|
چهارشنبه 24 آذر 1389 ـ 15 دسامبر 2010 |
« ناموس و غيرت؛ توجيهگر قتلهاي ناموسي»
برگرفته ای از کتاب «فاجعه خاموش»
نوشتهء پروین بختیارنژاد
واژه ناموس در فرهنگ لغات ايرانيان در همهجا مترادف و به معناي غيرت، شرف و مردانگي تعريف شده است. از آنجايي كه غيرت، شرف و مردانگي مردان هميشه ارتباط مستقيم با زنان داشته، واژه غيرت نيز در ادبيات ما ناموسپرستي تعريف شده است و منظور از ناموس، زنان خانوادهاي هستند كه وابسته به مرد است. در نتيجه مردان هميشه بايد مراقب نواميس خود، بر اساس برداشت و استنباط خود از واژه غيرت و شرافت باشند.
اما تفسير غيرت و شرف مردان، داستاني پر از فراز و فرود دارد. تا آنجا كه به بهانه غيور بودن، كليه حقوق فردي و انساني زنان توسط مردان ربوده ميشود و تنها از موجودي به نام زن، اطاعت محض ميماند و نه چيز ديگر. چرا كه تفاسير و برداشتهاي متفاوت و حتي متناقض از اين مقوله وارد جزئيترين و خصوصيترين ابعاد زندگي زنان ميشود، تا از اين طريق به مردان ثابت كند كه موجوداتي غيور و ناموسدوست هستند و اين غيرت و شرافت به او اعتبار و غرور اجتماعي ميدهد.
در داستان سربلندي مردان، هرقدر زن مطيعتر و به حقوق فردي و اجتماعي خود بياعتناتر باشد، ميتواند مردان خانواده و فاميلش را اعتبار بيشتري بخشد. البته زنان نيز در دنياي سنتي، چنين تعريفي از خود دارند. در نتيجه آنگونه زندگي ميكنند كه مرد و هنجارهاي دنياي قديم براي او تعريف كردهاند. او در واقع خود و فرزندانش را جزء مايملك مرد ميداند و بايد طوري زندگي كند كه او ميخواهد و او ميپسندد.
اما كوچکترين تلنگر انديشه مدرن، ميتواند تعاريف كهنه دنياي قديم را به چالش كشد و زنان را با چراهاي متعدد، در رابطه با خود، اطرافيانش و از همه مهمتر با هنجارهاي موروثي مواجه سازد و او را به درگيري جدي وادارد.
در اين درگيري او به دنبال خود فراموششدهاش است. او بارها و بارها گذشته را مرور كرده تا ببيند در كجا ايستاده. ديروزش پر از دريغ است، امروزش پر از خستگي از ديروز و براي رسيدن به فردا بايد از تونل تاريكي عبور كند تا خود را به سوسوي آن شعلهاي كه از دوردستها او را به سمت خود فرا ميخواند، برساند.
ديروز پر از افسوس و امروز پر از بايدهاي سخت و طاقتفرسا، راهي جز مبارزهاي سخت براي او باقي نميگذارد. در اين مبارزه جانهاي بيشماري به نام «ناموس» قرباني شدهاند. ولي خبر تعداد اندكي از اين قربانيان به گوش من و شما رسيده است. بقيه آنها در تنهايي و گمنامي جان خود را از دست دادهاند. اما اگر زنده ميماندند بر آن بودند به گونهاي ديگر زندگي كنند. به اين قتلها، «قتلهاي ناموسي» ميگويند.
اين نمونهها به خوبي نشان ميدهد كه تعريف غيرت و شرافت مردان تا چه حد به بيراهه رفته است. چنانكه درخواست طلاق، پدري را بيناموس ميكند، علاقهمندي يك پسر و دختر حتي با رعايت آداب و رسوم، غيرت برادري را جريحهدار ميكند. سوءظن به كودك 7 ساله، پدر را در كشتن كودك خود حتي به ترديد هم نمياندازد. امتناع از ازدواج اجباري، مردان خانواده را بيناموس ميكند و منجربه قتل دختر ميشود.
شيوع و گستردگي فاجعه خاموش «قتلهاي ناموسي» نه تنها از طريق فعالان حقوق زنان و نيز فعالان حقوقبشر و روزنامهنگاران به کرات تذکر داده شده، بلکه از طرف برخي مسئولان قضايي و انتظامي نيز بدان اذعان شده و يا در موردش در برخي روزنامههاي سراسري يا محلي بحث شده و موضوعي قابل تغيير تلقي گرديده است.
اين مسئله اجتماعي از نوع آسيبهاي اجتماعي است که با برنامهريزيهاي دقيق علمي و پايبندي به آن برنامهها ميتوان آن را تغيير داد و يا حداقل ميتوان تا حدودي آن را مهار کرد.
اين آسيب اجتماعي بايد تغيير کند، زيرا يک جنايت عريان و ضدانساني است. قتل هيچ فردي بر اساس حدس و گمان و سوءظن در هيچ جامعه و هيچ فرهنگ و هيچ کتاب قانوني پذيرفته نيست، مگر نادر جوامعي که دچار واپسماندگي فرهنگي شدهاند.
در تحقيق ميداني اين نوشتار بيشتر درباره مناطق قومي و طايفگي بحث شده، اما اين به آن معنا نيست که در کلان شهرها و يا غير خردهفرهنگهاي مورد بحث، قتل ناموسي وجود ندارد. تنها گستردگي و شيوع اين مسئله در برخي مناطق قومي و طايفگي مرا بر آن داشت که به بررسي قتلهاي ناموسي در آن مناطق بپردازم.
اين کتاب حاصل سفر به استانهاي مختلف، گفتوگو با افراد صاحبنظر برخي استانها، مطالعه نظري و گفتوگو با کارشناسان، جامعهشناسان، روانشناسان، قرآنپژوه و کارشناسان فقه و حقوق است و نيز نگاهي اجمالي به کشورهايي که قتلهاي ناموسي در آن جوامع نيز به عنوان يک مسئله اجتماعي مطرح است.
در پروسه اين تحقيق با زنان جواني ديدار داشتم که در منطقه خود شاهد قتلهاي ناموسي فراواني بودند. برخي از آنها به اين فکر افتادهاند که موضوع پاياننامه خود را قتلهاي ناموسي در استان خود قرار دهند.
اميد و اطمينان دارم که افراد زيادي پس از خواندن اين کتاب به اين بحث خواهند پيوست. اين تحقيق يکسال به طول انجاميد و اميدوارم که بعد از چاپ اين کتاب، ديگراني نيز از زواياي مختلف به اين مسئله شوم بپردازند و هر يک گامي در جهت حل آن پيش نهند.
دو نگاه به «فاجعهء خاموش»،
کتابی از پروین بختیارنژاد
چرا به جوک های رشتی می خنديم؟>>>
پيوند به فايل پی.دی.اف متن کامل کتاب>>>
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|