|
این آدم، کشتنی است!
فدوی گاه و بیگاه اینجا و آنجا، گفته یا نوشته است که در جامعه ی شکوهمند اسلامی ما، بحمد الله تعالی نه تنها هیچ چیز و هیچکس سر جای خودش نیست، بلکه واژگان و مفاهیم نیز، در غیر معنای مألوف و شناخته شده ی خود بکار می روند تا این کلکسیون تماشائی را، بعون الله، تکمیل کرده باشند!.. در توضیح بیشتر مطلب عرض می کند که در حالت معقول و متعادل، برای فی المثل اشتغال به کاری، بیگمان گواهی "عدم سوء پیشینه " لازم است؛ بنظر شما خوانندگان محترم ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، اینطور نیست؟.. بسیارخوب؛ لکن، بموجب آنچه که پیشتر گفته آمد، در جمهوری شکوهمند اسلامی ما دقیقاً برعکس است؛ یعنی، شما برای احراز کار و مقامی، حتماً باید "سوء پیشینه " داشته باشید!.. مدرک اگر می خواهید، آنقدر زیاد و دم دست است که ذکر سیاهه ای از آنها حتا، مثنوی هفتاد ضربه شلاق می شود! فلذا فدوی نیازی به توضیح بیشتر در این راستا نمی بیند. لکن اگر همچنان اصرار دارید، عرض می کند که کافی ست به سوابق مقامات و مسؤلین محترم "نظام" از صدر تا ذیل، اعلی الله مقامهم اجمعین، نگاه کنید تا با انبوهی "سوء پیشینه " رو به رو شده و بعرض فدوی برسید و، بقول آن زبانزد مشهور که فدوی آن را به قول عوام Update می کند، هرکه سوء پیشینه اش بیشتر، مقام، منزلت و درآمدش بیشتر! پیش از آن اما، برای نمونه فی المثل به همین واژه ی "نظام" که حضرات در اشاره به حکومت خود دائم از آن استفاده می کنند، نگاه کنید. در اکثرفرهنگ های لغتی که فدوی در اختیار دارد، معنای مشابهی دارند از جمله :
- آراستن- سامان دادن - به رشته کشیدن مروارید (واژه نامه ی نوین ص1240)
- نظم دادن - آراستن - آراستگی - به رشته کشیدن مروارید (عمید ج 2 ص 1909)
- آراستن - نظم دادن - مرتب کردن - به رشته کشیدن گوهر ها (معین ج 4 ص 4748 )
- مجموعه ی قوانین،قواعد، سنن و نوامیسی که قوام و انتظام چیزی بر آنها نهاده شده است -
نظم - ترتیب (فرهنگ بزرگ سخن ج 8 ص 7853)
حالا شما خواننده ی گرامی ضد انقلاب به فدوی بفرمائید که کدامیک از وصله های ناجور بالا به جمهوری شکوهمند اسلامی ما می چسبد!؟ فدوی، که شدیداً دست و دلباز است، به خواننده ی عزیز و ضد انقلاب خوشبختی که ربطی هر چند آبکی بین این گودرز و شقایق پیدا کند، یک فقره بلیط یکطرفه! به محدوده ی جغرافیائی ولایت مطلقه ی فقیه (مسیر بلاد کفر، تهران - بهشت زهرا - م) بعنوان جایزه تقدیم می کند. لکن دوستی مان سرجاش، بزغاله ی برادر احمدی نژاد یکی صد صنار! منظور فدوی اینست که تنظیم نامه های کذائی، ارائه ی اقاریر لازم و مصاحبه های تلویزیونی، دیگر پای خودتان!....
ممکن است که شما خوانندگان فرهیخته ی ضد انقلاب، بقول اهل علم! و طلبه گان به فدوی ایراد کنید که در میان آنهمه معانی که فوقاً ردیف شد، بالاخره یکی به حضرات می خورد؛ باشد!، فدوی آدم چندان سختگیری نیست، لکن در پاسخ به این اشکال عرض می کند که خوراندن یکی از معانی فوق به برادران قدری کار می برد و دستکم مستلزم اندکی ویرایش یا بقول خاج پرستان، "ادیت" در معانی اصلی است. فدوی، البته بخیل نیست و در امتثال اوامر شما، تمامی تلاش خود را بشرح زیر بکار می بندد:
واژگان: آراستن- سامان دادن / نظم دادن - مرتب کردن را که بهتر است کلا ً فراموش کنید که با هیچ چسب و سریشی، حتا از نوع اسلامی آن، هیچ جور به حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، نمی چسبد. لهذا می ماند معنای "به رشته کشیدن گوهر ها / به رشته کشیدن مروارید" که آنرا هم فدوی بخاطر شما خواننده ی محترم ضد انقلاب، بمنظور اینکه قدری به احوالات برادران نزدیک تر شود، و البته، بشرط آن که بین خودمان باشد، به شرح زیر ویرایش یا "ادیت" می کند:
به رشته کشیدن گوهر ها / به رشته کشیدن مروارید = به زنجیر کشیدن گوهر ها / مروارید!
باری - فدوی دلش نمی آید که در پایان این مقال، شما خواننده ی ارجمند ضد انقلاب را، دست خالی به زندان بفرستد!؛ فلذا یک فقره سوء پیشینه ی مبسوط چند تن از مقامات محترم "نظام " را در پی آورده لکن دوباره در حاشیه متذکر می شود که " سوء پیشینه " در اینجا به لسان آخوندی یعنی : ُحسن سابقه!...
ماجرای کشتن یک ساواکی توسط محسن رفیقدوست
(از خاطرات محسن رفیق دوست از 15 خرداد 1342 - بنقل از پارسینه)
«شاید یکی از شب هایی بود که توی تهران کمتر آن جور باران می آید. البته من چند شبی کشیک او را کشیدم با یک چماق حسابی و چون کمتر شبی بود که این مست نباشد.
غروبی داشتم می رفتم توی خیابان صاحب جم، هوا تازه تاریک شده بود. دیدم این ساواکی دارد از بالا می آید طرف پایین. معلوم هم هست که مست است. خلاصه دنبال او رفتیم و خانه اش را توی آن خیابان، که معروف بود به چها راه سوسکی یاد گرفتیم. یکی دو بار دیگر من او را دیدم بعد دیگر اصلاً تصمیم گرفتم که یک بلایی سر این بیاورم.
البته خیلی هم نامنظم می آمد. معمولاً شبها ساعت 30/9 -10 می آمد می رفت خانه اش. یک جلسه رفته بودم مشهد خدمت حضرت آیت الله العظمی میلانی. داستان را به صورت کلی برای ایشان [گفتم] که یک همچین شخصی این جوری کرده و اگر که مثلاً این دست حاکم اسلام بیفتد،با این چکار می کنند؟ ایشان فرمودند : این جور اشخاص مهدورالدم هستند، اینها ظلمه هستند، اینها عمله س ظلم هستند. بعد از چند وقت موضوع را به صورت بازتری خدمت مرحوم آیت الله مطهری عرض کردم. بعد به طریق دیگری این جریان را خدمت حضرت آیت الله مهدوی کنی – که الحمدالله در قید حیات هستند و خدا ایشان را طول عمر بدهد – عرض کردم. از حرف های هر سه تای اینها دریافتم که این آدم، کشتنی است. توی یک جلسه ای موضوع را به مرحوم اندرزگو گفتم؛ اندرزگو گفت : همهء اینها کشتنی هستند، اما کاری نکنید که مثلاً به خاطر این گیر بیفتی چون ما اگر قرار باشد که گیر بیفتیم، بگذار برای کارهای بالاتر گیر بیفتیم که ان شاء الله خدا قبول کند .
یک شبی که به شدت باران می آمد، شاید یکی از شبهایی بود که توی تهران کمتر آن جور باران می آید. البته من چند شبی کشیک او را کشیدم با یک چماق حسابی و چون کمتر شبی بود که این مست نباشد. بالاخره او، از ماشین پیاده شد، می خواست برود خانه اش. من مخفی شده بودم و با چماق زدم توی سر این، او افتاد و یک هفت هشت تا چماق دیگر هم زدم توی سر و کله این و هلش دادم افتاد توی جوی آب و رفتم.
فردای آن روز شایع شد که یک جنازه ای توی میدان شوش توی آبها پیدا شده و ان شاء الله خدا قبول کند!» *
زیاده عرضی نیست ...
