|
جمعه 23 تير 1391 ـ 13 ماه ژوئيه 2012 |
هشدار در مورد توطئهء جديد رژيم
کمپين سفارت سبز
احتراما:
چکیدهء تصمیم مهم مقامات کلیدی رژیم که چند هفته پیش در جلسه مهمی صورت پذیرفته و امروز به دست کمپین سفارت سبز رسیده، باستحضار هموطنان می رسد:
خامنه ای: «پس از فشار در مسکو، که همان تکرار زیادی خواهی استکبار در بغداد بود، حجت برای ما در مسائل خارج بار دیگر بازگشت به همان رعایت عزت، حکمت و مصلحت و استفاده از فرصت های مناسب [خرید زمان!] برای تحقق مهمات نظام هست. اکنون برای اولین بار پس از انقلاب، اجماع آنها علیه ما شکل گرفته. حتی بعد از فتنهء 88 نیز چنین اجماعی نشد و نبود. طوری که اگر راه فعلی دوستان مان در سوریه را در پیش می گرفتیم [کشتار 13000 نفر در سوریه توسط رژیم بشار اسد!] باز اجماع نبود و نمی شد،چون منافع شان اقتضی نمی کرد. اما اکنون هست و اقتضی می کند. من در این رابطه با دلسوزان نظام مشورت هایی داشتم. برادر بزرگ مان، مجاهد نستوه امام و انقلاب و نظام، آقای هاشمی، حرف آخر را زدند. من کاملاً موافقم، گفتم شما بزرگواران، برادران و خواهران ارزشی نظام نیز بیائید، بشنوید، تصمیم گیری نهایی و تقسیم وظایف بشود. بعضی فداکاری ها باید بشود، عده ای موقتاً کنار می روند. آن عده ای هم که می آیند امیدوارم به آن شکلی که لازم هست، بخاطر مصلحت نظام عمل نمایند. چاره ای هم غیر از این نیست، و الا همه می بازیم. اکنون اگر آبرو و حیثیتی هست و داریم، باید خرج نظام مقدس مان بشود. انجام موفقیت آمیز این امر، ضمن انجام وظایف محولهء روزانه، منوط به همکاری همهء ما با آقای هاشمی، بعنوان مسئول تمام اختیار این امر، هست. به آقای رئیس جمهور هم قبلاً گفته شد [که] با تمامی مجموعه زیر نهاد خود با ایشان همکاری کنند».
هاشمی رفسنجانی: «پس از مشورت با مقام معظم رهبری، بنا به امر ایشان، من با دوستان، از جمله اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، از جمله السابقون، مشاوره های زیادی برای خروج از این بن بست تحمیلی استکبار داشتیم. خلاصه اش این بود که می گویم؛ نظر رهبری هم بر اجرای اکمل و تمام آن است: در دوران ما و سازندگی، دوستانی رسمی و غیر رسمی، اعم از آشکار و نهان در خارج از کشور داشتیم [دول خارجی- محافل موثر خارجی- بنیانگذاران انقلاب 57 که اکنون مقیم خارج بوده و خواهان اصلاح و رفورم در چهارچوب همین قانون اساسی فعلی اند!] که گاهاً در مراحلی و دشواری هایی کمک نظام بوده اند و هستند. بعد از جریانات 88 و مشکلاتی که پیش آمد تماس هایی با آنها داشتیم که این اواخر قول هایی بما دادند. البته شروطی هم داشتند. اما منافع شان اقتضی می کند [که] ما باشیم. ضد انقلاب در حال تشکیل بساطی برانداز، حول محور اتحاد و آشتی ملی گروه های معاند نظام در چهارچوب شورایی هستند. نفوذ هایی هم در محافل و مجامع مخالف ما داشته اند. این دوستان که در فروپاشی بساط شاه ید واحده با ما بودند، این فتنهء بزرگ را گزارش کردند و، برای مقابله با عوامل برانداز، خواستار همکاری با ما شدند. تماس هایی گرفتیم، خرج های متعارفی شد و مأمورینی فرستادیم. خوشبختانه کارهایی در حال انجام است. می توان به کمک آنها این اجماع استکبار و ضد انقلاب را علیه انقلاب و نظام خنثی نمود. قرار است این دوستان با تشکیل اتحادی خودی در مقابل بساط اتحاد یا شورای ضد انقلاب، با تماس ها و اقداماتی، زمینه را برای رفع معضل اتمی، بشرط لغو کامل تحریم ها و اینکه امتیازی به نیروهای معاندی که در پی براندازی نظام هستند داده نشود، فراهم نمایند [لغو غنی سازی، تعطیل فرودو، تحویل اورانیوم غنی شده 20 در صدی بخارج!]. در داخل نیز تعدادی از نیروهای ارزشی نظام، با بداخلاقی بعضی، رنجیده خاطر شدند که قرار شد مدتی جای همدیگر را در نهادهای نظام عوض کنند. مردم از کسانی که قربانی شده اند بعنوان قهرمان استقبال می کنند. رهبری هم فرمودند مصلحت نظام اقتضای چنین فداکاری هایی را دارد. رمز پیروزی امام ید واحده بودن همهء نیروها بود. در همهء انقلابات هر بار نقصی یا مشکلی بوجود آمده، بازگشت به ویژه گی ها و نیروهای صدر انقلاب مفتاح مشکلات بوده است. من در حال تدارک و انجام این امر مهم بکمک رهبر بزرگوارمان و شما عزیزان هستم، به کمک همه شما عزیزان نیز نیازمندم».
هموطن:
کمپین سفارت سبز، بخاطر لو نرفتن منبع خود، مجبور است تاریخ و جزئیات بیشتر ضبط شده در این مدرک مهم را افشاء ننموده به همین مختصر، که گویای همه چیز هست، بسنده نماید. اما دلسوزان ایران در داخل، با توجه به این مدرکی که فرستاده اند، توصیه های زیر را دارند، که باستحضار می رسد:
یک- با توجه باین اظهارات و مأموریتی که بار دیگر به هاشمی از سوی رهبری محول شده، یک جراحی بزرگ در درون رژیم برای بقای آن در حال شکل گیری است. باید حواس ها جمع و با دقتی ریاضی قضایای درون رژیم را رصد نمائیم. این شورای فقهی که جدیداً بریاست هاشمی تشکیل شده اولاً نوعی مقابله با شورای ملی ایرانیان (که در حال شکل گیری است) را تداعی می کند. ثانیاً، شکل ویترین ظاهری و آشکار این فتنهء اصلی است که قرار است محرمانه و کودتا گونه عمل نماید.
دو- اگر در اجرای پروسهء اتحاد حول محور «سخنگوی انتخابی شورای ملی ایرانیان در خارج» (انجام چنین شورایی در داخل میسر نیست اما 90% اعضای این شورا در داخل هستند) (*) خللی ایجاد شود یا دیر بجنبیم، عوامل هاشمی در خارج، که خواهان حفظ نظام و بازگشت به قانون اساسی رژیم هستند، با پول های هاشمی که در بانک های خارج و در حساب های مختلف برای چنین روزهایی ذخیره شده، با تزریق این پول های باد آورده به عوامل و دشمنان خارجی ملت ایران و نیروهای خائن یا خائف و خود محور جاه طلبی که بعد از انقلاب به مطالبات مورد انتظار مادی و مقامی خود در تقسیم قدرت نرسیده و زیستن در تبعید را ترجیح داده اند، اکنون آمادهء هر نوع اقدام علیه پروسهء ملی اتحاد هستند. ترفند مزبور در چهار چوب تشکیل اپوزیسیون مجازی رژیم برای حفظ نظام و تعامل با خارج و خرید دهان ها، قلم ها و صداها علیه اتحاد واقعی ملت ایران و مقابله با اتحاد نیروهای برانداز است. بر اساس دکترین خامنه ای در موازی کاری و آلترناتیو سازی در هر اقدام، این جمع فتنه گر، برهبری هاشمی رفسنجانی، در صدد تشکیل یک باصطلاح «اتحاد اپوزیسیون وابسته و مجازی در تبعید» هست. در بین آنان از تجزیه طلبان کرد و آذری و عرب، و اصلاح طلبان دولتی و غیر دولتی، تا چپ های وابسته به شوروی سابق، مائوئیست ها، یا طیفی وابسته از جبهه ای که خود را «ملی» می داند اما با اقدامات ضد ملی و ضد ایرانی خود استخوان های رهبر بزرگ جبههء ملی را در مزارش به لرزه در آورده اند، حضور دارند. آنها تعمداً مسیر حوادث را به سمتی می برند که اپوزیسیون واقعی را به جان هم بیاندازند، علیه آنها سم پاشی و ترور شخصیت نمایند، سپس خودشان وارد بازی شده، آب رفتهء انقلاب 57 را به جوی باز گردانند. اکنون دیگر فرصت آه و ناله، منّیت ها، خودخواهی ها، مقام و منزلت خواستن و سهم خواهی ها و خودمداری ها نیست. خانه از پای بست ویران است. اگر ایرانی نباشد ابوموسی، خلیج فارس و تنگه هرمز یا اینهمه سازمان ها، گروه ها و شخصیت های اپوزیسیون در خارج از کشور بصورت جزیره های جدا از هم به چه درد می خورند؟! اصل قضیه نجات ایران است که جز با انحلال رژیم جمهوری اسلامی میّسر نخواهد شد. این مهم نیز حاصل نمی گردد، مگر با ما شدن من و تو ، حول محورهای حداقلی: انتخابات آزاد، دموکراسی، سکولاریسم و منشور جهانی حقوق بشر.
لازم به یادآوری است: جنبش سبز طبقهء متوسط، اکنون با پیوستن طبقهء فقیر و کارگر و کشاورز به آن، در کورهء حوادث تحمیلی از سوی رژیم، پولاد آبدیده شده و به رنگین کمان ملت ایران مبدل گردیده، هر لحظه آمادهء انفجار است. اتحاد من و تو علیه این بساط جدید هاشمی رفسنجانی فتنه گر، این آخرین فتنهء رژیم و مانع در راه مستقیم و مستدام ملت ایران در حصول به پیروزی نهایی را نقش بر آب خواهد نمود. علیرغم سنگ اندازی ها، فتنه ها و کارشکنی ها به کوری چشم دشمنان ملت ایران و در رأس آن جمهوری اسلامی و نوکران و مزدبگیرانش، پروسهء پیوند ملی و آشتی ملی بین تمام نیروهایی که غم بزرگ شان آزادی ایران و زیستن در جهانی بهتر و پاک تر و سالم تر و دور از نیروهای اهریمنی باشد، در حال شکل گیری نهایی است. بیائید با هر توانی که داریم، دست در دست همدیگر، با اتحاد خود در شورای ملی و انتخاب دموکراتیک فردی که سخنگویی ملت ایران در محافل و مجامع بین المللی را نمایندگی و تداوم مبارزات مدنی در داخل را هدایت نماید(*)، این آخرین ترفند رژیم را بسرکردگی هاشمی رفسنجانی نقش بر آب نماییم.
کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو - نروژ
یازدهم ژوئیه 2012
(*) توضيح سکولاريسم نو: کمپين سفارت سبز مسئلهء «شورای ملی ایرانیان در خارج» و «انتخاب دموکراتیک فردی که سخنگویی ملت ایران در محافل و مجامع بین المللی را نمایندگی و تداوم مبارزات مدنی در داخل را هدایت نماید» را در اعلاميهء خود مبهم و مکتوم نگاه داشته و توضيح نداده است که اين شورا در کجا تشکيل شده و چرا بجای سرپرست و رهبر دارای سخنگو است و شورا بر رفتار و گفتار اين سخنگو چگونه نظارت و کنترل دارد و در ضمن شورائی که 90 در صد اعضائش در داخل ايران هستند در خارج کشور چگونه معرفی شده و کار می کند. بنظر ما، اگر به افشاگری توطئه های حکومت می پردازيم و انتظار داريم که مردم حرف مان را باور کنند، حق آن است که خودمان اقدامات و برنامه های خود را نيز آشکارا توضيح دهيم و لای حرف های اصلی حرف هائی فاقد توضيح شفاف را نگنجانيم..
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.