|
جمعه 26 شهريور 1389 ـ 17 سپتامبر 2010 |
تبعیض و تبعیض!
محمد صابر
سارا شورد، یکی از 3 آمریکایی زندانی در ایران، آزاد شد.
خبر خیلی مختصر و خوشحال کننده است. یک انسان آزادی خود را مجدداً بدست آورده است.
اینکه این 3 آمریکایی آیا حقیقتاً جاسوس بوده اند و یا اینکه صرفاً کوهنورد، و از بد اقبالی گرفتار مأموران ایرانی شده اند، قطعاً مستلزم مدارک و شواهد و دادگاهی عادلانه است.
در این یادداشت کوتاه، بحث بر سر جاسوسی یا بی گناهی این سه شهروند آمریکایی نیست.
آنچه باعث "دوباره فکر کردن" و اندکی بیشتر تامل نمودن دربارهء این آزادی می شود، دوگانگی در عملکرد حکومت ایران و تبعیض و خودباختگی در برابر شهروندان غیر ایرانی (بویژه اروپایی و آمریکایی) و ایرانی است.
این نخستین باری نیست که شهروندان سایر کشورها به هر اتهامی – چه درست چه نادرست – گرفتار زندان و حبس در ایران می شوند اما تقریباً همیشه مورد بخشودگی و عفو قرار می گیرند و نهایتاً به کشور خود مسترد می شوند. گویی "رأفت اسلامی" که حکومت ایران از آن سخن می گوید، همواره شامل غیر ایرانیان است و شهروندان همین سرزمین، و بر خلاف قوانین همین حکومت، براحتی اعدام شده و یا سال ها باید در زندان بمانند.
چه دلیلی برای این دوگانگی حکومت ایران می توان یافت؟
بسیار ساده لوحانه است اگر بپنداریم حاکمان ایران صرفاً از روی "مهرورزی" و "رافت به اصطلاح اسلامی" و بدلائل "انسان دوستانه" زندانیان غیر ایرانی را آزاد می کنند. قطعاً پشت پردهء این "آزاد سازی" ها داد و ستدهای سیاسی نیز انجام می گیرد.
ما ایرانیان در سرزمین خود چه غریبیم!
فعالان سیاسی و مدنی ما با گناهانی نکرده، تحت انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار می گیرند و در بسیاری موارد اعدام شده اند اما مظنونین "خارجی" عفو می شوند.
آیا جز خودباختگی و بی هویتی فرهنگی، ضعف شخصیت و توسل به هر عاملی که بتواند عمر استبداد را در ایران اندکی اضافه نماید دلیلی دیگر بر این ترحم و تبعیض وجود دارد؟
گانگسترهای آمریکای جنوبی، به اصطلاح مسلمانان بوسنی (که از اسلام به معنای واقعی کلمه هیچ نمی دانند)، گروه های تندرو که به غلط صفت "اسلامی" بر آنها نهاده شده، همه و همه تحت لوای حاکمیت ایران، به طرق گوناگون مورد لطف و عنایت هستند اما "آرش" های ایرانی در 20 سالگی اعدام می شوند! سایر کوشندگان سیاسی و مدنی و حتی حامیان سابق همین حاکمیت که اکنون ساز مخالف می نوازند، در زندان های جمهوری اسلامی با چه عذابی روز را به شب می رسانند.
گناه ما ایرانیان چیست؟ در غربت، غریب و "خارجی" هستیم و در سرزمین خود نیز شلاق مستبدین زندگی را بر ما حرام کرده است.
حاکمیتی که از مردم خود جدا شود و به طرق مختلف به دامان بیگانگان بلغزد، آیا سرنوشتی بهتر ار رژیم سلطنتی در ایران خواهد داشت؟
حاکیمت ایران آیا بر این گمانند که در فردای پیروزی جنبش سبز که چندان دور نیست، "برادران" روس و چینی پذیرای آنان خواهند بود؟
در سرزمین خود چه غریبانه چکه می کنیم، اما اشکهای مان سرو سبزمان را باروتر خواهد ساخت.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|