|
جمعه 1 مرداد 1389 ـ 23 جولای 2010 |
چه کسی از احمدرضا احمد پور می ترسد؟
دادخواهی از دبير کل سازمان ملل متحد
دبير کل محترم سازمان ملل متحد و فعالان حقوق بشر در سراسر جهان
درود بر شما
اينجانب سيد احمد رضا احمد پور زندانی بند ويژه روحانيت در زندان مرکزی قم ، به اطلاع ميرساند در ايران تحت نام دين و تشييع آشکارا (( حقوق بشر)) توسط عّمال و دست اندرکاران حکومتی نقض ميگردد ، به مراجع محترم تقليد دينی اهانت ميشود و بيوت و دفاتر مراجع محترم تقليد دينی اهانت ميشود و بيوت و دفاتر مراجع تراز اول تقليد شيعه چون مرحوم حضرت آيت الله العظمی منتظری (ره ) که در حيات مبارک خويش انواع فشارها و جفاها را متحمل شد وهمچنان جفاها بر خانواده ، بيت و شاگردان محترمش ادامه دارد و نيز به دفتر و بيت حضرت آيت الله العظمی صانعی که خدا او را از کينه ها ، پليديها ، نيرنگها و حسادتها محفوظ بدارد ، حمله ور ميشوند و با تخريب محل مراجعه مقلدين و پيروان دينی مراجع محترم مذکور و ايجاد رعب و وحشت و ترساندن و تهديد مراجعين محترم به دفاتر مراجع تقليد ، عملا آزادی عقيده را ناديده و نقض کرده و از اجرای احکام و مراسم دينی ممانعت بعمل آورده اند ! از سويی با حکومتی کردن حوزه های علميه و وجود غير قانونی دادگاه و داد سرای ويژه روحانيت که همچون تيغ گيوتينی بر سر روحانيت مستقل ، منتقد و دگر انديش عمل ميکنند و آنانرا بخاطر تفکر ، بيان و قلم محکوم و محبوس و تبعييد ميکنند ، مانع رشد و بالندگی علمی ، سياسی و عقيدتی روحانيون شده اند .
امروزه دادسرا و دادگاه ويژه روحانيت به اتاق (( تفتيش عقايد )) تبديل گشته و موجب سلب آزاديهای همه جانبه و علمی روحانيون شده و هيچ روحانی منتقد و مستقل از دست آن در امان نيست ، و از کوچکترين حقوق قانونی و حقوق بشری برخوردار نمی باشد ، متهم روحانی از داشتن وکيل قانونی مورد تاييد خويش در تمامی مراحل بازداشتی ، بازجويی ، دادرسی و دادگاه محروم است و بدون حضور وکيل مدافع ، او را به اتهامات واهی و غير واقعی نظير نشر اکاذيب ، اقدام عليه امنيت ملی ، توهين به رهبر و مسئولان و تبليغ عليه نظام محکوم ميکنند و در بند ويژه روحانيت محبوس ميکنند .
آقای دبير کل محترم سازمان ملل متحد و نهاد های حقوق بشر جهان ، خود نيز يکی از همان روحانيون منتقد و مخالف هستم که بخاطر گفته هايم ، نوشته هايم ، شعرهايم بخصوص آن شعری که در خصوص ندای آقا سلطان همان دختر بی گناهی که مظلومانه در خيابانهای تهران و در بين مردم معترض ، خونش پای درخت جنبش سبز ملت ايران ريخته شد وشهيد گشت ، با عناوين واهی ياد شده به يک سال حبس محکوم شده ام وبيش از سه ماه است که در بازداشتگاه اطلاعات قم و در زندان مرکزی قم (بند ويژه روحانيت) شاهد نقض آشکارحقوق بشر وناديده گرفتن حقوق قانونی و انسانی زندانيان و خويش بوده ام و همچنان حبس وبی قانونی و بی عدالتی ادامه دارد .
در زندان تفتيش عقايد ميکنند ، از پوشيدن لباس به رنگ سبز توسط زندانی ( اينجانب ) ممانعت ميکنند و بارها من وديگران مورد تفتيش بدنی غير انسانی ، غير شرعی و غير قانونی واقع شده ايم و با اين کار مرا تحقير و به شخصيت و کرامت انسانی ام اهانت کرده اند . جناب دبير کل اينجانب بارها شاهد کتک کاری زندانيان توسط ماموران زندان در سالن ((زير هشت )) بوده ام . زندان از حيث امکانات و امور بهداشتی در حد صفر است و به مکانی برای رشد و گسترش انواع بيماريها مبدل گشته است و تا کنون هيچ اقدامی پيشگيرانه و اساسی از سوی مسئولان صورت نپذيرفته است .
جناب دبير کل محترم سازمان ملل متحد و همه دست اندکاران نهاد های حقوق بشری در سراسر جهان ، اينجانب بدون دليل موجه و قانونی در کوچه 39 خيابان صفائيه قم مورد ضرب و جرح چندين نفر ارازل و اوباش حکومتی قرار گرفته و غير قانونی بازداشت شدم ، در بازداشتگاه اطلاعات قم در سلولهای انفرادی زير زمينی نگه داشته شدم که نمی دانستم کی شب است و کی روز !؟ در آن بازداشتگاه اهانتها ، تحقيرها و تهديدها را نسبت به خود و خانواده ام ديدم و شنيدم و الان که خويش در زندان هستم برای آواره کردن خانواده و فشار بر آنها از هيچ کوششی دريغ نکرده اند و حکم تخليه خانه ای که خانواده ام در آن زندگی ميکنند صادر کرده اند !؟ همانطور که ذکر گرديد فشار روحی و شکنجه روحی بر خودم نيز در زندان همچنان ادامه دارد ، لذا با توجه به جميع جهات مذکور و با توجه به نقض آشکار (( حقوق بشر)) بخاطر هتک حيثيت انسانی ام بواسطه تفتيش بدنی غير انسانی و غير اخلاقی و غير شرعی و بخاطر تفتيش عقايد قرون وسطايی و نقض حقوق بشر و ناديده گرفتن حقوق زندانی به محضر شما و نهادهای مدافع (( حقوق بشر)) از مسئولان و بخصوص مسئولان مستقيم سازمان زندانهای ايران وقم و بالاخص دادسرای ويژه روحانيت شکايت ميکنم و خواهان حضور نماينده يا نمايندگان شما در سازمان زندانها بخصوص در زندان مرکزی قم بند ويژه روحانيت و بندهای ديگر که حتی سقفی برای خوابيدن در زير آن ندارند هستم .
آقای دبير کل محترم سازمان ملل متحد و نهادهای مدافع حقوق بشر در سراسر جهان امروز 30 تيرماه هشتادو نه هجری شمسی مصادف با 21 جولای 2010 ميلادی ، دوازدهمين روز اعتصاب غذای مطلق من است و حال و روز خوبی هم ندارم اما تا حضور و روئيت نماينده قانونی شما در زندان مرکزی قم و رسيدگی به شکايت من توسط آن سازمان يا توسط مسئولان مربوط به اين اعتصاب . غذا ادامه خواهم داد . بديهی است در صورت عدم اقدام شما و عدم رسيدگی به شکايت من و عدم تامين خواسته های قانونی، انسانی و حقوق بشری ، توسط مسئولان نظام که از آن نه جمهوری گذاشته اند و نه اسلامی ، اين اعتصاب غذا به مرگ منجر خواهد شد که در اينصورت نه تنها مسئولان اصلی جمهوری اسلامی قاتل من خواهند بود بلکه شما را هم بخاطر تعلل در عدم تحقق حقوق بشر در ايران مقصر ميدانمم و بايد پاسخگوی خانواده، هموطنان شريف من وافکار عمومی جهان باشند و باشيد .
به اميد پيروزی نهايی جنبش سبز ملت ايران و به اميد تحقق حقوق بشر در ايران
سيد احمدرضا احمدپور زندانی سياسی بند۶ (ويژه روحانيت )
زندان مرکزی قم
۸۹/۴/۳۰
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|