علی الله التکلان و هوُ المُستعان فی جمع امور
4 دسامبرالمشبک سنه ی 2010 ترسائی
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر، فدوی
-------------------------------------------
* فدوی نمی داند لازمست متذکر شود که این مختصر را در توجیه یا حمایت از ساواک یا سازمان های مشابه ننوشته و منظور دیگری دارد؟!
يک قطعه مناجات
فدوی درست است که بوجه رایج، چندان هم مؤمن نیست اما باور بفرمائید که این بیشتر، شایعه ی ضد انقلاب، لعنة الله علیه است، و بقول آن بزرگوار :
کفر چو منی گزاف و آسان نبود
بالاتر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر؟
پس در همه دهر یک مسلمان نبود!
بر عکس، تازه فدوی بقدر کفایت سخت گیر نیز هست و مو را (بشرط آنکه زیر روسری باشد - م) از ماست (بشرط آنکه در وطن سابق گیرش بیاید - م) بیرحمانه، بیرون می کشد. دیگر این که، صبر انقلابی فدوی نیز سقفی دارد و طاقت اش، آنطور که شایع شده است، الی ماشاءالله نیست!
در توضیح بیشتر عرض می کند که فدوی، به منظور رعایت مصالح، در جریان قتل دکتر مسعود علی(ع) محمد(ص) ی، استاد مقتول دانشگاه که طبق معمول سنواتی توسط عناصر خود سر صورت گرفت، دندان روی جگر گذاشت و گفت: «انشاء الله گربه است و قابلی ندارد». لکن با ترور دو تن دیگر از اساتید، به اسامی مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی، چه کند که اولی شوربختانه علی الحساب به دکتر علی(ع) محمد(ص) ی پیوست؟ مقامات دلسوخته ی حکومتی، اعلی الله مقامهم اجمعین، البته، حسب شیوه ی مر ضیه، در شرایطی که پشه را در زمین و هوا و دریا با اقتدار تمام نعل می کنند، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل را در این رابطه، مسؤل اعلام فرمودند! لکن فدوی چون اهل سیاست نیست و در بهترین شرایط، سیاست را با قاف می نویسد، با اینکارها کاری ندارد و کار خودش را می کند. فلذا از خوانندگان محترم ضد انقلاب خود خواهشمند است در دعای مناجات وشی که در پی می آید، با خلوص نیت به او اقتدا کرده و اجر خود را البته، از حضرت باریتعالی جلّ جلاله، توقع نمایند:
«بار الاها!
فدوی ِ حقیرِ کمتر از قطمیر، تو را به حق نماینده ی گرانمایه ی ات بر روی زمین، یعنی اعلیحضرت العظما سید علی(ع) ُمدّ ظله العالی، که به فتوای برادر سید حسن(ع) نصرالله، متن ذهن او خالی، از بستگان نزدیک خودت است، قسم می دهد که بهر قیمتی که شده، استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل را، برای حضرات آیات عظام و حجج اسلام، کثرالله امثالهم، حفظ و در کنف حمایت خود قرار بده تا مسؤلیت قتل های آینده را نیز همچون قتل های زنجیره ای گذشته، بعهده ی ایشان واگذار و منظور فرمایند...
خداوندگارا!
کلیه ی خبرنگاران، نویسندگان و کلاً نخبگان و اندیشمندان دهری ایرانی را، در اتوبوسی در سفر به ارمنستان یا هر جای دیگری که صلاح می دانی، به قعر درّه سرازیر بفرما ....
قاصم الجبارینا!
با توجه به فرا رسیدن 16 آذر، دانشجویان چموش دختر را با فریاد یازهرا (س)، و دانشجویان پسر را با شیهه ی یاحسین(ع) توسط برادران بسیجی و لباس شخصی، از طبقه ی سوم و مستحباً از طبقه ی چهارم خوابگاهایشان، به پائین پرتاب بفرما...
خداوندا!
فدوی دیگر خسته شد، این قسمت را دیگر خودتان ُپر بفرمائید!...»
والسلام و علیکم و من التبع الُهدی
دویّم دسامبر المقعر سنه ی 2010 ترسائی
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر - فدوی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |