بازگشت به خانه

دوشنبه 25 بهمن 1389 ـ  14 فوريه 2011

 

نبود آزادی بیان، يکی از موانع استقرار دموکراسی

حسن بهگر

behgar@iranliberal.com

وقتی کلمه آزادی شد

وقتی گوتنبرگ در 1454 دستگاه چاپ را اختراع کرد نمی دانست که  کلید آزادی را ساخته است. وی نخست با دستگاه چاپ خود کتاب انجیل را چاپ کرد  اما تا قرن 17 طول کشید تا چاپ محتوای سیاسی بیابد و بال خود را از  عصر روشنگری  که اوج شکوفایی اندیشه ها بود تا انقلاب  های فرانسه و آمریکا بگستراند پیدایش مطبوعات مدیون اختراع ماشین چاپ بود و کم کم این امکان برای مردم پیدا شد که از ورای نشریات حکومت را به طور صریح نقد کنند.

جان استوارت میل و اندیشمندان لیبرال در پایان قرن 18 بدین باور رسیدند که آزادی مطبوعات بخشی از آزادی بازار است و پس از جنگ دوم جهانی بود که آزادی مطبوعات جزء حقوق بشر (ماده 19) از پایه های دموکراسی شناخته شد و کشورهای امضا کنندگان این منشور ملزم به رعایت آن شدند.

اما همزمان با تولد  مطبوعات  دستگاه سانسور نیز براه افتاد و حکومت هایی که تاب تحمل انتقاد را نداشتند به محدود ساختن یا نابود کردن آثار  پرداختند .

سانسور عملی پیشگیرانه از رواج و شایع شدن یک فکر یا خبر است. امروز می دانیم که با انبوه رسانه های همگانی این امر ممکن نیست، متصدیان خفقان تنها گاهی با کوشش و هزینه های  بسیار موفق می شوند فقط کمی  انتشار خبر را به تاخیر بیاندازند و به هر صورت اصل سانسور شکست خورده است. ماجرای جنجالی  « ویکی لیکس» شاهد این مدعاست.

 

مطبوعات در ایران

مطبوعات در کشور ما سرنوشت غم انگیزی داشته است از بدو ورود صنعت چاپ سربی به ایران در زمان عباس میرزا چاپ با مخالفت مستبدان و سوء ظن ملایان و کهنه پرستان روبرو شد ، شاید ملایان چون به فرنگیان بی اعتماد بودند تصور می کردند که با چاپ سربی ممکن است تحریفی  به قران راه بیابد چاپ سنگی را با خط خوش خوشنویسان  ارجح می شمردند. کسروی در تاریخ 18 ساله آذربایجان اشاره ای عجیب دارد از این که  مستبدین حروف سربی چاپخانه «امید ترقی» را ذوب کرده و به صورت گلوله در آورده و به روی این ملت بیچاره انداختند که با یک تیر دو نشان زده باشند.

نگاهداشتن مردم در بی خبری و نادانی هدف مستبدان بود چنان که  ناصرالدینشاه  گفته بودکه مردم نباید فرقی بین کلم و استکهلم را بدانند اما سرانجام همان مردم  انقلاب مشروطیت را براه انداختند.  انقلابی که ناکام ماند و استبداد بصورت دیگری ادامه یافت و مطبوعات با محدودیت های بسیاری روبرو شد و در حقیقت ما در لحطاتی بسیار کوتاه  از آزادی نسبی مطبوعات برخوردار بوده ایم ؛ امروز حتا در قیاس با 100 سال پیش کنترل حکومت بیشتر شده است. 100 سال پیش انقلابیون ایران روزنامه ها و دستنوشته های خود را در مصر و ترکیه و هند چاپ می کردند و به نحوی به ایران می رساندند اما از دوران رضاشاه تا به امروز نظارت و کنترل حکومت بر مطبوعات فزونی گرفته و محدودیت ها بیشتری حاکم شده است.امروز نظارت حاکمیت با  واردات کاغذ آغاز می شود  و پس  از طی مراحل تفتیش دولتی در وزارت ارشاد ، شامل فروشندگان و حتا خوانندگان مطبوعات هم می شود. چنین محاصره ای از مطبوعات خواه ناخواه خودسانسوری را هم بدنبال دارد.

 

و اما اینترنت ...

شک نیست اینترنت پدیده ای شگفت انگیز است و سرعت تبادل اطلاعات را سرسام آور کرده است و محاسن بسیاری دارد ولی از آن جا که اکنون ما  در مرحله ی حساسی از تاریخ قرار داریم و اینترنت می تواند رل مهمی در اطلاع رسانی و افکار عمومی ما داشته باشد به چند نکته مهم می توان اشاره کرد. باید در نظر داشت که اینترنت گرچه ظاهرا فقط اطلاعات پخش می کند بلکه می تواند مرکز پخش بزرگترین ضد اطلاعات نیز باشد . اگر روزنامه خبر غیر موثقی پخش کند شما با روزنامه ای مشخص و دفتر و نشانی مشخص و مسئول شخصی آن روبرو هستید ولی اینترنت شبکه ای است متکثر از تارنماهایی بی شمار که کمتر موفقبه شناختن پدیدآورندگان آنها  می شوید. بر خلاف تصور  بسیاری اینترنت  همیشه حق انتخاب را بالا نمی برد بلکه گاهی آن را محدود نیز می سازد. بررسی و حلاجی کارکرد برخی از سایت ها و وبلاگ های خلق الساعه و بیگانه و جمهوری اسلامی ساخته در وقایع چند سال اخیر خود مقال مفصل تری را می طلبد.

 

اهمیت آزادی مطبوعات

آزادی مطبوعات فراتر از  تحمل نظر دیگران  است؛ آزادی مطبوعات پایه و رکن حقوق بشر و دموکراسی است. برخی تصور می کنند که با رای دادن و مشارکت در انتخابات دموکراسی حاصل می شود  در حالی که  آزادی بیان و آزادی مطبوعات مکمل آزادی های سیاسی  است و بدون آنها دموکراسی و آزادی تحقق نمی یابد. شهروندان افزون بر آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن باید آزادی پیشنهاد کردن و آزادی مخالفت کردن نیز داشته باشند. پیشنهاد کردن و مخالفت کردن موجب می شود که نسبت به امور آگاهی بیشتری پیدا شود؛ اگر صدای مخالفان را خاموش کنیم نه تنها اصل مشارکت مردم را نفی کرده ایم  بلکه شجاعت اخلاقی را نیز در جامعه کشته ایم. ای بسا افکار و عقایدی که پس رانده می شود ولی در اعماق جامعه  در هاله ای از رمز و راز به حیات خود ادامه می دهد بدون آن که مردم، آن افکار و عقاید را بدرستی سنجیده باشند و زمانی چون هیولا  سربرمی آورد که برای مقابله با آن دیر شده است؛ جمهوری اسلامی  امروز محصول پس راندن  افکار خمینی دوران محمد رضاشاهی است.  می دانیم که هواداران خفقان کم نیستند و در راس آنها متولیان دین قرار دارند که بنظر آنها خوب و بد مطلق قبلا ساخته و پرداخته شده و همه چیز را می توان با معیارهای دینی سنجید.

امروز سانسور نتوانسته است مردم را ناآگاه نگاه دارد بلکه مردم با دسترسی به آخرین اخبار جهان عقلانی و پیشرفت های علمی خود را در تضاد با خرافات و خرده فرهنگ های پس مانده  و سنت های پوسیده ی مرتجعین حکومتی می بینند ؛ تضادی که به عدم تعادل فرهنگی بزرگی انجامیده است و ناارامی ها و تلاطم های بسیاری را درپی خواهد داشت و در این مبارزه بین دولت و ملت برد همیشه با ملت است، این بار هم خواهد بود.

 

اين مقاله پنجمين بخش از يک مطلب بلند به نام موانع دموکراسی در ایران است.

بخش های ديگر را در اين پيوندها بخوانيد: (1)  (2)   (3)    ( 4)

این مقاله برای سایت iranliberal.com   نوشته شده است و نقل آن با ذكر مأخذ آزاد است

 

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

newsecularism@gmail.com