توسعه و در جهت صحیح میتوانند بهترین شرایط زندگانی را برای نسل امروز و نسل های آینده ایران تامین کنند و کشور ایران را به یکی‌ از مدرنترین و پیشرفته‌ترین کشورهای جهان تبدیل کند. با وجود رژیم اسلامی، از چنین سرمایه مالی هنگفتی فقط فقر و سرکوب وحشیانه و نتیجتا سقوط کامل در تمامی‌ زمینه‌ها نصیب اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران شده است. با توجه به توضیحات این متن کوتاه، تک تک ما ایرانیان با هر نگرش فکری که داریم، برای یکبار هم که شده باید بصورت جدی احساس مسئولیت کرده و برای سوالات زیر جوابهایی منطقی‌ و علمی‌ پیدا کنیم؛ جوابهایی بدور از تخیلات ایدئولوژیک یا رویاهای شیرین چند هزار سال گذشته. 

ما ایرانیان تا کی‌ میتوانیم به این روند روز مره گی‌ تن‌ در دهیم؟ ما ایرانیان تا چه مقطع زمانی‌ و تاریخی‌ قرار است این روند سقوط و اضمحلال کامل را تحمل کنیم و در این باتلاق متعفّن ساخته شده توسط رژیم اسلامی به فجیترین شکل ممکن غرق شویم ؟ خط قرمز نقطه نهایی‌ سقوط ما ایرانیان بعنوان فرد، خانواده و یا یک ملت تا کجاست؟با وجود هزاران تجربه تلخ طی 33 سال گذشته، آیا به این درک ابتدایی رسیده ایم که از این خط قرمز سقوط سالها پیش عبور کرده ایم؟ یا نه، چون بصورت تدریجی‌ و آرام آرام، طی‌ پروسه زمانی‌ 33 سال، در این منجلاب ساخته شده توسط رژیم اسلامی فرو رفته ایم، هنوز به عمق این سقوط انسانی‌ - تاریخی‌ خودمان بعنوان فرد، خانواده و یا یک ملت پی‌ نبرده ایم؟   

16.07.2012   

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه