 |
|||
|
|
|
|||
|
کاردستی
فدوی، نه این که در این سه دهه، شاهد عملیات ایذائی برادران نسبت به ملت نبوده باشد، لکن این آخری، حجت را حقیقتاً بر خوارج تمام، و کلیه ی زحمات ملت از نفس افتاده را، در این سی و چند ساله، به باد داد.
بیت
رنـج گـل بلـبل کشیـد و، بـوی گل را بـاد بُرد
بیستون را عشق کند و، شهرتش فرهاد برد
اشاره ی فدوی در این راستا، به زحمات و رنج طاقت فرسائی ست که ملت به خاک و خون خفته، در این سی و چند ساله، به منظور فراموش کردن دوران طلائی حضرت امام(ل) کشید و برادران، با نمایش ورود امام مقوائی(ل) که در زنگ کاردستی شان ساخته بودند، داغ ملت زخمی را، تازه کردند!..
باری با نمایش "ورود نمادین" امام(ل) مقوائی به وطن سابق، برادران با وی تجدید میثاق وملت با معظم له تجدید کابوس کرد!...
قصيده ای تق و لق در اين مورد
همه جا گرد و خاک برپا بود
اندکی، ازدحام و غوغا بود
مجلسی فراهم از رفقا
هر چه می خواستی مهیا بود
شربت و شباب* و شیرینی
میوه و شکلات و مُربّا بود
حضرت امام(ل) بود و پیرامون
پتو و بالش و متکا بود
مؤمنین و مؤمنات در خدمت
مکانی شبیه مُصلا بود
برادران در این سوی مجلس
بخش خواهران، مُجزا بود
مردمی نبود در صحنه
حضرت امام(ل) تنها بود!
پکر و ساکت و صامت
غرق گوئی به فکر و رؤیا بود
این که ایشان سخن نمی فرمود
برای فدوی، مُعمّا بود
اندکی باریک که شد دریافت
حضرت شان، مُقوا بود!..
* فدوی تقیه کرده، منظورش شراب بود!
صندلی شاه
"لحاف ملا" و دعوای مشهور ضمیمه ی آن، تنها یک سمبل است و می تواند به عناصر دیگری نیز، تسری یابد؛ پیش از آن اما، فدوی نمی داند که چرا برادران، چیزهائی را، بویژه اکنون که دیگر بحمدالله والمنة به همه ی گوشه و زوایای وطن سابق بیرحمانه تسلط دارند، مطرح، و با اصرار در اثبات سوء پیشینه ی حضرات در قتل دگر اندیشان، روح پُر فتوح حضرت امام(ل) را، به میزان 8/9 "ریش" تِر" در مرقد گرانبهای مطهر، می لرزانند؛ ملاحظه کنید:
«بد نیست در اینجا به ذکر خاطره ای که از زبان آقای پسندیده (1) شنیده ام، بپردازم. ایشان یک بار فرمود: زمانی، بهائیان در ابرقو مسائلی را به وجود آورده بودند و در خلال آن تنی چند از این جماعت کشته شدند. رژیم پهلوی، عده ای را به عنوان قاتل و مؤثر در این واقعه دستگیر کرد و حتی صحبت بود که قرار است آنان اعدام شوند. آقای بروجردی وارد عمل شدند تا از اعدام این افراد ممانعت کنند! ظاهراً به حضرت امام گفته بودند: "شما از طرف من نزد شاه بروید و از قول من بگویید که قاتلین بهائیان ابرقو باید آزاد شوند." امام هم پذیرفتند که این مأموریت را انجام دهند... [ادامه گزارش، شرح دیدار حضرت امام(ل) و شاه است، از آن جمله شجاعتی! که ایشان در تعامل با وی به خرج می دهد:] ...وقتی امام وارد اتاق انتظار می شود، منتظر نمی ماند و بی مقدمه وارد اتاق شاه می شود. به ایشان می گویند باید کلاهتان را بردارید. امام ترتیب اثر نمی دهد. حضرت امام، بدون برداشت عمامه و سرزده به اتاق شاه می روند و بر روی صندلی مخصوص شاه در پشت میز می نشیند! هنوز شاه وارد اتاق نشده است وقتی محمد رضا وارد می شود، در کمال تعجب می بیند که تنها صندلی موجود در اتاق اشغال شده است. این است که دستور می دهد صندلی دیگری بیاورند. صندلی می آورند و شاه می نشیند و امام هم مختصر احترامی! که از بعد اخلاقی لازم دانسته انجام می دهد و بعد از آن بی درنگ وارد اصل موضوع می شود و می گوید حضرت آیت الله العظمی بروجردی فرمودند قاتلین بهائیان ابرقو باید آزاد شوند. دقت کنید که به کار بردن تعبیر "فرمودند" در حضور شاه و استعمال آن برای غیر او جرأت زیادی می طلبید و امام از این جهت طعنه بزرگی به شاه زدند!..»(2)
سند فوق، افزون بر علاقه ی حضرات به کشتار هموطنان بهائی، اشتیاق حضرت امام(ل) به اشغال صندلی شاه را نیز، به روشنی نشان می دهد؛ که البته بعدها، بویژه در دوران اعلیحضرت العظما سید علی(ع) خامنه ای، خلد الله ملکه و سلطتنه، دست داد. خـُب، حالا خودمانیم، کسی که اینجا نیست، این دیگر، که این همه کشت و کشتار نمی خواست!...
رفع نگرانی
فدوی در مرور جراید شریفه ی دارالخُرافه، به خبر میمنت اثری در پیوند با تظاهرات 22 بهمن امسال برخورد که مبالغ هنگفتی از نگرانی های او، مبنی بر شایعه ی هسته بازی مقام معظم رهبری، ادامه الله علوّه، کاست. ایکاش خاج پرستان نیز دست کم به اندازه ی فدوی فارسی می دانستند تا دریابند که علیرغم جوّسازی استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، لعنة الله علیهم اجمعین، معظم له بجای بمب، بادکنک می سازد!.. منتهای مراتب، بادکنک مذکور از نوع اسلامی و اسباب بازی بچه های مکتبی ست و می تواند شیشه ی ساختمان ها را، بمیزان 6/9 "ریش" ِتر، بشکند!:
«مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ در اطلاعیه ای اعلام کرد که حادثه روی داده در مسیر راهپیمایی 22 بهمن تهران مربوط به ترکیدن بادکنک تبلیغاتی بوده است. (تابناک)
باری- فدوی رجاء واثق دارد که خاج پرستان، با توضیحات فدوی قانع ، و سرانجام، از خر شیطان بزرگ، پیاده می شوند!..
لوله کشی
هرچه در تمام این سال های قربانی، ملت یک لا قبا سینه اش را به تنور می چسباند که مقام معظم رهبری، ایدالله جیشه و ابداً عیشه، دارد از تتمه ی جیب او، سید حسن نصرالله و توابع را پروار می کند، بخرج کسی نمی رفت و نهایتاً به شایعه ی ضدانقلاب تعبیر می شد، که : »زبانت را گاز بگیر بچه! مگر می شود در شرایطی که ملت بر روی دریائی از نفت دارد می لرزد، و نیز اینچنین به خاک سیاه نشسته و به نان شب خود محتاج شده، حضرت شان چنین حرکتی بکند؟..استغفرالله!»
لکن مردم ضد انقلاب در نماز جمعه ی اخیر، ملاحظه کردند که معظم له، به این حرکت اقرار و افتخار و، بمصداق و شاورهم فی الامر،حق ملت را نیز البته محفوظ، و او را بعنوان دست پنجم خر، منظور فرمود!
از سوئی، برادر سید حسن نصرالله نیز در تأیید فرمایشات داهیانه ی ایشان و برای محکم کاری، از پروژهء بلندمدت لوله کشی ارز فشار قوی، تهران- بیروت، پس از سال ها، بشرح زیر پرده برداری فرمود:
«...بله. ما در حزب‌الله از سال 1982 از ایران همه اشکال ممکن حمایت مادی، معنوی و سیاسی و همه حمایت‌هائی که میسر است دریافت می‌کنیم!»
و در حاشیه، برای اینکه با ملت یک لاقبا نیز تسویه حساب و رسید دریافت کرده باشد ،فرمود :
«ایران هیچ چشم داشتی به این حمایت‌ها ندارد بلکه اعتقاد دارد به وظیفهء دینی خود عمل می‌کند!» فارس/پارسینه
وی افزوده است که با اینهمه، از تهران دستور نمی گیرد! خبرگزاری دانشجو اما خلاف بعرض
رسانده و نوشته است:
«از محافظ سید حسن نصر الله سوال کردند: چقدر سید حسن را دوست داری؟ گفت: آنقدر که امر کند الان بمیر؛ می میرم. در سوال بعد پرسیدند چقدر امام خامنه ای را دوست داری؟ گفت: آنقدر که اگر امر کند سر سید حسن رو بیار؛ می برم!»
