بازگشت به خانه  |   فهرست مقالات سايت   |    فهرست نام نويسندگان

چهارشنبه 13 مرداد  1389 ـ  4 اگوست 2010

 

نقش زنان در جنبش مشروطيت

الهه باقری

«شما زنان ترکيب پيچيده و بيکران رنج و شادي، تنها و رها شده به خود، ولي به وجود آورنده ي کل بشريت؛ رنجديده، ناکام و خوار و در عين حال منبع بي پايان شادماني و لذت براي همهء ما و منبع عاطفي ماوراي قياس و الهام بخش حرکت هاي شجاعانه هستيد. ضعيف خوانده شديد، اما سرشار از قدرت ناگفته اي هستيد که الهام بخش ما براي کسب افتخار بوده است و بنا بر همين حقايق است که بايد محقانه مدعي تساوي حقوق خود در جشن پُر شکوه پيروزي انقلاب باشيد».

(توماس سانکارا، اعتلاي زن و انقلاب آفريقا، ص 41 )

 

یافتن رد پای زنان در کشوری که تاریخ نگاری از دید و نگاهی کاملاً مردانه صورت گرفته است، کاری ست بس دشوار. فرهنگ ما، همچنان و کماکان، فرهنگ شفاهی است و آنچه مکتوب است بندرت از دخالت علایق شخصی، فکری، ایدئولوژیک و گروهی، بر حذر مانده است. پیشداوری، تعصب و اصرار بر اثبات درستی درک ایدئولوژیک و طرح سیاسی خود از طریق تحریف تاریخ، نگفتن همه ی واقعیت ها، حذف کردن این یا آن بخش، محکوم کردن یا پذیرفتن تام، حکم صادر کردن در مورد وقایع تاریخی بدون در نظر گرفتن اوضاع سیاسی و اجتماعی خاص هر دوره، و نتیجه گیری هایی که به جای روشن کردن ابهامات بر آنها افزوده است، در مجموع باعث شده که در بسیاری از زمینه ها با کلاف سردرگمی روبرو شویم که باز کردن آن کاریست گاه ناممکن.

با وجود همه این مشکلات و سر در گمی ها اما مردم و کشور پهناور ما ايران در مسیر پیمودن تاریخ پُر فراز و فرود خویش، با وقایع و حوادث فراوان روبرو بوده است، بویژه در طول سال هاي طولانی سلطنت قاجاريه، مناسبات اجتماعی سیاسی ما دستخوش تحولات بسيار بوده است . وضعيت اجتماعي زنان هم در طول دوره هاي مختلفِ تاريخي و فرهنگي بویژه در سالهای پایانی سلسله قاجاریه با تغییر و تحولات فراوان روبرو بوده است . مثلاً ما در تاریخ متلاطم کشورمان با حمله ي اقوام مختلف از جمله عرب ها روبرو بوده ایم. حمله عرب ها به ايران موجب پذيرش ارزش هاي عربي – اسلامي در ميان ايرانيان شد. حمله ي مغول ها به ايران نيز تاثير زيادي بر فرهنگ و جامعه ي ايران گذاشت. اين تاثيرات به تبع بر وضعيت زنان ايراني تاثير گذار بود.(1)

هرچند كه جامعه ما در دوره ي قاجاريه و سالهای پایانی حکومت آنان، وارد مرحله ي تازه ايي شد و با شكل گيري حركت مشروطه خواهي ايرانيان در تحولات سياسي – اجتماعي و فرهنگي تاثير و تحولات زیادی در همه ابعاد زیست اجتماعی مردم به وجود آمد. ولي در اين راستا بيشتر زنان در حوزه ي اجتماعي جامعه، در رنج و مشقت بودند. چون نه تنها در حوزه ي اجتماعي بلكه در حوزه ي سياسي هم به آساني نمي توانستند به اقدامات گروهي و جمعي دست بزنند. هرچند كه در حركت ها و جنبش هاي مخالف با دولت، نقش و حضور زنان هم مي بينيم ولي نخستین نمودهای حضور جدی و مؤثر زنان را در جنبش مشروطه مي بينيم . در اين دوران شرايط سياسی، اجتماعی، زندگی زنان تا حدود زيادی محدود شده بود. با وجود اين، آنان در برخی فعاليت‌های اجتماعی، مانند تفريحات دسته‌جمعی (در جمع زنان)، امور خيريه، گردهم‌آيی‌ها و مراسم مذهبی، دخالت و مديريت مستقيم در اداره منزل و تربيت فرزندان و در موارد معدودی نيز امور اقتصادی مانند اداره امور زمين‌های کشاورزی يا توليدات صنايع دستی شرکت می‌جستند.(2) ضمن آنکه آنان در صحنه ي سياست حضوری پنهان داشتند. به اين ترتيب که به عنوان مادر، خواهر يا همسران شاه، با نفوذ بر وی به‌طور غيرمستقيم و به صورت واسطه قدرت بر برخی تصميمات شاهانه اعمال نفوذ می‌کردند.(3) اما زنان به دليل نبودن شرايط اجتماعی و سياسی مناسب نمی‌توانستند جايگاه مستقل و مناسب خود را در اجتماع بدست آورند.

فرمان انقلاب مشروطه كه در سال 14 جمادی الثانی 1324 برابر با 14 مرداد ماه 1285 خورشیدی صادر شد و بعد از فرمان مشروطيت علما در قم و بازاريان و اصناف در باغ سفارت جمع می شدند و 17 جمادی الثانی متمم فرمان مشروطيت صادر می شود، چون روشنفکران اعتراض می کنند که آن کامل نيست و پاره مي کنند و شاه دوباره آن را مي نويسد و در اولی اسم ملت را نياورده بودند و بعد در متمم آن به ملت اشاره شده است . بعد از اين که فرمان صادر شد در طهران تلاش کردند نظام نامه ی انتخابات را تعيين کنند و در حدود 17 شهريور نظام نامه ی انتخابات امضا شد . مظفرالدين شاه بيمار بود و می ترسيدند که شاه فوت کند و تمام تلاش ها نقش بر آب شود و شروع کردند به انتخابات نمايندگان که در طهران تعداد 60 نفر بودند . تبريز کانون دوم برای مشروطه بود .

زنان در لحظه لحظه ی اين حرکت مهم سياسی اجتماعی حضوری چشمگيری داشتند.هنگامی که مخالفت با دولت آغاز شد و مردم در مسجد شاه طهران بارها و بارها بست نشستند، زنان نيز عهده دار مسئوليت های مهمی بودند.آنان ضمن همراهی با مردان در آوردند علما به مسجد برای سخنرانی، مسئوليت حفظ جان علما را هم بر عهده داشتند.(4)

يکی از زنان به نام ( زن حيدر خان تبريزی و گروهش وظيفه داشتند در موقع شلوغی با چماقهايی که در زي چادر خود پنهان کرده بودند از جان علما محافظت کنند .) در مهاجرت صغری هم همراه با سيد محمد طباطبايی و سيد عبدالله بهبهانی زنان نيز حضور داشتند. همان طور که مي دانيم عين الدوله سعی می کرد مظفر الدين شاه را در بی خبری قرار دهد در چنين شرايطی زنان برای آگاه کردن شاه از وضع موجود پيش قدم مي شوند و هنگامی که شاه برای ديدار امير بهادر به منزل وی مي رفت، فرصت را غنيمت شمرده و گرد کالسکه ی او را مي گيرند و فرياد میزنند:" ما آقايان و پيشوايان دين را می خواهيم، عقد ما را آقايان بسته اند... ای پادشاه اسلام اگر روس و انگليس با تو طرف شوند، شصت کرور ملت ايران، به حکم اين آقايان جهاد می کنند."(5)

حتی در جريان آزاد کردن شيخ محمد واعظ از عاملان فعال مهاجرت صغری، زنان نقش زيادی را ايفا کردند به طوری که ما شاهد درگيری آنها با سربازان هستيم .در مورد تحصن در سفارت انگليس هم زنان تصميم به مشارکت گرفتند- اما هنوز نگرانی از تماس نزديک با اجانب نامسلمان مانع ا ز تحقق خواست آنان می شد.با اين حال زنان نااميد نشدند.در همين جريان تحصن در سفارت انگليس زنی يک دسته اسکناس به حاجی محمد تقی نامی می دهد و مي گويد: اين پول را خرج متحصنين کنيد . سرانجام مشروطه خواهان پيروز شدند اما...اما ازآنجا که اکثرا" انديشه ی مرد ايرانی بسته بوده و استبداد و مرد سالاری در جزء جزء بدنه ی اين جامعه ريشه دوانده است،متأسفانه با تشکيل مجلس،زنان نه حق انتخاب داشتند و نه حق انتخاب کردن.....

"درواقع در رديف اطفال واتباع بيگانه به حساب آمدند."(6) واين جز استبداد مطلقه و استقرار نظام مرد سالار هيچ چيز ديگری نمی تواند باشد. در جريان تضعيف مشروطه توسط محمد علی شاه،اتحاديه ی غيبی نسوان از متمم قانون اساسی دفاع کرد.محمد علی شاه افراد زيادی را جهت ضربه زدن به مشروطه تحريک می کرد. دراين دوره شاهد حمله، قتل و غارت زيادی هستيم. در اين برهه ی زمانی نيز زنان ازهيچ گونه کمک جانی و مالی دريغ نکردند و اين مطلب مؤيد ايثار و شعور فوق العاده ی زن ايرانی است. اوج مخالفت محمد علی شاه به توپ بستن مجلس بود. در اين حادثه و قتل عام مشروطه خواهان،تنها زنان جرات یافتند پيکر جوانان مجاهد را از زمين بردارند و بعد از استيلای مجدد مستبدين، منزل عمه ی ميرزا جهانگيرخان صور اسرافيل محل استقرار مشروطه خواهان بود.(7)

سرآغاز جنبش زنان براي رسيدن به حقوق حقه ي شان بود تا آن زمان زنان تجددخواه كه تعداد آنان كم شمار بود در محافل و مجالس خود به بحث و گفتگو درباره ي شرايط زندگي و موقعيت فردي و اجتماعي زن ايراني در سنجش با زن اروپايي مي پرداختند و به اقدامات لازم براي دگرگون كردن اين وضع مي انديشيدند . زنان روشنفكر ايراني در اجتماعاتي كه تشكيل مي دادند و در نشرياتي كه منتشر مي ساختند، از زندگي زنان تازه رهاشده و فارغ از ستم روسيه ي شوروي مثال مي آوردند و در راه مبارزه با خرافات و قيد و بند فئودالي، هم چنين در راه كسب آزادي از زنان شوروي الهام مي گرفتند.(8) هم چنين با داير كردن مؤسسات علمي و فرهنگي، از قبيل مدارس دخترانه، قرائت خانه، نشر روزنامه و كتاب و ... سعي كردند، پرده ي سياه ناداني و خرافات را به كنار زنند و با آگاهي به پيكار با ستم اجتماعي و جنسي برخيزند.(9) انقلاب مشروطه تا حدودي توانست خواسته ها و هدف هاي خود را از محافل دربسته به پهنه ي (سطح ) جامعه بكشاند.(10) در ايران جنبش هاي آگاهانه زنان براي احقاق حقوق خود به طور مشخص از دوران مشروطه كه دوران آگاهي عموم مردم از حقوق دموكراتيك خويش است آغاز مي شود و پس از آن نيز در پيوندي انكار ناپذير با جو سياسي حاكم در هر يك از رژيم ها ادامه مي يابد.(11) در انقلاب مشروطه حضور زنان چشمگيرتر شد . آنان در اعتراض ها و بست نشيني هايي كه به صدور فرمان مشروطه منجر گرديد، شركت داشتند. در حالي كه زنان در واقعه ي رژي تنها به واسطه ي فتواي علما حضور يافتند، در مبارزه هايي كه به انقلاب مشروطه انجاميد به طور خودجوش و البته باز هم به رهبري روحانيون شركت نمودند . پس از امضاي فرمان مشروطيت در 1906 م . زنان فعاليت خود را شدت بخشيدند و در زمينه هاي سياسي و اقتصادي، به ويژه برپايي بانك ملي و تحريم منسوجات خارجي تلاش كردند و از اين رو در پي رسيدن به حقوق از دست رفته ي خود، وارد عرصه ي سياست شدند و اعتصاب مي كردند و در مواردي از نظر مالي و اخلاقي به مشروطه خواهان ياري مي رساندند . براي نمونه : در سال 1905 م . كه علما در صحن حضرت عبدالعظيم بست نشستند زنان براي مصون نگاه داشتن ايشان از نيروهاي مسلح دولتي، موانعي انساني پديد آوردند.(12) در آستانه ي انقلاب مشروطيت برخي از روشنفكران و َفعالان سياسي دوره قاجاريه در بررسي عامل ضعف و ناتواني اقتصادي و اجتماعي جامعه ايران، موقعيت زن ايراني را مورد توجه قرار دادند. آنان دريافتند كه تحول و نوسازي جامعه ايران بدون احقاق حقوق زنان و فعال نمودن آنان در عرصه ي حيات اجتماعي امكان پذير نيست.(13) در اين دوره به دليل اينكه تعدادي از خانم هاي فرنگي به ايران سفر كردند و از ديده ها و شنيده هاي خود گزارش هايي برجاي گذاشتند، اطلاعات مبسوط تري به ويژه در خصوص زندگي اندروني زنان دربار، كه پاي مردان بدان جا نمي رسيد و نيز در مورد زنان طبقات ديگر هم در دست داريم.(14) حتي در اواخر دوره ي مشروطه گاه به كتاب ها و رسالاتي برخورد مي كنيم كه توسط خود زنان ايراني نوشته شده اند كه به عنوان نمونه مي توان از خاطرات تاج السلطنه (دختر ناصرالدين شاه قاجار ) اشاره كرد.

با توجه به دگرگوني هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي و رويارويي ايرانيان با تمدن غرب مسئله ي وضعيت زن در جامعه ي ايراني و مقايسه آن با زنِ غربي مورد توجه گروه هاي تجدد طلب قرار گرفت . تلاش گروه هاي تجدد طلب در عصر قاجار آغاز و پس از مشروطيت اوج گرفت.(15)

زنان تجدد طلب ايراني در شرايطي براي احقاق حقوق مدني و تغيير شرايط زنان به پا خواستند كه مردم ايران براي دگرگون سازي و نوسازي سياسي، اجتماعي و اقتصادي جامعه مبارزه مي كردند. به اين ترتيب مبارزه زن ايراني در پيوند با دو نهضت ملي و بين الملل يعني انقلاب مشروطه و جنبش زنان قرار گرفت و فعالان حقوق زنان اطلاع چنداني از تمايزات فطري در درون جنبش جهاني زنان نداشتند از اين رو تا دهه ي 1320 هـ . ش. فعاليت زنان ايراني در چارچوب نگرش دموكراتيك بورژوايي قرار داشت و همين نگرش تغييرات جدي در زندگي و انديشه ي زن ايراني پديد آورد.(16)

لزوم تغيير در وضعيت زنان، در دوره ي مشروطه و از طريق انجمن هاي زنان به شكلي سازمان يافته مطرح گرديد. موجي كه در جهان آن روز آغاز شده بود، به هر روي در حال نشو و نما بود. حركت مشروطه خواهي زمينه ي مساعدي را براي مردم ايران جهت اعلام خواسته هاي خود فراهم كرد. زنان نيز اين فرصت را غنيمت شمردند و در صحنه هاي مختلف ابراز موجوديت و همياري با مردان حاضر شدند. انجمن هاي زنان كه در ابتدا به منظور پيشبرد اهداف دولت مشروطه تشكيل شده بودند، به تدريج خواستار توجه به حقوقزنان و بهبود موقعيت آنان در خانواده و جامعه شدند . مبارزه ي زنان براي تغيير نگرش عمومي نسبت به «زن » و فرهنگ مردسالار، يكي ديگر از عرصه هاي فعاليّت زنان تجدّد طلب ايران در دوره ي اول مجلس شوراي ملّي است . تلاش آنان در اين دوره بيشتر در زمينه ي فراهم كردن شرايط احقاق حقوق اجتماعي و حضور زنان در عرصه هاي مختلف اجتماع بود و به موقعيّت و جايگاه زنان و دختران در محيط خانواده نمي پرداختند.(17)

در جامعه ي استبدادي، مرد سالار و پدرسالار ايران پس از گذشتن از انقلاب مشروطيت صديقه دولت آبادي جزو زناني بود كه براي دستيابي به اين حقوق به صحنه ي مبارزه آمد زيرا چنين راه و سرنوشتي نصيب اندك شمار از زنان نسل او شده است. مسير اين زندگي سياسي – اجتماعي سرنوشتي را برايش رقم زده كه با سرنوشت آن دسته از زناني كه زندگي شان عمدتاً با مسايل و حوادث روزمره و شخصي و خانوادگي شان مرتبط بوده است، متمايز مي نمايد.

12 مرداد 1389

 

منابع و پانوشت ها:

1. الیزساناساريان، جنبش حقوق زنان در ایران. ترجمه نوشین احمدی خراسانی، نشر توسعه. 1384 . ص ص، 28 و 29 .

2. بشری دلریش. زن در دوره قاجار. تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1375، چاپ اول. صص 68-88 .

3. مهدی‌قلی‌خان هدایت. خاطرات و خطرات. تهران، زوار، 1344. چاپ دوم. ص 65 .

4. عبد الحسین ناهید، زنان ایران در جنبش مشروطه، تبریز، احیا،136، ص55.

5. احمد کسروی تبریزی، تاریخ مشروطه ی ایران،تهران، امیرکبیر، چاپ پانزدهم،1369،ص69.

6. ناظم الاسلام کرمانی،تاریخ بیداری ایرانیان،تهران،آگاه،نوین،چاپ چهارم1362،ص62.63.

7. بشری دلریش،زن در دوره ی قاجار، ص180

8. زنان ایران در جنبش مشروطه، ص 105.

9. همان، ص 102 .

10. اطلاعات سياسي اقتصادي، ش 230 تا 227، مرداد – آبان 1385، ص 316-425.

11. ( پايان نامه )

12. آفاري، ژانت، انجمن هاي نيمه سري زنان در نهضت مشروطه، تهران، نشر بانو، 1377، ص 10. دولت آبادي، يحيي، ( 1371 )، حيات يحيي، چ ششم، تهران، انتشارات عطار و انتشارات فردوسي، ج 2، ص 2.

13. (پايان نامه )

14. جهت كسب اطلاع بيشتر رجوع كنبد به : ليدي شيل، خاطرات ليدي شيل، همسر وزير مختار انگليس در اوايل سلطنت ناصرالدين شاه، ترجمه : حسين ابوترابيان، تهران، نشر نو، 1368 ؛ ديولافوآ،سفرنامه مادم ديولافوآ، ترجمه : فره وشي،نشر خيام، چ 2، 1361؛ مادام كارلاسرنا،مردم و ديدني هاي ايران، ترجمه : غلامرضا سميعي، نشر نو، 1363 ؛ كلارا رايس، زنان ايران و راه ورسم زندگي آنان، ترجمه : اسدالله آزاد، مشهد، آستان قدس رضوي، 1366.

15. (كانون بانوان-مريم فتحي )

16. پايان نامه – رشته ي علوم اجتماعي

17. گازري، گل مهر، (1384)، زنان نمايش نويس ايران، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، ص 15.

http://www.iranianfeministschool.org/spip.php?article5420

 

https://newsecul.ipower.com/

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com