|
پژوهش
فدوی هنوز هم نمی داند که چرا : "...در قفس هیچکسی کرکس نیست؟ " و یا : "گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد ؟" منظور آن است که فدوی هنوز نمی داند که چرا ملت، مقام معظم رهبری، دام الذله، را دوست ندارد، اینقدر به ایشان بند کرده و هزاران وصله ی ناجور، از جمله خشونت و بیرحمی و...، به حضرتش می چسباند؟ يعنی آيا آن روی لطیف و مهربان اعلیحضرت العظما را ندیده اند که چنین قضاوت ناروائی می کنند؟
واقعیت تلخ اما انکار ناپذیر آن است که تنفر شما خوانندگان محترم ضد انقلاب از آن بزرگوار بحدی است که همچون حجاب جلوی چشمان تان را بکلی گرفته و از درک حضور ُپر زور معظم له شدیداً محروم تان کرده است!
بیت
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تـو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
فدوی البته گرفتار حجاب کذائی نیست و مشکلی در درک رّقت قلب و نیز لینت روح ایشان ندارد و حتا می تواند، برای تنبُّه شما خوانندگان ضد انقلاب، آن را با شما بقول عوام Share کند. این درک تابناک، محصول اعتکاف فدوی در بیت رهبری و تقدیم برخی عریضه های مؤمنین به ایشان و کسب فیض از پاسخ های مرحمتی ست...
به این صحنهء لطیف و عاشقانه، اما با حضور ذهن و قلب توجه کنید، تا به عرایض فدوی، که همان جا داشت در رکاب مقام معظم رهبری شدیداً شمشیر می زد ، برسید ...
ضمناً ، و به فتوای علمای َسَلف، َحشَره الله َمعَ موالیة المُطهّرین صلوات الله علیهم اجمعین، دستمال حریر هم دم دستتان باشد، بد نیست:
«ما بسيجيان عاشق، هر هفته را در انتظار زيارت مولايمان در نماز جمعه تهران مي گذرانيم. اما افسوس كه اين انتظار دير به دير به وقوع مي پيوندد. يك عاشق ولايت».
فدوی: مراتب در شرایطی که بعلت مواضع خدا نشناسانهء برادران چینی، روسی و حتا لبنانی، چندان هم شنگول نبودند، به شرف عرض رسید. بسیار متأثر شده و اشک از همه جایشان جاری شد و ضمن سلام و تحیّات فرمودند تا ایشان می رسند، برای اینکه حوصله تان سر نرود همان بغل، سری به خوابگاه دانشگاه ِسابق تهران زده، و برای دستگرمی، تعدادی از دانشجویان دختر را با فریاد یا زهرا (س) و شماری از دانشجویان پسر را با فریاد یا حسین(ع) مستحباً از طبقهء سوم خوابگاه ها، به پائین
پرتاب نموده، اجرتان را در این دنیا از ایشان به قول عوام Cash و در آن دنیا از قاصم الجبارین به اقساط، دریافت دارید .
و الله الموفق و المعین
6 آگوست المُحدّب سنه ی 2010 ترسائی
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر – فدوی
نوعی ادبیات
سال ها پیش از این، آنگاه که فدوی به اتلاف عمر عزیز در اروپا مشغول بود،(1) ..ناشری با او تماس گرفت و به انتشار گزیدء ترجمه ای از اشعار او به آلمانی اظهار تمایل و بلکه اصرار کرد. معالجات
فدوی بروی ایشان، در اینکه از این کار بدلیل میانهء بدی که فدوی با ترجمه ی شعر دارد، منصرف
شود، مؤثر واقع نشد و حضرت شان آن مجموعه را، که از قضا در کشورهای آلمانی زبان قرین توفیق
نیز بود، منتشر فرمود.(2) داستان، البته به این کوتاهی نیست لکن بدلیل ضیق وقت و حوصله، بعنوان
فتح باب به همین مختصر اکتفا شد. باری... یکی از شعرهائی که ناشر در کتاب مذکور برای ترجمه
برگزیده بود، چنین است :
سجاده ی خون
تسبیح ُجمجمه
و ُمهری گرم
که نبضی جوان
هنوز در آن
تقلا می کند ...
الفاظی گنگ و غریب
که از این سوی دیوار
فراتر نمی رود.
باغچه های مکدر
ماهیان دلتنگ
پرندگان لال
و خدائی متحیر
که از ُپشت ِماه
اسطوره ی کینه و جنون را
بیمناک،
به تماشا نشسته است...
فدوی با گزینش شعر فوق برای ترجمه، مخالفت ورزیده و در سبب نیز افزود که مترجمان، در
برگرداندن واژگان سجاده – تسبیح – و ُمهر و انتقال بارهائی که بر آنها سوار است به آلمانی،
بدون تردید، به دردسر خواهند افتاد و خوانندهء اروپائی نیز بطریق اولی، از آن طرفی نخواهد بست .
ملاحظه می کنید که فدوی که در آن زمان 34 سال داشت، با آنکه رئیس هیچ مجلسی، اعم از اسلامی
و غیر آن نبود، تا این حد عقلش می رسیده است، لکن برادر علی (ع) لاریجانی، رئیس مدرسهء محترم
موش ها (مجلس شورای اسلامی - م) به این مختصر هم عقلش نرسید و در منازعات اخیر با افکار عمومی جهان فرموده:
«با نشان دادن لولوی شورای امنیت، مردم ایران رو به قبله نمیشوند!»
و به این نیندیشید که تکلیف مترجمان، مثلا ً در برگردان لولو، بویژه آنگاه که لولوی مذکور "ممه" ی
مربوطه را هم به ُطرفة العینی برده باشد!، چه می شود؟ و البته همین مکافات در برگردان واژه ی
مرکب «رو به قبله!» هم وجود دارد.
باری، فدوی نمی داند که "ممه" را چه پیش آمده است که اخیراً، شدیداً، مورد توجه مقامات رده بالای جمهوری شکوهمند اسلامی واقع و چپ و راست بدان تمُسََّک می جویند! فدوی همین یکی دو روزهء اخیر، نظاره گر بخشی از سخنرانی برادر بهلول احمدی نژاد بود که او نیز در پیوند با امکان مذاکرهء
طرفین متخاصم فرمود: «آن ممه را لولو برد!»
فدوی تا لحظه ی نگارش این سطور، از توفیق مترجمان اخبار سیاسی جهان،در برگردان جمله ی حکیمانهء «آن ممه را لولو برد!»، که بیگمان فصل تازه ای در دیپلماسی معاصر جهان خواهد گشود، هنوز خبری ندارد.
اورژانس
به گزارش جراید شریفهء دارالخُرافه، حال پدر عروس، رئیس دفتر و مشاور برادر بهلول، احمدی نژاد، یعنی برادر مشائی که بیماری خطرناک و ُمسری برادر رئیس جمهور به او نیز سرایت کرده بود، شدیداً رو بوخامت گذاشته است. خودتان ملاحظه کنید:
«آفتاب: اسفندیار رحیممشایی صبح روز شنبه در جمع مشاوران جوان وزارت آموزش و پرورش گفت: "عدهای به اشتباه فکر میکنند میتوان جهان را بدون در نظر گرفتن بهشت و پردیسی به اسم جمهوری اسلامی! ایجاد کنیم که این اشتباه است و باید به مدیریت جهانی و ایرانی توامان با یکدیگر بیاندیشیم!" اسفندیار رحیممشایی، رئیس دفتر رئیس جمهوری، گفت که "قدرتهای جهانی نگران تولید بمب اتم از سوی ایران نیستند بلکه با مدیریت ایران بر جهان مشکل دارند! مسئولیت ما در دورهء انتظار غیر از این نیست که با انجام برخی از کارها، توصیهها، دستور العملها و فرصتهاريال زمینههای ظهور را فراهم آوریم و این انتظار از جنس احوال نیست بلکه به اقدام نیاز دارد».
خبرنگار ما هم در ادامه افزوده است که تلاش پزشکان برای نجات وی، تا لحظهء مخابرهء این گزارش، مع الاسف، هنوز به نتیجه نرسیده است ..
التماس دعا
مصادره
علاقهء برادران در باب مصادره، محدود و منحصر به بیت مردم نیست بلکه برادران، از نوع فرهیخته، به مصادره ی بیت شاعران نیز بی علاقه نیستند. فدوی در پرسه ی امروز خود در خبرهای دارالخُرافه دریافت که یکی از غزل های حافظ به مطلع :
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمـیده مـا را انیـس و مـونـس شـد
نیز به سود پیامبر گرامی(ص) مصادره شده است. عینا ًملاحظه کنید :
«...چنانکه حافظ شیرینسخن، عید بزرگ تاریخ اسلام و پیامبر اکرم(ص) را
این چنین میسراید:
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمـیده مـا را انیـس و مـونـس شـد».
فدوی فقط نمی داند که برادر نویسنده، با مقطع غزل که می گوید:
ز راه مــیــکــده یــاران عــنــان بـگـردانـیــد
چرا که حافظ از این ره برفت و مفلس شد!
چه می کند؟
خبر بد
بر اساس روند وقایع اتفاقیه، بویژه در عرصهء بین المللی و در پیوند با جمهوری شکوهمند اسلامی، فدوی گمان می کرد که: ُگ... "همین پنج روز و شش باشد"! لکن با مرور خبر زیر، با تیتر خنده دار ِ: "پرتاب انسان به فضا از سوي ايران" که عیناً از فردا و به نقل از ایسنا در پی می آید، دریافت که خـــیر!.. به قول معروف "این رشته سر دراز دارد" و قرار است که ملت نیمه جان ایران تا سال 1403 از طریق مهندس الاسلام والمسلمین، برادراحمدی نژاد، دامت تحریکاته، زیر تازیانه ی مقام معظم رهبری دامّ الذله باشد !...خودتان ملاحظه کنید :
«پرتاب انسان به فضا از سوي ايران
«ايسنا: دكتر محمود احمدينژاد رييسجمهور كشورمان در جشنواره ملي جوان ايراني حضور پيدا كرد و سخنان مهمي را ايراد كرد. رييسجمهور در اين سخنراني خبر داد كه ماهواره سنجش ايران كه ساخت ايران است و از سكوي ايراني و ايستگاه كنترل ايراني هدايت خواهد شد، به فضا پرتاب خواهد شد. رييسجمهور همچنين خبر داد كه پيش از اين در برنامه فضايي ايران پيشبيني شده بود كه در سال 1403 از سوي جمهوري اسلامي ايران انساني به فضا پرتاب شود كه اين هفته در دولت برنامه فضايي كشور يك بار ديگر مرور شد و در پاسخ به قطعنامههاي دشمنان تصميم گرفته شد كه اين كار پنج سال به جلو بيفتد».
ببخشید که قرار بود فدوی خوش خبر باشد !
رعایت حقوق بشر
یکی از آرزوهای دست کم سی سالهء فدوی، رعایت حقوق بشر از سوی برادران کثرالله امثالهم بود. آنقدر این مثنوی تأخیر شد، که فدوی پنداشت که این آرزوی نه چندان بزرگ را لامحاله به گور می برد.
لکن با مرور خبری در جراید شریفهء دارالخُرافه دریافت که به این آرزو، همچون آرزوهای دیگر خود،
بقول عوام already رسیده است ولی، بقول مقامات، حالیش نیست!...
مطلب از این قرار است که دادستان محترم همدان، برادر بیگلری، از قطع دست پنج تن ایرانی بخت برگشته که بیش از 25 سال داشته اند، بمنظور رعایت حقوق بشر، در ملاء عام بدلیل زیر و البته با
اوقات تلخ صرف نظر فرمود:
«در طول تاریخ ملت شیعه مظلوم واقع شده و استکبار جهانی از اجرای این حکم سوء استفاده می کند و ادعا دارد که ایران حقوق بشر را رعایت نمی کند!»
برادر دادستان اما، پیرامون قصاص برادرانی که مدت ها پیش از این، زهرا بنی یعقوب پزشک 27 ساله را در همدان و نیز اخیراً «الناز ب.» را در تبریز به اداره ی اماکن هدایت و پس از ارشاد،جنازه شان را تحویل خانواده دادند، بعلت ابتلا به ُحنّاق اسلامی چیزی نگفت.
و الله الموفق و المعین
کتبة الفقیر کمتر از قطمیر – فدوی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |