بازگشت به خانه   مکتوبات فدوی طنزنوشته های هفتگی حميد رضا رحيمی 5 مهر 1389 ـ  27 سپتامبر 2010

سنگ پای چینی!

فدوی، تا پیش از برادر مهندس الاسلام والمسلمین احمدی نژاد دامت تحریکاته، در تعریف واژه ی " بچه پُرروی دروغگو "، دچار اشکالات جدی  بود و اگر از او مثالی هم می خواستند وضع او ـ مانند آن حیوان نجیب ـ شدیداً به وخامت می گرائید!.. نیز فدوی، بر خلاف آن ضد انقلابیونی که معتقدند که انقلاب اسلامی شدیداً شکوهمند ما هیچ بو و خاصیتی نداشته، بر این باور است که خیر چنین نیست و شما خواننده ی گرامی ضد انقلاب، عامل صهیونیزم بین الملل و استکبار جهانی می توانید در خلوت خود، به انبوهی از دست آوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی ما که  کمترین آن درک  محضر اسلامِ ناب محمدی به ویژه در سال های اخیر است، دست یابید.  بوی خوش خدمت دولت خدمت گزار، که افزون بر ایران، جهان را نیز برداشته است که دیگر، جای خود دارد!....باری - 

مهارت این بزرگوار در دروغگوئی، که لابد از مصادیق بارز تقیه، و به فتوای علمای سلف، حشره الله مع موالیة المُطّهرین صلوات الله علیهم اجمعین، اگر واجب نباشد، دست کم مستحب است، حقیقتاً مثال زدنی ست. وی، پیش از این، آنگاه که در برابر این پرسش خبرنگاری خاج پرست در ارتباط با داستان  مشهور "هاله ی نور" و ماجرای خواب کردن  نمایندگان در سازمان ملل متحد قرار گرفت، فرمود  که از این ماجرا بکلی بی خبر است و او نیز آنرا در جراید خوانده است !..(1) نامبرده اینک در جریان شرکت در نشست اخیر سازمان ُامَم (سازمان ملل سابق – م) نیز پیرامون ماجرای محکومیت، شلاق  خوردن و سنگسار سکینه ی محمدی، که تنها کسی که از آن خبر ندارد، خواجه حافظ شیرازی ست، در ُامّ القرای نیویورک به نقل از بی بی سی چنین فرمود:

«محمود احمدی نژاد در مصاحبه با شبکه تلویزیونی ای بی سی در نیویورک گفته است سکینه محمدی آشتیانی هرگز به سنگسار محکوم نشد! و رسانه های آمریکا تحت تاثیر خبر جعلی و تبلیغات منفی دولتمردان این کشور قرار گرفته اند!»

باری، فدوی برای جوری جنس و نیز یادآوری این نکته که برادر، جسارت است رویمان بدیوار،

رئیس جمهور، همان مشق هائی که مقام معظم رهبری پارسال خط زده، دوباره نوشته است!

 را در پی می آورد تا بعرض او برسید. توضیحاً عرض می کند که مطلب زیر ناظر بر گفت و گوی برادر احمدی نژاد با شبکه ی چهارم روباه پیر! (انگلیس – م)  در 23 دسامبر  2009 در جوار آرامگاه حاافظ است که تن آن بزرگوار را هم در گور، بـه ميزان 10 درجـه ی "ریش " ِتر، لرزاند!:

«جان اسنو گفت که اگر آمریکا اشتباهی مرتکب شود، به معنی آن نیست که چنین اشتباهی در ایران مجاز است و افزود که بر اساس اظهارات یک فرد بسیجی که به خارج پناهنده شده، به نیروهای بسیجی دستور داده شده بود تا در مقابله با تظاهرکنندگان مخالف شدت عمل به خرج دهند و، در نتیجه، زنان و مردان هدف ضربات باتوم قرار گرفتند و تعدادی هم کشته شدند و تصاویری هم که از تظاهرات در ایران منتشر شده نشانگر خشونت ماموران علیه مردم است. آقای احمدی نژاد اطلاعات مصاحبه گر را مورد تردید قرار داد و گفت که در جریان تظاهرات، بین خود مردم درگیری هایی روی داده و در مورد گزارش های حملات بسیجیان به مردم هم گفت که این مسایل ارتباطی به دولت ندارد بلکه در کشور او، قانون حاکم است! و افزود که در ایران، آزادی وجود دارد و مردم می توانند آزادانه نظرات خود را بیان دارند! و اما بسیجی طرف مصاحبهء کانال چهار 27 سال دارد و از یک خانواده به شدت مذهبی برآمده که همگی مرید و فدائی انقلاب اسلامی و مهم تر از آن آیت الله خامنه ای هستند. او می گوید:"من عذاب می کشم، شرم دارم از مردم و خدا". به نوشته خانم هیلسوم، او یک مومن واقعی است که اعتقاد دارد آیت الله خامنه ای نایب امام زمان است؛ هم پایه مسیح در بین مسیحیان، نه خیلی کوچک تر از خدا در بین مذاهب دیگر. او هیچ گاه از فرمانده خود نپرسیده چطور سه ماه مانده به انتخابات می گوید نظر رهبر به محمود احمدی نژاد است و به همین جهت باید نام وی از صندوق ها بیرون آید. چنان که از وی سئوال نکرده است که چرا باید به جای مردم بی سواد نام احمدی نژاد را روی ورقه های رای بنویسد. او با جزئیات فاش می کند که چگونه فردای روز انتخابات، صندوق هائی راکه از آرای رقیبان احمدی نژاد پر شده بود ناپدید کردند تا به دست هیچ یک از بازرسان و ناظران نیفتد».

بعرض فدوی رسیدید؟ حالا فدوی از طرح نظرات برادر احمدی نژاد در اجلاس کپنهاگ، نیز در ارتباط با اداره ی جهان می گذرد (2)

باری - فدوی تبریکی دارد برای مقام معظم رهبری، دام الذله، که این معجزه ی هزاره ی سوم، از جعبه ی مارگیری او، بیرون آمده است!..

یادداشت ها

-----------------------------------------------

(1) شرح این مهملات که از سوی ایشان در حضور آیت الله جوادی آملی عنوان شد، هنوز بر روی اینترنت است!.. بروید و ملاحظه کنید که آیت الله مذکور که خود این کاره است، چگونه از اظهارات فضائی احمدی نژاد حیرت کرده و، سر همه جایش اسفناج سبز شده است!

 (2) هفت پيشنهاد مطرح‌شده از سوي رييس‌جمهور ايران به شرح زير است:

1. سال 2011 به‌عنوان سال اصلاح الگوي مصرف و كاهش آلودگي در جهان نام‌گذاري شود!

2. كارگروهي متشكل از انديشمندان دلسوز بشريت از كشورهاي داوطلب، در بازه‌ي زماني معين و از منظر جهان‌ بيني الهي و انساني كه اكثريت مردم جهان به آن معتقدند، معيارهاي سعادت بشر و جامعه بشري را استخراج و در اختيار همگان قرار دهند. مي‌توان با اصلاح معيارها، مصرف را متعادل نمود و برخورداري عمومي در سطح جهان را به‌صورت عادلانه توزيع كرد.

3. مي‌توان جامعه‌ي سعادتمندي را برپا كرد كه در عين برخورداري مناسب و عادلانه، زندگي در فضايي صميمي جريان داشته باشد و مسابقه‌ي برتري‌جويي به مسابقه‌ي مهرورزي تبديل و مصرف در حد ضرورت كنترل شود.

نظام اقتصادي نوين مبتني بر موارد پيش ‌گفته و بر پايه‌ي عدالت و كرامت انسان‌ها تعريف و سازمان‌دهي شود.

5. الگوي توليد متكي بر نياز واقعي و نه براي توسعه‌ي مصرف تدوين و ارائه شود.

6. كشورهاي صنعتي مشهور به پيشرفته، تعهدات بين‌المللي را بپذيرند و هم‌زمان ساز و كار روشن و كارسازي براي مهار دولت‌ها و بخش‌هاي اقتصادي متمرد، از جمله الزام به پرداخت جريمه به كشورهاي خسارت‌ديده پيش‌بيني و اعمال شود.

7. جهت اجراي هرچه بهتر تأمين بودجه و اهداف بلند مدت كنوانسيون، كشورها متناسب با ايجاد آلودگي در گذشته، در صندوق تسهيلات جهاني محيط زيست متعهد شوند و منابع صندوق، با ساز و كار عادلانه و خارج از سلطه‌ي آلوده‌ كنندگان اصلي توزيع گردد. آيا بهتر نيست با خلع سلاح عمومي هزينه‌ي توليد و نگهداري سلاح‌هاي هسته‌يي صرف توسعه‌ي فن‌آوري‌هاي نوين و رفاه و رفع فقر شود؟

بر عکس

فدوی از خیلی چیزهای حکومت شکوهمند اسلامی حظّ می کند، از جمله نامگذاری هایش که عمدتاً از مقوله ی " برعکس نهند نام زنگی کافور" است!.. این شیوه ی مرضیه البته اغلب باعث درد سر نیز می شود که آن نیز از مقوله ی آن زبانزد مشهور است که می گوید: "سری را که درد نمی کند، چرا دستمال می بندی؟!"

شیوه ی برادران در این راستا، نوعی " خلاف آمد عادت" * است و دقیقا ً بر خلاف توصیه زبانزد ها عمل می کنند؛ یعنی، اسم زنگی را حتما ً کافور می گذارد! و یا وقتی که سرشان هم درد نمی کند ، به اصرار دستمال می بندند!.. و جالب اینکه، از حیرت بینندگان یا ناظرین، خود نیز شدیداً حیرت می کنند که چرا ناظرین حیرت کرده اند!..

گفتن دارد که رخداد هائی این چنین خود بخود تولید نوعی کمدی می کند که فدوی تا نامی برایش دست و پا می کند، با توجه به ساختار حکومت، و البته با اجازه ی مرحوم "دانته " اسم آن را عجالتاً "کمدی الهی" می گذارد!..

نمونه اگر بخواهید، فراوان است. کافی ست که به اطرافتان نگاه کنید. فی المثل، مدتی است که

نمایندگان محترم حکومت در مجلس، کار و زندگی شان را در راه خدا کنار گذاشته و در باب اینکه برادران بمنظور اختیار کردن زنان بعدی، نیازی به کسب اجازه از همسر فعلی را ندارند، مشغول مجاهدت هستند! نام این طرح یا لایحه را، که به گوهر ضد بنیان خانواده است، برادران گذاشته اند "طرح حمایت خانوده!" (بقول عوام: ? can you believe that)  

نمونه ی تازه تر هم اگر بخواهید ،فدوی بی مضایقه تقدیم می کند. مقدمتاً عرض می کند که خیلی چیزها که پیش از این یار شاطر بودند، دیری است که دیگر بار خاطر شده اند! از جمله روز

من درآوردی «قدس» که از اختراعات حضرت امام (ل) بود. بنظر می آید که ملت یک لا قبا، در جریان

تظاهرات و جنبش اخیر، مقام معظم رهبری دام الذله را زهره ترک کرده است؛ فلذا حضرتشان حال دیگر از قدس سیاه و سفید هم می ترسد!.. به تصویر زیر نگاه کنید:

اگر گفتید اسم این لشکرکشی خیابانی را چه گذاشته اند؟...

فدوی پاسخ را به مسابقه نمی گذارد. خوانندگان محترم ضد انقلاب نیز بیخودی زحمت نکشند، چرا که عقل شان بدون تردید بجائی قد نمی دهد. باری - اسم این لشکرکشی خیابانی را که بمنظور مبارزه ی صمیمانه با مردم تدارک دیده اند، برادران گذاشته اند: "مهار جرائم!"

(باز هم  بقول عوام:  can you believe that?)

علی الله التکلان و هوُ المُستعان فی جمع امور

25 سپتامبر المعرّب سنه ی2010 ترسائی

کتبةالفقیر کمتر از قطمیر - فدوی

www.hazl.com

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه