|
جمعه 12 شهريور 1389 ـ 3 سپتامبر 2010 |
رادیو
شعری از مهرداد عارفانی
از یاد نمی بری از رو نمی روی
بدون برق باطری
روی تاقچه
کسانی که دروغ های تو را تاب آوردند
یا از سرطان مردند یا در جنگ
آنها که اعدام - بماند زلزله سر جای خودش
گاهی ترانه یا سرود
گاهی آژیر حمله
من کارد بر سایه روی دیوار می کشیدم
از تونل های پنجره خیره خیره چشمها برق می زد و
کوچه کوچک بود و بی خبر
که باورت کردم
من ساده
خوش باور
برای عذر خواهی دیر خیلی دیر
که از یاد برده ام
برای همین هر روز کشته می شوم یا زیر چرخ های این کامیون
یا روی ریل خوابم می برد
یادت هست
سربازانی که از ریل سر خوردند و رفتند و نیامدند
روی سنگ دانه ها علف شدند؟
همین هفته ی پیش باد
تکه ای از پیراهنم را برد با کبریت ...........
همه چیز روشن است غیر از تو
با تو هستم
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|