|
جمعه 16 مهر 1389 ـ 8 اکتبر 2010 |
سردارسپه اسلامی!
کیهان لندن
در دهۀ سوم قرن بیستم که اسپانیا عرصۀ کشمکش بین سلطنتطلبان و جمهوریخواهان و احزاب دست چپی و دست راستی بود، رهبر حزب کاتولیک سخنی گفت بهیادماندنی. او طی نطقی در پارلمان اسپانیا (کورتز) خطاب به همکارانش گفت «خودمان را گول نزنیم. هر کشوری میتواند با نظام سلطنتی، با نظام جمهوری، با رژیم پارلمانی یا رژیم تکحزبی، خواه کمونیست یا فاشیست، به حیات خود ادامه دهد ولی هیچ کشوری نمیتواند در میان هرج و مرج زندگی کند».
هرج و مرج یا کشور را متلاشی میکند، یا به تولد یک دیکتاتور میانجامد. هرج و مرج اسپانیا در دهۀ 1930 به ظهور ژنرال فرانکو و برقراری رژیم فاشیستی منتهی شد. هرج و مرج ایران، در سالهای 1356 و 57 خمینی را بهقدرت رساند و از شکم انقلابی که خوشخیالان انتظار داشتند دموکراسی و آزادی بهارمغان بیاورد، استبداد مذهبی موسوم به ولایت فقیه سردرآورد. اکنون، باز ایران دستخوش هرج و مرج شده است و بسیاری از ناظران و تحلیلگران، حتی بخش عظیمی از مردم کوچه و بازار، فضا را آبستن ظهور یک دیکتاتور تشخیص میدهند.
بر اساس این تحلیلها، هرج و مرج موجود نمیتواند زمان زیادی بههمین صورت دوام کند. پس، یا منتظر ظهور یک دیکتاتور باید بود یا از هم پاشیدن مملکت.
این دیکتاتور، چگونه دیکتاتوری میتواند باشد: یک دیکتاتور عمامه بهسر، دیکتاتور چکمهپوش و یا شقّ ثالث، دیکتاتوری با لباس شخصی اما متکی به قدرت نظامی و بهعبارت دیگر دستنشاندۀ نظامیان؟
دار و دستۀ احمدینژاد میکوشند از وی چنین دیکتاتوری بسازند و بر اریکۀ فرمانروایی مطلق بنشانند. بهخاطر داریم که در انتخابات گذشته، قرار بود سردار سرتیپ قالیباف شهردار تهران بهعنوان رقیب شماره یک احمدینژاد وارد کارزار انتخاباتی شود اما او ناشیگری بهخرج داد و با اظهار این که ایران به یک سردار سپه اسلامی نیاز دارد، کار خود را خراب کرد.
احمدینژاد چنین سخنی بر زبان نیاورده اما هم خودش و هم اطرافیانش باور دارند که مردم ایران از بلبشوی موجود خسته شدهاند و آرزوی ظهور یک سردار سپه دارند ولو آن که این سردار سپه کاریکاتوری از سردار سپه قبلی باشد.
با چنین باوری است که آنها ـ همان طور که در تفسیر سیاسی هفتۀ قبل «کیهان» آمده بود ـ دستبهکار شدهاند تا جامۀ یک رهبر قدرتمند و مصمم و آماده برای دست زدن به کارهای بزرگ، ازجمله بحرانزدایی در روابط خارجی ایران را بر قامت احمدینژاد بدوزند.
البته چنین لباسی بر تن احمدینژاد گشاد است اما وقتی میدان از تکاوران خالی باشد هر خرسواری میتواند در آن گوی بزند. در آشفتهبازاری که دو دلقک را در نقش کورُش هخامنشی و کاوه آهنگر تعلیم میدهند تا در پیشگاه محمود احمدینژاد زانو بزنند و بهافتخار دریافت چفیۀ بسیجی از دست مبارک این «سالارمرد سادهزیست عدالت ایرانزمین!» نائل آیند، چرا جناب ایشان سودای سردار سپهی و فرمانروایی مطلق بر کشور کورُش و داریوش را در سر نپروراند؟
برای رسیدن به این هدف، «سردار سپه اسلامی» چارهای جز این ندارد که حساب خود را از «روحانیون» زیادهخواه جدا کند زیرا نهتنها مردم از دست این جماعت بهتنگ آمدهاند، بلکه وجود آنها مانع بزرگ در راه کسی است که بخواهد نقش رهبر مقتدر و مصمم را برعهده بگیرد و دست به کارهای بزرگ بزند.
هرج و مرج موجود، یکی از دلایلش برخورد احمدینژاد و دار و دستۀ اوست با آخوندها و آخوندزادگانی که خطر را حس میکنند و نمیخواهند جنگ قدرت را ببازند.
آیتالله مکارم شیرازی که تا دیروز از حامیان پر و پا قرص احمدینژاد و دولت او بود، در خطبۀ نماز عید فطر آمارهای دولتی را دربارۀ تورم خلاف واقع و افزایش قیمتها و رشد بیکاری را غیر قابل انکار شمرد و گفت دولت باید در کنار شعارها به واقعیات اهمیت بدهد و دولتمردان نیز از تکروی خودداری کنند.
در مجلس شورای اسلامی، آیتالله زاده آقای علی مطهری (عضو فراکسیون اصولگرایان) همکاران خود را مورد سرزنش قرار داد که در برابر تعلل دولت در اجرای قانون عفاف و حجاب ساکت نشسته و فقط آه میکشند.
علی مطهری همچنین گزینش نمایندگان ویژۀ رئیس جمهوری در امور سیاست خارجی را از جلوههای طلوع «استبداد» و «جسارت دولت در برخی حوزهها» بهشمار آورد و گفت «دولت جسور، مجلس جسور میخواهد. مجلس نجیب و ملاحظهکار و منفعل نمیتواند راستکنندۀ کژیهای چنین دولتی باشد. امروز ما در مقابل تاریخ مسؤولیم و سکوت در چنین شرایطی یعنی هموار کردن راه تکروی و استبداد».
در حال حاضر، اسفندیار رحیم مشائی، کارگردان «اتاق فکر» احمدینژاد، بلاگردان اوست و تیراندازان از هر سو مشائی را هدف قرار دادهاند تا به احمدینژاد بفهمانند راهی که در آن میرود چندان بیخطر نیست.
سخن مطهری، پیامی است از جانب همۀ آنها که خطر برچیده شدن حکومت آخوندی را در صورت تحقق یافتن رؤیای احمدینژاد با دستیاری مشائی و احتمالا بخشی از سپاه پاسداران احساس میکنند. او میگوید «روزی که در این مجلس گفتم آقای احمدینژاد باید از میان ولایت فقیه جامعالشرایط و ولایت مشائی یکی را انتخاب کند، عدهای برآشفتند اما همان افراد امروز به این واقعیت اذعان دارند»!
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|