|
چهارشنبه 30 تير 1389 ـ 21 جولای 2010 |
انفجار در بلوچستان آسیب پذیر بودن رژیم را نشان داد
رضا حسین بر
همانطور که انتظار می رفت، جندالله با اعدام رهبر آن، عبدالمالک ریگی، نه تنها از بین نرفت، بلکه موفق شد، عملیات بزرگ تری را سازماندهی کند که به نوشتهء خبرگزاری دولتی فارس ۱۵۰ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی بجای گذاشت. جمهوری اسلامی نشان داد که در جنگ با جندلله پیروز نمی شود و سیاست حل مشکلات بلوچستان را از راه مذاکره هم نمي پذیرد.ه
انفجار در شب پنجشنبه، پانزدهم ژوییه، حدود ساعت نه و نیم توسط دو نفر به نام های عبدالباسط و محمد ریگی انجام گرفت. آنها توانستند خود را بمحلی برسانند که پاسداران و دیگر نیرو های امنیتی روز پاسدار را جشن می گرفتند. هدف، نیرو های امنیتی و پاسداران بودند. ممکن است تعدادی غیر پاسدار هم بوده باشند که در ديگر مقامات حکومتی بر بلوچ ها ظلم می کردند. این را باید در نظر داشت که یک غیر بلوچ عادی در بلوچستان وجود ندارد که جزو حاکمان و ماموران نظام نباشد. در واقع، نیرو های امنیتی مسوول سرکوب و کارمندان مسوول تحقیر و فقیر سازی بلوچ ها هستند. هر دو گروه به یک اندازه بر مردم ظلم می کنند، با ماموریت های متفاوت.ه
جمهوری اسلامی، طبق معمول، انفجار ها را به امریکا و اروپا و القاعده منتصب کرد و امریکاییان هم فوراً بلوچ ها را محکوم نمودند. این در حالی است که همین ها در دستگیری ریگی و تحویل دادن او به جمهوری اسلامی همکاری نزدیک داشتند. جندالله نمی تواند هم همکار غرب باشد، هم همکار القاعده.
جندالله هم با اعلام یک بیانیه، مسوولیت انفجار ها را بعهده گرفت و ادعا کرد که «این عملیات عظیم به همهء مردم ایران مژدهء انقلاب و آزادی داد زیرا که رژیم با تبلیغات پوشالی و دروغین چنین وانمود می کرد که مقابله و مبارزه با این رژیم ناممکن است اما فرزندان دلیر سرزمین حماسه ساز بلوچستان با فدا کردن خود به همهء مردم ایران ثابت کردند که می توان با این رژیم مبارزه نمود و می توان قلب پاسداران را هدف قرار داد و می توان سپاهیانی که در تهران و اصفهان و شیراز و... جنایت می کنند را به سزای اعمال شان رساند.»ه
سیاست های فعلی نظام در بلوچستان، کردستان، خوزستان و آذربایجان بطور کلی شکست خورده و جوابگوی مردم در حال خیزشی نیستند که مصمم به گرفتن حقوق خود بهرقیمت هستند. کسانی که بمب به خود می بندند تا دشمن خود را از بین ببرند، باید بسیار از زندگی نا امید شده باشند. زندگی برای همه شیرین است و تنها وقتی که به یک مصیبت دردناک تبدیل شد، ارزش خود را از دست می دهد.
جمهوری اسلامی بجای اینکه امکانات زندگی را برای مردم فراهم کند، با بلوچ ها مثل یک کشور اشغالی برخورد می کند. هر کس که به بلوچستان برود در همان نگاه اول می بیند که در آنجا یک نظام آپارتید برقرار است. بلوچ ها از جمعیت غیر بلوچ کاملاً جدا هستند. بلوچ ها در محله های فقیر نشینی زندگی می کنند که غالباً آب و برق و اسفالت ندارند و غیر بلوچ ها هم در محلات سر سبز، آباد و با بهترین امکانات، همچون انگلیسی ها در هند، بسر می برند و از آنجا بر مردم محکوم بلوچ حکومت می کنند. آنها با بلوچ ها بطوری رفتار می کنند که گویی سیاه پوستان آفریقای جنوبی در هنگام حکومت سفید پوستان هستند.ه
در میان بلوچ ها و غیر بلوچ ها دوستی وجود ندارد. آنها یکدیگر را زمانی می بینند که یک بلوچ به یک اداره برود. در آنجا هم برخورد حاکم و محکوم انجام می شود. بلوچ محکوم است که هر چه حاکم غیر بلوچ گفت انجام دهد. در غیر این صورت، بعنوان ضد انقلاب، تجزیه طلب، قاچاقچی و تروریست دستگیر و شکنجه و احتمالاً اعدام می گردد.ه
چنین شرایط تحمل ناپزیری برای هیچ انسان با شرفی قابل قبول نیست. عبدالمالک ریگی در چنین شرایطی متولد و ساخته شد. اگر شرایط چنین نبود، عبدالمالک ریگی و جندلله هم پدید نمی آمدند. جمهوری اسلامی از آغاز کار خود، به سرکوبی بلوچ ها، کردها، ترکمن ها، عرب ها و ترک ها پرداخت و فکر می کرد که می تواند با سیاست شکنجه و ا عدام به غارت مردم ادامه دهد؛ ولی حرکت های زنان مبارز، دانشجویان حق طلب، روشنفکران با وجدان و ملیت های بیدار چنان وسیع علیه آن شروع شد که رژیم چندین بار در آستانهء سقوط قرار گرفت. رژیم هم، برای جلوگیری از سقوط خود، به سرکوب بیشتر ادامه داد و تعداد زیادی از مردم بیگناه را در شهر های بزرگ و خصوصاً تهران بقتل رساند.ه
جندالله در بیانیهء خود اعلام کرد: «این عملیات پاسخی است به جنایات بی وقفه رژیم در بلوچستان که فکر می کرد با دستگیری و شهادت رهبر شهید امیر عبدالمالک مبارزه به پایان رسیده است؛ اما دو جوان شهید با فدا کردن خود رویای دژخیمان و طاغوتیان را به خاک مالیدند و با شهید کردن خود ثابت کردند که این مبارزه و جهاد را نهایتی جز شکست و رسوائی متجاوزان و جنایتکاران نیست و نخواهد بود».ه
اکنون جمهوری اسلامی دو راه دارد: قطع خشونت و قطع کشتار مردم و دادن حقوق مردم بمردم و یا ادامهء سرکوب، تجاوز و غارت مردم. بنظر می رسد که جمهوری اسلامی راه دوم را خواهد رفت و به کشتار ادامه خواهد داد. مردم هم بصورت های مختلف واکنش نشان خواهند. بعضی تسلیم خواهند شد و دیگران را هم تشویق به تسلیم خواهند نمود. عده ای هم به مبارزه مدنی خواهند پرداخت و گروهی هم همان استراتژی رژیم را بکار خواهند برد.ه
در این میان یک چیز مسلم است: رژیم در دراز مدت خواهد باخت و مردم پیروز خواهند گردید؛ اما تا آن زمان، ایران رنج های فراوان خواهد دید.ه
لندن - ۱۶ ژوییه ۲۰۱۰
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|