|
ای درسا رو کجا خوندی؟
فدوی می پندارد که ژورنالیسم اسلامی، چیزی افزون بر ژورنالیسم شناخته شده و مرسوم فی الارض والسماوات دارد! آن چیزی که قاطی دارد را ، فدوی اما نمی داند چیست و برای دریافت آن باید برود قدری مطالعهء توأم با خباثت و رذالت بکند! تا قادر به درک برادر حسین(ع) شریعتمداری، متولی امامزاده ی کیهان چاپ دارالخُرافه که "سر بریده می دارد دوست "، بشود. به تیتر این خبر نگاه کنید تا بعرض فدوی برسید: «صدور قطعنامه حقوق بشري عليه ايران با كمترين رأي!»
ناگفته پیداست که به هیچ توضیح اضافه ای در این مورد نیاز نیست، هست ؟ بسیار خوب پس
برویم سر سطر...
و اما خاصیت یا برتری برادر حسین(ع) شریعتمداری به سایر همکاران مکتبی و غیر مکتبی
آنست که وی، با 99 در صد لیوان که خالی ست، اصلاً کار ندارد! و بابت آن یک درصد ناقابل هم،
چندان گرد و خاکی راه می اندازد، که چشم خواننده دیگر چیزی نمی بیند و تصور می کند که 99
در صد لیوان بیگمان ُپر است ! اینجاست که بقول هموطنان شیرازی باید از حضرتش پرسید:
«ای درسا رو کجا خوندی، ای مشغا رو کجا کـِردی؟!..»
با این همه، کوشش سهمگین برادر حسین(ع) شریعتمداری در تیتر بالا و نیز در ادامه ی خبر که در پی می آید، البته بجائی نرسیده و خشم مقدس وی از صدور قطعنامه، ازلابلای خطوط ، کاملاً پیداست.
پیش از آن اما فدوی، با اغتنام فرصت، مصیبت وارده را به امام غایب(عج)، حضرت بقیة الله الاعظم
ارواحنا روحی فداه، نایب برحقش اعلیحضرت العظما سید علی(ع) خامنه ای، دامّ الذله، تبریک و تسلیت عرض کرده ، بقای عمر بازماندگان را از درگاه حضرت احدیت، مسئلت دارد. حالا، روح منی!، یعنی، حالا ادامه ی خبر را ملاحظه کنید:
«103 كشور جهان با قطعنامهء ضد ايراني مجمع عمومي سازمان ملل كه با نفوذ آمريكا تصويب شد موافقت نكردند. روز پنج شنبه كشورهاي غربي به سركردگي آمريكا و پادويي كانادا با اعمال فشار به كميتهء سوم مجمع عمومي سازمان ملل قطعنامه اي را به بهانه نقض حقوق بشر در ايران به تصويب رساندند. اين قطعنامه كه تنها با 80 رأي موافق در برابر 44 رأي مخالف و 57 رأي ممتنع تصويب شد در حمايت از قاچاقچيان مواد مخدر، بهائيان، آشوبگران و فتنه گران است.»(1)
خوانندگان محترم ضد انقلاب، عوامل استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل، عنایت دارند که در خبر بالا چند نکتهء باریکتر از مو (بشرطی که زیر روسری باشد!- م) نهفته است که فدوی به برخی بطورگذرا اشاره می کند، باقی دیگر پای خودتان!:
نخست اینکه، کار به اینجا که می کشد، «اسلام عزیز» بعون الله جا خالی داده و به پناهگاه می خزد و قطعنامه "ضد ایرانی " می شود!.. طوری نیست، کیهان چاپ دارالخُرافه کسر شأنش شده است، شما بدل نگیرید!
دیگر اینکه، مجمع عمومی سازمان ملل، خودش را شدیداً سر کار گذاشته تا با صدور این قطعنامه، "از قاچاقچیان مواد مخدر- بهائیان- آشوبگران و فتنه گران" حمایت کند! و به سرکوب ها، اعدام ها، سنگسارها، دست و پا بریدن ها، ترور اساتید دانشگاه و اخیراً دو تن از پزشکان، بازداشت، شکنجه، و سرانجام تجاوز در تهران، همدان و تبریز، حبس گستردهء خبرنگاران و فعالین کارگری و حقوق بشر که ذکر مورد و نام همهء آنان مثنوی هفتاد ضربه شلاق می شود!، البته هیچ توجهی نداشته است!
و نکته ء واپسین آنکه، بنظر می رسد که برادر حسین(ع) شریعتمداری، افزون بر چشم، حسابش نیز شدیداً ضعیف است و مثل همیشه، با خوانندگان مکتبی اش حتا، زیادی حساب می کند! یعنی، ضمن جمع جبری دو عنصر مانعة الجمع آراء مخالف و ممتنع!، که بفرض محال و حداکثر 101 می شود،103 فقره منظور می فرماید!