باری- فدوی اگر جای سید حسن بود، یا فکری برای سرش می کرد، یا آن محافظ وفادار!
زیاده عرضی نیست..
اشتها!
فدوی به چند دقیقه ی بعد خود هم، باور بفرمائید، که بیمناک است؛ اما برادران، ضاعف الله اشراقهم، علیرغم وضعیت درخشانی که دارند، به چهارده سال آینده نیز، شدیداً امیدوارند!..
باری- این معنا را فدوی، از حکم زیر که علیه دکتر مهدی(عج) خزعلی، فرزند ناخلف آیت الله حکومتی، خزعلی صادر شده است، استنباط کرد:
«حکم دادگاه بدوی مهدی خزعلی صادر شد. به گزارش خبرنگار بازتاب در این حکم که ابلاغ گردیده است، قاضی برای مهدی خزعلی 14 سال حبس در برازجان، 10 سال تبعید در برازجان و 90 ضربه شلاق تعیین کرده است».
زیاده عرضی نیست ...
انگیزه
فدوی نمی دانست که مؤمنین غیر از عتبات عالیات، علائق دیگری نیز در عراق دارند!.. این معنا را وی، از مرور خبر زیر دریافت:
«هزاران ايرانی طی چند روز اخير در مرزهای مشترک کشورمان با عراق تجمع کرده اند که البته اين بار، هدف از اين تجمع، دريافت مجوز عبور برای زيارت عتبات نيست بلکه فقط برای به دست آوردن يک مشت دلار است! منابع عراقی مدعی شده‌اند که مرزهای شرقی اين کشور، با هجوم فزايندهء ايرانی‌ها برای مشغلهء کاذب "خريد دلار" مواجه شده که دليل آن، افزايش نرخ دلار در ايران تا مرز ۲۰ هزار ريال است. (آفتاب)
خوانندگان محترم ضد انقلاب بشتابند که عتبات عالیات، طلبیده!..
سمنان در آقا!
اعلیحضرت العظمی سیّدعلی خامنه ای از سَلَف خود بلند پروازتر نیز هست. اگـر او از «دروازه های تمدن بزرگ» سخن می گفت، ایشان زمانی در جمعی از "نخبگان سمنان" فرمود:
«ایران اسلامی متفاوت از دوران قاجار و پهلوی است (1) و ایران اسلامی باید در "قله ی تمدن بشری" قرار گیرد!..»
بقول آن شاعر ضد انقلاب، که بهایش را نیز در زمان خویش به برادران مؤمن معاصر خود پرداخت:
حاجی و سیّد و آقا سه گروه عجب انـد
که بهر شهر یکی زین سه بود غوغائــی
مـرز سمنـان را ایـزد به کـرم پـاس نهـاد
که تو هم سیّد و هم حاجی و هم آقائی!(2)
---------------------------
(1) این را انصافاً راست می گوید البته قدری گران حساب کردند!
(2) یغمای جندقی
اکتشاف مکتبی
فدوی از غرض ورزی ضدانقلاب گاه لجش می گیرد که چگونه برادران ما را به قول عوام Put down کرده، اختراعات و اکتشافات آنان را، که به کشف کریستف کلمب پهلو می زند، به هیچ می گیرند؛ که البته قاصم الجبارین را ابداً خوش نمی آید.*فی المثل، اگر برداران نبودند، شما عمراً با جائی به نام "تومبوتو " آشنا می شدید؟ حالا گیرم که کشف این نقطه ی گمشده در جغرافی و البته تاریخ، برای ملت یک لاقبای ایران، هفتصد میلیون دلار ناقابل وجه ممالک محروسه ی امریک، خرج برداشته باشد!، اصلاً به شما خوانندگان محترم ضدانقلاب ،چه مربوطه؟!
----------------------------------------------------
* لطفاً فحش ندهید، خوبیت ندارد، برادر خواننده !
علی الله التکلان و هوُالمُستعان فی جمع امور
10 فوریة المشبک سنه ی 2012 ترسائی
کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی
تا درودی دیگر، بدرود
محل ارسال نظر در مورد اين مقاله:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |
