بازگشت به خانه

جمعه 13 اسفند 1389 ـ  4 مارچ 2011

 

برای رفع ابهام در مورد «منشور جنبش سبز»

و «بیانیه سوم شورای هماهنگی راه سبز امید»

سايت رنگين کمان

استواری و ایستادگی آقایان میر حسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان به عنوان نماد مقاومت در برابر ظلم و ستم شایسته احترام و قدر دانی است . بدون شک این ایستادگی نقش آنان را در وجدان عمومی جامعه و مبارزات اخیرپررنگ خواهد نمود.

پس از اعتراضات و تظاهرات مردم علیه نظام مافیایی ودر حالیکه فضای عمومی مبارزه مردم با نوع شعار های سر داده شده در روزهای ۲۵ بهمن و۱ اسفند روشنایی بیشتری یافته و جامعه آماده برای برگزاری راه پیمایی ها وتظاهرات بعدی است"منشور" جنبش سبز و بیانیه سوم "شورای هماهنگی راه سبز امید " منتشرشد. متن منشور وبیانیه یاد شده حاوی مراحل و نکاتی است که به دلیل اهمیت رفع ابهام ها و روشن کردن بیشتر فضا  به دومورداشاره و آنها را بررسی می کنیم :

۱- بدیهی است که آقایان موسوی و کروبی به عنوان دو همراه جنبش سبز (عناوینی که خود برگزیده اند و آن را مناسب میدانند) بر اساس حقوق انسانی دارای عقاید خاص خود بوده وهمچون همه افراد بیان آزادانه آرا و عقایدشان حق اولیه آنهاست . به نظر می رسد در طول مبارزات اخیر از سر صدق جز آنچه اعتقاد داشته اند را نگفته اند که این اعتقاد همانا التزام و تاکیدشان بر اجرای بی تنازل قانون اساسی بوده است. البته این احتمال نیز وجود دارد که تاکید آنها بر حفظ قانون اساسی در شرایط حاضر ناشی از اهمیتی باشد که این دوستان برای خاستگاه آغاز حرکتهای اعتراضی اخیر قائل بوده اند، خاستگاهی که همانا جایگاه نامزدی ریاست جمهوری نظام بوده و از همین موضع نیز به اعتراض و مبارزه برخاسته اند. بنابراین آنرا رها نکرده و بر آن مانده اند تا جایگاه اعتراضشان موضع "قانونی" خود را در چهارچوب همین قانون اساسی موجود حفظ نموده و بقول معروف "مو لای درز" اعتراض آنها نرود و این امر بتواند عوامل اجرای سرکوب را دچار تعارض ذاتی نماید اما مسئله این است که تدوین کنندگان محترم "منشور" جنبش سبز این موضع یعنی حفظ و اجرای بدون تنازل قانون اساسی را نظر و موضع "جنبش سبز" خوانده اند که این امر ظلمی است بر بسیاری  از مردم ایران که برای حذف اصل ولایت فقیه به میدان مبارزه آمده اند و بسیاری دیگر که برای تغییر کلیت نظام به پاخاسته اند و به نظر  می رسد به احتمال زیاد اکثریت قاطع معترضین را تشکیل می دهند. بدیهی است  توان جنبش برگرفته از حضور رنگارنگ و متکثر همهء شرکت کنندگان در آن است و پر واضح است که امروزه خواست جنبش دیگر بر گرداندن رای آن دسته از مردمی  که به میرحسین موسوی یا کروبی رای داده بودند نیست ، بلکه خواستهء جنبش  برخاسته از خواست عمومی مردم یعنی استقلال و آزادی است که این خواست به خوبی در شعارهای اساسی و بنیادین روزهای ۲۵ بهمن و ۱ اسفند بیان شد: "خامنه ای و اصل نظام ولایت فقیه باید برود" تا مانع اصلی اعمال حق حاکمیت  مردم برداشته شود. دوستان تدوین کننده "منشور" جنبش سبز  که  به تکثر جنبش اعتقاد دارند چگونه خواست "همراهان" جنبش را که بدون شک بخشی از جنبش هستند، خواست کلی "جنبش" تلقی کرده و اعلام می کنند؟

۲- در بیانیه سوم "شورای هماهنگی راه سبزامید" بر چهار خواسته اصلی جنبش تاکید شده و پس از آن  عنوان شده  که جنبش تا تامین این خواسته ها که آخرینشان برگزاری انتخابات آزاد و بدون اعمال نظارت استصوابی است، ادامه خواهد  یافت. با دیدن این قسمت  از بیانیه آیا نمیتوان  چنین نتیجه گرفت. که معنی دیگر جمله اینست که با تامین این چهار خواسته (که همه آنها در چهارچوب نظام و قانون اساسی حاضر است) جنبش به خواست خود رسیده و پایان می یابد؟ یعنی پس از کشتار و شکنجه و زندان و سرکوب مردم اکنون میتوان با حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان و در حالیکه مقام عظمای ولایت سر جای خود باقی مانده (  در حالی که وجوداین موقعیت غاصب حق حاکمیت مردم  است )خیزش مردم  را نائل به اهداف تلقی کرده و  کفایت اعتراضی  جنبش را اعلام نمود؟! 

وجود این مطلب در بیانیه سوم " شورای هماهنگی راه سبز امید" این ابهام را به ذهن متبادر می کند که شاید این جمله پیام و اخطاری است به " نظام" و نشانه ای برای آغاز گفتگوهایی با وساطت هاشمی رفسنجانی و خاتمی تا بتوان به هر صورت چهار چوب نظام را حفظ نمود. نویسندهء این مقاله  با نفس گفتگو برای یافتن راه مناسبی که با آسیب های کمتری بتوان به خواسته های ملی جامه عمل پوشاند مخالف نیست اما آن را مشروط و مقید به شرایط زیر می داند :

الف : نظام باید برای گفتگو پیش قدم شده و آن را درخواست نموده باشد چرا که در غیر اینصورت گفتگو منجر به نتایج دلخواه مردم نخواهد شد ( همانند تجربه دوران آقای خاتمی که به " تدارکات چی" شدن وی انجامید) .

ب – هدف از گفتگو باید برگرداندن آرام و به دور از خشونت حق حاکمیت مردم به آنها باشد.

ج - نمایندگان گفتگو کننده از طرف مردم باید منتخب آنها بوده و پیگیر خواست های اصلی و اساسی مردم ( که در خیابان ها فریاد شده) باشند . 

د - گفتگو باید روشن و آشکار و در معرض افکار عمومی صورت پذیرد. هر گونه مذاکره پنهانی و بدور از چشم مردم بسیار خطرناک و مردود است.

ه - نتایج گفتگو باید مورد پذیرش مردم قرار گیرد .

و- و بالاخره نکته بسیار مهم اینکه  گفتگو نباید منجر به بسته شدن فضای اعتراضی باشد بلکه نتایج آنها همواره باید فضای اظهار نظر و عمل مردم را باز و گشوده تر نماید .

امیدوارم اعضای محترم شورای هماهنگی راه سبز امید دل نگرانی ها و نقد ها را قدر شناسند و با اتخاذ روش های روشن، مبتنی بر خواست همگانی و تاریخی ملت ایران ضرایب همراهی خود و عموم را با جریان اعتراضی جنبش افزایش دهند. باشد که به زودی شاهد پیروزی واعمال حق حاکمیت ملی مردم این سرزمین را در آغوش کشیم.

http://www.rangin-kaman.org/v1/index.php?option=com_content&view=article&id=3409:q-q&catid=34:politique

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com