بازگشت به خانه

دوشنبه 6 دی 1389 ـ  27 دسامبر 2010

 

آیا از امام حسین و با انقلاب می‌توان به آزادی رسید؟

دارا ایرانی

درست برخلاف عاشواری سال گذشته عاشورای امسال نسبتا آرام بود. تاسوعا هم همین طور. ولی درست برخلاف این آرامش (آرامشی که چندان هم دوراز پیش بینی نبود) فضای مجازی در سالگرد عاشورای پر ماجرای 1388 بشدت ملتهب بود. انواع و اقسام بیانیه ها و نظرات صادر شدو همه ازخیلی چیزها گفتند و نوشتند. در یک مورد کار به جعل خبر هم کشید. یک نفر فیلم الله اکبر مربوط به ماه‌ها قبل را به جای شب عاشورا جا زد که با هوشیاری امین موحدی، از نویسندگان خودنویس، خیلی زود این فریب برملا شد.

بسیاری شعار «از امام حسین تا انقلاب» دادند. این همان مسیری بود که قرار بود مسیر راهپیمایی عاشورا در سال گذشته باشد و اتفاقاً در همین مسیر درگیری هایی نیز در سال قبل رخ داد. علیرغم بیانیه‌های پر شر و شور سران اصلاحات، عاشورای امسال ساکت تر و آرامتر از همیشه در پناه هیاهو و التهاب کاذب فضای مجازی برگزار شد تا یکباردیگر لزوم تجدید نظردر شعارهایمان را به ما یادآوری کند. براستی ما چه می‌خواهیم؟ آیا خواهان تعویض ولایت حسنی با حسینی هستیم؟ آیا فقط می‌خواهیم جای ایکس را با ایگرگ عوض کنیم و صورت مساله را همچنان لاینحل بگذاریم؟ اتفاقاً بسیاری به دنبال همان صورت مساله هستند. بسیاری با خود نظام جمهوری اسلامی مشکل دارند و به حرف این و آن مبنی بر اصلاح نظام و نگرانی از «بی آبرو شدن» جمهوری اسلامی گوش فرا نمی دهند. استدلال ‌شان هم این است که این نظام دیگر برای اصلاح خیلی پیر و فرتوت شده است. شاید بهتر است اصلاً این نظام برود به جای اینکه اصلاح شود.

مسالهء اصلی همین اختلاف نظر در میان معترضان و مخالفان است. اگرچه بسیاری در لزوم اعتراض به دستگاه حاکم وحدت نظر دارند ولی بسیاری در یافتن جایگزین برای آن مشکل دارند؛ آن هم مشکلی 22 ساله که می توان نمود آن را در«اپوزیسیون پیر و فرتوت» خارج ازکشور به خوبی مشاهده نمود. اپوزیسیون ما با جنبش سبز تکانی خورد و مدتی هم به طور موقت متحد و یکپارچه ماند ولی آنچنان متکثر و بی‌برنامه و بی‌هدف بود که حتی برچسب «تکثر گرایی ِ» جنبش سبز نیز برآن نچسبید و خیلی زود همه به راه خود رفتند.

عده ای در آستانهء عاشورا به امام حسین متوسل شدند و عزاداری امام حسین وسیله ای برای رویارویی دو جناح حاکم و اصلاح طلب شد ولی مشکل در اینجاست که افراد بسیاری اصلاً به امام حسین و مذهب شیعه اعتقادی ندارند.

واقعیت (واقعیت تلخی که اذعان به آن کار ساده‌ای هم نیست) این است که، برخلاف شعارهایی که مبنی بر یکپارچگی و اتحاد مخالفان علیه دستگاه حاکم داده می‌شود، این مخالفان نظام حاکم آنچنان دور از هم و پراکنده هستند که حتی قادر به یک برنامه ریزی ساده برای پیشبرد هدف شان نمی‌باشند. چرا که هنوز اختلافات بسیاراست.

یکی از شعارهایی که در بین معترضان رواج داشت تکیه بر میدان امام حسین و ادامه با انقلاب تا رسیدن به آزادی بود که هر سه میدان های مهم شهر تهران اند ولی بسیاری به امام حسین اعتقادی ندارند. برخی می‌خواهند نظام حفظ شود و عده زیادی هم در برداشت از آزادی با هم اختلاف نظر دارند. بسیاری «آزادی به روایت اصلاح طلبان» مانند را (آنچه که در رسانه‌های سبز می‌بینیم) نمی‌پسندند. آنها به دنبال مفهوم بسیار جامع تر و کامل‌تری از آزادی هستند.

در این میان جماعت شعارزده و هیاهو طلب هم که در شبکه‌های اجتماعی جا خوش کرده‌اند هرگونه صدای مخالف یا منتقد را با برچسب زدن و حذف از طریق امتیازهای منفی سرکوب می‌کنند تا شعارهای بدون پشتوانه و ضمانت اجرایی خود را همچنان درفضای مجازی زنده نگاه دارند.

اینجاست که باید از خودمان بپرسیم: آیا از امام حسین و با انقلاب می‌توان به آزادی رسید؟

25 آذر 89

برگرفته از سايت خودنويس

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com