بازگشت به خانه        پيوند به نظر خوانندگان

دوشنبه 26 تير 1391 ـ  16 ماه ژوئيه 2012

 

معاملهء پاياپای رضا پهلوی و نوری علا

رضا رحيمی

سوالی که ممکن است برای بسیاری پیش آمده باشد این است که اسماعیل نوری علا که روزگاری بر علیه رضا پهلوی می نوشت چگونه از اردوگاه سلطنت طلبان سر در آورده است و چرا با چرخشی عجیب، به چلبی سازی روی آورده و علناً در پی آن است که از جعبهء خاکستری پروژهء آلترناتیو سازی، رضا پهلوی را بیرون کشد. برای تحلیل ماوقع نیازمند آن هستیم که نگاهی بر پیشینهء حوادث چند وقت گذشته و به خصوص بر حاشیه های شبکه سکولارهای سبز بیاندازیم.

اسماعیل نوری علا، که در محافل سیاسی و روشنفکری به دریافت های سطحی از علوم سیاسی و واژه هایی نظیر سکولاریسم و دموکراسی و جمهوریخواهی و ... مشهور است، از فضای موجود بر علیه دیکتاتوری مذهبی ایران استفاده کرد و تلاش کرد که خود را در مقام تئوریسینی جا بیاندازد که به ترویج دریافت های ذهنی خودش ذیل نام «سکولاریسم نو» می پردازد اما آرام آرام مشخص شد که او به این نقشی که بر عهده گرفته راضی نیست و سهمی در قدرت می خواهد و سکولاریسم نو را تبدیل به مانیفست حزب جدید التاسیس اش کرد و نام آن را «شبکه سکولارهای سبز» گذاشت. این شبکه که قرار بود بنیانی دمکراتیک داشته باشد، نقش نوری علا به عنوان عالیجناب خاکستری در جای جای این مجموعه و تصمیمات اش و بیانیه هایش قابل رویت بود و از همه مهمتر اینکه این مجموعه با عدول از اصول اولیه اش و تحت فشارهای نوری علا و در فرایندی غیردمکراتیک فدرالیسم را به عنوان اصلی از اصول اولیه شبکه سکولارهای سبز مصوب نمود و به سند پایه مجموعه اضافه نمود و ترویج و تبلیغ فدرالیسم پس از آن سرلوحه مجموعه شبکه سکولارهای سبز قرار گرفت. این امر حتی از سوی برخی از اعضای شبکه سکولارهای سبز نیز تحمل نگردید، به نحوی که کامبيز باسطوت در این باره می نویسد: «آيا تشکيل شورای مقدماتی برگزار کننده آلترناتيو سازی با شرکت اقليت های قومی با دادن امتياز معينی از طرف شبکه مانند پذيرفتن فدرال بودن حکومت آينده ايران با تعريفی که اقليت های قومی از آن دارند (خودمختاری با سابقه تاريخی دوران جنگ دوّم جهانی) ارزش متلاشی کردن شبکه را داشت؟ چرا دکتر نوری علا و جناب حسين بر برای جای انداختن فدراليسم در شبکه بجای حکومت غير متمرکز که به گفته خودشان يکی است شورای هماهنگی را دچار چنين بحرانی کردند؟» خلاصه آنکه داستان ترویج فدرالیسم تا آنجا ادامه یافت که شبکه سکولارهای سبز حتی تا گفتگو و تعامل با کنگره ملیت ها نیز پیش رفت. یکی از اعضای شبکه سکولارهای سبز در این باره می نویسد: "رئیس شورای همانگی شبکه به دستور و ،به گفتهء خود، رهبرش مصاحبه ای انجام میدهد که در آن فدرالیسم را به سکولاریسم سنجاق و موضع شبکه سکولارهای سبز قبل از به تصویب رسیدن در مجمع عمومی اعلام می دارد.همسویی رئیس شورای هماهنگی با کنگره ملیتهای ایران فدرال و هم زمان سرپرست هیئت مذاکره کننده شبکه با سازمانهای سیاسی دیگر این پرسش را مطرح می کند که منافع شخصی و سیاسی در یک تشکل فراحزبی و فرا مسلکی با چه مکانیسمی باز تولید نمی شود ؟»

به هر حال هر چه بود و نبود و حتی به قیمت تصفیه درون گروهی و یکسان سازی شبکه و حذف و استعفای افراد مخالف، فدرالیسم با فشار عالیجناب نوری علا به شبکه سکولارهای سبز تحمیل گردید و اعتراضات اعضای مجموعه تغییری در این روند نداشت.

اما در آن سوی میدان رضا پهلوی نیز که این روزها در فقر تئوریک به سر میبرد و بحث بر سر محتوای حکومت را به فردای سقوط حکومت جمهوری اسلامی موکول کرده است، برای فرار از بحث «جمهوری یا پادشاهی»، تلاش میکند که فضا را به سمت بحث «حکومت سکولار یا غیرسکولار» ببرد و خود را در جبهه سکولاریسم قرار دهد و لذا برای بهره برداری از شبکه سکولارهای سبز طرح و برنامه میریزد، و تعدادی از نیروهای خود را برای به خدمت گرفتن این مجموعه بدانجا گسیل میدارد و همزمان، مذاکره برای جلب حمایت شبکه سکولارهای سبز را در دستور کار قرار میدهد.

ولی اسماعیل نوری علا پیش شرط حمایت از رضا پهلوی را پذیرش اصل فدارلیسم قرار میدهد و رضا پهلوی که قبلا مخالفت هایی از سمت کسانی همچون مرحوم داریوش همایون با این موضوع را دیده بود، ابتدائاٌ با این امر مخالفت میکند و از نیروهایش در شبکه سکولارهای سبز میخواهد که اسماعیل نوری علا را تحت فشار قرار دهند. (متن بخشی از مذاکرات نماینده رضا پهلوی با نماینده اسماعیل نوری علا) همزمان زمزمه های انشعاب در شبکه سکولارهای سبز و ایجاد تشکیلات موازی برای تحت فشار قرار دادن نوری علا مطرح میگردد و تشکیلات جدیدی به اسم «سازمان ایرانیان سکولار دمکرات» ایحاد میشود. نوری علا خود درباره این فشارها می گوید: « همگی در اين زمينه با هم کار می کرديم تا اينکه شاهزاده رضا پهلوی به صرافت ايجاد يک شورای ملی افتادند و خانم آزاد و آقای آزمان نجم خواستار پيوستن شبکه به آن اتحاد شدند و خانم عمادی و آقايان باسطوت و آّبار هم همين را خواستند در اين ميان آقای پهلوی اعلام داشتند که با آوردن نام فدراليسم مخالف هستند و شورای ملی هم بايد بر حول محور «انتخابات آزاد» شکل بگيرد از نظر ما اين هر دو تصميم اشتباه بود و در اين مورد خواستار ورود به مذاکره با ايشان شديم اما اين مذاکرات شروع نشده فشار دوستان برای تغيير آئين نامه ای که خود تصويب کرده بودند بالا گرفت بالاخره در جلسهء يکشنبهء گذشته شورا که اتفاقاً من در آن غايب بودم بخواست خانم آزاد رآی گيری شد و اکثريت اعضاء شورا و رؤسای انجمن ها به ابقای آئين نامهء 7 اگوست رأی دادند و اين دوستان هم که به مقصود خود نرسيده بودند استعفاء دادند و گويا قصد دارند که از طريق تماس با اعضاء شبکه يک «شبکهء موازی» ايجاد کنند و با آن شبکه به شورای ملی مزبور بپيوندند در اين وسط، مثل هميشه، همهء کاسه کوزه ها هم بر سر من شکسته است»

مخالفت رضا پهلوی با قضیه فدرالیسم خیلی طول نمی کشد و شواهد نشان میدهد که رضا پهلوی سرانجام می پذیرد به شرط حمایت نوری علا از رضا پهلوی، وی نیز متقابلاً از فدرالیسم حمایت بکند و این موضوع را رسما در یکی از سخنرانی هایش اعلام می کند. نوری علا نیز که موقعیتش به علت فشارهای نیروهای طرفدار رضا پهلوی در شبکه سکولارهای سبز به خطر افتاده بود، برای حفظ موقعیتش متقابلا میپذیرد که از رضا پهلوی حمایت بکند. با مرور این حوادث حالا کاملا قابل درک است که چرا نوری علا به اردوگاه رضا پهلوی پیوسته و چرا چنین غلیظ و شدید از او دفاع میکند.

اما در این میان، قابل درک نیست که چرا رضا پهلوی علیرغم هشدارهای امثال مرحوم داریوش همایون، به دام فدرالیسم افتاده است. آیا جذب نیرویی همچون نوری علا آنقدر می ارزید که رضا پهلوی از اصول خود کنار رود و پیش شرط فدرالیسم را بپذیرد؟ بی دلیل نبود که مرحوم داریوش همایون خطاب به رضا پهلوی می گوید: «ما اصلاً درست نمی‌دانیم که شاهزاده وارد بحث فدرالیسم بشود. این مسئله‌ای است که با سرنوشت میلیون‌ها نفر سر و کار دارد و این بحثی است که باید در میان نیروهای سیاسی انجام بگیرد. اگر ایشان به این صراحت برود بگوید که تنها گزینه عدم تمرکز فدرالیسم است، ضربه بسیار بزرگی بر موجودیت این ملت زده است.» و وقتی که میبیند توصیه هایش خیلی موثر نمیفتد، می گوید: «متأسفانه شاهزاده ما را با معمایی روبرو کرده که در این جلسه البته حل نخواهد شد ولی ادامه دارد و بدتر خواهد شد. شاهزاده در موضوع فدرالیسم سخنگوی این سازمان ‌های ملت ‌ساز شده است.»

http://www.iranglobal.info/node/8352

 

نظر خوانندگان

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه