|
دوشنبه 8 اسفند 1390 ـ 27 فوريه 2011 |
چراغ راهنمای رئیسجمهور
در خصوص رأیگیری نمایشی دوازده اسفند
فرهاد جعفری ـ مشهد
برخی از خوانندگان [سايت] گفتمگفت که در سویهی «هواداران سکولار رئیسجمهور» (و چهبسا از «هواداران اسلامگرای او») هستند، چنین استدلالی برای شرکت احتمالیشان در رای گیری 12 اسفند ارائه میدهند که: «قبول. رای گیری 12 اسفند یک انتخابات کاملاً آزاد و عادلانه نیست. اما اگر ما شرکت نکنیم و رای ندهیم؛ فضا برای مخالفان رئیسجمهور در الیگارشی و همان بدنهی اجتماعی اندکشان باز میشود که با مشارکت در رایگیری 12 اسفند، کسانی را به بهارستان بفرستند که هدفی جز ساقط کردن احمدینژاد ندارند».
چنین استدلالی که متکی به اصل «تصرف صحنه به سود جمهور مردمان» ارائه میشود و یکی از زیباترین نمودهای متجلیشدهی خود را در «تظاهرات 22 بهمن همین امسال در تهران» نشان داد [آنچنان که حاکمان، هنوز که هنوز است مطابق سنوات قبل، بیانیهی تقدیر و تشکر از مردم ایران صادر نکردهاند] از جهات متعددی نادرست است.
بهویژه از این جهت که:
در یک صحنهی عمل اجتماعی [مانند تظاهرات 22 بهمن که در برابر چشم دوربین رسانههای داخلی و خارجی انجام میشود] «صرفِ حضور» کسانی با «ظاهر و پوشش متفاوت با پسند حاکمیت» درحالیکه «شعارهای مرسوم حکومتی» را سرمیدهند؛ منجر به «تعارض شکل و محتوا» شده و آنچنان «معنادار» میشود که حاکمان را در برابر «وضعیتی انفعالی و سردرگمکننده» (انتخاب بین بد و بدتر) قرار میدهد. بهنحویکه حتا اگر بخواهند؛ قادر به «مصادرهی چنان "حضور معنادار"ی بهسود نظم ناعادلانهی خود» نیستند. کمااینکه امسال، نتوانستند چنین کنند و هیچ بیانیهای تقدیر و تشکری از سوی هیچ مرجع و نهادی که در سهدههی گذشته بهطور سنتی چنین میکرد، صادر نشد [در حقیقت «بین بد و بدتر؛ بالاجبار بد (تشکرنکردن از مردم) را انتخاب کردند»!].
اما درحالی که «صرفِ حضور منتقدین وضع موجود» با «ظاهر و پوشش متفاوت در یک راهپیمائی سنتاً حکومتی»، اقدام زیرکانهی آنان را «بسیار معنادار» میکند؛ اما «مشارکت در یک رایگیری غیرآزاد و ناعادلانه»، حتا اگر مشارکتکنندگان با همان ظاهر و پوشش در حوزههای رایگیری حاضر شوند و حتا اگر رای سفید به صندوق بیندازند؛ مانع آن نخواهد بود که حاکمان بتوانند آن را به «مشروعیت نظم ناعادلانه» و «تائید وضع موجود» تعبیر کرده و آن را بهسود خود مصادره نمایند.
درحقیقت، اقدام شما برای مشارکت در رایگیری پیشرو [بدون آنکه هیچ هدف واحد و هماهنگِ «با قابلیتِ معنادارشدن» را تعقیب کنید] حاکمان را در وضعیتِ گیجکنندهی «تعارض شکل و محتوا»یی که شما عرضه میکنید، و درنتیجه، آنان را در موقعیت «انتخاب بین بد و بدتر» قرار نخواهد داد تا «بالاجبار، بد را انتخاب کنند» [که قدمی روبه جلو برای مردمان محسوب میشود].
مگر آنکه:
ـ چنین اقدامی، تحت یک «توافق ملی و همگانی» و در چارچوبهای از «رفتارهای واحد» صورت گیرد تا بتواند آن را بهسودِ «آزادیخواهان و برابریطلبان» (یا همان منتقدان وضع موجود) «معنادار» کند. بهنحوی که حتا اگر حاکمان بخواهند حرکت شما را بهسود خود مصادره کنند؛ عملاً نتوانند [که حسب ظاهر، چنین توافقی وجود نداشته و ندارد].
ـ و یا: در فهرست نامزدهای نمایندگی، چهرههایی وجود داشته باشند که درخصوص «تعهد آنان به حقوق و منافع جمهور مردم»، بهطریقی، اطمینانخاطر وجود داشته باشد [که اگر هم حقیقتاً چنین اشخاصی هرچند اندک حضور داشته باشند، قابل شناسایی نیستند].
ـ و یا: «متحدِ منتقدین وضع موجود در حاکمیت» [دستکم آنعده از منتقدین وضع موجود که همسوی رئیسجمهور هستند] (که در اینجا شخص رئیسجمهور است) مردمان را به سمت نامزد یا نامزدهای موردنظر خود ارجاع دهد.
که با توجه به محتوای «بیانیهی کاملاً حسابشده»ای که از سوی دفتر رئیسجمهور صادر شد؛ چنین ارجاع و هدایتی صورت نگرفته است. و نه تنها «ارجاعی به هیچ گروهی از نامزدها صورت نگرفته» یا حتا «بر هیچ خصیصهی مشترکی در کاندیداها انگشت نهاده نشده» [تا دستکم به آن وسیله «راهنمای عمل بدنهی اجتماعی همسوی خود» باشد]؛ بلکه چنان تنظیم شده است که نشاندهندهی «نارضایتی رئیسجمهور از کیفیت رایگیری 12 اسفند» و حتا «توافق احتمالی وی با عدم مشارکت مردم» است.
چراکه اگر گزارههای خبری و رسمی (مثل بدیهیاتی چون: انتخابات نمادِمردمسالاریست و...) را از متن کوتاهِ منتشرشده خط بزنیم؛ آنگاه حتا با «یک گزارهی تشویقی و تائیدیِ حتا تلویحی، مبنی بر لزوم مشارکت در رایگیری 12 اسفند» مواجه نخواهیم شد!
متن کامل این بیانیه را خودتان بخوانید:
[انتخابات نماد مردمسالاری دینی و متعلق به این ملت بزرگ است. هیات دولت جمهوری اسلامی نیز در کنار ملت بزرگوار و مانند آنان وظیفه قانونی، شرعی و ملی خود را انجام خواهد داد.
ضمن احترام به تمامی افراد، احزاب و گروههای سیاسی که در صحنهی انتخابات خود را در معرض آراء مردم قرار دادهاند، ابراز میدارد: دولت خدمتگزار متعلق به همهی ملت است و هیچ جریان و جناح خاصی از طرف دولت در رقابت انتخاباتی حضور ندارد].
متن بیانیهی دفتر رئیسجمهور آنچنان «از هرگونه تائید رایگیری 12 اسفند و لزوم مشارکت مردم مبّرا ست» که در آن، حتا اشارهای به نام «مجلس شورای اسلامی» هم نشده است تا پیشاپیش، نمایانگر داوری آقای احمدینژاد نسبت به «محفل خانوادگی بهارستان» باشد که در نتیجهی «رایگیری 12 اسفند»؛ احتمالاً، حادث خواهد شد.
بنابراین: بهگمانم آندسته از خوانندگانی که منتظر «چراغ راهنمای آقای احمدینژاد» بودند تا دریابند بهعنوان «بدنهی اجتماعی همسو با رئیسجمهور» چه تکلیفی درقبال «رایگیری غیرآزاد و ناعادلانهی 12 اسفند» دارند؛ اکنون علامت مزبور را دریافت کرده باشند.
بهزعم من:
شرکت در رای گیری 12 اسفند، چیزی جز «تائید وضع موجود» و «مشروعیت دادن به نظم ناعادلانه» نیست. «نظم طایفهسالارانه»ای که بهتدریج و در طول سهدهه، در دل ساخت حاکم سازماندهی شده تا «عامهی مردم» (اعم از اسلامگرا و سکولار/ شهروندان درجه دو/غیرخودیهای نظم طایفهسالار) از دسترسی به حقوق، آزادیها و فرصتهای قانونی خود محروم شوند. حتا در همان حد و اندازه که قانون اساسی جمهوری اسلامی آن را تعهد داده و تضمین کرده است اما «الیگارشی صنفی ـ خانوادگی»؛ به دلایل کاملاً روشن؛ مایل به ایفای آن تعهدات نبوده و نیست.
در تمام هفتسال گذشته و بهویژه در سهسال اخیر، و بهرغم همهی دشواریها، «پرچمیهای سکولار» از حقوق «پرچمیهای اسلامگرا» و سهم آنان در مشارکت در تعیین سرنوشت خود و کشورشان (با حمایت از احمدینژاد که مشخصاً از میان آنها برخواسته) دفاع کردهاند تا در برابر الیگارشی صنفی ـ خانوادگی تنها نباشد.
اکنون نوبت «پرچمیهای اسلامگرا»ست که از حقوق و آزادیهای قانونی «هموطنان سکولارشان» (اعم از سبز و پرچمی) دفاع کرده و با عدم مشارکت خود، «نظم ناعادلانه» را در موقعیتی قرار دهند تا «حقوق و آزادیهای قانونی همهی ایرانیان» در «همهی طبقات، همهی گرایشها و همهی قومیتها» را بهرسمیت بشناسد. وضعیتی که «بهسود همه»، و در تحلیل نهایی، حتا بهسودِ خودِ آنان خواهد بود.
http://www.goftamgoft.com/?Pn=view&id=1012
محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.