ممکن است شما خوانندگان ضد انقلاب تصور کنید که این تردستی فقط در وجود حسین(ع) شریعتمداری متجلی ست. فدوی در این ارتباط متذکر می شود که بقول آن شاعر ضد انقلاب:
این بیشه گمان مبر که خالیست
شاید که "جفنگ" خفته باشد!
یعنی، خیر، بقول حضرت امام (ل) مع الاسف چنین نیست و فدوی برای شما خبر بد دارد که برادر حسین(ع) شریعتمداری که"سر بریده می دارد دوست"، تنها میداندار این معرکه نیست، بلکه
برادران ِ لاهیجانی، که زحمت ادارهء تتمهء وطن سابق را بعنوان وظیفهء شرعی بعهده دارند، نیز هر یک به فراخور، از این نمد کلاهی دارند!
مثلاً، برادر محمد(ص) جواد(ع) لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر!(2) در این ارتباط نیز حرفی برای
گفتن دارد. وی البته، افزون بر آنفولانزای آخوندی، دچار آلزایمر اسلامی نيز هست و به ياد نمی اورد که اساس حکومت شکوهمند اسلامی ما، برای نمونه، بر اصول مترقی زیر مبتنی ست:
گروگانگیری (اشغال سفارت آمریکا)، قتل نفوس (آتش زدن سینما رکس آبادان)(3) و ترور های دولتی (مثله کردن فروهر ها، فریدون فرخزاد، دکتر بختیار) ترور دکتر قاسملو، دکتر شرفکندی، قتل زال زاده، غفار حسینی، محمد(ص) مختاری، محمد(ص) جعفر(ع) پوینده و زهرا کاظمی. و...
فلذا اهالی جهان را حتا اگر کور و کر و لال هم فرض کنیم، فرمایشات ایشان، به شرح زیر،
راه بجائی نمی برد:
«محمد جواد لاریجانی عصر روز پنجشنبه در مخالفت با به رای گذاشته شدن این پیش نویس، کشورهای غربی را به نقض گسترده حقوق بشر و نیز دخالت در رویدادهای پس از انتخابات متهم کرد.
محمد لاریجانی گفت: "ما دریافتهایم که آمریکا در این امر تنها نبوده بلکه دولت انگلیس، فرانسه و آلمان نیز در آن سهیم بودهاند. به عنوان مثال دولت انگلیس نه تنها از طریق رسانهها علیه ایران تبلیغ میکرد بلکه به صورت عملی نیز در اعتراضات و اغتشاشات وارد شده بود."»
اینها که مهملات رایج برادران ست، اما از آن جالب تر را اگر می خواهید بخوانید؛، فرمائید، فدوی ابداً دریغ نمی کند:
«محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر، در اعتراض به پیش نویس قطعنامهای که در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل برای نقض حقوق بشر در ایران به تصویب رسید، کشورهای غربی را به مداخله در امور ایران متهم کرده و سازمان جاسوسی بریتانیا را عامل قتل ندا آقا سلطان عنوان کرد.!"
رو که نیست، سنگ پای چینی ست!
زیاده عرضی نیست
یادداشت ها
(1) شنبه 29 آبان 1389- شماره 19793
(2) قابل توجه دانشجویان گرامی دوره های فوق لیسانس و دکترا که در بدر دنبال سوژه ای بکر
برای تز خود می گردند. فدوی بعنوان استاد راهنما می تواند در رکابشان در ارتباط با واژه ی
من در آوردی «حقوق بشر اسلامی» با، بقول عوام at no additional charge، شدیداً شمشیر بزند!
(3) نگاه کنید به گزارش های مطبوعات زمان و از همه بهتر به مستند سینما رکس آبادان ساخته
دوست و هنرمند گرامی پرویز صیاد.
ذکری از دکتر الاسلام والمسلمین آشپز باشی
فدوی هرگز فکر نمی کرد که روزی، حجت الاسلام آشپز باشی، مـُدّ ظله العالی، چنین در کوزهء سلام الله علیها بیفتد. شما خوانندگان ضد انقلاب را نمی داند، اما حضرت امام(ل) تاکنون مثل مار(ع) بارها پوست انداخته است. منظور فدوی از این جسارت، که ممکن است به بهای جان ناقابلش تمام شود، این است که آن بزرگوار تا زمانی که در قید حیات بود، تکلیف یاران بلا فصل اش همچون ابراهیم یزدی، که به او شدیداً سنجاق بودند، معلوم بود لکن پس از ارتحال جانگوز امام(1) یاران مربوطه، آنانی که شانس آورده و به لقاءالله پیوسته بودند که فبها، لکن آنانکه بد شانسی آورده و همچنان زنده ماندند، همچون برادر ابراهیم یزدی که هم اکنون در زندان حضرت امام (ل) بسر می برد، از زنده ماندن خود روزی هزار بار پشیمان شده اند!
شما خواننده ی محترم ضد انقلاب، فکر می کنید که اگر برادر ابراهیم یزدی این روزها را پیش بینی می کرد، مرتکب تدارک هواپیما برای انتقال حضرت امام(ل) به ایران بشرح زیر می شد زیر می شد؟ عمراً!...
این نکته نیز گفتنی ست که در همین پاراگراف، قدمت و میزان علاقهء برادران به سر به نیست
کردن خبرنگاران، کاملاً پیداست :
«دکتر ابراهیم یزدی درباره نحوهء کرایهء این هواپیما می گوید: "بازاریانی که در پاریس بودند، جمعاً 400 هزار تومان پول دادند و یک هواپیمای ایرفرانس دربست کرایه شد. به دلیل خطراتی که هواپیما را تهدید می کرد، چند پیش بینی کرده بودیم. اول اینکه هواپیمای ایرفرانس از نظر روابط بین المللی مصونیت اش بیشتر است (حداقل بیش از یک هواپیمای ایرانی)، دوم اینکه با مقامات ایرفرانس صحبت شد که به اندازه کافی بنزین بزند که اگر در تهران نگذاشتند به زمین بنشیند به اندازهء کافی سوخت داشته باشد که دوباره به پاریس برگردد. سوم اینکه بیش از 120 خبرنگار را سوار کردیم برای اینکه هیچ کس حاضر نبود هواپیمایی را که 120 خبرنگار بین المللی در آن حضور دارد، در هوا بزند."(2)
و سرانجام اینکه، خدا فدوی را بکشد که شوربختانه دست خودش نیست و بعلت آنکه معالجات مربوطه روی بیماری وخیم دمکراتیک او مع الاسف مؤثر واقع نشده است، فلذا نمی تواند به حبس و شکنجه ی این بازوی ستبراستبداد و ارتجاع حتا، اعتراض نکند !.. چه کند که به قول آن بزرگوار:
بیت
روز اول که سپردند به استاد مرا
دیگران را خرد آموخت، مرا مجنون کرد!
خود سانسوری
فدوی گاه جرأت نمی کند که بعضی مسائل را عنوان یا طرح کند؛ یعنی، خوف آن دارد که به ضدیت با آزادی بیان متهم شود، چیزی که البته برایش، ابداً قابل تحمل نیست . لکن فدوی می خواهد امروز یکبار و برای همیشه تعارف را کنار گذاشته و بطور شفاف اعلام کند که با آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا، برای حضرات آیات عظام و حجج اسلام، توابع سببی و نسبی ایشان، کثرالله امثالهم، هیچ مخالفتی ندارد. لکن آخر اگر درب دیزی اسلامی باز است، حیای گربه ی اسلامی کجا می رود؟ آخر نمی شود که مؤمنین با سوء استفاده از سعه ی صدر مسؤلین محترم، اعلی الله مقامهم اجمعین، و نیز حقوق بشر اسلامی، هر آینه به همه جای برادران بند کرده و تن حضرت امام (ل) را به میزان 8/9 "ریش" ِتر در مقعد ِ ُمطهّر * بلرزانند.
باری - اگر نمونه می خواهید فراوان است که فدوی از آن میان، یکی را به نقل از جرائد شریفه ی دارالخُرافه، به این امید که دیگر تکرار نشود، با پاسخ مربوطه، در پی می آورد:
«در بخش مراسم اهداي جوايز كشتي در چين، رئيس سازمان تربيت بدني ايران در كنار دو خانم چيني نشان داده شد كه بلوز با شورت به تن داشتند. چرا صدا و سيما اين صحنه ها را سانسور نمي كند؟ خلاصه عملكرد مسئولين محترم صداوسيما در طول دو هفته اخير در ارتباط با پخش مراسم اهداي جوايز مسابقات مثبت نيست. فاضل نژاد از قم»
فدوی: نفرمائید برادر فاضل نژاد، نفرمائید؛ برادران متعهد و ُملحد چینی ما امید امام و ُامّت هستند. حالا گیرم دو فقره عروسک چینی هم با شورت روی پای برادر رئیس تربیت بدنی مکتبی هم نشسته باشند، خب بقول مـُحتلم هم که شدند، شدند، باکی نیست، خب تیُمّم می کنند! عروسک های باربی ساخت عوام شیطان بزرگ که نبودند؛ قدری هم رعایت مصالح را بفرمائید، برادر قمی من!
زیاده عرضی نیست
علی الله التکلان و هوُ المُستعان فی جمع امور
27 نوامبر المشبک سنه ی 2010 ترسائی
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر، فدوی
*فدوی نمی داند که از دست این توپچی (تایپچی - م) هزل داتکام با این دستمزد کلانی که از او می گیرد، چه کند؟ از خوانندگان محترم ضد انقلاب خواهشمند است که پیش از اینکه فدوی بطور اتفاقی خودکشی کند، و یا از سوی برادران به صرف یک پرس واجبی با دو تا کوبیده ی اضافه، و یا از سوی مقام معظم رهبری، صدمه الله تعالی، به نوشیدن یک فنجان قهوه ی قجر مهمان شود، غلط تایپی "مقعد" را به "مرقد" سريعاً اصلاح فرمایند، ممنون.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |