بازگشت به خانه

چهارشنبه 6 مهر 1390 ـ  28 سپتامبر 2011

 

ماله کشى با شعر فارسى؟

رحيم ظاهرى

جناب عبدالستار دوشوکى، هموطن پرشور بلوچ من، ظاهرا ساکن بلاد فخيمه و گاهى محشور با ملکه عظما، در مقاله شان که در سايت سکولاريزم نو منتشر شد، سعى در تخطئه فکر سکولاريزم نو کردند و نورى علا را هم با صليبيون مقايسهنمودند.

گفت جانا، ورد، نيک آورده اى

ليک سوراخ دعا، گم کرده اى!

  بايد بگويم که من اين رسم فرخنده آزادى بيان را بهمه مان تبريک ميگويم و اميدوارم که بين ما ايرانيان استبداد زده ، دوام يابد و ابدى شود.محتواى نوشته ايشان، از ديد اين حقير، بيشتربه ماربازى شبيه است تا يک تحليل علمى ومستدل. اضافه کنم که مدد ايشان از شعر پارسى نه تنها به استحکام دلايلشان کمکى نکر د، بلکه آدم را بياد مطالب تهوع آور حسين شريعتمدارى،در جريده کيهان جمهورى اسلامى مياندازد و دل مشتى شستشوى مغزى شده را در ايران خنک ميکند.

  اينهم از اون حرفهاست که آدم خودش در فرنگ زندگى کند و مدعى شود که بسيارى از قوانين کشورهاى اروپائى از دين اقتباص شده. غافل از اينکه همه اروپائيان چند قرن مبارزه کردند و خونها ريخته شد تا مردم از شر دخالتهاى کليسا در امور سياسى و اقتصادى و حتى احوالات شخصيه خود خلاص شوند. آنچه که امروز سياستمداران و رهبران کشورهاى اروپائى در رابطه با کليسا ميکنند فقط بخاطر احترام به آن بخش مذهبى مردم است و گاهى هم جلب نظر آنها در جهت مقاصد سياسى شان.

  البته که در اروپا احزاب دموکرات مسي حى قدرتمندى وجود دارند اما هرگز نميتوانند قوانين شريعت را بر جامعه تحميل کنند زيرا که اين کار طبق قوانين اساسى اين کشورها ممنوع است. قوانين فقط ناشى از اراده نمايندگان مردم است و همه اش هم ريشه در زندگى دنيوى آدمها دارد و بر حسب ضرورت تغيير ميکند. ديندارى و رفتن به کليسا يک امر صرفا خصوصى است و تنها بقصد آرامش روح و تزکيه نفس، توسط مومنين، دنبال ميشود.

جناب دو شوکى؛ اگر اروپائيانقرنها پيش از شر حکومت جهنمى دينى خلاص شدند اما در وطن ما ايران ،اين اژدهاى هفت سر، در قرن بيستم سر بر آورد وبيش از سى سال است که خون ميخوردو ويرانگرى ميکند و ما هنوز نتوانستيم گرز گرانى بر مغزش بکوبيم و از شرش خلاص شويم. ميدانيد چر ا؟ چون لشگرى از خودفريبان و مردم فريبان دائما در تلاشند که اين ديو خون آشام را فرشته جا بزنند چرا که خود هرگز زندگى بدون ديو را تجربه نکردند و درد متحول شدن برايشان از درد زايمان هم شديد تر است!

دوشوکى عزيز، نميدانم تا چه حد با جوانان امروز ايران ارتباط داريد. نسلى که سرانجام سر نوشتش را خودرقم خواهد زد، چنان نفرتى از حکومت دينى و بساط دينفروشى پيدا کرده که اگر مقاله شما را بخواند حتما بمن و شما خواهد گفت :اى نسل پدران و مادران ما، لطفا زودتر بميريد تا ما بفهميم چه با آينده مان بايد بکنيم . آنها ديگر با هيچ مدلى از دين حکومتى کنار نخواهند آمد. چه موسوى و کروبى رهبرش باشند يا خاتمى و سروش نظريهپردازش. آينده ايران با يک حکومت دموکرات- سکولار شکل خواهد گرفت چه من و شما بخواهيم يا نخواهيم. والسلام .

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com